ديوان و ديوان سالاري

به نظر مي رسد كه واژه « ديوان » برگرفته از دوان déwan، هم ريشه « دبير » به معني نويسنده و ديپي dipi فُرس باستان باشد كه با لفظ سومري dup و ايلامي tuppi و اكدي tuppu به معني لوحه ي خطي نيز مرتبط است
سه‌شنبه، 18 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ديوان و ديوان سالاري
 ديوان و ديوان سالاري

 

نويسنده: حميد تنكابني




 

به نظر مي رسد كه واژه « ديوان » برگرفته از دوان déwan، هم ريشه « دبير » به معني نويسنده و ديپي dipi فُرس باستان باشد كه با لفظ سومري dup و ايلامي tuppi و اكدي tuppu به معني لوحه ي خطي نيز مرتبط است ( نك: برهان، 823، حاشيه).
همچنين ديوان را كلمه اي پهلوي و به معني اداره ذكر كرده اند كه با اين تعبير در دوره ساسانيان در ادارات نظم و ترتيب مناسبي حكمفرما بود (كريستن سن، 1351، صص 415-416).
اعراب، ديوان را از ايرانيان گرفته اند كه به عنوان فهرست مداخل و مخارج دوران عمر به كار مي رفته است ( حَتّي، 1344، ص 221 ). در گذشته ديوان به معني اداره، وزارتخانه، دفترخانه، دفتر محاسبه، دفتر حساب، دفتر عمومي براي ثبت مداخل و مخارج، خزانه داري، و دولت به كار مي رفته است. ديوان هاي معروفي كه در تاريخ ايران ماندگار بوده و تداوم سير تاريخي خود را حفظ كرده اند عبارت اند از: ديوان انشا يا اداره اي كه از طرف شاه، اسناد رسمي را صادر مي كرد و مكاتبات دولتي را انجام مي داد؛ ديوان استيفا(1) يا اداره اي كه مستوفيان و محاسبان در آن به كار مشغول بودند ( دارالاستيفا )؛ ديوان تميز يا ديوان كشور، عالي ترين محكمه كه مسئوليت نقض و ابرام آراي صادره از محاكم پايين تر، و حل و رفع اختلافات دادگاه هاي دادگستري را برعهده داشت؛ ديوان زمام يا دفتري كه در آن محاسبات مداخل و مخارج را نگه مي داشتند؛ ديوان عرض يا وزارت دفاع فعلي؛ ديوان محاسبات يا اداره اي كه موظف به رسيدگي حساب هاي كل كشور بود؛ ديوان مظالم يا دادگستري فعلي و عدليه دوره قاجار؛ ديوان ممالك يا اداره اي كه نظارت بر امور ايالات مملكت را برعهده داشت. ديوان هاي ديگري كه مي توان نام برد و در اين تحقيق برحسب مورد معرفي و تطور آن ها بازگفته خواهد شد عبارت اند از: ديوان جيش يا ديوان الجند يا ديوان سپاه كه رسيدگي به ارقام اصلي مخارج سپاه و لشكركشي ها را بر عهده داشت (جهشياري، محمد، 1938، ص 277)؛ ديوان بيت المال يا اداره نظارت بر اموال بيت المال و كنترل ثبت آن در دفترهاي ديوان مربوطه؛ ديوان بريد يا ديوان چاپار و پست كه برقراري ارتباط سرزمين ها و ولايات پهناور قلمرو شاهنشاهي هاي گوناگون را بر عهده داشته است و قدمت آن به زمان هخامنشيان بازمي گردد ( بيهقي، 1356، ص 177 و بعد )؛ ديوان اعلي متشكل از عالي ترين مقامات كشوري، لشكري و روحاني، كه گاه ديوان الرسايل ناميده و زماني نيز ديوان الانشا جايگزين آن مي شد و عهده دار تهيه اسناد، پيمان نامه ها، احكام تصدي مقامات و ديگر امور كشوري در سطوح مختلف بود ( قدامه، 1353، ص 27 و بعد؛ خوارزمي، 1362، ص 77 ). همچنين شايان ذكر است كه اصطلاح ديوان، به طور كلي، در مواقع گوناگون به حكومت مركزي اطلاق مي شده و در اين مفهوم خصوصاً به جاي ديوان اعلا نشسته است كه در آن، كارهاي حكومتي جريان يافته و تشكيلات كشوري، در مقابل تشكيلات لشكري، تلقي گرديده است. از سوي ديگر اصطلاح ديوان به طور كلي به يك دايره و بخش دولتي اطلاق مي شد كه اين مفهوم سرانجام جاي خود را به وزارت، دايره و اداره داد. اين ديوان ها به اقتضاي زمان تغيير يافتند و از اين رو اهم موارد ديواني معني امور تشكيلات مركزي را به خود گرفتند؛ تكاليف ديواني به معني ماليات يا رسومي - البته با ماهيت غيرشرعي - به كار رفت كه توسط ديوان تحميل مي شد. ديوان اعلا تمام زمينه هاي تشكيلاتي را دربرمي گرفت، ولي در درجه اول با سه جنبه سروكار داشت: اول صدور و فرمان و احكام، دوم تشكيلات مالي، و سوم تشكيلات دادگستري. دو جنبه نخستين تحت نظر وزير بودند و سومي نه تنها به وزير بلكه به علما و قضات و تا حدي به مأموران نظامي نيز واگذار مي شد. پيشينه و سير تطور تشكيلات اداري و نظام ديوان سالاري در سرزمين ايران، پيش و بعد از اسلام، از جهات گوناگون حائز اهميت است. پژوهش در اين حوزه مي تواند از منظر فرهنگي، سياسي و ادبي، به تفكيك صورت پذيرد. بديهي است از ديد تاريخ سياسي، تشكيلات اداري و دستگاه ديواني به گونه اي حيات حكومتي را مورد توجه قرار مي دهد و به عنوان قدرت سياسي، محل پيدايش شاخه هاي متعددي از مناصب و مشاغل مي گردد. اين منظر خود مي تواند دربرگيرنده يكي از مهم ترين بخش هاي فرهنگي تاريخ نيز باشد. بدين معني در فرآيند تاريخ ايران احكام و دستورها را، كه در منابع پژوهشي تحت مفهوم سندشناسي « فرمان » آمده اند، مي توان به اعتبار شيوه نگارش، خط، كاغذ، مُهر و... وارسي و مقايسه تطبيقي كرد. زبان و نفوذ ادبيات فارسي در دوره هاي گوناگون حكومتي ايران از اعتبار ويژه اي برخوردار است. بدين سان، ضرورت آشنايي و آگاهي از تشكيلات اداري - حكومتي و نظام ديوان سالاري ايران طي ادوار و اعصار و قرون گذشته بيشتر آشكار مي شود.

پي‌نوشت‌ها:

1.واژه استيفا به معناي فراگرفتن كامل شغل و وظيفه مستوفي، و مربوط به امور مالي و تصفيه آن است و انتفاع و بهره بردن از كار يا مال غير با اجازه اوست.

منبع مقاله :
تنكابني، حميد، ( 1383)، درآمدي بر ديوان سالاري در ايران، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط