ادبيّات ترکمني

به طور کلي، ادبيات ملي مردم ايران زمين ضمن اينکه ناشي از فرهنگ اسلامي و کهن ايراني است متأثر از فراز و نشيب هاي تاريخي اين سرزمين نيز مي باشد. لذا ادبيات اقوام در ايران زمين نشانگر پيوند و ارتباط اقوام...
يکشنبه، 23 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ادبيّات ترکمني
ادبيّات ترکمني

 

نويسنده: جعفر يوسفي





 

به طور کلي، ادبيات ملي مردم ايران زمين ضمن اينکه ناشي از فرهنگ اسلامي و کهن ايراني است متأثر از فراز و نشيب هاي تاريخي اين سرزمين نيز مي باشد. لذا ادبيات اقوام در ايران زمين نشانگر پيوند و ارتباط اقوام با سرنوشت ملي و بازتاب دهنده هويت و تعلقات سرزميني و فرهنگي آن هاست.
در اين زمينه مي توان شعر و شاعران را از جمله بازتاب دهندگان ادبيات ملي دانست:

شعر

شعر ترکمن با توجه به مضامين و رويکردهاي آن ضمن اينکه بيانگر فرهنگ قومي، شرايط اقليمي و فراز و نشيب هاي تاريخي و اجتماعي آن هاست، بازگوکننده هويت ملي و برقرار کننده ارتباط بين فرهنگ قومي با فرهنگ ملي نيز مي باشد. با وجود اين محققان بر اين باورند که شعر ترکمن با ظهور انقلاب اسلامي در قياس با قبل از آن داراي تفاوت هاي بارزي است، زيرا اين انقلاب که از ميان توده هاي مردم اعم از ترک و کرد و ترکمن و ... برخاسته توانست در ادبيات ترکمني، تحولي بنيادين ايجاد نمايد. لذا انقلاب اسلامي و تحولات آن به شعر ترکمن ويژگي هايي داده که نسبت به قبل از آن تفاوت آشکاري پيدا کرده و هويت ملي و حس وطن دوستي در آن موج مي زند. از جمله اين خصوصيات عبارتند از:

1- ترسيم افق هاي وسيع رشادت ها، قهرماني ها و پيروزي ها:

شاعران ترکمني با مطرح کردن روزهاي استبداد و خفقان و ظلم و بي عدالتي رژيم ستم شاهي، ورود امام به کشور و پيروزي انقلاب اسلامي را به گونه اي زيبا و روشن ترسيم نموده اند. به عنوان نمونه حبيب الله سبحاني در اين باره چنين سروده است:
طاغوت زمان ظلميندان، قره باغير قان بولوپ
جسددن جانلار چيقيپ، قالدي يونه سان بولوپ
يوردي بوزان فئوداللار هم اربابي خان بولوپ
امام خميني (رحمه الله) گلدي خلقه مهربان بولوپ
اسلام يولقه قول بريپ، الله شيلي ايللريم
ترجمه: از ظلم طاغوت زمان، دل ملت خونين شد. روح از پيکرها خارج شد و سرمايه داران و اربابان، سرزمين ما را ويران کردند. ( اکنون که آن مهربان امام آمد، بياييد در راه اسلام، دست به دست هم داده متحد شويم ( شادمهر، 1377، 26- 29 ).

2- وصف شهيدان و بيان جانفشاني آنان و پرداختن به دفاع مقدس:

به عنوان نمونه شادروان « ناز محمد پقه » در تکريم دفاع مقدس و جانفشاني هاي ملت ايران در اين راه، شهدا و رزمندگان وطن را اين گونه ارج مي نهد:
کرون بيلن گچيب گيدن گرچک لر *** حاطار توتوب گؤچوب گيدن گرچک لر
يادينگيز ياديمدا باقي ياشايار *** آق قوش يالي اوچوب گيدن گرچک لر
ترجمه: رزمندگاني که با کاروان گذشتيد و صف به صف کوچ کرديد! يادتان تا ابد در خاطرم ماندگار است؛ قهرماناني که چون پرندگان سپيد، پرواز کرديد.
وي همچنين در رباعي ديگري با تکيه بر هويت ملي با قلبي مالامال از عشق وطن آرزوي فدا شدن در اين راه را چنين به تصوير مي کشد:
ايل دردينه درمان بولا بيلسه ديم *** سوه شده بايداق دي قالا بيلسه ديم
اؤلمده ده گولوب اولرديم ولين *** واطان اوچون قوربان بولا بيلسه ديم
ترجمه: کاش درمان دردهاي جامعه مي شدم و در جنگ ها چون پرچم ملي به اهتزار درمي آمدم. اگر مي توانستم در راه وطن فدا شوم، هنگام جان باختن نيز خندان مي مردم.

3- مناسبت هاي ملي:

هرچند صنايع ادبي و ظرافت هاي آن در اين گونه اشعار کمتر يافت مي شود، اما به لحاظ استواري کلام و زيبايي که دارند حائز اهميت هستند، مثلاً اشعاري که به ترکمني درباره 13 آبان يا 22 بهمن سروده شده اند.

4- مفاهيم ديني، مذهبي:

اصولاً دين و مذهب نيز در شعر معاصر ترکمني جايگاه ويژه اي دارد و به عنوان يکي از معيارهاي هويت ترکمن قابل غور و تعميق است. غالباً شعرا با بيان مستقيم به نعت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، خلفاي راشدين و امامان و بزرگان دين پرداخته اند. اشعار عبدالخالق آدمي در اين مقام قابل ذکر است.
مرحوم آنه محمد ساده نيز در اشعار تشنه ليک آيديمي، سني سورايار، حاسرات و سنينگ اوچون، با بياني هنري و نمادين معاني ديني و توحيدي را به تصوير کشيده است:
من سانگه تشه/ سن مانگا تشنه/ من بير ييلديز جيق/ سن ييلديزا باي / کوموش روح چشمه/ صحرامدا سيريم/ سينامدا سيريم/ بير گول حاقدا من، بير شيغير يازسام / باحار بوس بوتين سنينگ اثرينگ/ من سانگا تشنه/ سن مانگاه تشنه/
ترجمه: « من تشنه تو هستم/ تو تشنه مني/ من ستاره اي خردم/ تو پرستاره و چشمه اي از روح نوراني هستي/ راز من در صحرايم يعني سينه ام نهفته است/ اگر من گلي را به شعر بسرايم/ بهار پر گل به کلي نشان و اثر توست/ من لحظه اي تشنه تو هستم/ تو هميشه تشنه مني ( رحيمي داشلي برون، 1377، 40 ).
با وجود اين، شاعران پس از انقلاب به تأثير از فرهنگ قرآني و تعاليم اسلامي، به سرودن اشعار تعليمي/ مذهبي ( توأم با مفاهيم عالي عرفاني ( در باب ترک زخارف دنيا، توجه به معنويات، اهميت نماز و ... علاقه فراواني پيدا کرده اند. قصايد و مثنوي هاي متعددي در اين خصوص يافت مي شود که خالق و ناظم آن ها شاعراني چون عاشور آخوند پاک چوگان، شاه دردي ايزدي، حبيب الله سبحاني، قربان آهونبر، عبدالخالق آدمي ... بوده اند ( شادمهر، 1377، 29 ).

شاعران

ترکمن ها شاعران بزرگي را در ادبيات ترکمني و فارسي داشته و دارند. بزرگان شعر ترکمن اکثراً با فارسي آشنا بوده و علاوه سرودن شعر به زبان ترکمن، اشعار فارسي زيادي نيز از خودشان به جا گذاشتند. به عنوان نمونه ملاذيلي و سيدي خوجه از شعراي قرن نوزدهم ميلادي ( 13 ق). محمدولي کينه ( 1190- 1230 ق) ملانفس ( 1230- 1280 ق. ) و مسکين قليچ ( 1268- 1327 ق). از شاعراني هستند که با زبان و ادب فارسي آشنايي داشته و حتي به زبان فارسي طبع آزمايي کرده اند. علاوه بر آن، در اشعار آنان تشبيهات و مضامين شعر فارسي به وفور يافت مي شود. مختومقلي فرزند دولت محمد آزادي متخلص به فراغي که پايه گذار ادبيات کلاسيک ترکمن ( 1733- 1790 م. ) شناخته مي شود، با آثار فردوسي و سعدي و ساير بزرگان ادب فارسي آشنا بوده و در سروده هاي خويش از ترکيبات، لغات و مضامين فارسي سود جسته است و آرزو مي کند در رديف بزرگان ادب فارسي جاي گيرد.
محمدولي کمينه ( مآمد ولي ) نيز يکي از شعراي بزرگ ترکمن است. او به سال 1190 ق. در ناحيه سرخس و در خانواده فقيري به دنيا آمد و زندگاني خود را با رنج و مشقت زيادي گذراند. لقب کمينه را شاعر به اين خاطر براي خود برگزيده بود که خود را از همه کمتر و کوچک تر مي دانست. او تحصيلات ابتدايي خود را در مکتب خانه هاي سرخس به پايان رساند و سپس در خيوه و بخارا به تحصيلات عاليه پرداخت و يکي از افراد فاضل و در عين حال خوش سيماي زمان خود محسوب مي شد.
به طور کلي، ادبيات کلاسيک ترکمن کاملاً با ادبيات فارسي مرتبط است وميزان ارتباط آن در نزد تمام شعراي ترکمن به يک درجه نيست. برخي شعرا مانند عندليب، شکوري، معروفي، ملادردي، نياز قلي نيازي علاوه بر آشنايي با آثار ادبيات فارسي، قريحه شعري خويش را نيز به زبان فارسي آزموده اند. اگرچه نمونه هايي از شعر فارسي ايشان يافت نشد، با استناد به اشارات نويسندگان ترکمن، برخي آثار فارسي از اين شاعران در گنجينه هاي خطي آسياي ميانه موجود است.
ترکمن هايي چون بايرام خان و فرزندش عبدالرحيم خان که در دربار مغولان و بابريان هندوستان در قرن دهم هجري ( شانزدهم ميلادي ) از بزرگ ترين حاميان و مشوقان شعر و ادب پارسي بوده اند- در روزگاري که شعر و ادب فارسي در بارگاه صفويان خواهاني نداشت- در هندوستان سهم قابل ملاحظه اي در رواج و تداوم سنت ديرين ادب فارسي، يعني حمايت حکام و بزرگان از شاعران داشته اند. اينکه شاعري چون بايرام خام ميدان ادب فارسي را براي جولان انديشه و احساسات شاعرانه خويش مناسب يافته است، شايد بدين دليل که تعداد مخاطبان آثار ادبي فارسي بيشتر از آثار ترکمني است و يا اينکه شاعر در مناطقي چون اصفهان و افغانستان و قوچان مي زيسته و با فارسي زبانان رفت و آمد داشته و آثار ادب فارسي را مطالعه کرده است. ( رحيمي، 1377، 17 ).
شاعران معاصر و جديد ترکمن درايران که طبع شعري ترکمني و فارسي و انقلابي را توأمان داشته اند فراوانند. از جمله آن ها عبدالکريم کلته است که در سال 1335 ش. در ميرزا آباد کميش دپه در يک خانواده کشاورز ديده به جهان گشود. عبدالکريم تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در کميش دپه و در مدرسه ايران و متوسطه را در شهرستان گرگان ( مدرسه ملي راهنما ) و بندر ترکمن ( مدرسه مختومقلي فراغي ) به پايان رساند. پس از آشنايي با شاعر و عارف بافراست مختومقلي فراغي و شاعران ديگر مانند کمينه، ذليلي و ... سرودن را آغاز کرد. اين اشعار در وصف طبيعت، وطن، مردانگي، ناملايمات روزگار و ستم مستکبران بود. همچنين در آن دوره عبدالکريم کلته از معدود شاعران جوان ترکمن صحرا به شمار مي آمد که خوانندگان آن روز از قبيل آقاي آماندوردي خوزيني، آقاي گلدي کوچکي و ... اشعارشان را به صورت ترانه مي خواندند و از راديو گرگان پخش مي شد. با اين حال، در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي خدمت مقدس سربازي خود را در مريوان گذراند و از اين دوران سروده هاي زيبايي به يادگار دارد. سال 1360 در راديو گرگان ابتدا به عنوان خبرنگار و سپس در صداي ترکمني گرگان به صورت رسمي به استخدام درآمد. در آن دوران بيشتر شعرهاي عبدالکريم با زبان بخشي ها خوانده مي شد و خود شاعر نيز در کنار آن ها به کارهاي فرهنگي مشغول بود. شاعر هم اکنون در صدا و سيماي ترکمني گرگان اشتغال دارد و از سرودن لذت مي برد.
پس از انقلاب اسلامي و در جريان هشت سال دفاع مقدس، شاعران بيشتر با سرودن شعر در اين باره پا به عرصه گذاشته يا شهرت پيدا کرده اند. در دوره جنگ تحميلي که فرزندان انقلاب و امام، عاشقانه با بال شوق و عشق در جبهه هاي نبرد حضور داشته اند، شاعراني ترکمني نيز بوده اند که با سرودن نغمه هاي الهي- آسماني، به ياري آنان شتافته اند و از اين حيث شاعران جنگ و دفاع مقدس به دو دسته تقسيم مي شوند: شاعراني که تنها براي دل خود شعر سروده اند و شاعراني که خود در ميدان هاي نبرد حضور داشته اند و خاک و گل و ترکش هاي خمپاره و دم گرم خاکريزه ها و خطر ميدان هاي مين را از نزديک حس کرده اند و با خون و پوستشان لمس نموده اند و دوشادوش ديگر رزمندگان در ميدان هاي جنگ حضور داشته اند. اين دسته شاعران نيز، در ميان ترکمنان کم نيستند. از اين دو دسته شاعران مي توان از ستار سوقي، حبيب الله سبحاني، ادريس شاعري، عبدالکريم کلته، عبداللطيف گلي، ارازمحمد ايري، عيدي اونق، قربان آهون بر، عبداللطيف گلي، ارازمحمد ايري، عيدي اونق، قربان آهون بر، آنه محمد قزل، امان قليچ سخاوي و ... نام برد. البته در کنار اين شاعران، شاعران پرتلاش و انقلابي ديگر پا به عرصه گذاشته اند که احساس و عاطفه در اشعار آنان حرف اول را مي زند و طراوت و تازگي خاصي در درون آن ها موج مي زند؛ شاعراني چون عيدي اونق، آنه محمد ساده، عبدالقهار صوفي راد، ناز محمد پقه، عبدالرحمان ديه جي، عبدالحکيم مختومي و ... که زيباترين و دلنشين ترين اشعار آنان، اشعاري است که به سرزمين خود ايران هديه نموده اند و عزت، مجد و عظمت روزافزون ملت ايران و سرزمين ايران را آرزو کرده اند ( شادمهر، 1377، 26- 29 ).
منبع مقاله :
يوسفي، جعفر، (1391)، قوم ترکمن، تهران: نشر اميرکبير، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط