0
مسیر جاری :
زبان ساده و تفکر عاشقانه مشیری سایر ادبا و نویسندگان

زبان ساده و تفکر عاشقانه مشیری

روانشاد «فریدون مشیری» از غزل سرایان معاصر است که غزلیات و قصاید وی، در نوع خود کم نظیر است. او به سال 1305 در تهران متولد شد. دوره ی ابتدایی و متوسطه را در مشهد و تهران گذراند و رشته ی ادبیات دانشگاه...
به یاد آتشی، شاعر شعر ناب جنوب سایر ادبا و نویسندگان

به یاد آتشی، شاعر شعر ناب جنوب

منوچهر در روستای «دهرود» از توابع بوشهر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در روستای خود به پایان رساند و برای ادامه ی تحصیل به بوشهر رفت و پس از پایان دوره اول متوسطه، عازم شهرِ شعر و شراب، یا بهتر است بگوییم...
هنوز بسیاری از مردم «شلوارهای وصله دار» می پوشند سایر ادبا و نویسندگان

هنوز بسیاری از مردم «شلوارهای وصله دار» می پوشند

«رسول پرویزی» نویسنده و روزنامه نگار معاصر در هشتم آبانماه 1356 خورشیدی دار فانی را وداع گفت. به همین بهانه ذکر خیری از او خواهیم داشت:
داستان های جلال هنوز جواب می دهند جلال آل احمد

داستان های جلال هنوز جواب می دهند

«... و حالا دیگر بحث از این ها گذشته. از این که ما سنگ ها را با خودمان واکنده ایم و تن به قضا داده ایم و سرمان را به کارمان گرم کرده ایم، که به جای اولادنا، ... اوراقنا اکبادنا. و از این اباطیل. حالا بحث...
نتایج غفلت از هنرمندان لیبرال و غیر ارزشی سایر ادبا و نویسندگان

نتایج غفلت از هنرمندان لیبرال و غیر ارزشی

"به هم اعتماد کنیم، دوران؛ دوران اعتماد است. وظیفه دولت مداخله در هنر نیست، وظیفه ذاتی دولت تامین مسائل مهم و ملی است، مثل مسئله امنیت، سیاست خارجی که سیاست خارجی و اعمال دیپلماسی صرفا از طریق دولت انجام...
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد شرح دیوان حافظ

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

هنگامی که معشوق وارد محفل ما شد، ستاره ای بود که جلوه گر گشت و همچون ماه، روشنی بخش مجلس گردید و به آن رونق بخشید.در همین حال برای دل رنجور و آزرده و گریزان ما یار و همدمی دلنشین شد.
روز هجران و شب فُرقت یار آخر شد شرح دیوان حافظ

روز هجران و شب فُرقت یار آخر شد

دوران فرق و شب دوری از معشوق به پایان رسید؛ تفّالی زدن که فال خوب و نیکویی آمد؛ چرا که در این هنگام ستاره ی سعد از درجه ی طالع من گذشت و سرانجام به مرادم رسیدم.تأثیر منفی ستاره گذشت و کارهای من به سامان...
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد شرح دیوان حافظ

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

عشق و دوستی به زیبارویان سیاه چشم از سر من بیرون نخواهد رفت و من همچنان عاشق و دلداده ی آنان هستم. سرنوشت الهی برای من این گونه رقم زده شده و تغییر هم پیدا نمی کند.
گل بی رخ یار خوش نباشد شرح دیوان حافظ

گل بی رخ یار خوش نباشد

گل سرخ بدون مشاهده ی چهره ی زیبا و دلربای معشوق، دوست داشتنی و نشاط آفرین نیست. فصل بهار نیز بدون نوشیدن شراب، خوش و دلپذیر نمی باشد. هر شادی و نشاطی به شرطی دلپذیر است که همراه با عشق و مستی باشد.
خوش آمد گل و زان خوش تر نباشد شرح دیوان حافظ

خوش آمد گل و زان خوش تر نباشد

فصل بهار فرا رسیده و گل به باغ آمده است و چیزی خوش تر و دلنشین تر از این نیست که جام شراب هم در دست تو باشد.