جانباز
روزی از روزها کنار فرات عکس تو، توی آب پیدا شد روی آن شانه‌های مردانه دست‌هایت دو بال زیبا شد
دوشنبه، 19 فروردين 1398
تا تو آمدی...
سبز سبز آمدی حرف‌های نانوشته را زدی قفل قلب‌ها شکسته شد آن زمان که در زدی مثل نور مثل آفتاب
دوشنبه، 19 فروردين 1398
پنجره ­ها
دلِ من این پایین دلِ تو آن بالا مثل گنجشک تو شادی و رها من ولی با دل تنگم تنها، در زمینی که پُر از دلهره است
دوشنبه، 19 فروردين 1398
بیا که زود بگذرد
به آسمان نگاه کن ببین چه دل گرفته است و چشمه شعر تازه­ای برای گل نگفته است
دوشنبه، 19 فروردين 1398
بطری ­ها
امروز هم می­ سرایم یک شعر در وصف دریا حتی اگر او نخواند ابیات دریایی­ ام را
يکشنبه، 18 فروردين 1398
آسمان چون دریا
امروز دل­گیر است و ساکت انگار قلبش غصه دارد من عاشق این آسمانم وقتی که نم نم، نم ببارد
يکشنبه، 18 فروردين 1398
ای کاج، ای باد
تکرار کن آوازهایم را ای کاج تنهای سر کوچه! ای باد ای باد بهار ای باد ! آوازهایم را ببر
يکشنبه، 18 فروردين 1398
اسم من رقیه است
بچه ­ها سلام اسم من رقیه است دختر سه ساله­ ی امام دختر نماز
يکشنبه، 18 فروردين 1398
اسفند آمد
گُلدان ذهنم چشم ­انتظار است فکرِ شکفتن فکرِ بهار است
يکشنبه، 18 فروردين 1398
زندگی
روی پله ­های سنگی سحر باز هم صدای پای شب شنیده می­ شود دامنش بلند و پرستاره است روی پله­ ها کشیده می­ شود
پنجشنبه، 9 اسفند 1397
سخاوت
انگار بارانی که دیشب پشت شیشه آواز های تازه ­اش را بر خاک بارید،
پنجشنبه، 9 اسفند 1397
سنگ و شیشه
یک نفر دلش مثل شیشه بود یک نفر دلش مثل سنگ بود آن طرف روی خرده شیشه ­ها نشسته بود!
پنجشنبه، 9 اسفند 1397
امتداد کوچه‌ی خیال
چه قدر واژه‌ها کنار هم نشانده‌ام و از تن تمام برگ‌های دفترم یکی یکی یکی غبار خواب را تکانده‌ام
پنجشنبه، 9 اسفند 1397
روزهای از دست رفته
روزها را گـم مـی‌کـنـم هـر روز شـمـارش روزهـا از خـاطـرم رفـتـه تـو کـه نـیـسـتـی زنـدگـی بـی‌مـعـنـاسـت چـه فـرق دارد کـدام روز در هـفـتـه!
چهارشنبه، 8 اسفند 1397
فرشته‌ها مدام از تو حرف می‌زنند
امروز خدا گفته است پرنده‌ها برای دلت آواز بخوانند نیلوفرها در قنوتشان برای تو دعا کنند ودریا برایت اذان بگوید امروز خدا به گل‌های سرخ گفته...
چهارشنبه، 8 اسفند 1397
مثل فرشته
حس می‌کنم یک بادبادک در دست نرم باد هستم یا روی گلبرگ گلی سرخ پروانه‌ای آزاد هستم
چهارشنبه، 8 اسفند 1397
سیب تابستان
باز تابستان شد باغ ها دیدنی اند شاخه ها پر بارند میوه ها چیدنی اند
چهارشنبه، 8 اسفند 1397
هر روز
هر روز صبح زود بیدار می شود یک سفره پهن می کند اندازة زمین باید مواظب همه باشد تمام روز
چهارشنبه، 8 اسفند 1397
یک نفر به ما...
با تلاش ابر با تلاش خاک با تلاش بذر این زمین خشک این زمین بی رمق رفته رفته سبز می شود
چهارشنبه، 8 اسفند 1397
استغاثه
تو اگر بودی جای تمام این استخاره های مدام درب خانه ات را می کوبیدم و می گفتم السلام علیک یابن رسول الله
چهارشنبه، 8 اسفند 1397