0
مسیر جاری :
ویژگی های اخلاقی معلم مدرسه و دانشگاه

ویژگی های اخلاقی معلم

در این مطلب به خصوصیات اخلاقی و شخصیتی که یک معلم باید داشته باشد می پردازیم، همراه ما باشید.
امید خودمونه! آموزه های نورانی

امید خودمونه!

«امید خودمونه!» درباره پسر نوجوانی است که در همه کارهایش موفق و نمونه است و علاوه بر آن ها مشغول حفظ کردن قرآن کریم است.
تغییرات اجتماعی و مدرسه مدرسه و دانشگاه

تغییرات اجتماعی و مدرسه

جامعه یا گروههای مختلف اجتماعی از طریق تأمین پول، مقررات استخدامی، تعیین برنامه ها و تهیه وسائل تعلیماتی در وضع مدرسه مؤثر می باشند. همچنین آداب و رسوم، عقاید متداول، وضع اقتصادی، نظام سیاسی و سوابق تاریخی...
گام های موثر در برقراری ارتباط بین معلم و شاگردان مدرسه و دانشگاه

گام های موثر در برقراری ارتباط بین معلم و شاگردان

در این مقاله قصد داریم به نحوه برقراری ارتباط موثر بین معلم و شاگردان بپردازیم، همراه ما باشید.
آشنایی با انواع روش های تدریس مدرسه و دانشگاه

آشنایی با انواع روش های تدریس

به مجموعه تدابیر منظمی که برای رسیدن به هدف، با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ می‌شود "روش تدریس" گویند. در اینجا قصد داریم با روش های تدریس آشنا شویم.
زیبایی سجده‌هایش را می‌شود دانلود کرد مناسبت ها

زیبایی سجده‌هایش را می‌شود دانلود کرد

«زیبایی سجده‌هایش را می‌شود دانلود کرد» نام مقاله ای است از مریم راهی در مدح امام سجاد و دعاهای ایشان که در مجموعه ای به نام صحیفه‌ی سجادیه گردآوری شده است.
درخت توت و ناظم مدرسه شعر

درخت توت و ناظم مدرسه

سیداحمد میرزاده یکی از خاطرات دوران کودکی و مدرسه اش را درباره درخت توت و ناظم و مدرسه در شعر «درخت توت و ناظم مدرسه » به تصویر کشیده است.
این آدم ­های حسرت­ برانگیز حرف های خودمانی

این آدم ­های حسرت­ برانگیز

مقاله «این آدم ­های حسرت­ برانگیز» نوشته سیده ­عذرا موسوی در مورد نوجوانان نمونه ای است که با فداکاری و رشادت، برای دفاع از جان و آبرو و دوستان و دین مردم سرزمینشان جان خود را فدا کرده اند. اعتزاز حسن،...
آقا ما بی­ گناهیم! آموزه های نورانی

آقا ما بی­ گناهیم!

قرار شد از طرف مدرسه برای روزهای آخر سال، به اردوی راهیان نور و بازدید از مناطق جنگی جنوب کشور بریم. خیلی خوش­حال بودیم؛ چون اولین­ بار بود که می‌توانستیم با دوستان مدرسه ­ی­مان با هم باشیم.
تخم‌مرغ ها پشت در بود هدیه جاودانی

تخم‌مرغ ها پشت در بود

مامان در مرغ دانی را که باز کرد، همه چیز را فهمید. فکر نمی ­کردم به این زودی ­ها از ماجرا سر دربیاورد. خودم را دلداری می ­دادم که آخرش می ­فهمید. حالا امروز نه، فردا. اصلا تقصیر من نبود، تقصیر مرادی بود...