مؤلف: جواد امين خندقي
« جنبش هاي نوپديد ديني » (1) که به تعبير ديگر « عرفان هاي نوظهور » يا « جنبش هاي نوپديد معنويت گرا » نيز گفته مي شود، هر کدام در ادبيات علوم اجتماعي، تعريف خاصي دارند. گروه هايي که پس از جنگ جهاني دوم، به ويژه در دهه ي هفتاد و پس از آن، در غرب و به ويژه امريکا ظهور يافته و آگاهانه و عامدانه يا به غفلت، متصدي ارائه ي پاسخ به برخي پرسش هاي غايي شده اند که اديان، پيش تر بدان ها مي پرداختند: آيا خدايي وجود دارد؟ خدا را بايد کجا و چگونه يافت؟ هدف و معناي غايي زندگي چيست؟ پس از مرگ چه اتفاقي براي ما مي افتد؟ چه مناسک و شعائري به اِرضاي وجودي انسان مي انجامد؟
خصوصيت ويژه اي که در جنبش هاي معاصر وجود دارد و آن ها را از اديان جدا مي کند، تکثر، تنوع و التقاط گرايي شديدي است که در ميان آنان يافت مي شود. در اين ميان، مي توان صفات مشترکي را براي همه ي آن ها برشمرد: (2)
1. ناديده گرفتن خدا با عنوان هدف غايي؛
2. قرار دادن شادمانگي با عنوان هدف غايي؛
3. خردستيزي و منطق گريزي؛
4. شريعت ستيزي و فقه گريزي؛
5. ناسازگار پنداشتن بُعد مادي و روحي وجود انسان؛
6. انکار معاد و طرح مسئله ي تناسخ؛
7. قطب محوري و استادپرستي.
يکي از مهم ترين مسائل در عرفان حقيقي و جريان هاي کاذب، استاد و راهبر مريدان است. شناخت عارف و استاد حقيقي از افراد سودجو و دغل باز براي همگان ساده نيست. مي توان ويژگي هاي عارفان دروغين و سران جريان هاي باطل شبه ديني را اين گونه بيان کرد: (3)
1. دعوت به « خود »؛
2. مبهم و رازآلود سخن گفتن؛
3. مبارزه با اديان الهي؛
4. تبليغ کثرت گرايي عرفاني و دامن زدن به فرقه گرايي؛
5. انکار واقع نمايي ارزش هاي ديني؛
6. تئوريزه کردن مسائل جنسي و دامن زدن به آن؛
7. ايجاد مکان هاي مقدس اختصاصي.
فِرَق جديد با فروکاستن مفهوم دين، جايگزيني خودمحوري به جاي خدامحوري و فرعي سازي دين نسبت به غايات اومانيستي، بزرگ ترين ضربه را بر کيفيت تدين افراد، وارد مي آورند. علاوه بر اين، ادعاي اين جنبش ها درباره انحصار در داشتن حقيقت، داشتن ساختارهايي که اطلاعات بي چون و چرا مي طلبند، تشويق به وابستگي فزاينده به جنبش از نظر مادي، معنوي و منابع اجتماعي و بريدن از جامعه، همه و همه خطرهاي نهان ديگري شمرده مي شوند که نبايد از آن ها غفلت کرد.
خطرهاي آشکار هم از يک جريان تا جريان ديگر تفاوت دارد؛ خطرهايي همچون اخذ مبالغ از افراد و مشتريان و کسب ثروت هاي بادآورده ي کلان، تخريب قدرت کار و شغل در اعضا، کاهش ازدواج و افزايش بي بند و باري جنسي، از بين بردن احساس ترس يا گناه در افراد، از ميان بردن احساس مسئوليت، هدايت کردن افراد به زندگي پر حيله، بي رحمانه و جنايت کارانه از جمله ي آن ها است.
جريان هاي نوپديد ديني در قالب هاي گوناگوني در فيلم ها مطرح مي شوند:
1. زندگي، رفتار يا افکار يکي از شخصيت هاي اصلي اين جريان ها، درون مايه ي اصلي داستان است. اين فيلم ها بيش تر در قالب مستند ارائه مي شوند؛ ولي در ميان فيلم هاي داستاني نيز نمونه هاي آن وجود دارد.
2. تبيين عقايد و آموزه هاي جريان هاي نوپديد ديني در قالب داستاني که از طريق داستان منتقل مي شود. بايد توجه داشت که در اين دسته، فيلم هايي وجود دارد که به آموزه ها مي پردازد؛ ولي هيچ گاه سخني از آن جريان به ميان نمي آيد.
3. به تصوير کشيدن نمادها و نشانه هاي فرقه ها و توضيح معنا و مفهوم آن ها که به اين وسيله، بخشي از آموزه ها را به مخاطب منتقل مي کنند.
4. حضور شخصيت هاي تأثيرگذار مکاتب به عنوان عوامل اصلي فيلم که سبب مطرح شدن هرچه بيش تر اين افراد مي شود.
5. مي توان قالب ديگري براي مطرح کردن اين جريان ها در فيلم ها يافت که همان سه راه اول را شامل مي شود با اين تفاوت که سازندگان فيلم به علت بي اطلاعي از اين جريان ها، داستان را اين گونه روايت کرده اند، بدون آن که خود بدانند براي چه جرياني تبليغ مي کنند.
امين خندقي، جواد؛ (1391)، دين و سينما، آموزه هاي اخلاقي و ارزشي؛ بررسي و تحليل بيش از سيصد فيلم؛ قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ اول
خصوصيت ويژه اي که در جنبش هاي معاصر وجود دارد و آن ها را از اديان جدا مي کند، تکثر، تنوع و التقاط گرايي شديدي است که در ميان آنان يافت مي شود. در اين ميان، مي توان صفات مشترکي را براي همه ي آن ها برشمرد: (2)
1. ناديده گرفتن خدا با عنوان هدف غايي؛
2. قرار دادن شادمانگي با عنوان هدف غايي؛
3. خردستيزي و منطق گريزي؛
4. شريعت ستيزي و فقه گريزي؛
5. ناسازگار پنداشتن بُعد مادي و روحي وجود انسان؛
6. انکار معاد و طرح مسئله ي تناسخ؛
7. قطب محوري و استادپرستي.
يکي از مهم ترين مسائل در عرفان حقيقي و جريان هاي کاذب، استاد و راهبر مريدان است. شناخت عارف و استاد حقيقي از افراد سودجو و دغل باز براي همگان ساده نيست. مي توان ويژگي هاي عارفان دروغين و سران جريان هاي باطل شبه ديني را اين گونه بيان کرد: (3)
1. دعوت به « خود »؛
2. مبهم و رازآلود سخن گفتن؛
3. مبارزه با اديان الهي؛
4. تبليغ کثرت گرايي عرفاني و دامن زدن به فرقه گرايي؛
5. انکار واقع نمايي ارزش هاي ديني؛
6. تئوريزه کردن مسائل جنسي و دامن زدن به آن؛
7. ايجاد مکان هاي مقدس اختصاصي.
فِرَق جديد با فروکاستن مفهوم دين، جايگزيني خودمحوري به جاي خدامحوري و فرعي سازي دين نسبت به غايات اومانيستي، بزرگ ترين ضربه را بر کيفيت تدين افراد، وارد مي آورند. علاوه بر اين، ادعاي اين جنبش ها درباره انحصار در داشتن حقيقت، داشتن ساختارهايي که اطلاعات بي چون و چرا مي طلبند، تشويق به وابستگي فزاينده به جنبش از نظر مادي، معنوي و منابع اجتماعي و بريدن از جامعه، همه و همه خطرهاي نهان ديگري شمرده مي شوند که نبايد از آن ها غفلت کرد.
خطرهاي آشکار هم از يک جريان تا جريان ديگر تفاوت دارد؛ خطرهايي همچون اخذ مبالغ از افراد و مشتريان و کسب ثروت هاي بادآورده ي کلان، تخريب قدرت کار و شغل در اعضا، کاهش ازدواج و افزايش بي بند و باري جنسي، از بين بردن احساس ترس يا گناه در افراد، از ميان بردن احساس مسئوليت، هدايت کردن افراد به زندگي پر حيله، بي رحمانه و جنايت کارانه از جمله ي آن ها است.
جريان هاي نوپديد ديني در قالب هاي گوناگوني در فيلم ها مطرح مي شوند:
1. زندگي، رفتار يا افکار يکي از شخصيت هاي اصلي اين جريان ها، درون مايه ي اصلي داستان است. اين فيلم ها بيش تر در قالب مستند ارائه مي شوند؛ ولي در ميان فيلم هاي داستاني نيز نمونه هاي آن وجود دارد.
2. تبيين عقايد و آموزه هاي جريان هاي نوپديد ديني در قالب داستاني که از طريق داستان منتقل مي شود. بايد توجه داشت که در اين دسته، فيلم هايي وجود دارد که به آموزه ها مي پردازد؛ ولي هيچ گاه سخني از آن جريان به ميان نمي آيد.
3. به تصوير کشيدن نمادها و نشانه هاي فرقه ها و توضيح معنا و مفهوم آن ها که به اين وسيله، بخشي از آموزه ها را به مخاطب منتقل مي کنند.
4. حضور شخصيت هاي تأثيرگذار مکاتب به عنوان عوامل اصلي فيلم که سبب مطرح شدن هرچه بيش تر اين افراد مي شود.
5. مي توان قالب ديگري براي مطرح کردن اين جريان ها در فيلم ها يافت که همان سه راه اول را شامل مي شود با اين تفاوت که سازندگان فيلم به علت بي اطلاعي از اين جريان ها، داستان را اين گونه روايت کرده اند، بدون آن که خود بدانند براي چه جرياني تبليغ مي کنند.
پينوشتها:
1. New Religious Movement
2. ر.ک: شريفي، احمدحسين، درآمدي بر عرفان حقيقي و عرفان هاي کاذب، صص 148-240.
3. ر.ک: شريفي، احمدحسين، درآمدي بر عرفان حقيقي و عرفان هاي کاذب، صص 243-310.
امين خندقي، جواد؛ (1391)، دين و سينما، آموزه هاي اخلاقي و ارزشي؛ بررسي و تحليل بيش از سيصد فيلم؛ قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ اول