0
مسیر جاری :
اَقَلّ و اَكْثَر فقه و اصول

اَقَلّ و اَكْثَر

اقل و اكثر در لغت به معنای كمتر و زیادتر است، و در اصطلاح نیز عبارت است از دو عملی كه یكی كمتر و دیگری بیشتر بوده، و در مقام تعلق تكلیف مورد ملاحظه قرار گرفته باشد. در تهذیب الاصول آمده: نافع‌ترین و مفیدترین...
اِطِّراد فقه و اصول

اِطِّراد

اطّراد بر وزن اتحاد در لغت به معنای روان گشتن، دنبال كار یكدیگر شدن است. و در اصطلاح به معنای شیوع است. توضیح اینكه وضع در لغت به معنی قرار دادن است، و چون الفاظ با معانی در رابطه‌ی واقعی نیستند، بلكه...
اُصُول لَفْظیه فقه و اصول

اُصُول لَفْظیه

هر حكم ظاهری كه مجرایش الفاظ باشد، اصول لفظیه نام دارد. چون این اصول در مورد انسان مردد و شاكّ جاری می‌شود، لذا عنوان اصل بر آن اطلاق شده است.
اُصُول فِقْه فقه و اصول

اُصُول فِقْه

اصول جمع اصل به معنای پایه و ریشه است، و بازگشت معنای اصطلاحی نیز همین معنای لغوی است. و فقه در لغت به معنای فهم و در روایات و آیات به معنای فهم عمیق است. به بیان دیگر بصیرت در دین را فقه گویند. خواه آن...
اُصُول عَمَلِیّه فقه و اصول

اُصُول عَمَلِیّه

اصول عملیه یا فرض قانونی اصولی است كه وظیفه‌ی عملی كسی را كه دچار تردید شده معین می‌كند. بنابراین موضوع اصل عملیه «شك» است. به دیگر سخن حكم بر دو قسم است: 1.حكم واقعی؛ 2.حكم ظاهری. زیرا
اُصُول اَرْبَعَمِأه فقه و اصول

اُصُول اَرْبَعَمِأه

با توجه به اینكه هر یك از یاران نزدیك امامان معصوم (علیهم السلام) محل رجوع سائر امامیه بوده‌اند، به همین دلیل در مواقع احتیاج و در هنگام برخورد با رویدادهای جدید شخصاً به حضور ائمه یا صحابی مورد اعتماد...
اَصْلِ مُحْرَز فقه و اصول

اَصْلِ مُحْرَز

اصل عبارت است از حكم ظاهری برای كسی كه جاهل به واقع باشد. بنابراین اگر در جعل چنین حكمی واقع نیز مدنظر قرار گیرد، به آن اصل محرز یا اصل تنزیلی گویند. به دیگر سخن در اصل محرز یا اصول تنزیلی بناء عملی بر...
اَصْلِ مُثْبِت فقه و اصول

اَصْلِ مُثْبِت

هرگاه استصحابی جاری گردد، و غرض از آن اثبات یك اثر شرعی باشد، اصل عقلی یا عادی كه واسطه‌ی بین مستصحب و آن اثر شرعی خواهد بود را اصل مثبت (1) نامند. توضیح اینكه هر اصلی دارای آثار و لوازمی است، بنابراین...
أصل عدم فقه و اصول

أصل عدم

همه چیز از عدم و نیستی به وجود آمده، و «هست» گردیده است. پس اصل، عدم هر چیز است تا وجودش ثابت گردد. بنابراین با اصل عدم حكم می‌كنیم. به نبودن هر امری كه وجود فعلی آن مورد تردید باشد. بر این اساس هرگاه...
اَصْلِ تَأخُّر حادِث فقه و اصول

اَصْلِ تَأخُّر حادِث

این اصل شبیه استصحاب عدمی بوده، و از فروعات مبحث استصحاب است. مثلاً اگر دو چیز در خارج محقق و حادث گشته اما تاریخ تقدم و تأخر حدوث یكی بر دیگری مجهول باشد، در این صورت دو فرض متصور است: