مسیر جاری :
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در راسخون
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در مقالات
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در فیلم و صوت
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن پرسش و پاسخ
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در مشاوره
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در خبر
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در سبک زندگی
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در مشاهیر
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در احادیث
#تنزیل تأویل و تفسیر قرآن در ویژه نامه
بررسی مسئله رجعت در آیات قرآن
و (یاد آر) روزی را که از هر امتی، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب میکردند، گرد میآوریم. پس آنان (در کنار هم) بازداشته میشوند. تا چون آمدند، (خداوند به آنها) گوید: آیا شما آیات مرا تکذیب
خداوند، نور آسمانها و زمین است
خداوند نور آسمانها و زمین است. مَثَل نور او همانند چراغدانی است که در آن چراغی است. آن چراغ در بلوری است و آن بلور گویا ستارهای فروزان است که از درخت پر برکت زیتونی افروخته میشود که نه
عالم برزخ کجاست؟
آن گاه که یکی از آنان را مرگ فرا رسد، گوید: پروردگارا! مرا برگردانید، شاید که من در آنچه واگذاشتهام کار شایسته انجام دهم. نه چنین است، آن، سخنی است که او فقط گوینده آن است و پیش روی آنها برزخی است تا...
آیا ابراهیم (ع) و یوسف (ع) دروغ گفتند؟
گفتند: هر کس با خدایان ما چنین کرده حتماً او از ستمگران است. گفتند شنیدیم جوانی از آنها سخن میگفت که او را ابراهیم گویند. گفتند: او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، باشد که گواهی دهند. گفتند: ای
پیامبران و القائات شیطان
و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که چون آرزو میکرد، شیطان در آرزوی او (مشکل) میافکند، پس خداوند آنچه را که شیطان القاء میکرد، تباه میساخت؛ آن گاه خداوند آیات
سامری و جای پای پیامبر
«(موسی) گفت: ای سامری، کار تو چه بوده؟ گفت: چیزی را که آنها ندیدند من دیدم، پس مشتی از ردّ پای فرستاده (خدا) برداشتم و آن را انداختم و این چنین نفس من مرا فریب داد. گفت: پس برو که تو را در
سامری و جای پای پیامبر
«(موسی) گفت: ای سامری، کار تو چه بوده؟ گفت: چیزی را که آنها ندیدند من دیدم، پس مشتی از ردّ پای فرستاده (خدا) برداشتم و آن را انداختم و این چنین نفس من مرا فریب داد. گفت: پس برو که
سخن گفتن عیسی (ع) در کودکی
برای آن مردم قابل قبول نبود که دختری بدون تماس با مردی حامله شود و کودکی به دنیا بیاورد و این در حالی بود که آنها مریم را به پاکی و عفت میشناختند.
ذوالقرنین و کورش و قوم یأجوج و مأجوج
این آیات از جمله آیاتی است که در پاسخ پرسشهای مردم نازل شد. این پرسشها به صورت «یسئلونک»، «یسئل»، «یسئلک» و «سئلک» و «یستفتونک» مطرح میشد. این آیات، در پاسخ به
استدلال منطقیِ قرآن بر یگانگی خداوند
آیا آنان خدایانی از زمین گرفتهاند که همانها مردگان را زنده میکنند؟ اگر در آن دو (زمین و آسمان) خدایانی جز الله میبود، هر آینه هر دو تباه میشدند، پس خداوند که پروردگار عرش است