جهانی دیگر در قلب نصف جهان

معرفی ظرفیت های گردشگری تخت فولاد به عنوان قطب گردشگری مذهبی اصفهان با تکیه بر آثار دوران صفوی
چهارشنبه، 2 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جهانی دیگر در قلب نصف جهان
جهانی دیگر در قلب نصف جهان

 

نويسندگان:سید مصطفی طباطبایی*
سمانه حجار پور خلج**
منبع:راسخون




 

معرفی ظرفیت های گردشگری تخت فولاد به عنوان قطب گردشگری مذهبی اصفهان با تکیه بر آثار دوران صفوی

چکیده:

شهر اصفهان به دلیل این که در طول تاریخ، در زمان سه حکومت مقتدر آل بویه، سلجوقیان و صفویه پایتخت ایران اسلامی بوده، دارای ابنیه و آثار تاریخی فراوان از این دوره ها می باشد و همین امر باعث شده که به عنوان یکی از شهرهای توریستی جهان مطرح شود.
در این بین کثرت آثار و ابنیه صفوی باعث شده که اصفهان بیشتر به این آثار همچون میدان نقش جهان، کاخ چهل ستون و هشت بهشت و پل خواجو و سی و سه پل شناخته شود و آثار دوران سلجوقی و آل بویه در حاشیه قرار بگیرد. در این بین مجموعه عظیم تخت فولاد اصفهان، با آثار و ابنیه هایی از دوران ایلخانی تا دوران صفوی و قاجار نیز تحت تأثیر همین واقعیت قرار گرفته و متأسفانه در زمینه گردشگری مورد توجه قرار نگرفته است، به گونه ای که حتی این سرزمین برای مردم همین شهر نیز شناخته شده نمی باشد.
معرفی ویژگی های تاریخی هنری مذهبی این مکان که در نوع خود در ایران منحصر به فرد است می تواند ظرفیت جدیدی در توسعه گردشگری به خصوص گردشگری مذهبی را در آینده شهر اصفهان و جهان اسلام ایجاد نماید.
در این مقاله با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای به معرفی ویژگی های گردشگری این مکان با تکیه بر اماکن دوران صفوی پرداخته شده است.
کلید واژه: اصفهان، تخت فولاد، مشاهیر، مزار، بقعه، تکیه

مقدمه

تخت فولاد اصفهان پس از قبرستان وادی السلام نجف، دومین قبرستان بزرگ جهان اسلام، با وسعت هفتاد و پنج هکتار اولیه به شمار می رود. این سرزمین بنا بر شواهد موجود از دوران قبل از اسلام، مکان دفن مردگان این شهر بوده، چنانچه مزار حضرت یوشع، از بزرگان بنی اسرائیل در تکیه لسان الأرض خود مؤید این صحبت است.
از این قبرستان در کتاب های تاریخی با نام های مختلفی همچون لسان الأرض و بابا رکن الدین نیز نام برده شده است. در دوران اسلامی نیز این سرزمین به عنوان قبرستان عمومی مسلمانان اصفهان مورد استفاده قرار می گرفته، کتیبه های به دست آمده از زمان آل بویه در این قبرستان، نشان از آن دارد که در زمان آل بویه که اصفهان مرکز فرمانروایی آنان بوده است، این قبرستان، قبرستان عمومی مسلمانان به شمار می رفته است.
از قرن هشتم، این قبرستان که در حاشیه جنوبی اصفهان واقع بوده، به آرامی گسترش یافت و عرفا برای دوری از مظاهر دنیا مکانی را برای عبادت و ذکر و تعلیم خود در این جا انتخاب می کردند. سرانجام در روزگار صفویه، با گسترش شهر اصفهان و محلات آن به جنوب شهر، تخت فولاد گسترش یافت و به عنوان قبرستان اصلی شهر مطرح گردید و صد ها نفر از فقها، بزرگان و دانشمندان اصفهان از جمله میر فندرسکی، آقاحسین خوانساری، آقا جمال خوانساری، میرزا رفیعای نایینی، فاضل اصفهانی، علمای خاتون آبادی و دیگران در این مکان آرمیدند.
در واقع پس از انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت دولت صفوی، توسعه ای عظیم در ساختار شهر اصفهان اتفاق افتاد. دار السلطنه جدید صفوی رشد سریع و شگفت آوری را آفاز نمود و این شهر به یکی از مهم ترین مراکز دینی، سیاسی و اقتصادی کشور تبدیل شد. رونق و شکوفایی مجدد اصفهان قدیم در توسعه بخش شهری که بر پایه الگویی مناسب در ادامه بافت قدیم طراحی شد، قابل مشاهده است. محلات جدیدی به عنوان دار السلطنه شکل گرفتند که با حیات اجتماعی و اقتصادی شهر اصفهان پیوند یافته و به عنوان بخشی از شهر اصفهان به شمار آمدند که از آن جمله می توان به محلات عباس آباد و جلفا اشاره کرد.
توسعه بافت شهری اصفهان موجب رشد فزاینده جمعیت اصفهان گردید. اگر چه ارقام و آمار ذکر شده در منابع تاریخی به طور کامل قابل قبول نمی باشد اما آمار های متفاوتی که سیاحان اروپایی در خصوص جمعیت اصفهان آورده اند حاکی از کثرت جمعیت اصفهان در این دوره است.
اولئاریوس در بیان جمعیت اصفهان دوره صفوی آورده است: شاه عباس زمانی که مصمم شد پایتخت شاهی را از قزوین به جای آرام تر و زیباتری منتقل کند، اصفهان را برگزید. نه تنها شهر را با ساختمان های با شکوه آراست، بلکه از بسیاری از شهرها و ایالات دیگر، اقوام بسیاری را به آن جا کوچاند که امروز اصفهان همچون جهان کوچکی می ماند که بیش از پانصد هزار نفر جمعیت را می توان در ان برشمرد (اولئاریوس: 1363: 237) شاردن نیز که از سیاحان دوران صفوی در ایران است که از اصفهان نیز بازدید داشته است در این باره می نویسد: به زعم بعضی جمعیت اصفهان بالغ بر یک میلیون و صد هزار نفر است. برخی دیگر ساکنین آن را ششصد هزار نفر می دانند (شاردن:1379: 5)
جان فوران بر پایه مطالعات انجام گرفته جمعیت ایران عصر صفوی را بین شش تا ده میلیون نفر تخمین زده اند که بر اساس الگو های مطالعات تاریخ اجتماعی ایران درباره ترکیب جمعیتی ایران در فرم های مختلف زندگی اجتماعی بین ده تا پانزده درصد این جمعیت ها ساکن در شهرها بوده اند و با توجه به این که اصفهان از مهم ترین کتنون های زندگی شهری ایران آن دوره به شمار می رفت، بیش از نیمی از جمعیت شهری کشور را در خود جای داده بود (فوران:1378: 260)
به دین گونه اهمیت دوران صفوی که طلیعه ای نوین در تاریخ ایران بود و تأثیرات عمیقی بر حیات معنوی و ارزش های فرهنگی جامعه ایرانی خصوصا اصفهان داشت در توسعه ساختار شهری و رشد فزاینده جمعیت قابل مشاهده است، اوج شهرت و رونق تخت فولاد را هم در این دوران شاهد هستیم. در این زمان با محدود شدن گورستان های داخلی شهر و توسعه شهر اصفهان و کثرت جمعیت، تخت فولاد به عنوان قبرستان اصلی و عمومی شهر مطرح گردید که با در گذشت بزرگان علمی، فلسفی و هنری و دفن آن ها در این مکان، تکایایی ایجاد و بقعه هایی بر سر مزارشان بنا گردید. مجموع تکایایی که در این دوران ایجاد گردیده از معماری نقشه و تزیینات خاصی برخوردار بود و تنوع پلان و معماری دارد.
بیشترین تغییر و تحول در محدوده تخت فولاد در زمان شاه عباس دوم بود. تجدید پل حسن آباد که امروزه به نام پل خواجو معروف شده و همچنین احداث باغات و عمارات متنوعی چون عمارت هفت دست، نمکدان و دیگر عمارات در قسمت جنوبی رودخانه زاینده رود که سرحدات آن به دروازه های قدیم تخت فولاد می رسید از جمله فعالیت های وی به شمار می رود. شاه عباس همچنین در این زمان خیابانی را احداث کرد که مسیر آن از میان این باغات و عمارات و تخت فولاد می گذشت و به شیراز می رسید. در زمان شاه سلیمان صفوی محدوده تخت فولاد به حد اعلای رشد و گسترش خود رسید و بنا به گزارش منابع در این دوره نزدیک به 400 تکیه و خانقاه در تخت فولاد موجود بوده است.

آثار و ابنیه معماری صفوی در تخت فولاد:

بناهای معماری دوران صفوی در تخت فولاد به چندین دسته تقسیم می شوند که به اجمال بیان می گردد.

الف: آب انبارها:

در تخت فولاد اصفهان، به دلیل شوری آب ها و همچنین عمق زیاد آب های زیر زمینی برای بر طرف کردن نیاز های موجود آب انبارهایی از نهرهای جاری در تخت فولاد ایجاد شده است. (عقیلی:1384:21) از جمله آب انبارهای دوران صفوی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- آب انبار لسان الأرض: در قسمت غربی تکیه لسان الأرض، آب انباری قدیمی با گنبد بزرگ آجری قرار داشته که قدمت آن مربوط به قرن ده یا یازدهم می بوده است. به نقل منابع این آب انبار از جوی سیاه آب گیری می شده و با توجه به راهی که از ضلع غربی مسجد به انبار بوده، مشخص می شود که آب انبار برای استفاده مسجد لسان الأرض بوده است (همایی: 1381: 487؛ مهدوی:1370: 34). متأسفانه از این آب انبار هیچ گونه اثری باقی نمانده است.
2- آب انبار مصلی: آب انبار مسجد مصلی تخت فولاد از بزرگ تریم آب انبارهای تخت فولاد از حیث بنا می باشد که از جوی هزار جریب که از جوی ساه است مشروب می گردید. این آب انبار از آثار عهد صفوی یا قبل از آن است که در اوایل قرن چهاردهم توسط حاج محمد نقی تاجر نقشینه تعمیر گردید که کتیبه ای به خط امیرزا عبد الرحیم افسر اصفهانی بر سر در آن حک شده است (مهدوی: 1370: 34) البته استاد جلال الدین همایی در کتاب تاریخ اصفهان خود تاریخ بنای این آب انبار در سال 1299 و به دست رحیم خان ضابط می داند (همایی: 1381: 455) ولی با توجه به این که بنای مسجد مصلی تخت فولاد از دوران صفویه است به احتمال زیاد آب انبار نیز مربوط به همان دوره می باشد و بیان مرحوم مهدوی در این جا قابل اعتماد تر است.
در حال حاضر این آب انبار به آسمان نمای بزرگ اصفهان تبدیل شده است.
3- آب انبار تکیه بابا رکن الدین: در قسمت غربی تکیه بابا رکن الدین آب انباری مربوط به قرن نهم یا دهم هجری وجود داشته که قبور چند تن از مشایخ و بزرگان صوفیه هم در مجاورت آن بوده است (مهدوی: 1370:35) که امروزه جزء منطقه هوانیروز قرار گرفته و تخریب شده است ولی استاد همایی این آب انبار را مربوط به تکیه مادر شاهزاده دانسته و قدمت آن را به قرن هشتم نسبت می دهد (همایی: 1381: 454)
4- آب انبار تکیه حاج آقا مجلس: این آب انبار در خارج تکیه حاج آقا مجلس و در سمت مقابل تکیه شیخ مرتضی ریزی قرار داشته ک بنای آن مربوط به قرن دهم هجری بوده و حاج آقا مجلس آن را مرمت کرده است (مهدوی: 1370: 455). متأسفانه امروزه به دلیل احداث خیابان سعادت آباد این آب انبار که در مسیر این خیابان بوده تخریب شده است.
ب: مساجد: یکی دیگر از نماد های معماری اسلامی که در تخت فولاد از دوره های مختلف وجود دارد، مساجد می باشند. از دوره صفویه نیز مساجدی در تخت فولاد موجود است که از جمله آن ها می توان به موراد زیر اشاره کرد.
1- مسجد مصلی: یکی از مساجد موجود در تخت فولاد اصفهان که در دوران صفوی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است مسجد مصلی می باشد. این مسجد که جهت نماز استسقا و جهت برخی از نماز های اعیاد مورد استفاده قرار می گرفته دارای مقصوره ای کوچک از زمان آق قویونلو ها بوده و منبر سنگی زیبایی نیز از دوران صفوی داشته است. این مسجد به مرور زمان تخریب فرسوده گردید تا این که در زمان قاجار مرمت اساسی گردید و امروزه محل ساخت مصلی بزرگ اصفهان می باشد.
2- مسجد تکیه خاتون آبادی: تنها تکیه‌ی موجود در تخت فولاد که خصلت مسجد-مدرسه و تکیه را دارد تکیه میر محمد اسماعیل خاتون آبادی می باشد (عقیلی: 1384: 74). مسجد این تکیه در ضلع جنوبی این تکیه قرار دارد که محراب آن را یک مقرنس ساده و بدون تزیینات تشکیل داده است.
این مسجد به دستور میر محمد اسماعیل خاتون آبادی ساخته شده و به همین دلیل تاریخ ساخت آن را قبل از سال 1116 هجری (سال وفات میر محمد اسماعیل خاتون آبادی) می دانند.
ب: مدرسه: برخی از علما و عرفای اصفهان که در زمان صفوی می زیستند مکانی برای تدریس و تزکیه در تخت فولاد برای خود ایجاد کرده بودند که طالبان علم برای فراگیری علوم در این مکان ها به خدمت ایشان می رسیدند. از دوران صفوی چند مدرسه در تخت فولاد موجود است از جمله:
1- مدرسه میر محمد اسماعیل خاتون آبادی: همان طور که بیان شد تنها تکیه‌ی موجود در تخت فولاد که هم تکیه است و هم مسجد- مدرسه، تکیه میر محمد اسماعیل خاتون آبادی می باشد.
میر محمد اسماعیل پس از آن که در تخت فولاد ساکن گردید در همان مکان مدرسه ای ایجاد کرد و به تربیت طالبان علوم پرداخت.
بنای این تکیه مدرسه از چند طبقه تشکیل شده است. طبقه زیرین سرداب و طبقه همکف محل عبادت میر محمد اسماعیل بوده است. صحن تکیه نیز شامل حجره های متعدد است (عقیلی: 1384: 74) که محل زندگی طالب بوده است.
طبقه دوم اتاق بزرگ سه ایوانی قرار دارد و بر فراز آن گنبد بسیار زیبای تکیه قرار گرفته که در نهایت ظرافت با اسلوبی بسیار زیبا و دلنواز ساخته شده که گنبد زیبای مدرسه چهارباغ را در ذهن بیننده تداعی می کند.
کتیبه پایه دور گنبد به خط ثلث بسیار عالی بر زمینه لاجوردی است که آیات 33 و 35 سوره صاد خطاطی شده است: «فطفق مسحا بالسوق والأعناق...» و «قال رب إغفرلی و هب لی ملکا لا ینبغی لأحد من بعدی...»
2- مدرسه میر فندرسکی: در ضلع شرقی تکیه میر فندرسکی، بالای مقبره جناب میر، اتاقی در دو طبقه قرار دارد که گفته می شود محل تدریس میر فندرسکی در اواخر عمر بوده است. به گونه ای که میرزا حسن تحویلدار اصفهانی از تکیه میر به عنوان مدرسه ای عالی مشتمل بر صحن و حجرات و مکان زندگی میر یاد کرده است (فقیه میرزائی: 1384: ج 2: 47).
از زیبایی های منحصر به فرد این اتاق کتیبه اطراف آن است که منقش به غزلی از حافظ به خط میر عماد حسنی می باشد. در واقع این کتیبه تنها خط باقی مانده از میر عماد حسنی است. متن این کتیبه چنین است: «
روضه‌ی خُلد بَرین، خلوت درویشان است *** مایه محتشمی خدمت درویشان است
گنج عُزلت که طلسمات عجایب دارد *** فتحِ آن در نظر رحمت درویشان است
قصر فردوس که رضوانشْ به دربانی رفت *** منظری از چمن نُزهت درویشان است
آن چه زر می‌شود از پرتو آن قلب سیاه *** کیمیایی‌ست که در صحبت درویشان است
آن که پیشش بنهد تاج تکبر خورشید *** کبریایی‌ست که در حشمت درویشان است
دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال *** بی تَکَلُّف بشنو، دولت درویشان است!
خسروان قبله‌ی حاجات جهانند؛ ولی *** سببش بندگی حضرت درویشان است
روی مقصود که شاهان به دعا می‌طلبند *** مظهرش آینه‌ی طلعت درویشان است
از کران تا به کران لشکر ظلم است؛ ولی *** از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
ای توانگر! مفروش این همه نِخوت که تو را *** سر و زر در کَنَف همت درویشان است
گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز *** خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است
من غلام نظر آصف عهدم کو را *** صورت خواجگی و سیرت درویشان است
حافظ ار آب حیات ازلی می‌خواهی *** منبعش خاک در خلوت درویشان است

کتبه العبد عماد الحسنی

در ضلع شمالی این اتاق ابیات دیگری منقوش است:
جای فیض علی چو تکیه میر *** شد ز فیض خدای فیض علی
فیض فیاض گشت و شد تاریخ *** این مکان باد جای فیض علی
ماده تاریخی که در این بیت استفاده شده، تاریخ 1194 هجری را بیان می کند که در واقع نشانگر آن است که این مکان در این زمان خانقاه فیض علی شاه اصفهانی بوده است
در طبقه فوقانی این اتاق نیز خطوط متعددی از دوران صفوی و بعد از آن به صورت یادگار نویسی موجود بود که متأسفانه در مرمت های اخیر از بین رفته است.
ج: تکایا و مقابر:
در تخت فولاد اصفهان دوران صفوی تکایا و مقابر بسیاری وجود داشته که هر کدام از آن ها مدفن مشاهیر علمی عرفانی آن دوره بوده است. علاوه بر این ویژگی های معماری منحصر به فرد و وجود آثار هنری در این تکایا بر اهمیت آن افزوده است. در ادامه به معرفی این تکایا خواهیم پرداخت.
1- تکیه بابارکن الدین: تکیه و بقعه بابا رکن الدین، مدفن عارف نامی قرن هشتم هجری قمری، مسعود بن عبد الله بیضاوی معروف به بابا رکن الدین می باشد. مقبره بابا رکن الدین از همان تاریخ دفن وی (769 هجری) تا کنون، مورد توجه و توسل عوام و خواص بوده و در مقام وی همین بس که علمای بزرگ دوران صفوی همچون شیخ بهایی و علامه محمد تقی مجلسی به مقام وی اذعان داشته و او را صاحب کراما می دانسته اند (گزی: 1371: 43).
اسکندر بیک ترکمان در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی درباره ارادت شیخ بهایی به این مکان داستان شگفتی آورده وی می نویسد: «درين سال روزى در مقابر مشهور بتربت عارف ربانى بابا ركن‏ الدين اصفهانى باداى صلوة مشغول بود آوازى از قبرى بگوش شيخ رسيد كه در عالم روحانى يكى از اهل قبور و آسودگان نهانخانه خاك با او بتكلم درآمده گفته بود كه اينهمه غفلت چيست حالا تيقظ و هنگام آگاهى است و قايل اسم و نسب خود اظهار نموده بوده و از اسرار خفيه حرفى چند بر زبان آورده اما حضرت شيخ تقرير آنها نفرمودند و زياده از حرف غفلت و ايماى آگاهى و انتباه اظهارى نكردند بعد از واقعه آن حضرت يكى از احباء كه محرم اسرار شيخ بود دو سه كلمه گفته بود.الحاصل بعد از وقوع اين واقعه غريبه سر بجيب تفكر فرو برده چند روز ترك معاشرت احباء و خلان و مباحثه طالب علمان نموده آماده سفر آخرت ميگرديد و مترصد ارتحال ازين دار ملال و متفحص ماه شوال بود و لحظه بفراغ خاطر نمى‏غنود تا آنكه طلبه علوم كه همه روز ازو مستفيض بودند ببراهين عقليه و دلايل نقليه شيخ را ترغيب نمودند كه در باطن با خدا بوده بظاهر فيض القاء علوم از طلبه باز- نگيرد و مثوبات آنرا علاوه طاعات و عبادات شمرد از تكرار اينگونه مقالات خاطرش فى الجمله آرام گرفته رفته رفته با خلق الله بدستور آميزش نموده تا سه ماه ظاهرا اوقات بمباحثه علوم و افاده تلامذه صرف نموده در اتمام نسخه شريفه جامع عباسى اهتمام داشت و باطنا با آسودگان عالم ارواح همراز و با روحانيان عالم اشباح دمساز بود تا آنكه در چهارم شهر شوال اين سال مريض گشته هفت روز پهلو بر بستر ناتوانى داشت در روز هشتم كه سه‏شنبه دوازدهم شهر شوال بود طاير روح شريفش از تنگناى قفس بدن بيرون خراميده بعالم قدس پرواز نمود» (ترکمان: 1382: ج3: 968)
اصل بنای پنج گوشه بقعه متعلق به قرن هشتم و نهم یعنی دوران ایلخانی و تیموریان می باشد ولی شاه عباس اول آن را تجدید بنا کرد و قسمت جلو بقعه را که مشتمل بر، ایوان وسط با دو اطاق قرینه طریفین آن که جمعا به صورت یک چهار ضلعی مستطیل می شود را بر آن افزوده و به دین گونه بنا به حالت هفت ضلعی از بیرون قابل مشاهده می باشد. درب راه رو پلکان بام در گوشه دست چپ شاه نشین مدخل بقعه است که از ایوان شاه عباس وارد آن شاه نشین می شودند. پلکان به صورت مار پیچ ساخته شده و در اواسط آن مدخل غرفه فوقانی است که روی اطاق شرقی جنب ایوان قرار گرفته است. از این پلکان به بام مسطح چند گوشه بقعه می روند که مشرف بر قبرستان وسیع تخت فولاد است و منظره ای تماشایی دارد. دست راست ایوان شاه عباس هم اطاقی است که به خادم تکیه تعلق داشته (که امروزه مدفن جواد مجد زاده متخلص به «صهبا» می باشد و بر اطراف بنا ماده تاریخ وفات وی از آزاد اصفهانی کاشی کاری شده است) بر سر در ورودی نیز کتیبه ای از دوران شاه عباس اول که متن آن چنین است: (بتأییدات الله الباقی قد ارتفع عماره هذه البقعه المکوتیه فی ایام دوله کلب سیده علی بن ابی طالب صلوات الله علیه عباس الحسینی بهادر خان خلد الله ملکه و سلطانه الی یوم القیامه و تمت بحسن اهتمامه والإنقیاد لإمره والأمر یومئذ لله کتب الفقیر محمد صالح اصفهانی المولوی 1039) البته بنا بر گفته استاد همایی این تاریخ 1029 بوده و شخصی که این کاشی کاری را مرمت کرده سهوا آن را 1039 نوشته است. (همایی: 1381: 35-37)
از دیگر جاذبه های گردشگری این بنا، چله خانه این تکیه می باشد که در آن یادگار نویسی های فراوانی از دوران صفوی به بعد قابل مشاهده است و معروف ترین اثر موجود در آن چله خانه، خط منتسب به جناب شیخ بهایی می باشد که متأسفانه در اثر بی توجهی مسؤلان در حال فرسایش و خرابی است.
این بنا در طول تاریخ، دو بار به صورت اساسی مرمت شده که یک نوبت آن با توجه به کتیبه سنگی که بر سمت راست ورودی مقبره بوده و توسط استاد همایی رویت شده توسط میرزا محمد نصیر بایزدی بسطامی انجام شده است. متن آن کتیبه استاد همایی چنین ضبط کرده است: «چون از مصاریف دوران شرفات مقصوره بابا رکن الدین را انهدام ساری و از تقالیب ایام و محدثان زمان غرفات معموره حصن حصین او را انهدام طاری گردیده بود از آن جا که مشیت رب الأرباب بر ابقاء و عدم انهدام آن بقعه شریفه می بود در این فیروزی نشان سعادت توإمان توفیق حضرت باری و تأیید جنا اقدس الهی شامل حال عالیجاه رفیع جایگاه قدوه السالکین میرزا محمد نصیر بایزید بسطامی گردیده در صدد تعمیر و آبادی بقعه و خانقه منیعه بر آمده آن را معمور گردانید در اواسط شهر ذی حجه الحرام سنه 1200» (همایی: 1381:35-37) این تکیه دومین بار در سال 1364 ه.ق از طرف اداره باستان شناسی اصفهان به ریاست جواد مجد زاده صهبا مرمت گردید (هنرفر: 1350: 499- 498)
از جمله مشاهیر مدفون در این تکیه می توان به میرزا حسن خان جابری انصاری، میرزا علی نوری مازندرانی، میرزا عبد الجوتد نوری مازندرانی و میرزا محمد تقی نوری مازندرانی که در علم تعبیر خواب سرآمد دوران بود اشاره کرد.
2- تکیه میر فندرسکی: یکی دیگر از تکایای صفوی تخت فولاد تکیه میر فندرسکی می باشد. میرزا ابو القاسم فندرسکی استر آبادی از بزرگترین فیلسوفان و عرفای قرن یازدهم جهان اسلام و یکی از بنیانگذاران حوزه فلسفی اصفهان پس از وفات در این حیات این تکیه که مدرس وی بود دفن گردید.
قدمت این تکیه به زمان قبل از وفات جناب میر فندرسکی می رسد و همانطور که در مبحث مربوط به مدارس دوران صفوی تخت فولاد اشاره گردید این مکان مدرس وی بوده و سالیانی قبل از وفات ایشان احداث گردیده است.
علاوه بر خط مرحوم میر عماد حسنی، از دیگر جاذبه های گردشگری موجود در این تکیه مزار مرحوم میر فندرسکی است که در حیات شرقی این تکیه می باشد و قبر ایشان سکویی مرتفع است که بر قسمت بالای آن سنگ مرمری به خط ثلث بی نظیری موجود است که بیانگر تاریخ وفات ایشان است. همچنین درخت کاج قدیمی در ضلع شمالی حیات تکیه موجود است که که قدمت آن را چهارصد تا پانصد سال تخمین می زنند و این یکی از جاذبه های طبیعی این تکیه می باشد (عقیلی: 1384: 42)
از الحاقات این تکیه، تکیه بختیاری ها می باشد که اوج هنر سنگ مزار دوران قاجاری را در این تکیه می توان مشاهده نمود. سنگ قبر حسینقلی خان سردار اسعد بختیاری، حاج علی قلی خان سردار اسعد بختیاری، نجفقلی خان صمصام السلطنه و دیگر سنگ مزار های این تکیه نظر هر بیننده ای را به خود خیره می سازد.
علاوه بر جاذبه های هنری، تکیه میر مدفن مشاهیر بسیاری همچون میرزا محمد حسین عنقا ملقب به ملک الشعرا، داراب افسر بختیاری (از شعرای نامدار بختیاری)، عباس بهشتیان، سید روح الله کشفی و حسین شهناز (استاد مسلم موسیقی) می باشد.
3- تکیه میرزا رفیعای نایینی: در انتهای قسمت جنوبی تخت فولاد که امروزه محدوده نیروی هوایی سپاه قرار دارد، بقعه زیبایی متعلق به دوره صفویه وجود دادر که به دستور شاه سلیمان صفوی بر مزار فیلسوف بزرگ زمان، میرزا رفیعای نایینی متوفی 1082 هجری قمری بنا گردید. (برای اطلاع بیشتر در مورد میرزا رفیعای نایینی. ر. ک. کتابی: 1375:293)
معماری این بقعه به شکل یک بناری هشت ضلعی با گنبد دو پوش می باشد. گنبد آن با کاشیکاری اشکال هندسی گوناگون تزیین شده است. رنگ سفید بر زمینه گنبد بر سایر رنگ ها برتری دارد. در گردنه گنبد دو ردیف کاشیکاری وجود دارد. ردیف اول به خط بنایی مشکی بر زمینه کاشی «آیه الکرسی» و اسامی «محمد» و «علی» تزیین شده است. در ردیف دومخط بنایی اسماء الله شامل: «یا برهان»، «یا غفران»، «یا سبحان» و «یا منان» تزیین گردیده است.
بر بدنه دیوار بقعه نیز به خط بنایی بر زمینه رنگ سفید اسامی «محمد و علی» تکرار گردیده است.
علاوه بر مرحوم میرزا رفیعای نایینی که از مشاهیر به نام دوران صفوی بوده، مرحوم میرزا یحیی مدرس اصفهانی از شعرای آیینی اصفهان در دوران قاجار و پهلوی نیز در این تکیه مدفون است.
متأسفانه امروزه به دلیل این که این منطقه جزء هوانیروز می باشد امکان بازدید برای عموم فراهم نیست.
4- تکیه خوانساری: یکی از تکایای قابل توجه و زیبای دوران آخر صفوی در تخت فولاد که از منظر معماری بسیار ارزشمند است، تکیه خوانساری می باشد. این تکیه مدفن بسیاری از علماو مفاخر عهد صفوی و بعد از آن از جمله آقا حسین خوانساری (م 1098 ه.ق) و فرزندش آقا جمال خوانساری (م 1125 ه.ق) می باشد.
مساحت این تکیه در حدود 3360 متر مربع می باشد که سر در ورودی مفصل و بسیار عالی و قطار بندی های زیبایش در وسط جبهه غربی تکیه و نیز بقعه عالی وسطش از نمونه های بسیار زیبای معماری سبک اصفهان به شمار می آیند. این سردر و بقعه و تکیه پس از فوت آقا حسین خوانساری در سال 1098 ه.ق، به دستور شاه سلیمان صفوی بر سر مزار ایشان ساخته شده است (فرشته نژاد: 1391: 221)
در وسط تکیه بنای بقعه مفصلی با طرح مربع و مساحتی در حدود 324 متر مربع قرار دارد که به شکل کوشک بوده و در سه جبهه شرقی شرقی و شمالی و غربی اش ایوان دارد و داخل بقعه چهار صفه است که صفه جنوبس عریض تر از بقیه است و قبور آقا حسین و آقا جمال خوانساری و برخی دیگر از علما در این قسمت می باشد.
جهانی دیگر در قلب نصف جهان
در چهار گوشه بقعه، چهار اتاق در طبقه همکف و چهار اتاق در بالای آن ها قرار دارد که دسترسی به اتاق های بالایی به وسیله چهار راه پله امکان دارد که دو راه پله اش در ایوان شرقی و دو راه پله دیگر در ایوان غربی قرار دارد.
سقف مرکزی بقعه به صورت یک شمسه و اطراف آن رسمی بندی به روش مهری و رنگ آمیزی شیر و شکری است و اطراف داخلی بالای درگاه ها کتیبه هایی کچ کاری شده که حاوی اشعار محتشم کاشانی می باشد.
در طاقچه های بلند صفه شمالی نیز نقاشی هایی وجود دارد که مربوط به زمان قاجار می باشد که به شمایل اهل بیت و برخی از رویداد های کربلا اختصاص دارد.
این تکیه علاوه بر جاذبه های هنری و معماری مدفن بسیاری از علما و هنرمندان از جمله ملا مسیح کاشانی، ملا محمد باقر فشارکی، ملا حسینعلی تویسرکانی، میرزا رحیم شیخ الاسلام، میرزا حیدر علی مجلسی و میرزا زین العابدین اشرف الکتاب (استاد مسلم خوشنویسی در دوران ناصر الدین شاه) می باشد.
5- تکیه خاتون آبادی: همانطور که بیان شد این تکیه تنها تکیه ای در تخت فولاد می باشد که علاوه بر تکیه، مدرسه و مسجد نیز بوده است. در قسمت مدارس به ویژگی های معماری این تکیه اشاره گردید.
علاوه بر جاذبه های معماری، این تکیه مدفن مشاهیری همچون میر محمد اسماعیل خاتون آبادی (م. 1116 ه.ق)، میر محمد باقر خاتون آبادی (م.1127 ه.ق) و حاج میرزا حسین نائب الصدر (م.1326 ه.ق)(جد مادری آیت الله بهشتی) می باشد.
6- تکیه فاضل سراب: این تکیه نیز از جمله تکایای عهد صفوی است که بر سر مزار عالم فقیه ملا عبد الفتاح تنکابنی معروف به «فاضل سراب» (م. 1124 ه.ق) در زمان شاه سلطان حسین صفوی احداث گردید.
از لحاظ تاریخی این تکیه در باغ انارستان یکی از چهار باغ دوره صفوی قرار داشته و امروزه نخستین تکیه در محدود تخت فولاد است (عقیلی: 1384: 80)
بر خلاف بقعه های دوره قاجار که توسط شبکه های آجری محصور گردیده مانند آن چه در ساخت بقعه مادر شاهزاده کار شده است، این بقعه بر روی سکویی قرار گرفته و از هر سو دهانه هایی به اطراف گشوده دارد.
گنبد این بقعه نیز از نمونه های جالب معماری بقعه های موجود در تخت فولاد است، گنبد عرقچینی بر روی یک بنای هشت ضلعی قرار دارد و در نوع خود بی نظیر است.
این تکیه به جهت دفن شماری از علماء و بزرگان محله جوباره اصفهان که آنان نیز از اعقاب و خاندان فاضل سراب به شمار می روند به تکیه جوباره ای نیز معروف است.
علاوه بر فاضل سراب، میرزا محمد مهدی جوباره ای (م.1325 ه.ق)، میرزا محمد مهدی خان مازندرانی متخلص به «شحنه» (م. 1247 ه.ق)، سید محمد حسین امامی العریضی ملقب به «قوام المحدثین» (م. 1346 ه.ق)، سید عطاء الله درب امامی (م. 1387 ه.ق) و میرزا حسن آتش اصفهانی (م. 1349 ه.ق.) از شعرای معروف اصفهان نیز از دیگر مدفونین در این تکیه می باشند.
7- تکیه آقا سید رضی: از دیگر تکایای صفوی تخت فولاد، تکیه سید رضی بوده که در زمان شاه سلطان حسین صفوی برای عالم شهیر و مفسر نامی، سید رضی الدین محمد حسینی شیرازی (م. 1113 ه.ق) ساخته شده است.
متاسفانه امروزه بنای تاریخی تکیه از بین رفته و آنچه در گذشته وجود داشته بقعه ای بوده که چهار شاه نشین داشته است (همایی: 1381: 184)
در این تکیه شاعر نامی میر سید علی مشتاق اصفهانی (م.1171 ه.ق) نیز مدفون بوده ولی امروزه از قبر وی اثری نیست (همان)
8- تکیه فاضل اصفهانی: پس از درگذشت فقیه و عالم اواخر عصر صفوی، بهاء الدین محمد فاضل اصفهانی به سال 1131 ه. ق که دوران آشوب و هرج و مرج بود، وی را در قسمت جنوب غربی لسان الأرض که امروزه به تکیه فاضل اصفهانی معروف است به خاک سپردند و به خاطر آشفتگس اوضاع بر مزار وی بقعه ای ساخته نشد. ولی امروزه به همت شهرداری اصفهان بر فراز قبر وی بقعه ای ساخته شده است.
علاوه بر تکایایی که ذکر شد، از دوران صفوی تکایا و بقاع دیگری نیز در تخت فولاد موجود بوده که امروز فقط نام آن ها را در کتب تاریخی می توان یافت و اثری از آن در تخت فولاد امروزی موجود نیست. از جمله آن تکایا و بقاع می توان به بقعه الله وردی خان، بقعه محمد علی بیک ناظر، بقعه درویش صادق، بقعه سادات کتابی و تکیه سید ابو القاسم خواجویی اشاره کرد (شاردن: 1379: 156- 157)

نتیجه:

تخت فولاد اصفهان، به لحاظ ظرفیت های هنری معماری یکی از بی نظیر ترین مجموعه آرامگاهی در جهان به شمار می رود که علاوه بر هنر های معماری دارای ظرفیت های گردشگری مذهبی فراوانی می باشد. اهمیت این قبرستان در دوران صفوی به اوج خود رسید و بسیاری از مشاهیر و علما و عرفا آن دوران در این سرزمین آرمیده اند و شاهان و بزرگان صفوی نیز به دلیل ارادتی که به این اشخاص داشته اند مقبره های با شکوهی برای آنان ایجاد کرده اند که برخی از آنان امروزه همچنان باقی می باشد.
تکایایی مانند تکیه بابا رکن الدین، تکیه میر فندرسکی، تکیه خوانساری ها، تکیه خاتون آبادی و دیگر تکایایی که مفصل شرح داده شد، هرکدام علاوه بر ویژگی های هنری و معماری خاص خود، مدفن علما و مشاهیر بسیاری است که هر کدام چون ستاره ای همواره بر آسمان فرهنگ و تمدن ایران اسلامی می درخشند.
مـتأسفانه این سرزمین با قابلیت های بسیاری که دارد هنوز آنچنان که باید برای مردم و به خصوص گردشگران اصفهان شناخته شده نیست و نیاز است که مراکز مسئول در شناسایی این مکان و ساماندهی آن به عنوان قطب گردشگری اصفهان فعالیت های لازم را انجام دهند.

پي‌نوشت‌ها:

دانشجوی تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان
کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی

کتابنامه:

اولئاریوس، آدام (1363)؛ سفرنامه، ترجمه احمد بهپور، تهران: انتشارات ابتکار
ترکمان، اسکندر بیگ (1382)؛ تاریخ عالم‌آرای عباسی، تحقیق و تصحیح ایرج افشار، تهران: امیر کبیر.
رفیعی مهر آبادی، ابوالقاسم (1352)؛ آثار ملی اصفهان؛ تهران: انجمن آثار ملی.
شاردن، ژان (1379)؛ سفرنامه، ترجمه حسین عریضی؛ اصفهان: نشر گل ها
عقیلی، سید احمد (1384)؛ تخت فولاد اصفهان؛ اصفهان: نشر کانون پژوهش.
فرشته نژاد، سید مرتضی (1391)؛ مدخل خوانساری، تکیه؛ دانشنامه تخت فولاد اصفهان؛ ج 1؛ زیر نظر دکتر اصغر منتظر القائم؛ اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان.
فقیه میرزایی، گیلان و دیگران (1384)؛ تخت فولاد یادمان تاریخی اصفهان، تهران: پژوهشکده زبان و گویش با همکاری اداره کل امور فرهنگی، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (پژوهشگاه).
فوران، جان (1378)؛ تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سال های پس از انقلاب اسلامی، ترجمه احمد تدین؛ تهران: انتشارات رسا.
کتابی، سید محمد باقر (1385)؛ رجال اصفهان (در علم و عرفان و ادب و هنر)؛ اصفهان: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
گزی، حاج شیخ عبد الکریم (1371)، تذکره القبور؛ قم: انتشارات کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی.
مهدوی، سید مصلح الدین (1370)؛ سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، اصفهان: انجمن کتابخانه های عمومی اصفهان.
همایی، جلال الدین (1381)؛ تاریخ اصفهان (مجله ابنیه و امارات، فصل تکایا و قبور)، به کوشش ماهدخت بانو همایی، تهران: مؤسسه هما.
هنرفر، لطف الله (1350)؛ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، چ دوم؛ اصفهان: کتابفروشی ثقفی.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط