مسیر جاری :
مسئلهی ذهن و بدن پس از پنجاه سال (1)
حدود نیم قرن پیش بود که مسئلهی ذهن و بدن- که همانند مسائل دیگر در متافیزیک جدی برای چند دهه رو به زوال بود- به عنوان مسئلهی فلسفی عمدهای احیا شد. نخستین جنبش از کتاب مفهوم ذهن گیلبرت رایل-
آیا میتوانیم مسئله ذهن و بدن را حل کنیم؟
اینکه چگونه چیزی چنین متمایز- یعنی یک حالت آگاهانه- در اثر انگیزش بافت عصبی روی میدهد، دقیقاً به اندازهی پیدایش غول- هنگامی که طبق داستان، علاءالدین چراغش را صیقل میدهد- تبیینناپذیر است
ابزار انگاری: بازگشت از لبهی ...؟
فیزیکالیستی که تردید دارد روانشناسی فیزیکالیستی از باورها و سایر گرایشهایی که با محتوا مشخص میشوند، دفاع کند، ممکن است همچنان از مخاطرهی انتحار شناختی بیزار باشد. یک راهبرد طبیعی این است که
مادیانگاری حذفی و گرایشهای گزارهای (2)
بدین ترتیب، منطق اساسی مادیانگاری حذفی این است: روانشناسی عامیانه، یک نظریه است و به طور بسیار محتمل یک نظریهی کاذب است؛ بنابراین بیایید از آن فراتر رویم.
مادیانگاری حذفی و گرایشهای گزارهای (1)
مادیانگاری حذفی، آموزهای است که تلقی عرفی ما از پدیدههای روانی را یک نظریهی کاملاً کاذب میداند؛ نظریهای آن چنان ناقص که هم اصول و هم وجودشناسی آن نهایتاً به جای اینکه به آرامی به علم عصبی
باورندههای واقعی: راهبرد التفاتی و اینکه چرا کارآمد است (3)
وقتی به این پرسش توجه میکنیم که اجرا راهبرد التفاتی به این خوبی نتیجه میدهد، در مییابیم که این پرسش دوپهلو و پذیرای دو نوع پاسخ بسیار متفاوت است. اگر دستگاه التفاتی یک ترموستات ساده باشد، یک پاسخ ساده...
باورندههای واقعی: راهبرد التفاتی و اینکه چرا کارآمد است (2)
این وضعیت به روشنی مشتی درهم و برهم از اسنادهای «جدی» باور، اسنادهای تردیدآمیز باور، استعارههای سودمند آموزشی، شیوهای از سخن گفتن و شاید بدتر از همه، مجموعهای از دروغهای آشکار است. به نظر
باورندههای واقعی: راهبرد التفاتی و اینکه چرا کارآمد است (1)
در بغداد، بازرگانی بود که پیشکار خود را به بازار فرستاد تا مقداری غذا بخرد. پیشکار خیلی زود در حالی که رنگش پریده بود و به خود میلرزید، برگشت و گفت: ارباب! همین الآن که در بازار بودم، در میان
حذفگرایی و ابزارانگاری (3)
برخی از مادیانگاران برای اینکه به حذف حالات التفاتی ملتزم نشوند، میان سطوح مختلف توصیف فرق میگذارند. آنها حالات التفاتی را مربوط به مرتبهی بالاتری از توصیف میدانند و حالات فیزیکی را مربوط به
حذفگرایی و ابزارانگاری (2)
اعتراضاتی به مادی انگاری حذفی وارد شده است: استدلال از طریق خود متناقض بودن که انسجام درونی دیدگاه «حذفگرایی» را به چالش میکشد، رد نظریه- نظریه که در حقیقت، اشکال به یکی از مبانی این