مسیر جاری :
واژهی احاط در قرآن
احاط برگرفته از ماده «حوط»، در لغت به معنای حلقه زدن بر شیء است. احاطه شهر به معنای تسلط بر جوانب و اطراف آن به شكل دایره است. نیز به معنای نزدیك شدن نابودی و زوال شیء و آگاهی كامل و
واژهی اجل در قرآن
خلیل بن احمد فراهیدی مینویسد: اجل- به فتح جیم- به معنای نهایت زمان در رسیدن مرگ یا سررسید بدهكاری و مانند آن است. ابن فارس مینویسد: اجل- به فتح جیم- به معنای آخرین مهلت بدهكاری و مانند آن است.
واژهی اَجْر در قرآن
ابن فارس مینویسد: برای كلمه اجر دو اصل و ریشه است: اول اجرت بر عمل و دوم جبران شكستگی استخوان و جمله «اُجِرَتْ یَدُه» در همین معنا به كار رفته است و معنای جامع بین این دو همان جبران است؛ زیرا گویا
واژهی اثم در قرآن
در لغت دارای یك اصل و ریشه است و آن كُندی، بازماندن و تأخیر است و اطلاق آن بر گناه بدین سبب است كه گناهكار از خوبی باز میماند. بر همین اساس راغب مینویسد: إثم نامی است بر كارهای بازدارنده از
واژهی اتیان در قرآن
فیومی در مصباح المنیر مینویسد: وقتی میگوییم: «اتی الرجل» یعنی مرد آمد و كلمه «اتیان» اسم مصدر از فعل «اتی» است كه به صورت لازم و متعدی استعمال میشود. جمله «اتی زوجته» كنایه از جماع است و به
واژهی اب در قرآن
«اب» در لغت به معنای تربیت و تغذیه است و هنگامی كه گفته میشود: «ابوت الشیء» یعنی به او غذا دادم. كلمه اب به معنای پدر، برگرفته از همین معناست. همچنین به هر فردی كه سبب در ایجاد یك شیء یا
واژهی آیه در قرآن
راغب اصفهانی مینویسد: آیه به معنای علامت آشكار و روشن است كه در محسوسات و معقولات به كار میرود. همان گونه كه فرد با دیدن علائم نصب شده در راهها متوجه میشود كه راه را پیدا كرده است، با دیدن
واژهی آل در قرآن
راغب اصفهانی مینویسد: «آل» برگرفته از اهل و تصغیر آن «اهیل» است؛ جز آنكه آل در استعمال فقط به انسانهای شناخته شده اضافه میشود، مثل آل هاشم؛ به همین دلیل گفته نمیشود «آل رجل» و نیز به زمان و مكان
کتاب در سه معنا در قرآن
با مطالعهی آیات زیر که همگی از سورهی اعراف هستند و در آنها لفظ کتاب به سه معنای مختلف به کار رفته، رابطه میان مدلول لفظ قرآن و مدلول لفظ کتاب در ذهن ما وضوح بیشتری خواهد یافت:
انحراف در فهم واژهی «اُمّی»
کلمهی «أمی» و مشتقات آن (أمیه و أمیون) فاقد اصل و ریشهی عربی هستند، که این کلمه معرب است و اصل آن به لفظ «الأمم» برمیگردد که یهود بر غیرخود که فاقد کتاب مُنزَل بودند، اطلاق میکرده است. این ادعا