![ایمان از دید امام على (علیه السّلام) ایمان از دید امام على (علیه السّلام)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/217dfb5c-01e1-4cd0-8610-71dce5ee5fbc.jpg)
![ایمان از دید امام على (علیه السّلام) ایمان از دید امام على (علیه السّلام)](/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/Aban/09/0001867.jpg)
ایمان از دید امام على (علیه السّلام)
در کتاب شریف نهج البلاغه که حاوى سخنان نغز و حکیمانه حضرت على علیهالسلام مىباشد، مساله ایمان از جایگاه و اهمیت ویژهاى برخوردار است و به جهات گوناگون آن پرداخته شده است که در این نوشتار به نمونههایى از آن اشاره مىشود:
و یقین بر چهار شعبه است: بر بینائى زیرکانه، و دریافت عالمانه و پند گرفتن از گذشت زمان و رفتن به روش پیشینیان. پس آن که زیرکانه دید حکمت بروى آشکار گردید، و آن را که حکمت آشکار گردید عبرت آموخت، و آن که عبرت آموخت چنان است که پشینیان زندگى را در نوردید.
و عدل بر چهار شعبه است: بر فهمى ژرف نگرنده، و دانشى پى به حقیقت برنده و نیکو داورى فرمودن، و در بردبارى استوار بودن. پس آن که فهمید به ژرفاى دانش رسید و آنکه به ژرفاى دانش رسید از آبشخور شریعت سیراب گردید و آن که بردبار بود، تقصیر نکرد و میان مردم با نیکنامى زندگى نمود.
و جهاد بر چهار شعبه است: به نیک وادار نمودن و از کار زشت منع فرمودن و پایدارى در پیکار با دشمنان، و دشمنى با فاسقان. پس آنکه به کار نیک واداشت، پشت مومنان را استوار داشت، و آن که از کار زشت منع فرمود بینى منافقان را به خاک سود; و آن که در پیکار با دشمنان پایدار بود، حقى را که برگردن دارد ادا نمود; و آن که با فاسقان دشمن بود و براى خدا به خشم آید، خدا به خاطر او خشم آورد و روز رستاخیز وى را خشنود نماید» (۳)
و در جاى دیگر درباره حقیقت ایمان فرمودند: «ایمان، شناختن به دل، و اقرار به زبان و فرمان بردن با اندامها است» (۴)
۲ - کلمه ۳۳۳ کلمات قصار ص ۴۲۰ نهج البلاغه:
(در صفت مؤمن فرمود:) شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش. سینه او هر چه فراختر است و نفس وى هر چه خوارتر. برترى جستن را خوش نمىدارد، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مىشمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشىاش بسیارست، اوقاتش گرفتار; سپاسگزار است، شکیبایى پیشه است، فرو رفته در اندیشه است، نیاز خود به کس نگوید، خوى آرام دارد، راه نرمى پوید. نفس او سختتر از سنگ خارا - در راه دیندارى - و او خوارتر از بنده - در فروتنى و بىآزارى -.
و نیز فرمود: «ایمان آن است که راستى را برگزینى که به زیان تو بود بر دروغى که تو را سود دهد، و گفتارت برکردارت نیفزاید و چون از دیگرى سخن گویى ترس از خدا در دست آید» (۶)
۲ - دروغ گفتن
۳ - حسد ورزیدن
«همنشینى پیروان هوا فراموش کردن ایمان و جاى حاضر شدن شیطان است. از دروغ دورى گزینید که از ایمان به دور است ... بر هم حسد مبرید که حسد ایمان را مىخورد چنانکه آتش هیزم را» (۷)
«ایمان را بر کردههاى نیک دلیل توان ساخت، و از کردار نیک ایمان را توان شناخت» (۸)
۲ - سلامت قلب
«ایمان بندهاى استوار نگردد تا دل او استوار نشود و دل او استوار نشود تا زبان او استوار نگردد» (۹)
۳ - صبر
«صبر و شکیبائى نسبتبه ایمان مثل سر است نسبتبه تن، همانطور که تنى سر ندارد فایدهاى ندارد، ایمانى هم که صبر و شکیبائى در او نباشد فائدهاى ندارد» (۱۰)
۴ - حیاء
«هیچ ایمانى مثل حیاء نیست» (۱۱)
«دیدهها او را آشکارا نتوان دید، اما دلها با ایمان درستبدو خواهد رسید» (۱۲)
۲ - توان فهم معارف عالى
«دانستن امر ما (ولایت) کارى سخت است و تحمل آن دشوار کسى آن را تحمل نکند جز انسان با ایمانى که خداوند قلب او رابراى ایمان آزموده باشد» (۱۳)
/خ
الف) فضیلت ایمان
ب) اقسام ایمان
ج) پایههاى ایمان
و یقین بر چهار شعبه است: بر بینائى زیرکانه، و دریافت عالمانه و پند گرفتن از گذشت زمان و رفتن به روش پیشینیان. پس آن که زیرکانه دید حکمت بروى آشکار گردید، و آن را که حکمت آشکار گردید عبرت آموخت، و آن که عبرت آموخت چنان است که پشینیان زندگى را در نوردید.
و عدل بر چهار شعبه است: بر فهمى ژرف نگرنده، و دانشى پى به حقیقت برنده و نیکو داورى فرمودن، و در بردبارى استوار بودن. پس آن که فهمید به ژرفاى دانش رسید و آنکه به ژرفاى دانش رسید از آبشخور شریعت سیراب گردید و آن که بردبار بود، تقصیر نکرد و میان مردم با نیکنامى زندگى نمود.
و جهاد بر چهار شعبه است: به نیک وادار نمودن و از کار زشت منع فرمودن و پایدارى در پیکار با دشمنان، و دشمنى با فاسقان. پس آنکه به کار نیک واداشت، پشت مومنان را استوار داشت، و آن که از کار زشت منع فرمود بینى منافقان را به خاک سود; و آن که در پیکار با دشمنان پایدار بود، حقى را که برگردن دارد ادا نمود; و آن که با فاسقان دشمن بود و براى خدا به خشم آید، خدا به خاطر او خشم آورد و روز رستاخیز وى را خشنود نماید» (۳)
و در جاى دیگر درباره حقیقت ایمان فرمودند: «ایمان، شناختن به دل، و اقرار به زبان و فرمان بردن با اندامها است» (۴)
د) نشانههاى ایمان
۲ - کلمه ۳۳۳ کلمات قصار ص ۴۲۰ نهج البلاغه:
(در صفت مؤمن فرمود:) شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش. سینه او هر چه فراختر است و نفس وى هر چه خوارتر. برترى جستن را خوش نمىدارد، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مىشمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشىاش بسیارست، اوقاتش گرفتار; سپاسگزار است، شکیبایى پیشه است، فرو رفته در اندیشه است، نیاز خود به کس نگوید، خوى آرام دارد، راه نرمى پوید. نفس او سختتر از سنگ خارا - در راه دیندارى - و او خوارتر از بنده - در فروتنى و بىآزارى -.
و نیز فرمود: «ایمان آن است که راستى را برگزینى که به زیان تو بود بر دروغى که تو را سود دهد، و گفتارت برکردارت نیفزاید و چون از دیگرى سخن گویى ترس از خدا در دست آید» (۶)
ه) آفات ایمان
۲ - دروغ گفتن
۳ - حسد ورزیدن
«همنشینى پیروان هوا فراموش کردن ایمان و جاى حاضر شدن شیطان است. از دروغ دورى گزینید که از ایمان به دور است ... بر هم حسد مبرید که حسد ایمان را مىخورد چنانکه آتش هیزم را» (۷)
و) عوامل تقویت ایمان
«ایمان را بر کردههاى نیک دلیل توان ساخت، و از کردار نیک ایمان را توان شناخت» (۸)
۲ - سلامت قلب
«ایمان بندهاى استوار نگردد تا دل او استوار نشود و دل او استوار نشود تا زبان او استوار نگردد» (۹)
۳ - صبر
«صبر و شکیبائى نسبتبه ایمان مثل سر است نسبتبه تن، همانطور که تنى سر ندارد فایدهاى ندارد، ایمانى هم که صبر و شکیبائى در او نباشد فائدهاى ندارد» (۱۰)
۴ - حیاء
«هیچ ایمانى مثل حیاء نیست» (۱۱)
ز) نتائج ایمان
«دیدهها او را آشکارا نتوان دید، اما دلها با ایمان درستبدو خواهد رسید» (۱۲)
۲ - توان فهم معارف عالى
«دانستن امر ما (ولایت) کارى سخت است و تحمل آن دشوار کسى آن را تحمل نکند جز انسان با ایمانى که خداوند قلب او رابراى ایمان آزموده باشد» (۱۳)
پی نوشتها:
(۱)نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰
(۲)همان خطبه ۱۸۹
(۳)همان، کلمات قصار، ۳۱
(۴)همان، ۲۲۷
(۵)همان ۳۱۰
(۶)همان، ۴۵۸
(۷)همان، خطبه، ۸۶
(۸)نهج البلاغه، خطبه، ۱۵۶
(۹)همان، ۱۷۶
(۱۰)همان، کلمات قصار، ۸۲
(۱۱)همان، ۱۱۳
(۱۲) همان، خطبه، ۱۷۹
(۱۳)همان، خطبه ۱۸۹
/خ