امام خميني (ره) و بازگذاردن دست افراد براي خدمت بيشتر به کشور

اين را کراراً گفتم، شما هم خودتان گفتيد که يک کشوري را که بخواهيد اداره بکنيد، يک دولت تا شرکت مردم نباشد نمي شود اداره صحيح بشود. وقتي بنا شد که مردم شرکت کردند در کارها، شما شرکت داديد مردم را، آنهايي که الان
سه‌شنبه، 2 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام خميني (ره) و بازگذاردن دست افراد براي خدمت بيشتر به کشور

امام خميني (ره) و بازگذاردن دست افراد براي خدمت بيشتر به کشور
 

 

گردآوري: مؤسسه فرهنگي هنري قدر ولايت




 

اين را کراراً گفتم، شما هم خودتان گفتيد که يک کشوري را که بخواهيد اداره بکنيد، يک دولت تا شرکت مردم نباشد نمي شود اداره صحيح بشود. وقتي بنا شد که مردم شرکت کردند در کارها، شما شرکت داديد مردم را، آنهايي که الان خدمت مي کنند و سابق هم خدمت کردند به شما، به ما، به همه، به اسلام و شما را رساندند به اين جا، آنها را کنار نگذاريد، رد نکنيد، آنها را وارد کنيد در کار. وقتي وارد کرديد در کار و آنها ديدند که شما مي خواهيد همکاري کنيد با آنها، آنها هم همکاري مي کنند با شما. و بي همکاري امثال بازار، کارگرها - نمي دانم - زارعين، بدون اين قشرهاي مختلفي که هستند کار از پيش نمي رود، بايد آنها هم وارد باشند در کار و کمک کنند. کارهايي که آنها مي توانند انجام بدهند، انجام بدهند؛ مثلاً، بازرگاناني که مي توانند کارهاي بازرگانان، متعهد، نه هر چيز، آنهايي که درصدد اين اند که براي کشور خدمت بکنند، آنها را دستشان را باز بگذاريد خدمت بکنند. (1)
شما مي دانيد که امروز ايران احتياج دارد به کار و کارگر و زياد کار کردن. روز سازندگي است. اينها رفتند و مملکت خرابي گذاشتند که در همه چيز احتياج به سازندگي دارد. و اين سازندگي بايد به دست همه - همه جمعيت ايران - واقع بشود. دولت تنها نمي تواند، روحانيون نمي توانند، قشر واحد نمي تواند؛ همه با هم بايد دست به هم بدهند و اين خرابه را بسازند. (2)
من سلامت و توفيق همه آقايان را از خدا مي خواهم و [ در ] آن چيزي که از حالا به بعد تکليف ماست، مهم اين است که انسان در آن وقتي که وقت کار است تکليفش را بداند. شما مي دانيد که اين مملکت احتياج به کار دارد، احتياج به بازسازي دارد؛ و رژيم سابق همه چيز ايران را فاسد کرد، از بين برد. و الآن به قوّه هاي شما، جوانهاي برومند، احتياج است. خدمت به هر کشوري اين است که آن کسي که مشغول خدمتي است آن خدمت را خوب عمل کند. شما نمي توانيد کاري که ارتش مي کند بکنيد؛ ارتش هم نمي تواند کاري که شما مي کنيد بکند؛ لکن هر دو جمعيت مي توانيد آن کاري را که به خود شما محول است خوب انجام بدهيد. اگر همه اجزاي اين مملکت، يا هر مملکت ديگري، کاري که به آنها محول است خوب انجام بدهند؛ مملکت آباد مي شود. کشاورز کشاورزي را خوب انجام بدهد؛ کساني که در کارخانجات هستند کار آن جا را خوب انجام بدهند؛ کساني که در ادارات هستند در ادارات کار را خوب انجام بدهند. (3)
امروز يک مملکتي است مال خودتان. و همان طوري که هر نفري نسبت به عائله خودش موظف مي داند اخلاقاً خودش را، شرعاً خودش را به اين که اداره کند آن زندگي داخلي خودش را و از روي اخلاص عمل مي کند، الآن مملکت از خود شما شده است و به منزله عائله شما هست جمعيت مملکت، بايد با محبت و با اخلاص کار بکنيد تا اين که اين آشفتگيها ان شاء الله ترميم بشود. (4)
من تشکر مي کنم که از شما که براي ديدن من آمديد، و اميدوارم که شما موفق باشيد که حالا هم که بازنشسته هستيد از کار بازننشينيد؛ مشغول بشويد. مملکت ما محتاج به نيروست؛ و شما مي گوييد صدهزار نفر، صد و پنجاه هزار نفر نيرو هستيد. اين نيرو را هدر ندهيد؛ يک کاري انجام بدهيد. (5)
من نمي فهمم کسي علاقه داشته باشد به مملکتش و آن وقت از مملکتش اجر ببرد و عمل نکند. خوب اين اجرتي که اينها مي گيرند در مقابل عمل است. اگر عمل کم بکنند، حرام است اين اجرت؛ جايز نيست استفاده بکنند از اين. بنابراين، آنهايي که اعتقاد به اسلام و اعتقاد به مملکت خودشان و اعتقاد به اين نهضت دارند، اينها بايد عمل بکنند، بلکه زياد کنند عملشان را که جبران بکند اين چيزهايي که در سابق بود و آن نقيصه هايي که در سابق بود جبران بشود. کم کاري اصلش معنا ندارد، حالا بايد پرکارتر بشوند. دو مقابل کار بکنند. شما مي بينيد، که ادارات، مي بينيد، که الآن قشرهاي مختلفي مي روند حتي در بيابانها خدمت مي کنند؛ مي روند در مدارس خدمت مي کنند؛ خوب، ادارات هم بايد خدمت بکنند تا اجرتي مي گيرند اجرت مشروع باشد. (6)
بسيار از اين جهت من خرسند مي شوم که ببينم برادرها و خواهرها نسبت به طوايف ضعيف خدمتگزاري مي کنند؛ و اين اسباب اين مي شود که قدرتشان را چند برابر کند. وقتي که ببينند شماها مي رويد در آن جا برايشان کار مي کنيد، آنها هم خودشان تشويق مي شوند به اين که کارهاي زيادتر بکنند. (7)
باز يکي از گرفتاريهايي که هست قضيه کارگرهاست؛ در کارخانه ها يک قدري اخلال مي شود... اين کارخانه ها مال خودتان است. حالا بايد شما هم، کساني که در کارخانه ها هستند، آنها هم کار بکنند. بلکه کار را زيادتر بکنند از سابق تا جبران بشود.
چنانچه يکي از مشکلات و چيزهايي که هست قضيه کارمندهاي دولت است. کارمندهاي دولت هم از قراري که اطلاع به ما مي دهند، کار نمي کنند؛ کم کاري مي کنند، آن تشريفات طاغوتي باز هست. اينها غلط است، اينها بايد همه تبديل بشود و درصدد برآيند که اصلاح بکنند. وزارتخانه ها درصدد برآيند که هر وزارتخانه اي خودش را اصلاح بکند. تا کي بايد ما در قيد و بند آن مسائل طاغوتي باشيم. (8)
يکي از چيزهايي که اينها زياد صحبتش را مي کنند اين است که براي مردم هيچ فکري نشده است و هيچ کاري تا حالا انجام نگرفته است در صورتي که براي مردم هم خيلي کار شده است، منتها ارائه نشده است. و اين هم از خطاهايي است که تا حالا واقع شده است که کرديد، زياد هم کار کرديد، لکن تبليغات مي کنند که هيچ کاري نمي کنند، تبليغات زياد مي کنند. در رژيم سابق عمده کارشان تبليغات بود. کار انجام نمي دادند، لکن هر دفعه که شما راديو را گوش مي داديد که تمدن بزرگ، تمدن بزرگ! حالا کار زياد مي کنند. خوب، شما الآن داريد مي گوييد که ما شهر را چقدر برايش خدمت کرديم. (9)

راهبردهاي تصريحي:

1- بايد دست کساني را که مي خواهند به کشور خدمت بکنند باز گذاشت.
2- نياز امروز جامعه ي ايران، تلاش و کوشش بيشتر است.
3- هر کس موظف است وظيفه خود را به خوبي انجام دهد.

نکات استنباطي:

1- دولت بايستي به گونه اي برنامه ريزي کند که مانع مشارکت افراد در کارها نشود.
2- هر کاري که افراد و تعاونيها مي توانند انجام بدهند، دولت بايستي به آنها کمک کند و از تصدي گري خود بکاهد.

پي‌نوشت‌ها:

1- صحيفه امام (رحمه الله)، ج19، ص 409 .
2- صحيفه امام (رحمه الله)، ج8، ص 289 .
3- صحيفه امام (رحمه الله)، ج8، ص 345 .
4- صحيفه امام (رحمه الله)، ج8، ص 346 .
5- صحيفه امام (رحمه الله)، ج9، ص 229 .
6- صحيفه امام (رحمه الله)، ج10، صص 200 و 201 .
7- صحيفه امام (رحمه الله)، ج10، صص 259 و 260 .
8- صحيفه امام (رحمه الله)، ج10، ص 367 .
9- صحيفه امام (رحمه الله)، ج11، ص 8 .

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگي هنري قدر ولايت؛ (1390)، سيره ي سياسي حضرت امام خميني (ره)، ( جلد سوم ) ( اصل خوب انجام دادن کارها و وظايف و مسؤوليتهاي محوله )، تهران: نشر مؤسسه فرهنگي هنري قدر ولايت، چاپ اول



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط