0
مسیر جاری :
واژه‌ی سماء در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی سماء در قرآن

«سماء» در اصل به معناي بلندي و ارتفاع است و اطلاق آن به صورت نسبي است، بدين‌گونه که به شيء در مقايسه با بالاتر از خودش «ارض» و در مقايسه با پايين‌تر از خودش «سماء» گفته مي‌شود. آيه شريفه
واژه‌ی سلام در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی سلام در قرآن

بيشترين کاربرد ماده «سلم» در صحت و عافيت است؛ بر اين اساس سلامت اين است که انسان از هر نوع آفت و ناراحتي به دور باشد و سلام از صفات خدا، به اين معناست که از عيب و نقص و فنا که بر مخلوقات عارض
واژه‌ی سقط در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی سقط در قرآن

«سقط» در لغت به معناي افتادن از بالايي است و «سَقَطَ» - بر وزن ثَمَرَ - کالاي نامرغوب و سخن و کار اشتباه است. «سِقط» به - کسر سين - به جنين نارس گويند که از رحم مادر جدا شده است. اين کلمه با حرف
واژه‌ی سَجَدَ در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی سَجَدَ در قرآن

معناي اصلي سجده، سر نهادن و اظهار فروتني است و بر هر موجودي که رام شود، اطلاق مي‌شود. اين کلمه در اصطلاح به معناي فروتني براي خدا و به قصد عبادت اوست و در انسان، حيوان و جماد کاربرد دارد و
واژه‌ی ساق در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی ساق در قرآن

«سوق» که ماده اصلي «ساق» است؛ به معناي راندن و حمل کردن است و جمله «سُقتُ الي امرأتي صداقها» بدين معناست که مهر همسرم را به سوي او روانه ساختم. اين کلمه همچنين به معناي جان‌کندن آمده است؛ اما
واژه‌ی ريح در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی ريح در قرآن

«ريح» از ماده «روح» نسيم هوا و نسيم هر چيزي است، همچنين به معناي پيروزي و غلبه است. وقتي گفته مي‌شود «الريح لال فلان» يعني پيروزي براي خاندان فلاني است. ريح کلمه‌اي مؤنث است؛
واژه‌ی رهق در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی رهق در قرآن

«رهق» در لغت به معناي نزديک شدن به شيء است، به گونه‌اي که قابل گرفتن باشد، همچنين به معناي فراگرفتن آمده است. رهق در هيئت باب افعال به معناي شتاب کردن و تکليف کردن، سخت گرفتن و تأخير انداختن
واژه‌ی رأس در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی رأس در قرآن

«رأس» در لغت به معناي عضو معروف يعني سر است و «رأس الشهر» به معناي اول ماه و «رأس المال» سرمايه و اصل مال است. جمع آن رؤوس است و گاه به رئيس نيز اطلاق مي‌شود. کلمه رأس در قرآن
واژه‌ی روح در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی روح در قرآن

«روح» به ضم «را» اسم مصدر و به فتح «را» مصدر است همانند غُسل و غَسل. روح در لغت به معناي جان و نفس است که بدن با ان حيات و زندگي مي‌يابد. وقتي گفته مي‌شود «خرجت روحه» يعني نفس و جان
واژه‌ی رمي در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی رمي در قرآن

«رمي» در اصل به معناي افکندن است. افکندن گاه در اجسام و اعيان - همانند تير و سنگ - و گاه در گفتار - مانند قذف و نسبت ناروا - است. اين کلمه با هر يک از حروف «عن»، «علي» و «لام» متعدي