0
مسیر جاری :
چهره زن در شعر انقلاب (قسمت اول) شعر

چهره زن در شعر انقلاب (قسمت اول)

در اين نوشتار پس از اشاره به نگاه شاعران متقدم به زن به عنوان معشوق، ساقى ، خنياگر و . . . به موضوع "زن و عشق" پرداخته و در ادامه با تقسيم‏بندى مراتب عشق و پيامدهاى آن نگرش شاعران معاصر را به عشق و زن...
بوي بهار شعر

بوي بهار

تو را در روز اول فروردين ديدم. تازه به دنيا آمده بود و پروانه ها در حال و هواي بهار، پرسه مي زدند. پنجره ها همه به سمت نگاهت باز بودند و ياس، خيس از لحظه هاي تازه از سر ديوار خم شده بود. برف قله ها آب...
جرعه جرعه شعر شعر

جرعه جرعه شعر

پيچيده روي شعله دامانم نمي بيني من اولين غمگين دورانم نمي بيني آرام و پاک و ساده و باراني و سرخوش تصويري از شبهاي تهرانم نمي بيني چشمم به قرص ماه اما من تمام شب در جستجوي تکه اي نانم نمي بيني...
آن ها که مي روند ، آن ها که مي مانند شعر

آن ها که مي روند ، آن ها که مي مانند

هشتم آبان 86 . هنوز ساعت هشت صبح نشده پيامکي به من رسيد با اين مضمون : « خدا بال هاي خوابيده قيصر را به هفت آسمان باز کرد ، تا به شاعران زمين بر بخورد ...» از رسيدن خبر دلم ريخت ! با در نظر گرفتن شرايط...
طراوت شعر شعر

طراوت شعر

لحظة عظيم صعود بوي سپند و كُندر و عود آمد مردي كه بند زجرگشود آمد مُرديم از ركود در اين مرداب تا لحظة عظيم صعود آمد ديدي چگونه آن يل خونين يال با بال‌هاي زخم فرود آمد از بس كه عاشقان به عدم رفتند...
اشعار مُحرمي شعر

اشعار مُحرمي

الشام... الشام... الشام... غربت شمار شهیدان اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان می‌خواهم ای شام خیلی، آنقدر آتش بگیرم تا عاقبت گُم شوم گُم، گُم در غبار شهیدان می‌خواهم آن‌سان بگریم،...
ترنم شعر (2) شعر

ترنم شعر (2)

دلا تا باغ سنگي، در تو فروردين نخواهد شد به روز مرگ، شعرت، سوره ياسين نخواهد شد فريبت مي دهند اين فصلها، تقويمها گلها از اسفند شما پيداست، فروردين نخواهد شد! مگر در جستجوي ربناي...
ترنم شعر (1) شعر

ترنم شعر (1)

خدايا تلخ ميبينم سرانجام جوانها را زمانه سرمه مي سايد شكست استخوانها را چقدر اي روزگاران، زخم از تيغ خودظا خوردن ميان خون و خنجر بازي زخم زبانها را خمير و نانوا ديوانه شد از اين...
مکتب عشق شعر

مکتب عشق

شايد عشق بيش از هر موضوع ديگري در ادبيات جهان ، در طول تاريخ مطرح شده باشد ، اين در ذات آدمي است که دوست بدارد ، دوستش بدارند ، عاشق شود و عاشقي داشته باشد ، عشق تنها نبايد عشق به مکمل باشد بلکه عشق به...
رحمه للعالمين شعر

رحمه للعالمين

در شبي تاريک پر از ظلم و کين پر زجهل و رندي و قهر زمين شهر غرق ظلم و صدها بت پرست مردمان نفرت و خنجربدست لرزه اي افتاد و کفر آتش گرفت آسمان پر شد زانواري شگفت مرسلي اعجاز حق در آستين شد نبي شد صاحب...