نويسنده: يداله دادگر
مقدمه
« کنفرانس جهاني علم در قرن بيست و يکم » از روز 26 ژوئن سال 1999 تا اول ژوئيه ي همان سال در بوداپست مجارستان زير نظر سازمان يونسکو و شوراي بين المللي علم و با شرکت نمايندگان علمي کشورهاي مختلف دنيا تشکيل شد و در پايان آن بيانيه هايي به تصويب رسيد. اين بيانيه ها به تبيين روابط بين علم و جامعه مي پردازند و ضرورت علم براي توسعه ي اقتصادي، اجتماعي، و فرهنگي را مورد تأکيد قرار مي دهند. اين بيانيه ضرورت چرخش آزاد اطلاعات، رعايت اصول اخلاقي توسط دانشمندان، برابري در دستيابي به زمينه هاي علوم، کاربرد پژوهش هاي علمي براي تأمين رفاه بشريت، مبارزه با فقر، و احترام به شرافت و حقوق بشر را يادآوري مي کند. مناسب بود در پايان جزء اول کتابِ روش شناسي ( 6 فصل اول )، به اين بيانيه اشاره شود. بيانيه در قالب 5 بخش اصلي و 46 بند تدوين شده است. علم و دانش علمي، علم در خدمت پيشرفت، علم در خدمت صلح، علم در خدمت توسعه، و علم در خدمت جامعه محورهاي مذکور را تشکيل مي دهند ( بدون شرح و تفسيري خاص به ذکر محورها و مواد ياد شده مي پردازيم ). (1)الف) علم و دانش علمي ( امور کلي )
1. ما بر روي يک سياره زندگي مي کنيم و عضو پيکره اي واحد به شمار مي آييم و اين را دريافته ايم که در شرايط وابستگي فزاينده اي به سر مي بريم و آينده ي ما نيز از حفاظت نظام هاي نگهدارنده ي زندگي بر روي مجموعه ي کره ي زمين و دوام هرگونه شکل حيات جدانشدني است. ملت ها و دانشمندان سراسر جهان بايد اين ضرورت را دريابند که از تمامي علوم براي برآورده کردن نيازها و آرزوهاي نوع بشر مسئولانه استفاده کنند. ما برآنيم که بين تمامي زمينه هاي علمي از جمله، ميان علوم تجربي و همچنين علوم اجتماعي و انساني همکاري فعالانه اي برقرار کنيم. تعهد به علم و چالش ها و مسئوليت هاي مطرح شده در اين بيانيه، تمامي زمينه هاي علمي را شامل مي شود. تمامي فرهنگ ها مي توانند در دانش علمي جهاني مشارکت کنند. علم بايد در خدمت تمامي بشريت باشد و در ايجاد فهمي هر چند عميق تر از طبيعت و جامعه در همگان مشارکت داشته باشد و موجب تأمين بهترين کيفيت زندگي براي آن ها شود و همچنين براي نسل حاضر و نسل آينده محيط زيستي پايدار و سالم فراهم آورد.2. دانش علمي، نوآوري هاي قابل ملاحظه و بسيار مفيدي را براي نوع بشر فراهم آورده است. اميد به زندگي به طور قابل ملاحظه اي افزايش يافته و راه هاي درمان بسياري از بيماري ها نيز کشف شده است. فراورده هاي کشاورزي، در بسياري از مناطق جهان براي رفع نيازهاي فزاينده ي جمعيت افزايش يافته است. پيشرفت فناوري و استفاده از منابع جديد انرژي اين امکان را براي بشريت فراهم آورده است که خود را از کارهاي دشوار رها کند و همچنين باعث ايجاد مجموعه اي پيچيده و بيش از پيش متنوع از فراورده ها و اسلوب هاي صنعتي شود. فناوري هاي مبتني بر شيوه هاي جديد ارتباطي، پردازش اطلاعات، و محاسبه موجب ايجاد امکانات و چالش هاي بي سابقه براي دانشمندان و در مجموع براي جامعه شده است. توسعه ي مستمر دانش علمي موجب ايجاد رويکردهايي براي بشريت شده است که تأثيري عميق بر رقتارها و چشم اندازهاي او خواهد داشت.
3. به موازات اين آثار مفيد و مسلم، بهره برداري از دستاوردهاي علمي و توسعه، گسترش فعاليت هاي انساني موجب تخريب محيط زيست و همچنين باعث عدم توازن اجتماعي و يا انحصار نيز شده است. براي مثال، پيشرفت علمي امکان ساخت ابزار جنگي پيچيده، همانند سلاح هاي پيشرفته، يا وسايل کشتار جمعي را فراهم آورده است. امروزه زمان آن فرا رسيده است که از مقدار منابع اختصاص داده شده به طراحي و توليد سلاح هاي جديد کاسته و تأسيسات توليدي و پژوهشي نظامي، به صنايع غير نظامي بدل شود. مجمع عمومي سازمان ملل متحد، سال 2000 را سال بين المللي فرهنگ و صلح و سال 2001 را سال گفت وگوي تمدن ها اعلام کرده تا به اين ترتيب اولين قدم را براي استقرار صلح پايدار بردارد. جوامع علمي مي توانند و بايد نقشي اساسي در اين فرايند، در کنار ديگر بخش هاي جامعه، ايفا کنند.
4. امروزه، در حالي که پيشرفت هاي علمي گسترشي بي سابقه يافته اند، نياز به گفت و گوهاي دموکراتيک، به شدت احساس مي شود. جوامع علمي و تصميم گيران بايد از اين مباحثات براي تقويت اعتماد و جلب حمايت مردم از علم استفاده کنند. براي مقابله با مسائل اخلاقي، اجتماعي، فرهنگي، زيست محيطي، اقتصادي، بهداشتي، و همچنين مسائل برابري جنسيت، لازم است که تحرکات ميان رشته اي با مشارکت کارشناسان علوم تجربي و اجتماعي افزايش يابند. براي تقويت نقش علم به اين منظور که در ايجاد جهاني عادلانه تر، سرافراز و قابل زندگي شرکت داشته باشد، لازم است که تمامي کارگزاران، اعم از دولتي و خصوصي، به افزايش سرمايه گذاري و در نتيجه بازنگري به مالکيت و همچنين تقسيم دانش علمي به طور درازمدت متعهد شوند.
5. اغلب دستاوردهاي مفيد علم به دليل ناموزوني ساختارهاي موجود در بين کشورها، مناطق، گروه هاي اجتماعي، و جنسيت هاي مختلف به طور غير عادلانه توزيع شده اند. در حالي که دانش علمي خود به عامل اساسي توليد ثروت بدل، ولي توزيع آن نامتعادل تر شده است، چيزي که فقرا و ثروتمندان را از هم جدا مي کند. اين مسئله در مورد کشورها و افراد هر دو صادق است، عامل آن فقط کم داشتن منابع نيست، بلکه دليل آن محروم شدن آن ها به صورتي گسترده از توليد دانش علمي و بهره ور نشدن از عوايد آن است.
6. ما شرکت کنندگان در کنفرانس جهاني « علم در قرن بيست و يکم، تعهدي نوين » که در بوداپست ( مجارستان ) از تاريخ 26 ژوئن تا پايان ژوئيه ي 1999 زير نظر سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد ( يونسکو ) و شوراي بين المللي علم ( سي آي يو اس ) تشکيل شده است گرد هم آمده ايم تا مسائل زير را مورد توجه قرار دهيم.
7. با توجه به وضع موجود علوم تجربي، چشم انداز آتي آن، اثرهايي که داشته اند و انتظاراتي که در جامعه برمي انگيزند.
8. اين که علم بايد، در قرن بيست و يکم، به ارزش مشارکتي و همبستگي به نحوي که دربرگيرنده ي منافع تمامي مردم باشد، بدل شود و ابزاري قوي براي فهم پديده هاي طبيعي و اجتماعي عرضه کند و به تدريج که روابط همواره پيچيده تر موجود بين جامعه و محيط زيست را دربرمي گيرد، به ايفاي نقشي بزرگ تر در آينده فرا خوانده شود.
9. اين که دانش علمي بيش از پيش مورد نياز تصميم گيران دولتي و خصوصي است و به ويژه اين که علم بايد نقشي اساسي در تدوين سياست ها و راه حل ها ايفا کند.
10. اين که دستيابي به دانش علمي، با اهداف مسالمت آميز، جزئي از حق آموزش، از کوچک ترين سنين، محسوب مي شود، و اين که آموزش علوم لازمه ي توسعه ي انساني، ايجاد استعدادهاي علمي و آموزش شهرونداني فعال و آگاه است.
11. اين که پژوهش علمي و اجراي آن مي تواند موجب رشد اقتصادي، توسعه ي انساني پايدار و به ويژه باعث کاهش فقر شود و اين که پيشرفت بشريت بيش از هر زمان ديگر تابع توليد، نشر، و استفاده از دانش در شرايط عادلانه است.
12. اين که پژوهش علمي يکي از محرک هاي پيشرفت در زمينه هاي بهداشت و تأمين اجتماعي است و اين که استفاده ي فزاينده از دانش علمي موجب بهبود قابل ملاحظه ي کيفيت بهداشتي بشر مي شود.
13. با توجه به فرايند کنوني جهاني شدن و نقش راهبردي اي که دانش علمي و فناوري در اين فرايند ايفا مي کند.
14. با توجه به فوريت کاهش شکاف بين کشورهاي در حال توسعه و کشورهاي توسعه يافته با بهبود بخشيدن به ظرفيت ها و زيرساخت هاي علمي کشورهاي در حال توسعه.
15. اين که انقلاب اطلاعات و ارتباطات ابزار نوين و مؤثرتري را براي همگاني کردن دانش علمي و ايجاد پيشرفت در زمينه ي آموزش و پژوهش ايجاد مي کند.
16. با مد نظر قرار دادن اهميت پژوهش و آموزش علمي بايد دستيابي به اطلاعات و داده هاي مربوط به زمينه هاي عمومي کاملاً آزاد گذاشته شود.
17. با عنايت به نقشي که علوم اجتماعي در بررسي دگرگوني هاي اجتماعي در ارتباط با نوآوري هاي علمي و فناوري ايفا مي کند و همچنين با توجه به نقشي که پژوهش در حل مسائل ايجاد شده بر اثر اين فرايند دارد.
18. با توجه به توصيه هاي کنفرانس هاي بزرگ که توسط سازمان ها ملل متحد و يا ساير سازمان ها برگزار مي شوند، همچنين توصيه هاي مربوط به گردهمايي کنفرانس جهاني علم.
19. اين که پژوهش علمي و استفاده از دانش علمي بايد با رعايت حقوق بشر و شرافت نوع بشر و منطبق بر بيانيه ي جهاني حقوق بشر و در پرتو بيانيه ي جهاني ژنو انجام مي گيرد.
20. اين که برخي عمليات علمي ممکن است خساراتي به افراد جامعه، محيط زيست، و سلامت انسان ها وارد آورد و يا حتي ادامه ي حيات نوع بشر را تهديد کند و اين که مشارکت علم براي دستيابي به آرمان هايي همچون صلح و توسعه و امنيت جهاني ضروري است.
21. اين که از جمله مسئوليت هاي ويژه ي دانشمندان و ساير کارگزاران اصلي سعي در جلوگيري از بهره گيري از علومي است که برخلاف اخلاق و يا داراي نتايج شوم اند.
22. با عنايت به ضرورت اعمال و اجراي علوم منطبق بر توصيه هاي اخلاقي خاص که پس از مذاکره هاي عمومي و گسترده تدوين شده است.
23. اين که کارهاي علمي و استفاده از دانش علمي بايد با رعايت و حفظ اشکال زندگي با همه ي تنوعش شود و همچنين موجب حفظ نظام هاي جهاني حافظ حيات شود.
24. با توجه به عدم توازن در مشارکت مردان و زنان در تمام فعاليت هاي مربوط به علم.
25. اين که موانعي بر سر راه مشارکت تمام عيار گروه هايي جنسيتي به ويژه بر سر راه معلولين، مردم بومي، و اقليت هاي قومي، که از اين پس از آن ها به مثابه ي گروه هاي محروم نام برده خواهد شد، وجود دارد.
26. اين که دنش هاي سنتي و محلي که بيان پوياي برخي برداشت ها و درک از جهان اند مي توانند مشارکت گرانبهايي در علم و فناوري داشته باشند. همان طور که در طول تاريخ نيز اين نقش را داشته اند و اين که مطلقاً نگهداري، حفاظت، ارتقا، و بررسي اين ميراث فرهنگي و دانش هاي تجربي ضروري است.
27. اين که ايجاد رابطه ي نويني بين علم و جامعه براي حل مسائل جهاني و فوريت هايي همچون فقر، تخريب محيط زيست، ناکافي بودن مراقبت هاي غذايي و کمبود آب ضروري است، به ويژه زماني که اين مسائل به رشد جمعيت مربوط باشد.
28. با توجه به ضرورت ايجاد تعهدي قاطعانه از سوي دولت ها، انجمن هاي غيرنظامي و بخش هاي توليدي در قبال علم و همچنين ضرورت ايجاد تعهدي پر شور از سوي دانشمندان در قبال رفاه جامعه، اموري را در ذيل اعلام مي داريم.
ب) علم در خدمت دانش افزايي
29. اقدام علمي، به دليل کارکردش که از آن جدانشدني است، يک مسئله ي نظام مند، عميق، و جامع به شمار مي رود که منجر به رسيدن به دانش هاي نوين مي شود. اين دانش ها عوامل غناي آموزشي، فرهنگي، و روحاني اند و منبع پيشرفت هاي فناوري و کارهاي مفيد اقتصادي مي شوند. چنانچه خواستار تحقق توسعه و پيشرفت درونزا باشيم، ارتقاي پژوهش هاي بنيادي و کاربردي از ضرورت هاي آن محسوب مي شود.30. دولت ها، بايد از طريق اتخاذ سياست هاي علمي خودشان و ايفاي نقش تسهيل کننده ( کاتاليزور ) به منظور تسهيل تعامل و ايجاد ارتباط ميان کارگزاران مختلف، نقش بنيادي پژوهش علمي در دستيابي به دانش و تربيت دانشمندان و آموزش عمومي را به رسميت بشناسند. انجام دادن پژوهش هاي علمي، که توسط بخش خصوصي تأمين مالي مي شوند، يکي از عوامل ضروريِ توسعه ي اجتماعي- اقتصادي است، ولي اين کار نافي ضرورت تأمين مالي پژوهش توسط بخش دولتي نيست، هر دو بخش بايد با همکاري نزديک به گونه اي مکمل يکديگر باشند و در تأمين منابع ماليِ پژوهش هايي با اهداف درازمدت اقدام کنند.
ج) علم در خدمت صلح و توسعه
31. تفکر علمي، اساساً عبارت است از توان کندوکاو در مسائل از زواياي گوناگون و جست و جو براي تشريح پديده هاي طبيعي و اجتماعي و بررسي انتقادي مداوم آن ها، به اين ترتيب علم بر تفکر آزاد انتقادي متکي است که پايه ي اساسي براي مردم سالاري محسوب مي شود. جامعه ي علمي همواره با اعتقاد به سنتي که فراتر از وابستگي مالي، مذهبي، يا قومي است بايد همان گونه که در اسناد يونسکو ذکر شده است، « همبستگي روحاني و اخلاقي بشريت » را، که اساس فرهنگ صلح را تشکيل مي دهد، ارتقا بخشد. همکاري دانشمندان سراسر جهان مشارکتي سازنده و گرانبها در ايجاد امنيت کلي و توسعه ي روابط مسالمت آميز بين ملل مختلف، جوامع و فرهنگ ها محسوب مي شود و مي تواند به تلاش هاي نوين خلع سلاح و حتي در زمينه هاي هسته اي کمک کند.32. به طور کلي دولت ها و جوامع بايد آگاه باشند که علوم تجربي و اجتماعي و فناوري بايد به مثابه ي ابزار تحيل عميق براي بررسي نتايج درگيري ها به کار گرفته شوند. سرمايه گذاري در پژوهش هاي علميِ مربوط به اين نتايج بايد افزايش يابد.
33. امروزه بيش از هر زمان ديگر، علم و عملکردهاي آن لازمه ي توسعه اند. دولت ها در تمامي سطوح و بخش خصوصي بايد با برنامه هاي آموزشي و پژوهشي خاص، از ايجاد ظرفيت هاي علمي و فناوري مناسب و مورد قبول همگان، که پايه ي ضروري توسعه ي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، و زيست محيطي عقلاني است، هرچه فعال تر حمايت به عمل آورند. اين امر، به ويژه براي کشورهاي در حال توسعه، از فوريت زيادي برخوردار است. توسعه ي فناوري بايد مبتني بر پايه هاي محکم علمي باشد و به سمت شيوه هاي توليد سالم و بي خطر هدايت شود. استفاده از منابع و محصولات بايد به طور واقعاً مؤثر و با رعايت هرچه بيش تر محيط زيست انجام گيرد. علم و فناوري همچنين بايد به سوي بهترين چشم اندازهاي شغلي و بهبود رقابت و عدالت اجتماعي هدايت شوند. سرمايه گذاري در زمينه ي علم و فناوري به منظور شناخت و حفاظت هرچه بهتر از معادن، منابع طبيعي، تنوع زيستي، و نظام هاي جهاني حافظ زندگي بايد افزايش يابد. هدف بايد جهت گيري به سوي راهبردهاي توسعه ي پايدار با يکپارچه کردن ابعاد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، و زيست محيطي باشد.
34. آموزش علوم به مفهوم وسيع و بدون تبعيض در تمامي سطوح و با کليه ي امکانات لازم يکي از شروط اساسي مردم سالاري و توسعه ي پايدار است. چند سالي است که در سطح جهاني، براي ارتقاي آموزش پايه براي همگان اقداماتي اتخاذ شده است. لازم است که نقش بنياديني که زنان در اجراي پيشرفت علمي براي توليد مواد غذايي و مراقبت هاي بهداشتي ايفا مي کنند، به رسميت شناخته شود و بايد تلاش کرد تا آن ها پيشرفت هاي علمي در اين زمينه ها را بهتر درک کنند. آموزش علمي، برنامه هاي نشر علم و عموميت يافتن آن بايد بر روي چنين پايه اي بنا شود. گروه هاي حاشيه اي بايد مورد توجه ويژه قرار گيرند. بيش از هر زمان ديگر لازم است که سوادآموزي علمي به مثابه ي پايه اي در تمامي فرهنگ ها و بخش هاي جامعه توسعه يابد. همچنين توسعه ي ظرفيت هاي تعقل گرايي و استعدادهاي علمي و ايجاد حساسيت در مردم به ارزش هاي اخلاقي به منظور بهبود مشارکت آن ها در تصميم گيري هاي مربوط به مرحله ي به اجرا درآوردن دانش ها نيز از ضرورت هاست. پيشرفت علمي اهميت ويژه اي براي دانشگاه ها در ارتقا دادن و روزآمد کردن آموزش علمي و هماهنگي آن در تمامي سطوح نظام آموزشي قائل است. در تمامي کشورها و به ويژه درکشورهاي در حال توسعه، تقويت پژوهش علمي در برنامه هاي آموزش عالي و تحصيلات دانشگاهي، با توجه به اولويت هاي ملي، ضروري به نظر مي رسد.
35. همکاري منطقه اي و بين المللي بايد متکي بر ظرفيت هاي علمي باشد، به نحوي که باعث توسعه ي عادلانه و موجب گسترش ميدان و استفاده از خلاقيت انسان بدون اعمال هيچ گونه تبعيضي در قبال کشورها، گروه ها، و افراد شود. هکاري بين کشورهاي توسعه يافته و کشورهاي در حال توسعه بايد با رعايت اصول دستيابي کامل و آزاد به اطلاعات، انصاف، و منافع دو جانبه همراه باشد. تمامي تلاش ها براي همکاري بايد با توجه کامل به تنوع سنت ها و فرهنگ ها انجام گيرند.
دنياي پيشرفته موظف است فعاليت هاي مشارکتي در زمينه هاي علمي را با کشورهاي در حال توسعه و کشورهاي در حال انتقال ارتقا بخشد. در کشورهاي کوچک و کم تر پيشرفته حمايت از توسعه ي جمعيتي که به فعاليت هاي ملي در زمينه ي پژوهش هاي علمي مشغول است اهميتي ويژه دارد. وجود نهادهاي علمي از قبيل دانشگاه ها از عناصر ضروري پرورش دانشمندان در کشورهاي خاص خودشان است و براي اين که بتوانيم پس از فراغت تحصيلي آن ها را همان جا به اشتغال واداريم، بايد با توسل به اين شيوه ها و روش هاي ديگر شرايط مناسبي براي کاهش فرار مغزها و حتي برعکس، گرايش آن ها به ماندن به وجود آوريم. با اين همه، هيچ اقدامي نبايد موجب محدوديت چرخش آزاد دانشمندان شود.
36. لازمه ي پيشرفت علمي استفاده از شيوه هاي همکاري در سطوح بين دولتي، دولتي، و غيردولتي در سطوح برنامه هاي چند جانبه، ايجاد شبکه هاي پژوهشي همچون ايجاد شبکه هاي جنوب- جنوب است. در اين راستا انجام دادن اقدامات زير نيز توصيه مي شود: مشارکت از طريق شرکت دادن مجامع علمي کشورهاي توسعه يافته و کشورهاي در حال توسعه به منظور برطرف کردن نيازهاي کليه ي کشورها و دست يافتن آن ها به پيشرفت. اعطاي بورس ها و کمک هاي مالي و ارتقاي پژوهشي و تدارک برنامه ها براي تسهيل تبادل دانش. ايجاد مراکز پژوهشي علمي به ويژه در کشورهاي در حال توسعه. انعقاد موافقتنامه هاي بين لمللي و تأمين مالي مشترک طرح هاي بزرگ که بايد در دسترس افراد زيادي قرار گيرند. جمع آوري اظهارنظرهاي بين المللي پيرامون ارزيابي علمي از مسائل پيچيده براي ارتقاي آموزش در بالاترين سطوح. ضرورت ايجاد ابتکارهاي نو در همکاري ميان رشته اي. بايد بر پژوهش هاي پايه اي که داراي ويژگي بين المللي اند تأکيد کرد. از طرح هاي پژوهشي بلندمدت به ويژه طرح هايي که منافع جهانيان را دربردارند، به طور محسوس حمايت کرد. در اين ارتباط شايسته است که به ضرورت تأمين تداوم حمايت از پژوهش توجهي خاص مبذول شود. دستيابي دانشمندان کشورهاي در حال توسعه به تجهيزات و برنامه ها بايد، به گونه اي فعالانه، تسهيل شود و اين دستيابي براساس معيارهاي علمي براي همه امکان پذير باشد. استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات، به ويژه از طريق شبکه ها بايد گسترش يابد؛ چرا که راهي براي چرخش آزاد دانش هاست. در همين حال، بايد مراقب بود که استفاده از اين فناوري ها موجب نفي يا کوچک کردن غناي فرهنگ هاي مختلف نشود.
37. به منظور دستيابي تمامي کشورها به اهداف مندرج در اين بيانيه، لازم است که به طور موازي و به شيوه هاي بين المللي، راهبردهايي ترسيم کنيم و مقررات نهادي و دستگاه هاي مالي در سطح ملي ايجاد و يا در صورت وجود در مورد آن ها تجديدنظر کنيم، به شکلي که در اين شرايط جديد بتوانيم نقش علوم در توسعه ي پايدار را افزايش دهيم. تدوين سياست هاي علمي ملي درازمدت بايد با هماهنگي کارگزاران اصلي بخش دولتي و خصوصي انجام پذيرد. از آموزش علوم و پژوهش علمي بايد حمايت کنيم. همکاري ميان مؤسسات پژوهش و توسعه ي دانشگاه ها و بنگاه ها در چارچوب نظام هاي نوآوري ملي بايد مورد حمايت واقع شود. براي ارزيابي و مديريت بلايا، کاهش آسيب پذيري، امنيت، و بهداشت بايد مؤسسات ملي به وجود آوريم.
بايد اقداماتي براي ترغيب و کمک به سرمايه گذاري در زمينه ي پژوهش و نوآوري اتخاذ کنيم. بايد از مجالس قانونگذاري و دولت ها درخواست کنيم نشستي قضايي، نهادي، و اقتصادي براي توسعه ي ظرفيت هاي علمي و فناوري بخش خصوصي و دولتي و تسهيل تعامل بين اين دو برگزار کنند. فرايند تصميم گيري و تعيين اولويت ها در زمينه هاي علمي بايد جزءِ جدانشدني از برنامه ريزي کلي توسعه و تدوين راهبردهاي توسعه ي پايدار شود. در اين ارتباط ابتکار اخير کشورهاي گروه 8 براي ايجاد فرايند کاهش بدهي برخي کشورهاي در حال توسعه شرايط مناسبي پديد آورده است که فعاليت هاي مشترک ميان کشورهاي در حال توسعه و کشورهاي توسعه يافته در ايجاد راهکارهايي خاص براي تقويت نظام هاي ملي و منطقه اي پژوهش علمي و فناوري انجام گيرد.
38. از طرفي، دستيابي به داده ها و اطلاعات لازمه ي کار علمي و لازمه ي ايجاد دگرگوني در نتايج پژوهش هاي علمي ملموس جامعه است و از سوي ديگر، بايد با استفاده از شيوه هاي مناسب حقوق مالکيت معنوي را در سطح جهاني حفظ کنيم. براي کمک به ايجاد مناسبات براي حفظ حقوق مالکيت معنوي و نشر دانش هاي علمي، که به طور دو جانبه يکديگر را تکميل مي کنند، بايد اقداماتي به عمل آوريم. بايد براي گسترش و اجراي حقوق مالکيت معنوي از ديدگاه توليد و نشر، استفاده ي منصفانه از دانش ها را بررسي کنيم. همچنين بايد تدوين چارچوب قضايي ملي خاص را با توجه به نيازهاي خاص کشورهاي در حال توسعه و نيازهاي دانش، منابع، و فراورده هاي سنتي پيگيري کنيم تا به اين طريق اين چارچوب به رسميت شناخته شود و پس از اعلام رضايت رسمي مالک عرفي يا سنتي دانش ها، به طور مناسب از آن محافظت شود.
د) علم در خدمت جامعه
39. پژوهش هاي علمي و استفاده از دانش ناشي از آن بايد همواره رفاه بشريت و همچنين مبارزه عليه فقر و احترام به شرافت و حقوق بشر و همچنين حفظ محيط زيست جهاني را در نظر داشته باشند، بدون آن که مسئوليت فرد در قبال نسل حاضر و آينده را ناديده بگيرند. لازم است که تمامي طرف هاي ذي نفع با اين اصول، تجديد پيمان کنند.40- بايد هرگونه استفاده از نتيجه ي اکتشافات و فناوري را براي چرخش آزاد اطلاعات زمينه فراهم کنيم. هر کشوري بايد براي بررسي وجوه اخلاقي ناشي از اجراي دستاوردهاي علم و بهره برداري از دانش علمي و به مرحله ي اجرا درآوردن آن ها اقدامات مورد نظر خود را اتخاذ کند. اين اقدامات بايد دربرگيرنده ي ضمانت هاي دادرسي، براي بررسي اعتراضات معترضين به نحو منصفانه و مؤثر باشد. کميسيون جهاني اخلاق، دانش علمي، و فناوري يونسکو مي تواند چارچوب گفت و گوي مناسب در اين مورد را عرضه کند.
41. تمامي دانشمندان بايد به رعايت اصول اخلاقي مسلم متعهد باشند و بر مبناي اصول ضروري مندرج در اسناد بين المللي مربوط به حقوق بشر، شرح وظايفي براي استفاده ي مشاغل علمي تدوين کنند. مسئوليت اجتماعي پژوهشگران ايجاب مي کند که اصول مسلم کيفي و مشترک علمي را رعايت کنند، دانش خود را انتشار دهند، با مردم ارتباط داشته باشند و نسل جوان را پرورش دهند. شايسته است که قدرت هاي دولتي به اعمال آن ها در اين راستا احترام بگذارند. برنامه هاي آموزش علم بايد حاوي اخلاق علمي و همچنين آموزش تاريخ، فلسه، و آثار فرهنگ بر علم باشند.
42. برابري در دستيابي به زمينه هاي علوم تنها پاسخگويي به يک الزام اجتماعي و اخلاق حاکم بر توسعه ي انساني نيست؛ بلکه همچنين ضرورتي براي بهره برداري کامل از نيروي بالقوه ي جوامع علمي در سراسر جهان و افزايش گستره ي پيشرفت علوم به سوي برطرف کردن نيازهاي انساني است. در اين راستا بايد براي رفع مشکلات سر راه زنان، که بيش از نيمي از جمعيت جهان را تشکيل مي دهند، بکوشيم و تلاش کنيم که آن ها به مناصب علمي راه يابند، آن را دنبال کنند، و در اين مشاغل پيشرفت کنند. همچنين پرداختن به مشکلاتي که مانع مشارکت کامل و مؤثر گروه هاي محروم مي شوند از فوريت برخوردارند.
43. دولت ها و دانشمندان سراسر جهان بايد به مسئله ي پيچيده ي وضعيت بهداشت در ميان برخي از ملت ها و عدم تساوي رو به افزايش موجود بين کشورهاي مختلف و يا برخي جوامع موجود در يک کشور در زمينه ي بهداشت بپردازند، تا بتوانند سطح آن را بهبود بخشند و به نحوي عمل شود که موجب توزيع عادلانه ي مراقبت هاي کيفي بهداشتي براي همگان شود. براي دستيابي به اين اهداف بايد از آموزش استفاده کنيم، پيشرفت هاي علمي را مورد بهره برداري قرار دهيم. ميان تمامي طرف هاي ذي نفع مشارکتي مستحکم برقرار کنيم و براي انجام آن ها برنامه هايي را تدارک ببينيم.
44. ما شرکت کنندگان در کنفرانس جهاني « علم در قرن بيست و يکم، تعهدي نوين » متعهد مي شويم که در ارتقاي مؤثر گفت و گو ميان جوامع علمي و جامعه از هيچ کوششي دريغ نکنيم؛ هرگونه تبعيض در زمينه ي آموزش و استفاده از منافع علمي را از ميان ببريم؛ با همکاري و با رعايت مقررات اخلاقي، تا حد مسئوليت هاي خودمان، در تقويت فرهنگ علمي و به اجرا درآوردن آن با اهداف مسالمت آميز در سراسر جهان بکوشيم. استفاده از دانش علمي را در راه خدمت به رفاه مردم، صلح، و توسعه ي پايدار با توجه به اصول اجتماعي و اخلاقي پيش گفته ارتقا بخشيم.
45. ما سند کنفرانس با عنوان « برنامه اي براي علم- چارچوب عمل » را بيان عيني تعهدي نوين در قبال عملي تلقي مي کنيم که مي تواند به مثابه ي راهنماي راهبردي در زمينه ي مشارکت در عرصه ي نظم سازمان ملل و ميان تمامي کساني که در سال هاي آينده و در کارهاي علمي مشارکت مي کنند، به کار گرفته شود.
46. بنابراين ما بيانيه ي علم و بهره برداري از دانش علمي را به تصويب مي رسانيم و به اتفاق آرا برنامه اي را براي علم- چارچوب عمل امضا مي کنيم. اين سند موجب دستيابي به اهداف مطرح شده در اين بيانيه خواهد شد و از يونسکو و شوراي بين المللي علوم مي خواهيم که از اين دو سند، اولي را به کنفرانس عمومي و دومي را به مجمع عمومي تحويل دهند. به اين ترتيب مجمع عمومي سازمان ملل نيز در جريان اين اسناد خواهد بود. هدف از اين اقدام اين است که اين دو سازمان، در چارچوب برنامه هاي خود فعاليت هايي را طراحي کنند و به اجرا درآورند و حمايت تمامي طرف ها را به آن جلب کنند، ( به ويژه طرف هايي که به نظام ملل متحد تعلق دارند ) تا به اين ترتيب هماهنگي و همکاري بين المللي در زمينه ي علم تقويت شود.
پينوشتها:
1- در بخش هايي از اين ضميمه از ترجمه ي آقاي حميد جاوداني نيز استفاده شده است که بدين وسيله از ايشان تشکر مي شود.
منبع مقاله :دادگر، يدالله؛ (1391)، درآمدي بر روش شناسي علم اقتصاد، تهران: نشر ني، چاپ سوم