مسیر جاری :
نظریههای تعلیم و تربیت
نقد ایدهآلیسم در تعلیم و تربیت
تأثیر ایدهآلیسم بر تعلیم و تربیت به اندازهای بوده که حتی امروزه به سختی می توان مدارسی را پیدا کرد که به نحوی از انحا، اصول ایدهآلیست را رعایت نکند.
نظریههای تعلیم و تربیت
رهیافت شهودی نسبت به شناخت
بسیاری از ایدهآلیستهای جدید از اندیشه یادگیری از طریق دیالکتیک یا از طریق تعمق ، حمایت معنوی می کنند، اما از این شیوه ها به آن گستردگی سابق استفاده نمی شود.
نظریههای تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت ایدهالیستی
ایدهآلیستها به طور کلی قبول دارند که بسیاری از مواد آموزشی که مورد استفاده شاگردان قرار می گیرد، مناسب نیست.
دیالکتیک
اصل دیالکتیکی تضاد
اصولا در تعریف تضاد گفته شده است تضاد نسبت میان دو امر است که اجتماع آنها در یک محل ممکن نباشد ولی رفع هردو یا عدم وجود هردوجایز می باشد.
دیالکتیک
اصول دیالکتیک
وقتی مارکس میگوید «تاریخ تکامل جبری وسایل تولید است.» آیا او این اصل را مطلق و قطعی تلقی نمی نماید؟ با اینکه اصل مذکور با آنچه درتاریخ جهان رخ داده است در اکثر موارد هماهنگ نیست و از این جهت قطعی تلقی...
فلسفه تاریخ
مارکس و تاریخنگاری
مارکس دچار تناقض شد که اگر، مثلا، بعضی افراد آرای فلسفی خاصی اختیار می کردند، دلایل فلسفی برای آن نداشته اند، بلکه فقط دلایل اقتصادی داشته اند.
فلسفه علم
معیارهای دانشورزی
خودپاسبانی و خودپیرایی مهمترین ویژگی علم است. با پنج معیار میتوانیم یک نظریهی علمی را از شبهعلم جدا کنیم: آزمونپذیری عمومی، مطابقت نظریه با واقعیت پس از آزمایش، روشنی و دقت مفاهیم علمی، یکپارچگی...
دیالکتیک
دو دیالکتیک (قسمت اول)
دیالکتیک از نظر افلاطون با روش پژوهش علمی و دقیق به یک معنا بود. ارسطو از دیالکتیک، اعتلای منطقی یعنی نزدیک شدن به حقیقت را درک میکرد. پلوتینوس دیالکتیک را از منطق مکالمه جدا دانسته و بحث را در حدّ تکامل...
دیالکتیک
دو دیالکتیک (قسمت دوم)
دیالکتیک از نظر افلاطون با روش پژوهش علمی و دقیق به یک معنا بود. ارسطو از دیالکتیک، اعتلای منطقی یعنی نزدیک شدن به حقیقت را درک میکرد. پلوتینوس دیالکتیک را از منطق مکالمه جدا دانسته و بحث را در حدّ تکامل...
دیالکتیک
دو دیالکتیک (قسمت سوم)
دیالکتیک از نظر افلاطون با روش پژوهش علمی و دقیق به یک معنا بود. ارسطو از دیالکتیک، اعتلای منطقی یعنی نزدیک شدن به حقیقت را درک میکرد. پلوتینوس دیالکتیک را از منطق مکالمه جدا دانسته و بحث را در حدّ تکامل...