پيامبر اعظم صلي الله عليه آله و سلم و حقوق انسان ها

يکي از اصولي که پيامبر ( ص ) همواره بدان توجه خاص مي کردند ، حق مردم ( حق الناس ) است . آنچنان که در آموزه هاي ديني آمده ، حق الهي قابل بخشش است ، اما حق الناس جز به رضايت مردمان قابل بخشش نيست . چنين مکتبي امروزه در مقابل انواع اتهامها قرار گرفته است . نويسنده با توجه به انواع پيمان نامه هاي پيامبر اکرم (ص) به دنبال اثبات اين امر است که مسلمانان از ديرباز به دنبال تحقق حقوق اقليتها و حتي اقوام شکست خورده و در يک کلام حقوق بشر بوده اند . تاريخ 185
شنبه، 24 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پيامبر اعظم صلي الله عليه آله و سلم و حقوق انسان ها
پيامبر اعظم صلي الله عليه آله و سلم و حقوق انسان ها
پيامبر اعظم صلي الله عليه آله و سلم و حقوق انسان ها




يکي از اصولي که پيامبر ( ص ) همواره بدان توجه خاص مي کردند ، حق مردم ( حق الناس ) است . آنچنان که در آموزه هاي ديني آمده ، حق الهي قابل بخشش است ، اما حق الناس جز به رضايت مردمان قابل بخشش نيست . چنين مکتبي امروزه در مقابل انواع اتهامها قرار گرفته است . نويسنده با توجه به انواع پيمان نامه هاي پيامبر اکرم (ص) به دنبال اثبات اين امر است که مسلمانان از ديرباز به دنبال تحقق حقوق اقليتها و حتي اقوام شکست خورده و در يک کلام حقوق بشر بوده اند . تاريخ 185 مکتوب (1) را از رسول اکرم (ص) به يادگار گذاشته است . اين مکتوبات که شامل پيمان نامه ها ، دعوت امراء و رؤساي قبايل به اسلام ، فرمانهاي حکومتي ، ارشادنامه ها ، امان نامه ها و برخي مکتوبات ديگر پيرامون موضوعات مختلف است ، تصويري کامل از اخلاق سياسي و اجتماعي پيامبر (ص) را به تماشا مي گذارد. اهميت اين نامه ها در برجسته بودن موضع گيريهاي حقوقي و سياسي پيامبر اکرم (ص) است و گر چه در برخي از متون آن ، ارشادات اخلاقي و حتي تبيين جهان بيني نيز وجود دارد ، اما حتي اين موارد در پرتو اخلاق سياسي ـ اجتماعي پيامبر (ص) مورد توجه قرار گرفته اند . همچون متفاوت بودن نامه هايي که پيامبر (ص) به پادشاهان مسيحي چون « مقوقس » و « هرقل » نوشته يا نامه به کساني چون « خسرو پرويز » که پيامبر (ص) لحني متفاوت را در برخورد با اين پادشاه برمي گزينند .
نقد و تحليل موشکافانه اين مکتوبات مي تواند سيره و سنت رسول گرامي (ص) را در تمامي ابعاد سياسي ـ اجتماعي و حقوق تبيين ساخته و خود سرمايه و منبعي براي تدوين پروتکل هاي حقوقي جهان اسلام در تمامي ابعاد آن از يک سو و ارائه آن به سازمانها و نهادهاي حقوقي و سياسي جهان امروز ـ بويژه تمدن غرب ـ از ديگر سو باشد و اين البته نيازمند تحقيق و تطبيق حکما و متفکران تواناي اسلامي در قاموس موازين حقوق جهان حقوق محور امروز است . استخراج و استنباط موازين پيشرفته و مدرن حقوق بشر در اسلام با عنايت به سنت و سيره رسول خدا (ص) نه تنها جهان اسلام را در برخورد و مواجهه با مسائل مستحدثه جهاني توانا مي سازد ، بلکه به عنوان محک و معياري در جهت تصحيح و تنقيح موازين حقوقي امروز ، آن هم در عصر و دوره « جهاني سازي » و « دهکده جهاني » عمل مي کند .
جهان اسلام نيازمند يک حرکت جدي و تحول برانگيز در متن انديشه هاي خويش است . شاخصه هاي اين حرکت بايد دو محور اساسي باشد :

تحقيق و تطبيق

در وهله اول جهان اسلام به انديشمندان و محققاني نياز دارد که با آگاهي ژرف و با استناد به روشهاي مدرن و شيوه هاي تحقيقي مطلوب ، عمق جان اين دين را بکاوند و حقايق آن را استنباط و استخراج نمايند و در مرحله ي دوم به شدت نيازمند حکمايي است که ابزار و قدرت تطبيق اين حقايق و موازين را با موازين مقبول و معقول جهان امروز ـ که در اعلاميه هايي چون اعلاميه حقوق بشر به عنوان دستورالعمل حقوقي براي جهان امروز بويژه در عصر جهاني سازي ـ متجلي است ، دارا باشند . البته اين تحقيق و بويژه تطبيق ، با نيت استحاله و تحويل و تبديل موازين حقوقي دين اسلام با موازين جديد صورت نمي گيرد ، بلکه هدف ، تدوين حقوق نامه اي جهاني است که در ذات خود داراي جامعيت باشد و نه تنها دربر گيرنده حقوق و تکاليف انسان ، بلکه نماياننده جهت و مقصد معنوي او در بهره مندي از حقوق انساني خويش نيز باشد .
به نظر مي رسد جهاني که به عنصر حق بيش از تکليف بها مي دهد و در پناه و پوشش حقوق ، تکاليف و وظايف انسان و جامعه انساني را ناديده گرفته و يا در حاشيه قرار مي دهد ، به همان آسيبها و خطراتي دچار مي شود که جوامع صرفا تکليف محور بدان دچار مي شوند. حقوق اسلامي ، قدر و قيمت حق را در کنار حد مي سنجد و هرگز نه حق را فداي تکليف و نه تکليف را فداي حق مي کند .
نقد انديشمندان و متفکران جهان امروز به روند حقوقي حاکم بر مانيفست ها ، پروتکل ها و پيمان نامه هاي حقوقي در عرصه جهاني ، انتقاد از روند صرفا حقوق محور آن است . در حالي که از بديهي ترين حقوق انساني آن است که انديشمندان و برنامه نويسانش نه تنها حقوق او را با جامعيتي که مستلزم برنامه نويسي براي انسان ذو ابعاد امروز است بنگارند ، بلکه در کنار حقوق انسان ، وظايف و تکاليف او را نيز مشخص سازند . انسان تا خود را در مقابل مرجعي مکلف نداند ، قطعا نمي تواند با مفهوم و معناي ذاتي حقوق خويش آشنا باشد . ادراک حقوق منوط به رعايت حدود و رعايت حدود مشروط به برخورداري از حقوق است . حدود و تکاليفي که عامل رسيدن به آن حقوق است و نه در مقابل آن .
ما معتقديم اين جامعيت در متن آيات قرآن و سنت نبوي و علوي وجود دارد . نگارنده اين مقاله از ميان پيمان نامه هاي مکتبهاي زياد تنها يک نمونه را در جهت تأييد اصول فوق و نيز بيان وجهي از وجوه اهميت اسلام به حقوق بشر برگزيده است . يعني پيمان رسول اکرم (ص) با مسيحيان نجران . اين پيمان نامه که متن آن در « خرج » ابويوسف ، « خراج » ابوعبيد ، « فتوح البلدان » بلاذري ، « زاد المعاد » ابن قيم ، « امتاع » مقريزي ، « وثائق السبابيه اليمنيه » محمد بن اکوع حوالي ، « سنن ابي داوود » ، « تاريخ يعقوبي » و ديگر منابع اسلامي آمده است ، در سال نهم هجرت و پس از داستان مشهور مباهله (2) بين پيامبر (ص) و مسيحيان نجران ـ منطقه اي مصفا با هفت دهکده در مرز ميان حجاز و يمن ـ امضا شده و خود تنها يک نمونه از اصول حاکم بر اخلاق سياسي ـ حقوقي پيامبر (ص) در رعايت حقوق بشر است . پيامبر (ص) در اين پيمان نامه ، در قبال تأمين امنيت مردم نجران و نيز حفاظت از اموالشان حکم به پرداخت مبلغي به عنوان جزيه مي کند ، اما در قبال آن ، ضمن ارائه نمونه بي نظيري از رحمت ، رأفت و عدالت اسلامي ، حقوق متقابل مردم نجران را تضمين و تعهد مي نمايند . نمونه اين رحمت ، رأفت را در بند اول پيمان نامه مي توان دريافت . در اين بند تصريح شده است که مسيحيان نجران به دليل آن که در جريان مباهله به هر دليل از ادامه مذاکره و مباهله صرف نظر نموده و حکم در مورد ميوه ها ، زر و سيم و بردگان خود را به پيامبر (ص) واگذارده بودند ، پيامبر (ص) همه را به ايشان مي بخشد و تنها به وضع مالياتي اندک آن هم نه بدين دليل که غالب شده اند ، بلکه به دليل تعهداتي که در بندهاي بعدي پيمان نامه مبني بر تأمين جان تضمين مال نجرانيان مي کنند بسنده مي نمايند .
بخش مهم اين پيمان نامه در جهت حفظ حقوق مردم نجران ، شامل موارد زير است :
الف ـ پيامبر (ص) متعهد مي شوند هر چه از اموال جنگي نجرانيان که به صورت امانت به سپاه اسلام ـ در جهت غلبه بر فتنه هاي محلي ـ سپرده شده است ، چنان چه آسيب ببيند يا نابود شود ، توسط فرستادگان و نمايندگان آن حضرت جبران شود « و به عهده ايشان است که چون در يمن درگيري و عذر و مکري پيش آيد ، به مسلمانان سي زره و سي اسب و سي شتر عاريه دهند و هر چه از آن روزها و اسب و شترها و کالاهاي ديگر که نابود شود فرستادگان و نمايندگان من ضامن خواهند بود که به ايشان بپردازند. » (3)
ب ـ پيامبر (ص) حقوق مردم نجران را در حفظ آئين خود ، امنيت جان و پاسداشت مال به رسميت مي شناسند . ايشان عهد خداوند و نيز پيمان خود را ، پناهگاه جان و مال و آيين مردم نجران قرار مي دهند . در اين بخش از پيمان نامه با اين که حقانيت رسالت پيامبر (ص) در جريان مباهله بر سران مسيحي آشکار شده و پيامبر (ص) در موقعيت غالب مي توانستند از آن بالاترين بهره را در مسلمان نمودن اين مسيحيان ببرند ، اما رسول ا... (ص) نه تنها هيچ تلاشي در جهت الزام آنها بر تبعيت از دين خود ندارند ، بلکه بر حفظ آيين و جان و مال نجرانيان ، عهد و پناه خداوند و پيمان خود را گواه مي گيرند : « و براي مردن نجران و اطراف آن پناه و عهد خداوند پيمان محمد رسول خدا در مورد اموال و جان هايشان و آيين ايشان و در مورد غايب و شاهد و عشيره و پرستشگاه ها و آنچه از کم و بيش در اختيار ايشان است خواهد بود » .
ج ـ پيامبر (ص) ، حق راهبان و کاهنان و کشيشان مسيحي را در داشتن وظيفه و مقام راهبي و کشيشي خود به رسميت شناخته و تصريح مي نمايند که اينان همچنان بر سر کار خود باقي مانده و از کار برکنار نخواهند شد : « هيچ اسقف و راهب و کاهني از شغل و مقام خود بر کنار نخواهد شد » .
هـ ـ پيامبر (ص) اساسي ترين حقوق سياسي يک ملت را که همانا ، حق زندگي در سرزمين خود و نيز بهره مندي از امنيت است ، در مورد نجرانيان تعهد و تضمين مي نمايد : « آنان را از سرزمين خودشان تبعيد نخواهند کرد و از آنان يک دهم گرفته نمي شود و سرزمين ايشان پايکوب نخواهد شد و لشکر به آن کشيده نمي شود . هر کس از ايشان حقي مطالبه کند در کمال انصاف بدون اينکه بر آنان ستم شود يا ستم کننده باشند ، بررسي خواهد شد » .
در پايان اين پيمان نامه ، شرايطي براي تداوم و استحکام اين پيمان نامه ذکر شده است ، که گر چه به ظاهر شرط است اما در اصل تأکيد بر اهميت اصولي ، وحياني و عقلاني است که در متن اعتقادات مسيحيان ـ و مسيحيان نجران ـ نيز وجود دارد : « از اين پس و در آينده هر کس رباخواري کند ، ذمه و عهد من از او برداشته است و هيچ کس را به گناه ديگري مؤاخذه نخواهند کرد ، بر آنچه در اين عهدنامه است جواز خدا و ذمه محمد رسول خدا حکمفرماست تا هنگامي که ايشان خيرانديش و نيکوکار باشند و کار خود را با ستم سنگين کنند و تا هنگامي که خداوند فرمان خود را در اين باره ابلاغ فرمايد » . بدين صورت شرطي بودن اين موارد سبب اين سوء تفسير و تعبير نخواهد بود که اين شرايط تحميل شده است ، زيرا در تعاليم حضرت مسيح (ع) نيز اين شرايط لزوم پاک رفتاري و درستکاري انسان است.
پيامبر گرامي (ص) شرط تداوم اين ذمه و عهد را انجام ندادن مي دانند و اين تحميل پيامبر (ص) نيست ، ارجاع مسيحيان به رعايت يک قاعده در مذهب مسيحيت است . نيکوکاري و خيرانديشي نيز که در پايان پيمان نامه اساس تداوم تعهدات آن ، ذکر شده خود دليلي ديگر بر غايت رعايت حقوق در جامعه انساني است ، بدين معنا که انجام ندادن ربا ، خيرانديشي و نيکوکاري ضامن رعايت حقوق و اجراي حدود در جوامع انساني است .

پي نوشت :

1 ـ در تعداد اين مکتوبات بين انديشمندان و مورخان اختلاف وجود دارد .
صاحب « مکاتيب الرسول » 185 نامه و دکتر حميد ا... در « وثائق » 246 نامه و پيمان نامه را ذکر مي کنند . رجوع شود به « مکاتيب الرسول » ، الاحمدي ، نشر يس ، بهمن 1363 تهران و « مجموعه الوثائق السياسيه » ، دکتر محمد حميدا... ، ترجمه دکتر محمود مهدوي دامغاني ، نشر بنياد 1365 تهران .
2 ـ براي آشنايي با جريان مباهله به تفسير آيه مشهور به آيه ي مباهله ( آيه 61 آل عمران ) در تفاسير مختلف و همچنين کتابهاي سيره و سنت رسول گرامي اسلام (ص) مراجعه شود .
3 ـ مجموعه الوثائق السياسيه ، دکتر محمد حميدا... ، ص 135 .

منبع: مجله ي انديشه نو پيش شماره اول




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.