نويسنده: توماس ديويد پارکس(1) (2) متخصص تحقيقات شيميايي
ويتاکر چيمبرز(3) درکتاب خود، گواه، (4) در مورد يک پيشامد ساده که آن را دليل تغيير زندگي وي ( بلکه علت تاريخي تغييرکارهاي نوع بشر ) مي توان شمرد مي گويد که روزي که دختر کوچک خود را نوازش مي کرد، دفعتاً متوجه شکل گوش هاي او شد و با خود گفت که چطور ممکن است گوشهايي به اين ظرافت و قشنگي نتيجه ي تصادف باشد؟ نه، يقيناً مشيتي با نقشه ي پيش بيني شده آن ها را خلق کرده است. ولي فوراً اين فکر را از مغز بي عقيده ي خود دورکرد، زيرا اگر مشيت و خلقت را مي پذيرفت مجبور مي شد به وجود خدا اقرارکند، و اين کاري بود که او حاضر نبود بدان تن دردهد.
من در ميان استادان خود و دانشمندان ديگر بسياري را مي شناسم که در مقابل مسائل فيزيکي و شيميايي همانند چمبرز فکر مي کنند، هرچند که مانند وي به يأس دروني عميق خويش اعتراف ندارند.
در عالم طبيعت، به نظر من همه چيز از روي مشيت و نظم انجام مي گيرد، و لازمه ي مشيت وجود يک عقل مريد است، و من اين عقل را خدا مي نامم.
شايد در نظر يک شيميدان ترتيب دوري و متناوب عناصر جالب ترين موضوح باشد، و حتي اولين چيزي که يک دانشجوي جوان شيمي ياد مي گيرد تناوب و ترتيبي است که در خواص عناصر يافت مي شود. هرچند که اين نظم و ترتيب به انواع مختلف بيان و طبقه بندي شده، ولي ما عموماً جدول تناوب مندليف، شيميدان مشهور روسي قرن گذشته، را معتبر مي شماريم. اين جدول نه تنها مطالعه ي عناصر شناخته شده و ترکيبات آن ها را ممکن مي سازد، بلکه به تحقيقات درباره ي عناصرکشف نشده نيز امکان مي بخشد. حتي در ترتيب منظم اين جدول محلي خالي براي عناصري که حتماً وجود دارند ولي شناخته نشده اند محفوظ است.
امروز علماي شيمي از جدول تناوب يا دوري براي مطالعه ي خواص ترکيبات شيميايي جديد يا کشف نشده کمک مي طلبند، و اين که ايشان هميشه در تفحصات خود موفق مي شوند، دليل بزرگي بر وجود نظم و ترتيب بديعي است که در عالم ماده وجود دارد. ولي اين نظم و ترتيب، با اين همه زيبايي، لايتغير نيست و مشيت الهي و حکمت عاليه خداوندي در بعضي موارد براي صلاح و خير محض اين نظم را برهم مي زند و نشان مي دهد که خير و صلاح امر الهي است و ربطي به قوانين تغييرناپذير طبيعت ندارد. به اطراف خود بنگريد و به هم خوردن اين نظم را تماشا کنيد و چندان به قوانين سرد عقلانيت توجه نداشته باشيد. براي مثال آب را در نظر مي گيريم. بر طبق وزن مولکولي آن ( يعني 18) لازم بود که آب در حرارت و فشار معمولي به حالت گاز درآيد. آمونياک که وزن مولکولي آن 17 است در 33 درجه ي صدبخشي زير صفر در حال بخار است؛ و سولفور هيدروژن که از حيث محل در جدول تناوب پهلوي آب قرار دارد و وزن مولکولي آن 34 است، در پايين تر از 59 درجه صدبخشي زير صفر هنوز به حالت بخار است. پس، مايع بودن آب در حرارت معمولي بسيار شايان توجه است و بايد در اين باره بينديشيم.
آب خصوصيات زياد ديگري نيز دارد که فوق العاده جالبند، و اگر به مجموع آن ها توجه کنيم، مشاهده خواهيم کرد که مشيتي آن ها را ايجاد کرده است. آب تقريباً سه ربع مساحت زمين را پوشانيده و تأثيرفوق العاده مهم بر روي حرارت هوا و شرايط جوي دارد. اگر آب خواص شيميايي پيش بيني شده در جدول تناوبي را داشت، تغييرات جوي شکل بلاي آ سماني به خود مي گرفت. آب درجه ي حرارت زيادي مي خواهد تا به صورت مذاب و مايع درآيد، و فاصله ميان ذوب و بخار شدن آن طولاني است، يعني مدت زيادي به حال مايع باقي مي ماند و در درجات بسيار بالا بخار مي شود و در نتيجه تغييرات حرارت را تعديل مي کند. به عبارت ديگر، اگر آب در برابر تغييرات حرارت زمين اين مقاومت را نمي داشت، زمين قابل سکونت نبود و بشر نمي توانست روي آن زندگي و فعاليت کند.
آب خصوصيات ديگري نيز دارد که به نظر من خالق متعال آن را به منظور استفاده مخلوقات خود چنين آفريده است. در ميان اجسام فقط آب است که وزن آن درحال انجماد سبک تر مي شود، و اين خاصيت تأثير مهمي در حيات موجودات دارد، زيرا اگر يخ در قعر درياها و رودخانه ها فرو مي رفت، به تدريج يخ ها روي هم انباشته مي شدند و درياها به صورت توده ي جامدي درمي آمدند. اما يخ به جاي فرورفتن در آب بر سطح آن مي ماند و پس از آن که به اندازه کافي ضخيم شد مانع سرد شدن و يخ بستن آب پايين تر مي شود. درنتيجه، حيوانات دريايي مي توانند در زير يخ
به زندگي خود ادامه دهند و هنگام بهار نيز يخ به سرعت ذوب مي شود.
چند خاصيت ديگر اين ماده ساده، يعني آب، نيز بسيار جالب است. يکي زيادي کشش سطحي آن است که در نتيجه از ميان خاک به ريشه و ساقه نباتات مي رسد و تغذيه ي آن ها را تأمين مي کند. خاصيت ديگر زيادي قدرت امتزاجي آن است . آب که بهترين مايع حلال است، قسمت مهمي از بدن ما را تشکيل مي دهد و مهم ترين جزء خون به شمار مي رود. هرچند فشار بخار آب در درجات بالا زياد است، در درجات لازم براي زندگي آب هميشه مايع است.
بسياري از دانشمندان خواص شگفت انگيز آب را مطالعه کرده و خواسته اند علت آن را کشف کنند، ولي از قبول اين ناگزيريم که اگر ما کيفيت حصول تمام پديده ها را نيز بدانيم باز در مقابل سوال « چرا » يعني موضوع عليّت، بايد سکوت اختيار کنيم، غير از آب اجسام ديگري نيز هستند که خواص شگرفي دارند و بشر با فکر محدود و بسته خويش از کشف و دريافت آن ها عاجز است و بايد در مقابل آن ها سر تعظيم فرود بياورد.
من براي خود وسيله دريافت و فهم اين عجايب را کشف و جواب مقنعي براي کلمه ي « چرا » پيدا کرده ام، و آن اين است که نظم و ترتيب طبيعت روي يک حکمت عاليه و مشيت بالغه به وجود آمده و اين لطفي است که خالق متعال به مخلوقات خود ارزاني فرموده است.
پينوشتها:
1- Thomas David Parks.
2- دکتر در فلسفه از دانشگاه ايلينويز، رئيس سابق قسمت شيميايي در انستيتوي تحقيقات استانفورد، فعلاً رئيس تحقيقات شرکت شيميايي کلارکس و متخصص شيمي ميکروبي، پديده هاي الکتروليت، انعکاسات اشعه ايکس و رزين صنعتي.
3- Whittaker Chambers.
4- Winess.
آلن، فرانک؛ (1340)، اثبات وجود خدا، گردآورنده: کلوور مونسما، جان، مترجمان: احمد آرام، سيد مهدي امين، علي اکبر صبا، عبدالعلي کارنگ و علي اکبر مجتهدي، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ هشتم