نظام آموزشی حوزه ی علمیه

حوزه علمیه به عنوان قلب تپنده نظام اسلامی و خاستگاه آموزش و تعلیم علوم و معارف اسلامی به طلاب و روحانیون، از دیر زمان تاکنون از یک نظام آموزشی خاص برخوردار بوده است. این نظام آموزشی در عین برخورداری از
شنبه، 23 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظام آموزشی حوزه ی علمیه
 نظام آموزشی حوزه ی علمیه

 

نویسنده: بنیاد فرهنگی باقر العلوم (علیه السلام)




 

پیشگفتار

حوزه علمیه به عنوان قلب تپنده نظام اسلامی و خاستگاه آموزش و تعلیم علوم و معارف اسلامی به طلاب و روحانیون، از دیر زمان تاکنون از یک نظام آموزشی خاص برخوردار بوده است. این نظام آموزشی در عین برخورداری از نکات مثبت فراوان که بسیار در خور توجه بوده باید در هر صورت بر تداوم و حفاظت از آن مراقبت نمود، مشتمل بر کاستی‏ها و نکات ضعف نیز می باشد که با توجه به وظائف خطیری که در عصر حاضر به عهده نهاد مقدس روحانیت سپرده شده است، ضرورت پیراستن نظام آموزش حوزه علمیه از این کاستی‏ها و نکات ضعف و تبدیل آن به نکات مثبت، بر همگان روشن و واضح می باشد.
با توجه به این ضرورت و در پی تشریف فرمایی حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله در تاریخ 70/11/30 به قم و بیانات ارزشمندی که در نشست با فضلا و اساتید پیرامون مسائل مهم مربوط به حوزه علمیه و ضرورت تولید فکر برای جامعه و هدایت مردم و ارگان های نظام اسلامی به سوی تحقق آرمان های اسلامی در همه ابعاد، ایراد فرمودند، بنیاد فرهنگی باقر العلوم با نظر و عنایت ویژه سرپرستی محترم حضرت استاد مصباح دام ظله، اقدام به تشکیل کمیسیون های متشکل از دانش پژوهان شاغل نمود تا به مطالعه و تحقیق پیرامون چگونگی تحقق آرمان های بلند رهبری و سایر دلسوزان بهبود امور حوزه علمیه بپردازند. آن چه در پی می آید حاصل کار یکی از این کمیسیون ها، به نام کمیسیون «نظام آموزشی حوزه علمیه» می باشد که براساس یک طرح تحقیقی زمان بندی شده، با انجام ده‏ها ساعت مطالعه و بحث های گروهی متعدد و مشورت با اساتید صاحب نظر آماده شده است، که شامل سه بخش می باشد: بخش اول پیرامون ارزیابی نظام آموزشی موجود در حوزه علمیه و ضرورت تحول آن بحث می کند و بخش دوم نظام آموزشی مطلوب حوزه علمیه را ارائه می دهد. در این قسمت مشخصات کلی این نظام تبیین گردیده است.
در بخش سوم مبتنی بر نظام آموزشی مطلوب، برنامه های درسی مقاطع مختلف آموزشی حوزه علمیه ارائه شده است که بر اساس پیشرفته ترین متدهای برنامه ریزی درسی و با ملاحظه همه ویژگی های مثبت نظام آموزشی موجود می باشد. همچنین ضرورت تربیت روحانیون جامع و با فضیلتی که بتوانند به بهترین وجه نظائف خود را در صحنه های مختلف اجتماع عمل نمایند، مدنظر بوده است.
امید است این تلاش علمی بتواند زمینه های لازم جهت انجام مسئولیت خطیر زعمای بزرگوار حوزه در انتظام بخشیدن به امور آموزشی مربوط به نظام روحانیت و حوزه علمیه را فراهم نموده و رضایت خاطر مبارک بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه را جلب نماید.

فصل اوّل:

ارزیابی نظام آموزشی موجود در حوزه علمیه و ضرورت تحول آن

مقدمه

با حمد و سپاس به درگاه خداوند متعال که توفیق بهره مندی از نعمت هدایت و زیستن در عصر ظهور و درخشش مجدد اسلام را به ما ارزانی نمود و با اهداء خالصانه ترین سلام و درود به محضر مبارک حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به ویژه حضرت بقیة الله الاعظم ارواحناله الفداء و آرزوی طول عمر و توفیق روز افزون برای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله الشریف.
در ارتباط با ارائه نظام آموزشی مطلوب و صحیح که باید در حوزه علمیه به مورد اجرا گذاشته شود قبلاً موضوعاتی را به بحث و گفتگو می گذاریم.

1- فلسفه وجودی روحانیت و جایگاه آن در نظام اسلامی

دین مقدس اسلام آخرین و کامل ترین آئین الهی است که ازطرف خداوند متعال برای هدایت بشر نازل گردید و «رسالت» حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) که از ارکان قویم آن محسوب می گردد، علت محدثه این دین به حساب آمده، تمام محتوای اسلام از کانال آن به بشریت ابلاغ شده است. «امامت» نیز به عنوان تداوم رسالت در نظام عقیدتی اسلام مطرح است و وظیفه آن تبیین و تکمیل رسالت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده نش حراست از آئین مبین را پس از عصر رسالت به عهده داشته است.
و اینک در عصر غیبت، این روحانیت معظم اسلام است که خطیرترین مسئولیت را در تداوم راه رسالت و امامت به دوش کشیده و وظیفه سنگین شناخت اسلام، شناساندن اسلام و اجراء و تطبیق آن در جامعه را عهده دار می باشد و به حق می توان آن را به عنوان «علت مبقیه» اسلام معرفی نمود.
روحانیت همچنان که مسئولیت شناخت و تبلیغ تمامیت دین حق را در گستره وسیع زمان و مکان در عصر غیبت به دوش دارد، رسالت دفاع از این آئین الهی در مقابل تهاجمات نیروهای اهریمنی و شیطانی را نیز عهده دار می باشد و از این رو همزمان در دو سنگر مشغول آفند و پدافند و مبارزه و مجاهده برای حراست و نگهبانی از دین خدا می باشد.
روحانیت اسلام علاوه بر مسئولیت رهبری سیاسی و مذهبی جامعه اسلامی در عالی ترین سطوح در عصر غیبت، وظیفه خطیر و حساس تربیت اخلاقی و معنوی جامعه را در کنار ارائه معارف اسلامی برای اقشار مختلف مردم عهده دار است و این همه جایگاهی بس مهم و بسیار رفیع به روحانیت و مراکز علوم دینی در نظام اسلامی و جامعه بخشیده است.

2- ضرورت برخورداری مراکز علوم دینی از یک نظام آموزشی

با توجه به مسئولیت‏ها و وظائف خطیری که برای روحانیت به صورت گذرا اشاره نمودیم بدست می آید حوزه علمیه که مهد تربیت روحانیت و خاستگاه رشد و پرورش عالمان و مبلغان و مجتهدین دینی است نیز از جایگاه رفیعی در نظام اسلامی برخوردار است.
حوزه علمیه در حقیقت قلب تپنده نظام اسلامی است و وظیفه روشنگری و هدایت جامعه و نظام را در پیمودن صراط مستقیم الهی به عهده دارد و با مجموعه امکاناتی که در اختیار دارد می تواند امکان بهره مندی و عمل به معارف و ارزش های اسلامی را در زمینه های گوناگون برای دستگاه های اجرائی، مسئولین و جامعه اسلامی در سطوح مختلف فراهم نماید.
حوزه علمیه مرکز آموزش علوم و معارف اسلامی است و کانون پرورش فرزانگانی است که با کاردانی خود باید در تداوم خط رسالت و امامت، تمام وظایف خطیر روحانیت را جامعه عمل بپوشاند.
در ارتباط با آنچه که بیان شد یکی از مهم ترین مسائلی که همواره مورد توجه صاحب نظران و دلسوزان نهاد روحانیت بوده است و از بدیهی ترین مسائل نیز می باشد، ضرورت برخورداری حوزه علمیه از یک نظام آموزشی منسجم، منطقی، صحیح و پیشرفته است که حاصل آن تربیت افراد متعهد و متخصص در معارف دین باشد که بتوانند به بهترین وجه در جایگاه واقعی خود انجام وظیفه بنمایند. به هر تقدیر روحانیت اسلام برای انجام مسئولیت های خویش نیازمند فراگیری یک سری معلومات، و گذراندن دوره های متعدد آموزشی و تربیتی است که این همه در خلال یک سیستم آموزشی جامع قابل انجام می باشد.
بنابراین اصل وجود یک نظام آموزشی که بتواند آموزش های لازم را به افراد تحت پوشش خود در حوزه به بهترین نحو ارائه دهد، جای هیچ ابهام و تردیدی ندارد، سخن از مشخصات کلی این نظام آموزشی است که در ادامه این نوشتار به شکل مبسوط به آن خواهیم پرداخت.

3- اشاره ای گذرا به پیشینه آموزش های اسلامی در مراکز علوم دینی و نظام حاکم بر آن

در آغاز بعثت، اسلام عزیز در پرتو مجاهدات شبانه روزی نبی اکرم حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) و یاران باوفایشان شروع به گسترش نمود و چنان که تاریخ ثبت نموده است بعد از مبعوث شدن پیامبر و گذار از دوره دعوت مخفی، هنگامی که بنا شد دعوت به سوی اسلام فراگیر شده، به صورت علنی، همه به آئین مبین فرا خوانده شوند، رسول الله خود نقش اول را در این رابطه ایفا نموده و آموزش مسائل اصلی دین که همان توحید و نبوت و معاد بود را در قالب آیه های نورانی قرآن آغاز نمودند و پس از اندکی دست به تأسیس یک مدرسه در این ارتباط زده، خانه «زیدبن ارقم» اولین مبلغ نامدار اسلام را به این منظور تعیین فرمودند. بدین سان مرکزیتی برای فعالیت های آموزشی اسلامی پدید آمد و افراد جدیدالاسلام و یا کسانی که تمایل داشتند با حقائق دین جدید آشنا شوند به آن جا روی می آوردند و اعتقادات اسلامی را فرا می گرفتند.
بعد از چند سال که مسئله هجرت به مدینه مطرح شد با تشریف فرمائی پیامبر معظم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه، اولین کاری که صورت گرفت ایجاد مرکزیتی قوی برای حکومت اسلامی به نام مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که این پایگاه، علاوه بر هدایت و رهبری مسلمین در امور سیاسی و نظامی، مرکزی برای فراگیری معارف دینی و اقامه شعائر اسلامی بود و به صورت مرتب جلسات درس و آموزش احکام و معارف و توجیهات مذهبی در آن تشکیل می شد.
در این موقع است که با گسترش دعوت اسلام به سطح جزیرة العرب و نیاز به تربیت مبلغین و عالمان دینی برای نشر معارف، با نازل شدن آیه کریمه « نَفَرَ»: «فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ» اساس تشکیل نهادی در اسلام، بنیاد نهاده شد که بعدها به نام «روحانیت» و «عالمان دین» نام گرفت.
چنان که از این آیه شریفه مستفاد می گردد، اسلام برای فهم عمیق دین و انتقال معارف مذهبی به مردم در قالب انذار و تبشیر، هجرت به مراکزی که برای تعلیم و تعلم علوم اسلامی بنا نهاده شده است را واجب دانسته، در قالب تحذیر می فرماید: «چرا گروهی از شما برای شناخت جدی اسلام و تفقه در دین مبین به سوی مراکز آموزش اسلامی کوچ نمی کنید تا پس از کسب معارف و شناخت عمیق از مذهب به سوی قوم خود بازگشت نموده و آنان را انذار نمائید؟»
بدین سان در اسلام بنیاد مقدس مراکز آموزش دینی بنا نهاده می شود و ما در طول تاریخ اسلام چه در عصر حضور رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و چه در دوران امامت امامان بزرگوار تشیع صلوات الله علیهم اجمعین، و چه در عصر غیبت که به علت کوتاه شدن دست شیعه از استفاده مستقیم از علوم اهل بیت (علیهم السلام) نیاز بیشتری برای تفقه در دین احساس می شد، شاهد تأسیس مدارس علوم دینی و تشکیل حلقه های بحث و گفتگو پیرامون مسائل مذهبی و جلسات درس و تدریس و مباحثه در این رابطه می باشیم.
و چه بسیار فرزانگانی که در این مدارس و از حاصل این جلسات، تربیت شده و آموزش های دینی فرا گرفتند و آماده انجام مسئولیت تبلیغ و تدریس و نشر معارف شدند و ما امروزه اسلام عزیز را در پرتو مجاهدات و از جان گذشتگی های آنان در اختیار داریم و خداوند توفیق حراست و نگهبانی صحیح از آن را به ما نیز مرحمت نماید تا بتوانیم این مجموعه ارزشمند را به نسل آینده منتقل نمائیم.
بهر تقدیر پس از عصر رسالت، امام علی (علیه السلام) اصحابی را تربیت نمود که هر کدام ستارگان درخشان آسمان علم و عمل و فضیلت و تقوی بودند. استوانه هایی همچون کمیل بن زید، صعصة بن صوهان، ابن عباس، مقداد و عمار و دهها شخصیت بزرگ دیگری که هم به حق جزء بزرگ ترین عالمان دینی به شمار می آیند. افرادی که قلوبشان ظروفی بود که حقایق متعالی اسلام ناب در آن جا گرفته و زبانشان به نشر معارف اسلام گویا بود، تا آن جا که حتی بر سر دار و در دیار غربت و تبعید نیز از بازگفتن و ابلاغ آن دریغ نمی نمودند.
در این دوران به مانند عصر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آموزش دین، عمدتاً به صورت مستقیم و از زبان مبارک حضرت امیر ارواحنا فداء انجام می شد و صحابه و تابعین، معارف اسلامی را در سینه های خود محفوظ داشته و بعضاً در اوراقی آن را ثبت می نمودند و سپس به هر صورت که می توانستند آن را برای دیگران بازگو می کردند.
پس از ضربت خوردن حضرت امیر (علیه السلام) و در پی آن حوادث تلخی که در آن هنگام اتفاق افتاد و منجر به سلطه ظالمانه معاویه و یزید بر بلاد اسلامی گردید، دستگاه حاکمه با شدت هر چه بیشتر با نقل هرگونه حدیث و انتقال معارف اصلی اسلام، مخالفت به عمل می آورد تا آن جا که دیگر اساس دین در خطر قرار گرفت و حضرت امام حسین (علیه السلام) با قیام خونین خود بقاء اسلام را تضمین نمود. امام سجاد (علیه السلام) در قالب ادعیه بلندی که انشاء می فرمود مسئولیت نشر معارف دینی را به انجام رساندند.
در زمان امام باقر (علیه السلام) دولت اموی رو به ضعف نهاد و موقعیتی نوین پدید آمد که در این موقعیت ما شاهد تأسیس مدرسه ای بزرگ برای تعلیم و تعلم معارف دینی در مدینه می باشیم که بوسیله امام باقر (علیه السلام) رهبری می شد.
حضرت با تشکیل حلقات درس و گفتگو پیرامون مسائل مختلف اساسی شاگردانی تربیت نمودند که شهرت جهانی یافتند.
امامت حضرت محمدباقر (علیه السلام) که به مدت 19 سال ادامه یافت دوران دوم افتتاح دانشگاه بزرگ اسلامی در مدینه بود و این دانشگاه با سلطه اموی و کشتاری که یزید از اهالی مدینه و از آن جمله دانشمندان اسلامی به عمل آورده بود و در پی حوادثی که بطور کلی پس از رحلت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) اتفاق افتاده بود، رو به ضعف نهاده بود، دوباره جانی تازه گرفت و رونق بیش از حد یافت. آری چنان که تاریح ذکر می کند قریب 500 شخصیت بزرگ اسلامی در زمینه تفسیر، فقه، حدیث و اصول عقاید و سایر رشته های علوم اسلامی و غیره در این دانشگاه و به دست مبارک حضرت باقر (علیه السلام) تربیت یافتند.
یکی از این بزرگان، محمدبن مسلم است که علامه مجلسی از او نقل نموده است «من 30 هزار حدیث از حضرت باقر (علیه السلام) سؤال نمودم و جواب دریافت داشتم،» حوزه بزرگ علوم دینی مدینه در پی رحلت امام باقر (علیه السلام) به رهبری امام جعفربن محمد الصادق (علیه السلام) به رشد و پویایی خود ادامه می دهد و ما در این دوران شاهد حضور بیش از 20 هزار دانشجوی دینی هستیم که همه در مکتب جعفری مشغول آموزش و فراگیری مسائل اسلامی می باشند. اهمیت مکتب جعفری در این بود که شاگردان خود را اول تربیت می کرد و سپس تعلیم می داد. در این دوران نه تنها در رشته های مختلف علوم دینی شاگردان بنامی در مکتب امام صادق (علیه السلام) تربیت شدند که در علوم پایه و معارف بشری نیز افراد بزرگی تربیت گردیدند که یکی از آنان جابربن حیان است که او را به حق پدر علم شیمی لقب داده اند.
او کتابی از تقریرات درس های حضرت صادق (علیه السلام) نوشته و از خود به یادگار گذاشته است که شامل بیش از پانصد رساله علمی می باشد. در همین عصر است که در دانشگاه اسلامی در رشته های مختلف درسی و فنون گوناگون علمی، افرادی تحت نظارت عالیه حضرت صادق (علیه السلام) مشغول فراگیری علم و دانش و تهذیب و تزکیه می باشند.
با مطرح شدن افکار و عقاید سایر مذاهب و نحل و نیاز به مبارزه جدی با شبهات کلامی و عقایدی آنان، مکتب جعفری دست به تربیت افرادی می زند که آمادگی کامل را در این زمینه دارا باشند و بتوانند به مسئولیت خود در مقابله با افکار انحرافی و باطل عمل کنند.
حضرت امام صادق (علیه السلام) خود در برخورد با فرقه های منحرف نظیر مرحبه، خوارج و طبیعیون و یا گروه هایی مانند معتزله و اشاعره، آن چنان محکم و مستدل، مبانی تفکر اسلامی را مطرح نموده و آن را تبیین، می نماید که در پرتو آن جای کوچکتری شبهه و ابهامی باقی نمانده است.
آری در زمان حضرت امام صادق (علیه السلام)، آنچنان جنبش علمی و حرکت فکری اسلام و اصیل به برکت درس‏ها و مباحثات و مناظرات حضرت، نضج می گیرد، که نه تنها در آن زمان نیاز جامعه اسلامی تأمین می گردد که حتی تا به امروز پس از گذشت سیزده قرن نیز همه حوزه های علوم دینی ما از معارف ارائه شده در آن زمان بهره مند بوده، رشته های مختلف علوم دینی، از معارف بجا مانده از آن سرچشمه زلال استفاده می برند. و از اینجاست که شیعه به نام شیعه جعفری لقب گرفته است.
بنابراین آموزش دینی و معارف اسلامی در این دوران با کمال رونق ادامه و به واسطه حضور معصوم (علیه السلام) که علم او متصل به دریای بیکران علم الهی است، شاگردان و متعلمین، مستقیماً از محضر شریفش، معارف دین را فرا می گرفتند و با اصول اساسی فهم دین آشنا می شدند. و سپس آن را ثبت نموده و به همان صورت برای دیگران بیان می کردند.
پس از استقرار سلطه ظالمانه حکومت عباسی و احساس خطر جدی از حضور فرهنگی و سیاسی امام صادق (علیه السلام) در جامعه اسلامی، تصمیم سر سلسله جنبانان این حکومت بر این شد که دائره فعالیت حضرت را محدود کنند. و بعد این محدودیت تا عصر غیبت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه به شدت هر چه تمامتر ادامه یافت. البته با گشایش اندکی که برای حضرت رضا (علیه السلام) در عصر مأمون پدید آمد که آن هم صوری بوده و سپس با شهادت حضرت به اتمام می رسد. با توجه به آن چه بیان نمودیم، بدست می آید: نظام آموزشی حاکم بر تمام این دوران، استفاده مستقیم معارف اسلامی از محضر امامان دین (علیهم السلام) و سپس انتقال این معارف به سایر افراد از طریق کتابت و یا آموزش بوده است.
به هر تقدیر ما با گذشتن از دوران حضور ائمه هدی (علیهم السلام) و ورود به عصر غیبت، با تغییر محسوسی در امر تعلیم و تعلم علوم دینی مواجه هستیم. به این صورت که روات حدیث ما و حاملان علوم اهلبیت، سعی در ثبت و ضبط احادیث به جا مانده از دوران ائمه هدی داشته و به شدت در تنقیح و پالایش صحیح از فاسد و سپس نگهداری و انتقال آن به دیگران اهتمام می ورزند. مجموعه های روائی پرارزشی که در مدت کمی پس از غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نگاشته شد، یکی از این تلاش های با ارزش علمی است که به دست عالمان دین و فقیهان بزرگوار شیعه به منظور حفظ و حراست از میراث گرانقدر علوم اهلبیت و انتقال آن به نسل های آینده، انجام پذیرفت.
در طول تاریخ غیبت کبری، از آن جا که مسئولیت نیابت عام حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به فقهای جامع الشرائطی سپرده شده بود که عالم به دین، مخالف هوای نفس و مطیع امر مولی باشند، مدارس آموزشی متعدد و حوزه های علوم دینی بسیاری برای تربیت چنین افرادی شکل گرفت و ما هنگامی که تاریخ غیبت کبری را تا به امروز بررسی می نمائیم، شاهد پیدایش چنین حوزه هایی در جای جای بلاد اسلامی خواهیم بود. و تاریخ پرافتخار روحانیت تشیع در عصر غیبت، گواه صادق زحمات خستگی ناپذیر اساتید و فرزانگانی است که از این حوزه‏ها فارغ التحصیل شده اند.
حال از آن جا که بنای نگارش در این مقاله بر اختصار است از ذکر نام و بیان کیفیت تشکیل این حوزه‏ها و چگونگی انجام آموزش های دینی و مذهبی برای تربیت عالمان دینی به صورت مبسوط و تفصیلی، صرف نظر نموده و تنها به ذکر محورهای مهمی که آموزش های مورد نیاز برای انتقال علوم اسلامی به دانش پژوهان در آن محورها به انجام می رسیده و هنوز نیز به انجام می رسد، اکتفا می کنیم.
بطور کلی آموزش های اسلامی در حوزه های علوم دینی در عصر غیبت در هشت محور ارائه می شده و با اختلافی اندک، همه طلاب و روحانیون دینی موظف بوده انددر این زمینه‏ها درس خوانده و کسب دانش نمایند.
این محورها عبارتند از:

1- ادبیات عرب:

از آن جا که تمام معارف مذهبی اسلام به زبان عربی بوده، کتاب و سنت که مهم ترین منبع این معارف است به همین زبان نگاشته شده است، نیاز به آموزش زبان عربی برای آشنائی با این معارف ضروری می باشد. و از این رو اولین درسی که طلاب پس از ورود به مدرسه های دینی آغاز می کرده اندو هنوز نیز چنین است، آموزش فنون مختلف ادبیات عرب است که مهم ترین آن عبارت است از صرف، نحو و معانی بیان. از صدها سال پیش تاکنون کتاب های مشخصی برای این منظور مورد استفاده بوده است. در دوره های قدیم کتاب های مبسوط تر و فنی تر تدریس می شده و همه موظف به استفاده از آن بوده اندولی در دوره های اخیر گرچه هنوز از کتاب های قدیمی استفاده می شود ولی از حجم آن‏ها کاسته شده و کتاب های سنگین و فنی کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.

2- فقه و اصول:

حوزه های علوم دینی از دیرزمان تاکنون محور اصلی تمام آموزش های خود را این دو رشته از علوم دینی قرار داده اندچرا که یکی از اصلی ترین وظائف حوزه، استنباط احکام شرعی از منابع آن می باشد و این کار متکی بر آموزش های گسترده و عمیق در زمینه علم فقه و اصول فقه می باشد. در این راستا این دو رشته درسی در سطوح مختلف و با استفاده از کتاب های مشخص، مورد تدریس و آموزش عمومی همه طلاب می باشد که این آموزش‏ها تا حد اجتهاد ادامه می یابد.

3- درایه و علم رجال:

از مهم ترین مسائلی که برای حضور اطمینان نسبت به صدور یک روایت از معصوم (علیه السلام) مطرح است سلسله راویان آن می باشد. این مهم در علم رجال مورد بحث و بررسی قرار می گیرند و درایه نیز جنبه های دیگری از حدیث از قبیل کیفیت فهم آن و اتقان متن و ... را مورد بررسی قرار می دهد. از آن جا که هرگونه استنباط در علم فقه کاملاً به این موضوعات وابسته است، فراگیری آموزش های لازم در این زمینه نیز از اول تا کنون در حوزه رواج داشته است.

4- منطق، فلسفه و کلام:

حوزه‏ها علوم دینی عموماً آموزش هایی را در زمینه منطق به طلاب علوم دینی ارائه می داده اندتا آن‏ها را نحوه اندیشیدن و استدلال بیاموزند و به شیوه بحث و گفتگو مسلط کنند. اما «فلسفه»، نه به شکل عمومی و رایج که به صورت حاشیه ای و بعضاً مخفی، حضور خود را در حوزه‏ها حفظ نموده و علاقمندان، به آن گرایش داشته اند. و به هر تقدیر فیلسوفان بزرگ اسلامی تماماً فارغ التحصیل حوزه های علوم دینی می باشند که البته زحمات فردی آنان نیز در ناموری و شهرتشان دخالت داشته است.
علم کلام نیز از دیر زمان یکی از رشته های درسی حوزه های علوم دینی بوده، کتاب های متعددی برای ارائه آن نگاشته شده است.

5- علوم قرآنی و تفسیر:

قرآن مجید ثقل اکبر و مهم ترین کتاب آسمانی و بزرگ ترین منبع معارف دینی ما به شمار می آید. علماء دین و حوزه های اسلامی نیز همیشه به فراگیری این کتاب اهتمام داشته اند اما متأسفانه در بعضی از زمان‏ها و در بعضی از حوزه‏ها آنچنان که بایسته این کتاب شریف است در سلسله آموزش های رسمی حوزوی، جای ویژه ای برای آن منظور نشده و اهتمام لازم برای فراگیری معارف ارزشمند و بلند آن مبذول نشده است. ولی به هر حال حوزه های علوم دینی در هیچ زمانی خالی از آموزش هائی در ارتباط با معارف قرآن نبوده است.

6- علم تاریخ:

تاریخ سند حقانیّت ما و اثبات کننده پیشینه افتخارآمیز ماست از این رو آموزش هایی در ارتباط با تاریخ در حوزه های علوم دینی رواج داشته است و مورخین شهیر ما از همین حوزه ها برخواسته اند. گرچه در دوره های اخیر به این علم ارزشمند در حوزه ها، کمتر بهای لازم داده می شود و ما از این ناحیه ضررهای بزرگی متحمل شده ایم.

7- علوم اخلاقی و عرفانی:

از آن جا که تهذیب نفس و تزکیه، جزء اصلی ترین اهداف روحانیون و عالمان دینی به حساب آمده، پیرامون آن تأکیدات زیادی در کتاب و سنت وجود دارد، حوزه های علوم دینی از دیرزمان اهتمام خاصی به ارائه آموزش های نظری و عملی پیرامون مسائل تهذیبی و سلوکی مبذول داشته، زمانی درس های اخلاق از رونق ویژه ای در حوزه برخوردار بوده است و برای این منظور نیز کتاب هایی نگارش شده است.

8- ریاضیات، هیئت و طبّ:

زمانی حوزه های علوم دینی مهد تعلیم و تعلم در زمینه های مختلف علوم پایه و از آن جمله ریاضیات، هیئت و طب بوده است. بسیاری از ریاضی دانان بزرگ اسلامی، علماء اسلام نیز بوده اند. همچنین در زمینه هیئت از دیرزمان تا کنون، درسهایی بسیار فنی و فراگیر در ارتباط با این دانش در حوزه‏ها متداول بوده است.
تا قبل از پیدایش علم طب جدید، حوزه‏ها در زمینه طب قدیم نیز آموزش هایی را ارائه می داده اند. از این رو بعضی از علماء دین، هم طبیب روح بوده اند و هم طبیب جسم، و کتاب های ارزشمندی نیز در این زمینه نگاشته اند. در این ارتباط، کتاب قانون بوعلی سینا قابل ذکر است که سالیان متمادی رسماً در دانشگاه های غرب تدریس می شده است.
در ارتباط با این آموزش‏ها دو نکته وجود دارد که یادآوری آن ضروری است. نکته اول این است که کلاً در حوزه های علوم دینی، دروس، در چند سطح ارائه می شود. یکی سطح مقدماتی است و دیگری سطح متوسط و بالاخره سطح عالی و پیشرفته که به اجتهاد و تبحر و تخصص در علم می انجامد.
برای هر یک از این سطوح نیز در ارتباط با محورهای ذکر شده کتاب های متعددی نگاشته شده است که به تناسب جامعیت و دیگر خصوصیات آنها، هر کدام به عنوان متن درسی، معرفی شده و مورد استفاده قرار می گرفته است اما چنان که بعداً نیز یادآور خواهیم شد هیچ یک از این کتاب‏ها به عنوان کتاب درسی با مشخصات ویژه آن نگاشته نشده و در این ارتباط نقاط کاستی و ضعف در آنجا فراوان به چشم می خورد. به علاوه که تسلسل منطقی بین این سه سطح در کتاب های آموزشی رائج در حوزه، مراعات نشده است که امید است این نکات جبران گردد.
و نکته دوم اینکه حوزه های علوم دینی، در گذشته در سلسله آموزش های خود تمام محورهای یاد شده را به صورت کامل مورد توجه قرار داده و در هر رشته، صاحب نظران و متخصصان بنامی را تحویل جامعه می داده اند و اما متأسفانه در اعصار اخیر حوزه های علمیه، تمام فعالیت های خود را بر فقه و اصول متمرکز نموده و تقریباً سایر زمینه‏ها به فراموشی سپرده شده است و یا اگر در آنها نیز آموزش هایی ارائه می شود به شکل فردی و بسیار محدود می باشد و اساساً علمیت و سواد منحصر در فقه و اصول و قدرت طرح مسائل در این دو رشته شده است و این ضایعات بزرگی را موجب شده است که فعلاً از بررسی و ارزیابی این موضوع صرف نظر می کنیم.

4- ارزیابی نظام آموزشی حوزه های علمیه در عصرحاضر

بیان شد که از ابتدای عصر غیبت تاکنون و از زمان تشکیل رسمی حوزه های علوم دینی که از آن حدود هزار و اندی می گذرد، آموزش های گسترده ای در زمینه های مختلف علوم اسلام در آنها در جریان بوده است.
این آموزش‏ها پس از گذر از مراحل تکاملی خود، اکنون نیز با تغییراتی در حوزه های علوم دینی در سراسر جهان اسلام به ویژه در حوزه علمیه قم به عنوان قلب عالم تشیع در حال ارائه است. ارائه این آموزش‏ها در قالب یک نظام آموزشی ویژه انجام می پذیرد که مشخصات خود را برخوردار است.
این نظام آموزشی ضمن برخورداری از نکات مثبت و بسیار ارزشمند و اصیل از یک سری نکات منفی و نقائص شکننده ای نیز برخوردار است که موجب کاستی های جبران ناپذیری در نظام روحانیت شده است. به گونه ای که می توان اظهار نظر نمود که هر نوع اصلاح در نظام روحانیت و ایجاد تحول در حوزه علمیه، متوقف بر جایگزینی یک سیستم آموزشی قوی و پیشرفته است که در عین برخورداری از نقاط مثبت نظام آموزشی موجود، از نقاط منفی و نقائص موجود پیراسته بوده و به جای آن از نقاط مثبت سایر سیستم های آموزشی بهره مند باشد.
در اینجا قبل از ارائه نظام آموزشی مطلوب و صحیح برای حوزه علمیه، ابتدا به ارزیابی نظام آموزشی موجود می پردازیم تا ضمن شناخت ویژگی های مثبت و ارزشمند این نظام از خصوصیات منفی و کاستی های آن نیز مطلع شویم و سپس با استفاده از نتایج حاصل از این ارزیابی بتوانیم نظام آموزشی کامل تری را طراحی نمائیم که بهتر بتواند نیازهای جامعه روحانیت را در خدمت فرهنگ اسلامی برآورده و از کارآئی بالاتری در تربیت اندیشمندان و مبلغین و روحانیون جامع و مهذب برخوردار باشد.
از آنجا که این مقاله بنا بر اختصار دارد، فقط به نکات مثبت و منفی اشاره نمود و تفصیل و توضیح را به مقالی دیگر و فرصتی فراخ تر وا می نهیم.

* امتیازات نظام آموزشی موجود حوزه علمیه

-اهتمام جدی به بحث و مباحثه در هر درس و وجود سیستم مباحثه گروهی که در دروس برقرار است و تا سطوح عالیه ادامه می یابد.
- تأکید بر فهم مطالب و امعان نظر داشتن در محتوای دروس که با سؤال کردن از استاد همراه بوده، بعضاً به بحث و گفتگوی طولانی با استاد می انجامد.
- حالت شناور داشتن سیستم آموزشی و آزادی کامل در انتخاب استاد و درس که البته این محدودیت‏ها و نواقصی را نیز به دنبال دارد.
- آزاد اندیشی و آزادگی بر جوّ عمومی حوزه و دروس آن حاکم می باشد و همه افراد در اظهارنظر و طرح اشکال حتی نسبت به دروس اساتید بزرگ آزاد هستند. این حالت به تقویت قدرت اجتهاد و مستقل بودن در رأی می انجامد.
- برای خدا درس خواندن و مطرح نبودن مدرک و عنوان برای طلاب و اساتید.
- ساده بودن و بی آلایشی بودن کلاس های درس.
- حاکم بودن جوّ صفا و صمیمیت و اخلاص بر محیط های آموزشی و درسی.
- وجود رابطه صمیمی بین استاد و شاگرد و ادای احترام شدید نسبت به اساتید از طرف دانش پژوهان.
- انجام تدریس ضمن تحصیل که در هضم دروس و احاطه بر آن بسیار مفید می باشد.

* کاستی‏ها و نکات ضعف نظام آموزش حوزه علمیه

-نبود ضوابط مدون در ارتباط با گزینش برای ورود طلاب به حوزه علمیه و آزاد بودن ورود به حوزه برای همه افراد.
- عدم وجود سیستم گزینش برای ارتقاء به مراتب عالی آموزش.
- نبود رشته های درسی مشخص در نظام آموزشی حوزه.
- عدم نگارش کتب درسی حوزه برای آموزش، که استفاده از چنین کتبی مشکلاتی را در سیستم آموزشی حوزه به دنبال دارد.
- نبود برنامه درسی و عدم برنامه ریزی آموزشی برای ارائه آموزش ها.
- عدم کنترل درسی به شکل دقیق و منظم در طول دوران آموزش.
- تمرکز بیش از حد بر دروس فقه و اصول و نبود مواد درسی لازم و مورد نیاز برای تربیت طلاب و روحانیون واجد صلاحیت و جامع برای خدمتگزاری فرهنگ اسلامی و در نتیجه پاسخگو نبودن نظام آموزشی حوزه به نظام های جامعه.
- عدم مراعات پیش نیازها در سلسله دروس حوزوی.
- عدم وجود مشاوره درسی و اخلاقی و تربیتی در نظام آموزشی حوزه و سرگردانی بسیاری از طلاب در ارتباط با انتخاب دروس و سایر مسائل.
- بی ضابطه بودن تعطیلی‏ها در نظام آموزشی حوزه که در نتیجه آن در طول سال تحصیلی فقط حدود صد و ده جلسه درس برگزار می شود.
- عدم پیش بینی سمینارهای درسی، آموزشی و تحقیقی در نظام آموزشی حوزه.
- عدم وجود الزام برای انجام کارهای تحقیقی ضمن آموزش.
- عدم وجود سیستم ارزیابی استعدادها در نظام آموزشی حوزه.
- عدم ارتباط علمی و تحقیقی با سایر مراکز آموزشی در داخل و خارج کشور.
- عدم وجود گواهی دال بر مدارج علمی دانش پژوهان در نظام آموزشی حوزه و در نتیجه سوء استفاده از لباس و عنوان روحانی.
- نبود زمینه های لازم جهت انجام ابتکارات جدید علمی و نوآوری در رشته های مختلف علوم اسلامی.
- نبود کمیته های برنامه ریزی و سیاستگذاری در ارتباط با مسائل آموزشی و تحقیقی حوزه.
- عدم کنترل بر کیفیت اشتغال فارغ التحصیلان نظام آموزشی حوزه.
- نبود برنامه ای منظم برای تربیت اساتید مورد نیاز حوزه و سایر مراکز.
- مشخص نبودن اهداف از برگزاری سلسله دروس حوزوی.
- وجود دلهره نسبت به آینده کار آموزشی و تبلیغی برای بسیاری از طلاب.
- کثرت شرکت کنندگان در دروس سطح عالی و سلب امکان استفاده مستقیم از استاد تا آنجا که بسیاری از اساتید حتی شاگردان خود را نمی شناسند.
- کمبود مباحث اخلاقی و تربیتی در سیستم آموزشی حوزه.
و به طور خلاصه گرچه حوزه علمیه از یک امتیازات بسیار ارزشمندی در سیستم آموزشی خود بهره مند است ولی از نبود «برنامه» و انتظام صحیح نیز به شدت در رنج بوده و نقائص بزرگی را متحمل می باشد که در این ارتباط باید به فکر علاج برآمد و این نقیضه بزرگ را با برنامه ریزی جنبه های مختلف آموزش و پژوهش و ... و حاکم نمودن یک نظام آموزش صحیح و مطلوب جبران نمود.

5- ضرورت ایجاد تحول در نظام آموزشی حوزه علمیه

روحانیت معظم اسلام در پی رهنمودهای صاحبان شریعت و ائمه هدی (علیهم السلام) و در راستای انجام یک مسئولیت خطیر اجتماعی، در جامعه اسلامی تکوین یافته و از مهم ترین اقشار در جامعه به حساب می آید.
چرا که وظیفه ارشاد و هدایت جامعه به سوی معالم دین و رهبری امت اسلامی را به سمت تحقق احکام و ارزش های اسلامی به عهده دارد.
در این ارتباط اولین موضوعی که ضرورت آن بدیهی بوده و انجام آن اجتناب ناپذیر می نماید، ارائه یک سلسله آموزش های اساسی و بنیادی برای انتقال «علم دین به روحانیت است. که تا این حاصل نگردد، فلسفه وجودی روحانیت تحقق نیافته و امکان انجام هر فعالیت سازنده ای از این قشر سلب خواهد شد. چرا که اسلام به عنوان جامع ترین مکتب حیات بخش و کامل ترین آئینی که عهده دار هدایت انسان در تمام ابعاد وجودی او به سوی عالی ترین مراتب سعادت و کمال است، چیزی جز مجموعه ای از معارف و احکام و ارزش هایی که راه وحی نازل شده و از زبان نبی اکرم اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی (علیهم السلام) برای ما تبیین گردیده است، نیست.
و این مجموعه آنچنان گسترده و عمیق و فراگیر است که اطلاع بر همه جوانب آن برای هر کسی میسور نبوده، رسیدن به گوشه هائی از آن نیز نیاز به تلاش های گسترده آموزشی و مطالعاتی دارد تا خداوند متعال توفیق بهره مندی از این مجموعه پرارزش را مرحمت فرماید. از این رو بدون آموزش زبان شرع و فراگیری دقیق معالم دینی و انجام مطالعات گسترده در منابع و کتاب و سنت، امکان بهره مندی از علم دین و آماده شدن برای انجام مسئولیت سنگین انذار و تبشیر مردم و هدایت جامعه به سوی ارزش های والای اسلام وجود ندارد. بنابراین باید برای تربیت روحانیون واجد صلاحیتی که توانایی انجام صحیح مسئولیت خود را به نحو احسن واجد باشند یک سلسله آموزش های اساسی و مترتب بر هم وجود داشته باشد که بر اساس یک نظام آموزشی خاص ارائه گردد.
حال با توجه به ضرورت و اهمیت این مسئله و با اذعان به این نکته که اساساً حوزه های علمیه برای ارائه این آموزش‏ها شکل گرفته اند و با توجه به نکات مثبت و منفی نظام آموزشی موجود که در قسمت قبل مورد ارزیابی قرار گرفت، و به خصوص با توجه به تغییر زمان و پیچیده شدن روابط انسانی و اجتماعی در عصر حاضر و نیازهای جدید که برای حوزه مطرح شده است، به نظر می رسد ایجاد یک تحول در سیستم آموزشی برای جبران کاستی‏ها و در عین حال پافشاری بر نقاط مثبت موجود، نیز جای هیچگونه شک و تردیدی نداشته باشد. و این موضوعی است که از چندی پیش تاکنون برای دلسوزان و اساتید و بزرگانی که در درون نظام روحانیت به صلاح و سداد این نظام می اندیشیده اند، مطرح بوده تا آن جا که مرتب نسبت به آن اظهارعقیده نموده و آرزوی آن را در قالب ارائه طرح‏ها و ایراد سخنرانی‏ها و نوشتن مقالات بیان داشته اند.
به ویژه اگر به این موضوع توجه نمائیم که با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری بزرگ روحانی عالم تشیع حضرت امام خمینی قدس سره و فداکاری و همکاری سایر روحانیون معظم در کشور اسلامی ایران، نیاز جامعه ما به ارائه معارف اسلامی روز افزون شده و لازم است که در این زمینه نبض تفکر جامعه به دست روحانیت بوده و امکان هر گونه سوء استفاده از بدخواهان و منحرفین سلب گردد. در این شرائط بر حوزه علمیه فرض است که نیازهای حکومت اسلامی به مبنای فقهی و معارفی و ارزشی اسلام در اداره جامعه را پاسخ داده، در زمینه هایی که تا به حال کمتر کار علمی انجام گرفته است دست به تلاش علمی زده و دین خود را نسبت به اسلام ادا نماید. آری روحانیت اسلام باید به گونه ای نیازهای دولت اسلامی را تأمین کند که خدای ناکرده اسلام متهم به عدم قدرت اداره جامعه نگردد. در اینجاست که توجه به نقش زمان و مکان در اجتهاد مطرح شده و ضرورت تلفیق فرهنگ نظری و فلسفی حوزه با فرهنگ تجربی و لمس حاکم بر سایر مجامع علمی رخ می نماید تا واقعیت های ملموس جامعه و ارگان‏ها و نهادهای آن، بهتر برای کارشناسان مسائل اسلامی روشن گردد، و آنها بتوانند احکام اسلامی را در ارتباط با مسائل اجرایی و اداری و عینی جامعه ارائه دهند.
به هر تقدیر ملاحظه این موضوع که انقلاب اسلامی باب جدیدی را فرا روی روحانیت معظم اسلام برای انجام مسئولیت های خطیر خود گشوده است، و این، امکانات و ابزارهای جدیدی را می طلبد، جای هرگونه ابهام و تردید در ضرورت بازنگری جدی در کم و کیف انجام امور در کل نظام روحانیت را از بین برده ما را به این مطلب مهم رهنمود می شود که باید فکری اساسی برای ایجاد تحول و اصلاح و بهسازی در سیستم آموزشی حوزه که مهم ترین نقش را در پرورش و سازندگی طلاب و روحانیون به عهده دارد، نمود. این تحول باید به گونه ای به انجام رسد که کوچک ترین خدشه ای به مبنای تفقه اصیل و شیوه سلف صالح در استنباط احکام وارد نشده و در عین حال کاستی های موجود در نظام آموزشی حوزه را برطرف نماید و روحانیت را برای انجام بهتر وظائف محوله در این عصر آماده سازد. از این رو و با توجه به تمام مطالبی که تا به حال بیان شد ما بر این باوریم که رسالت اصلی روحانیت و حوزه علمیه در این مقطع حساس از زمان، ایجاب می کند که این موضوع بسیار با اهمیت تلقی شده و بزرگان و صاحب نظران حوزه پیرامون آن بیشتر به تبادل نظر و بحث و گفتگو بپردازند.
در این ارتباط براساس یک مطالعه علمی و کارشناسی، مشخصات کلی نظام آموزشی مطلوب و صحیحی که به نظر می رسد اجراء و تحقق آن موجب تحولی شایسته در سیستم آموزشی حوزه خواهد بود، ارائه می گردد.
ریز برنامه های درسی مقاطع مختلف آموزشی حوزه نیز براساس آخرین پیشرفت های علمی و با استفاده از ده‏ها برنامه ارائه شده در این زمینه، جداگانه ارائه خواهد شد.

فصل دوم:

نظام آموزشی مطلوب در حوزه علمیه

مشخصات کلی نظام آموزشی حوزه علمیه

مقدمه:

روحانیت معظم اسلام که مسئولیت سنگین شناخت دین در همه ابعاد، بیان و ابلاغ محتوای دین به همه مردم و کمک در اجرای مجموعه دین در جامعه را به عهده دارد، در حوزه علمیه نشو و نما نموده، با حوزه زاده می شود، در حوزه بزرگ می گردد و از جانب حوزه به انجام مسئولیت های سنگین در جامعه می پردازد. روحانیت تعلیمات دینی خود را در حوزه فرا می گیرد و در حوزه تربیت شده و مهذب می گردد.
از این رو حوزه علمیه اصلی ترین مرکز آموزشی و تربیتی جامعه روحانیت محسوب می شود و چنان که روشن است از سابقه ای بس طولانی و پیشینه ای متصل به عصر امامت و رسالت برخوردار است.
حوزه علمیه در راستای ارائه آموزش های لازم به دانش پژوهان روحانی باید از یک نظام آموزشی ویژه، فراگیر و پیشرفته برخوردار باشد. در این قسمت مشخصات کلی این نظام ارائه می گردد:

1- تعریف:

نظام آموزشی حوزه یک مجموعه به هم پیوسته و سیستماتیک از مقررات آموزشی و مسائل مربوط است که چگونگی انجام فعالیت های آموزشی برای تربیت طلاب و روحانیون از ابتداء ورود آنها به حوزه تا هنگام فراغت از تحصیل را مشخص نموده، حاوی موضوعاتی از قبیل مقررات مربوط به گزینش، مقاطع تحصیلی و رشته های درسی، تعداد ساعات مورد نیاز برای هر درس و همچنین ضرورت و اهمیت برنامه‏ها و نقش توانایی فارغ التحصیلان و موضوعات و مسائل دیگری از این قبیل می باشد.

2- هدف:

هدف کلی نظام آموزشی حوزه، تربیت روحانیون با صلاحیت و شایسته ای است که به عنوان رهبران فکری، فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی و مربیان اخلاقی و معنوی آن، بیشترین کارائی را در انجام مسولیت های خطیر محوله به نظام روحانیت واجد باشند و بتوانند رسالت های تبلیغی اسلام را به بهترین وجه به انجام رسانند.
طبیعتاً برای وصول به این هدف کلی و نهایی اهداف متوسط و مقدماتی دیگری نیز وجود دارد که در کتاب نامه های آموزشی برای دوره های تحصیلی حوزه علمیه، به تناسب بیان خواهد شد.

3- مقررات گزینش در نظام آموزشی حوزه:

یکی از مهم ترین مسائلی که در نظام های آموزشی مختلف از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، نحوه گزینش دانش پژوه برای اشتغال در سیستم های درسی و آموزشی است. طبیعتاً حوزه علمیه نیز نمی تواند از این مسئله بی نیاز باشد. به علت اهمیت نقش روحانیت در جامعه اسلامی، شرائط عمومی و ویژه ای که داوطلبین ورود به حوزه علمیه باید واجد آن باشند بسیار مهم و حیاتی بوده و مراعات آن نقش مهمی در ایجاد کارآئی در کل مجموعه نظام روحانیت ایفا می نماید. در این قسمت مسائل اصلی مربوط به گزینش طلاب و مقررات کلی آن بیان می گردد.
1 -3- مسئله اول، ضرورت انجام یک توجیه دینی فراگیر از سوی شخصیت های طراز اول روحانیت در زمان مناسب قبل از شروع هر سال تحصیلی است تا با استفاده از شیوه های تبلیغی پیشرفته، ذهنیت متدینین و جوانان با استعداد به گونه ای روشن گردد که علاقه آنان برای مشارکت در این امر مهم که در شرایط فعلی به صورت یک واجب عینی و نه کفایی برای افراد مستعد مطرح است، بیشتر جلب گردد.
این کار باید با هماهنگی «سازمان مدیریت حوزه علمیه» از طرف معاونت گزینش و نظارت و در قالب تهیه برنامه های سخنرانی و ارشاد و درج اطلاعیه های مناسب در هر سال انجام پذیرد.
2 -3- مسئله دوم برگزاری امتحانات ورودی سراسری است که هر سال براساس اعلام حوزه علمیه هم زمان در کل کشور برگزار می گردد. و این پس از ثبت نام از داوطلبین واجد شرائط و صدور کارت شرکت در این امتحان برای آنان خواهد بود.
اطلاعیه های مربوطه در مواقع مناسب از سوی معاونت گزینش و نظارت حوزه، از طریق رسانه های همگانی به اطلاع عموم خواهد رسید. پس از برگزاری آزمون کتبی، مصاحبه انجام خواهد شد و سپس تحقیقات و ارزشیابی توسط واحدهای ذی ربط در معاونت گزینش و نظارت برای احراز صلاحیت های اخلاقی و سیاسی داوطلبین به انجام خواهد رسید.
3-3- مسئله سوم: شرائط عمومی و ویژه داوطلبین شرکت در آموزش های حوزوی است که عبارت است از:
1-دارا بودن مدرک تحصیلات جدید حداقل سوم راهنمایی (سیکل) با معدل 14 به بالا
2- حداقل سن 14 سال و حداکثر 25 سال
3- سلامت جسمی و روحی در حد متعارف
4- تائید اخلاقی و سیاسی
5- سپردن تعهد برای مشارکت جدی در آموزش های حوزوی حداقل به مدت پنج سال برای اتمام دوره عمومی، براساس مقررات مربوطه.
تفصیل مقررات مربوط به گزینش در آئین نامه های مربوطه مندرج است که شامل نحوه گزینش طلاب خواهر و طلاب غیر ایرانی و شرائط ویژه آنان نیز می باشد.
4 -3- مسئله چهارم طرح مدارس غیر انتفاعی آموزشی وابسته به حوزه علمیه است که تحت نظارت معاونت آموزشی و معاونت گزینش حوزه در مراکز استان های کشور تأسیس گردیده و به عنوان یکی از کانال های مطمئن جذب نیروهای مستعد برای حوزه علمیه عمل خواهد کرد. نحوه تأسیس و شکل قانونی و حقوقی این مدارس در آئین نامه مربوط به تأسیس این مدارس مندرج می باشد.

4- مقاطع تحصیلی:

آموزش های حوزوی در طی دوره های تحصیلی زیر و کلاً در چهار مقطع به انجام می رسد:

1 -4-مقطع عمومی:

به دوره ای گفته می شود که بلافاصله پس از ورود طلاب در سیستم آموزشی حوزه شروع و به مدت پنج سال معادل ده نیمسال تحصیلی ادامه می یابد. و برای کلیه داوطلبین مشارکت در نظام آموزشی حوزه شرکت در این مقطع که در واقع دوره عمومی آموزش در حوزه است، الزامی می باشد.

2 -4- مقطع نیمه تخصصی:

این مقطع پس از دوره عمومی آغاز و به مدت چهارسال ادامه می یابد. در این مقطع دانش پژوهان روحانی که با موفقیت، مقطع عمومی را پشت سرگذاشته و موفق به کسب نمره لازم در آزمون ورودی این مقطع شده اند، به فراگیری دروس اصلی مربوط به آموزش های حوزوی در سطحی قوی تر و تخصصی تر از دوره سابق پرداخته در اواخر این مقطع برای خود گرایشی را در یکی از زمینه های مهم علوم اسلامی انتخاب می کنند. در ارتباط با این گرایش، آموزش هایی به آنان ارائه خواهد شد تا زمینه ساز ورود آنان به دوره های کاملاً تخصصی پس از اتمام این مقطع باشد.

3 -4- مقطع تخصصی:

این مقطع بعد از اتمام مقطع نیمه تخصصی شروع می شود و به تناسب رشته های تخصصی حوزه علمیه، مدت آن بین 4 الی 6 سال می باشد. در طی این مقطع، فارغ التحصیلان مقطع دوم حوزه براساس گرایش کلی موردنظر، یک رشته تخصصی مربوط به علوم اسلامی را انتخاب می نمایند و آموزش های کاملاً تخصصی مربوط به این رشته را براساس برنامه های آموزشی مصوب فرا می گیرند.
شرائط پذیرش هر رشته به صورت مجزاء در این برنامه‏ها بیان شده است.

4-4- مقطع تحصیلات تخصصی تکمیلی:

این مقطع پس از اتمام آموزش های مقطع تخصصی به منظور تکمیل این آموزش‏ها و نیل طلاب و دانش پژوهان به مقام اجتهاد و تخصص کامل شروع می گردد.
مدت تحصیل در این دوره تکمیلی متناسب با هر رشته تحصیلی تعیین می شود و حداقل آن مدت 2/5 سال معادل پنج نیمسال تحصیلی می باشد.
محتوای این دوره بجز مقداری اندک از آموزش های سطح عالی و پیشرفته، تحقیق و نگارش رساله تحت نظر اساتید صاحبنظر و بزرگ حوزه می باشد که با اشراف مراکز آموزشی و هماهنگی معاونت پژوهشی حوزه به انجام خواهد رسید.

5- نحوه آموزش در دوره های تحصیلی حوزه علمیه:

آموزش در دوره عمومی به صورت حضوری و تمام وقت می باشد. و در شرائط استثنایی به تشخیص مسئول آموزش مراکز آموزشی حوزه برای بعضی از داوطلبین به صورت غیر حضوری و یا نیمه وقت ارائه خواهد شد.
در مقاطع تحصیلی نیمه تخصصی و تخصصی آموزش‏ها می تواند براساس تک درس انجام گیرد اما باید توجه داشت در این مقاطع نیز اولویت براساس سیستم دوره ای بوده، سعی می شود داوطلبین، آموزش های خود را حتی المقدور به صورت حضوری و تمام وقت فرا گیرند. در مقطع تحصیلات تخصصی تکمیلی، فعالیت های آموزشی براساس سیستم استاد محوری بوده و از طریق تدوین و ارائه رساله های علمی به انجام می رسد.
مسائل خاص مربوط به هر مقطع تحصیلی در برنامه های آموزشی این مقاطع به شکل تفصیلی بیان گردیده است.
لازم به ذکر است سیستم شناور بودن دروس و آزادی در انتخاب استاد در تمام دوره های آموزش حتی المقدور اعمال خواهد گردید.

6- رشته های تحصیلی:

در سلسله آموزش های حوزه علمیه پس از گذرانیدن مقطع عمومی و نیمه تخصصی، مجموعاً 15 رشته تحصیلی منظور شده است که عبارتند از:
1-رشته تخصصی فقه و اصول فقه
2- رشته تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
3- رشته تخصصی عقاید (شامل کلام قدیم، کلام جدید و ادیان و مذاهب)
4- رشته تخصصی اخلاق و علوم تربیتی
5- رشته تخصصی حقوق و قضا
6- رشته تخصصی اقتصاد
7- رشته تخصصی علوم سیاسی
8- رشته تخصصی روان شناسی
9- رشته تخصصی جامعه شناسی
10- رشته تخصصی مدیریت
11- رشته تخصصی تاریخ
12- رشته تخصصی علوم عقلی (شامل فلسفه، منطق و عرفان)
13- رشته تخصصی رجال و درایه و حدیث
14- رشته تخصصی تبلیغ
15- رشته تخصصی ادبیات عرب
لازم به ذکر است هر یک از این رشته‏ها دارای گرایشات تخصصی متعددی می باشند که در برنامه های آموزشی مربوط به آنها مندرج می باشد.

7- زمان بندی سال های تحصیلی و مدت موردنیاز برای هر نیمسال:

در نظام آموزشی حوزه آموزش های مورد نیاز و مصوب در طی سالهای تحصیلی براساس برنامه های آموزشی ارائه می گردد.
1 -7-مدت یک سال تحصیلی در نظام آموزشی حوزه 9 ماه منظور شده است. هر یک سال تحصیلی دارای دو نیمسال می باشد. که هر کدام به مدت چهارماه و نیم ادامه می یابد، چهارماه کامل (16 هفته) مخصوص برگزاری آموزش و 15 روز برای امتحانات نهایی آخر نیمسال می باشد.
2 -7- هر سال تحصیلی از اول مهر آغاز و تا آخر خرداد ادامه می یابد. برای دانش پژوهانی که در مقطع عمومی مشغول فراگیری آموزش های خود هستند، تحصیل در طی دو نیمسال انجام شده و تعطیلات ویژه ماه محرم، صفر و ماه مبارک رمضان وجود نخواهد داشت و آنها موظفند حتی در این ایام در صورت تقارن با ایام تحصیلی، به آموزش خود ادامه دهند.
آموزش های مربوط به سایر مقاطع تحصیلی حوزه نیز در هر سال تحصیلی در طی 2 نیمسال هر کدام به مدت 16 هفته ارائه می گردد و چنان که این مدت با مناسبت های ویژه از قبیل آن چه بیان شد، مقارن گردد با صلاحدید مسئولین آموزش مراکز آموزشی در این ایام آموزش‏ها تعطیل و به اندازه آن بر طول نیمسال تحصیلی افزوده می گردد.
3 -7- در دو نظام آموزشی حوزه، در صورت صلاحدید مسئولین آموزشی «سازمان مدیریت حوزه» امکان برگزاری آموزش های فشرده و متمرکز در تابستان‏ها پیش بینی شده است.
در صورت برگزاری این دوره های فشرده، مدت آن جزء زمان مورد نیاز آموزشی برای هر مقطع تحصیلی محسوب و از آن کسر می گردد.
حداکثر زمان آموزش در ایام تابستان هفت هفته می باشد.

8- اصول تنظیم برنامه های درسی و تفکیک دروس:

1 -8- تنظیم دروس در نظام اموزشی حوزه بر پایه دو اصل استوار می باشد.

اصل اول:

هر درس واجد ارزش و اعتباری مستقل است. بنابراین هرگاه دانش پژوهی در یک درس معین امتحان داده و قبول شود، کار وی در آن درس پایان یافته تلقی می شود.

اصل دوم:

ارزش و امتیاز هر درس بر اساس تعداد ساعات موردنیاز برای هر نیمسال تحصیلی تعیین می شود و دروس بر اساس ساعات موردنیاز برای آموزش آنها دارای ارزش مساوی می باشند.
2 -8- ساعات موردنیاز برای هر درس به گونه ای تنظیم شده است که می توان با تقسیم آن بر تعداد 16 هفته (زمان یک نیمسال تحصیلی) تعداد جلسات موردنیاز برای ارائه درس در هر هفته را تعیین نمود. بر این اساس براحتی می توان برنامه درسی هر نیمسال را برای مقاطع مختلف تحصیلی با مراعات دروس پیشتاز، تنظیم نمود.
3 -8- دروس حوزه علمیه عبارتند از:

الف- دروس عمومی:

این دروس به منظور افرایش اطلاعات عمومی طلاب ارائه می گردد و برای هر مقطع تحصیلی به شکل مستقل تنظیم شده است.

ب - دروس مقدمی:

دروسی هستند که آموزش آنها زمینه ساز ارائه سایر دروس که جنبه اصلی دارند، می باشد.

ج- دروس اصلی:

دروسی هستند که آموزش آنها اصالت داشته، موجبات رشد بینش های اسلامی و معارفی طلاب را فراهم می نمایند.

د- دروس تخصصی:

دروس همگونی که در یک زمینه خاص علمی به منظور افزایش کارائی دانش‏پژوهان ارائه می گردد.

9- حداقل و حداکثر زمان موردنیاز برای آموزش در مقاطع مختلف:

هر دانش پژوه در نظام آموزشی حوزه موظف است در هر نیمسال تحصیلی به اندازه ای برای خود درس و آموزش انتخاب نماید که حداقل در هفته به مدت 21 ساعت در کلاس حاضر شده و برنامه ها را تعقیب نماید. و حداکثر این زمان برای افرادی که تمایل به فراگیری دروس بیشتری دارند 32 ساعت در هفته می باشد.
بر این اساس طول دوره های تحصیلی حوزه علمیه شناور بوده و به صورت زیر، حداقل و حداکثر آنها تعیین می گردد.
1 -9- دوره تحصیلی عمومی به طور متوسط پنج سال - حداقل چهار سال - حداکثر شش سال
2 -9- دوره تحصیلی نیمه تخصصی بطور متوسط چهار سال - حداقل سه سال - حداکثر پنج سال
3 -9- دوره تحصیلی تخصصی به طور متوسط پنج سال - حداقل چهار سال - حداکثر شش سال
4 -9- دوره تحصیلات تخصصی تکمیلی به طور متوسط دو نیم سال - حداقل دو سال - حداکثر سه سال لازم به ذکر است حداکثر زمان موردنیاز برای بعضی از رشته های درسی حوزه در دوره تحصیلی تخصصی ممکن است از شش سال تجاوز نماید.

10- کیفیت مدارک و مدارج علمی در نظام آموزشی حوزه

فلسفه وجودی مدارک علمی در نظام های آموزشی، حکایت از میزان اطلاعات و معلومات فارغ التحصیلان از این نظام‏ها می باشد. این موضوع یک مسئله منطقی و عقلائی است. از این رو در نظام آموزشی حوزه علمیه نیز برای فارغ التحصیلان، مدارک علمی ویژه ای تعیین شده است. و این بدین علت است که اولاً در حوزه های علوم دینی از قدیم الایام تاکنون مدارج علمی موجود بوده و گواهی ارتقاء روحانیون به مراتب بالای فضل و کمال و اجتهاد، امری شایع و رایج بوده است.
ثانیاً وجود مدارک علمی که دال بر میزان کمالات علمی و اخلاقی طلاب و روحانیون باشد، موجب تأثیرگذاری بهتر روی افکار عمومی و برخورداری از موقعیت اجتماعی مناسب و صحیح برای انجام وظیفه در مشاغل حساس مربوط به نهاد روحانیت می باشد. و ثالثاً برای جلوگیری از سوء استفاده های بی شمار از قداست مقام و لباس روحانیت، لازم است که هر فرد روحانی براساس گواهی مراکز آموزشی و پژوهشی حوزه علمیه، دارای مقام علمی و اخلاقی تعریف شده باشد. تا جامعه اسلامی در بهره مندی از فارغ التحصیلان حوزه با شناخت کاملتری عمل نماید و امکان هر نوع سوء استفاده نیز سلب گردد. از این رو در نظام آموزشی حوزه برای هر یک از دوره های آموزشی و تحصیلی مدرکی مناسب با شان روحانیت تعیین گردیده است که اعطاء آن به روحانیون شاغل در حوزه، علاوه بر موفقیت در دروس نظری و کسب نمرات امتحانی قابل قبول، منوط به احراز شرائط کامل اخلاقی و معنوی و احراز التزام به زی روحانیت می باشد. با عوارض منفی وجود مدرک نیز باید از طریق آموزش های اخلاقی و تذکرهای ایمانی مقابله نمود.
1 -10- مدارک علمی حوزه علمیه عبارتند از:
الف - مدرک «ثقة الاسلام» برای فارغ التحصیلان دوره تحصیلی عمومی
ب- مدرک «حجة الاسلام» برای فارغ التحصیلان دوره تحصیلی نیمه تخصصی
ج - مدرک «حجة الاسلام و المسلمین» برای فارغ التحصیلان دوره تحصیلی تخصصی
د - مدرک «آیت الله» برای فارغ التحصیلان دوره تحصیلات تخصصی تکمیلی که به رتبه اجتهاد در یکی از رشته های علوم اسلامی نائل آمده اند.
2 -10- از نظر مقایسه این مدارک با مدارک مرسوم در نظام آموزش عالی کشور می توان به صورت تقریب چنین برآورد نمود:
1 -2 -10-مقطع عمومی (مدت 5 سال) - مدرک: ثقة الاسلام - معادل فوق دیپلم
2-2 -10- مقطع نیمه تخصصی (مدت 4 سال) - مدرک: حجة الاسلام - معادل لیسانس
3 -2 -10- مقطع تخصصی (مدت 4 الی 6 سال) - مدرک: حجة الاسلام و المسلمین - معادل فوق لیسانس
4 -2 -10- مقطع تحصیلات تخصصی تکمیلی (مدت 2/5 سال) - مدرک آیت الله - معادل دکترا و چنان که روشن است دروس و آموزش‏ها در مقاطع تحصیلی حوزه علمیه از نظر کم و کیف از سنگینی بیشتری نسبت به دوره های تحصیلی دانشگاهی برخوردار می باشد.
در اینجا مشخصات کلی نظام آموزشی حوزه به پایان رسیده از خداوند متعال درخواست می نمائیم توفیق عمل به وظائف سنگین و حساس روحانیت در این زمان را به همه مرحمت نماید.

فصل سوم:

سرفصل دروس مقطع تحصیلی عمومی حوزه علمیه

مشخصات کلی، برنامه و سرفصل دروس دوره های تحصیلی

الف - دوره عمومی

*فصل اول:

مشخصات کلی مقطع تحصیلی عمومی حوزه علمیه

1- مقدمه و تعریف:

براساس مشخصات کلی نظام آموزشی حوزه علمیه، آموزش های علوم اسلام در چهار مقطع تحصیلی به انجام می رسد که اولین آنها عبارت است از مقطع عمومی. در این مقطع که گذراندن آن برای تمامی دانش پژوهان روحانی الزامی است، بخش قابل توجهی از دروس اسلامی و معلومات عمومی در سطح مقدماتی و متوسط به طلاب ارائه می گردد.

2- اهداف:

مقطع تحصیلی عمومی در حوزه علمیه به منظور تأمین اهداف زیر دائر می گردد:
1- 2-آشنایی جوانان مستعد و با ایمان جامعه اسلامی با بخشی از معارف دینی در سطح مقدماتی و متوسط به صورت برنامه ریزی شده و منظم.
2-2- تربیت نیروهای لایق و کاردان برای نظام روحانیت که به فراخور ظرفیت علمی و اخلاقی خود توانائی انجام رسالت های محوله را به نحو احسن واجد باشد.
3-2- ایجاد زمینه های لازم برای ارائه آموزش های اسلامی در سطوح بالاتر.
4-2- تربیت مدرس برای ارائه معارف اسلامی در مدارس ابتدائی و راهنمائی.
5-2- تربیت مبلغ برای ارائه معارف اسلامی در سطح محیط های کوچک نظیر ده و بعضی از شهرستان ها.
6-2- تأمین نیروی انسانی موردنیاز برای تدریس دروس اسلامی در سطح مقدمات برای حوزه های علوم دینی.

3- طول مقطع و شکل نظام آموزشی:

براساس آئین نامه آموزشی حوزه علمیه، مدت تحصیل در این مقطع تحصیلی به شکل معمول 5 سال معادل 10 نیمسال تحصیلی است. طول هر نیمسال 4/5 ماه معادل 18 هفته می باشد که آموزش های موردنظر، طی 16 هفته برگزار شده و 2 هفته نیز برای امتحانات پایان نیمسال تحصیلی می باشد.
شکل نظام آموزشی به گونه ای تنظیم شده است که طلاب ضمن فراگیری دروس اصلی این مقطع که شامل آموزش های معارف اسلامی است، در سایر زمینه های مورد نیاز نیز آموزش هائی را فرا می گیرند.
نظام آموزشی که برای این دوره منظور شده است بر اساس «ساعت در هفته» می باشد. برطبق این نظام هر دانش پژوه موظف است در هر هفته حداقل 21 ساعت و حداکثر 32 ساعت در کلاس درس حاضر شود.

4- تفکیک دروس در مقطع عمومی:

عناوین دروس و ساعات مورد نیاز هر یک در مقطع عمومی به این شرح می باشد.
1-4-دروس عمومی 432 ساعت
2-4- دروس مقدمی 1392 ساعت
3-4- دروس اصلی 2288 ساعت
4-4- جمع 4112 ساعت

5- ضرورت و اهمیت:

با توجه به حساسیت نقش نهاد روحانیت در جامعه اسلامی و تکالیف و مسئولیت های سنگینی که به این نهاد محول شده است، دائر نمودن آموزش های موردنیاز برای تربیت روحانیون با فضل و شایسته ای که توانائی انجام وظائف خود را در جامعه اسلامی در عصر حاضر به بهترین نحو واجد باشند، از اهمیت بسیار زیاد برخوردار است.
این آموزش‏ها براساس نظام آموزشی حوزه علمیه در مقاطع مختلف و به شکل برنامه ریزی شده و به هم پیوسته ارائه می گردد. مقطع اول از این مقاطع به عنوان مقطع عمومی نقش مهمی در ارتباط با ایجاد زمینه های لازم جهت ارائه آموزش های سایر مقاطع به عهده دارد. حال با توجه به اهمیت ورود دانش پژوهان روحانی به مقاطع تحصیلی بالاتر و فراگیری آموزش های اسلامی در سطح نیمه تخصصی و تخصصی و نقش مقطع عمومی در این زمینه، اهمیت و ضرورت این دوره تحصیلی به وضوح قابل ملاحظه می باشد.

6- شرایط پذیرش:

براساس آئین نامه پذیرش و گزینش حوزه علمیه، داوطلبین ورود به این مقطع تحصیلی باید واجد شرایط عمومی ورود به حوزه علمیه باشند.
این شرایط عبارت است از:
1 -6- دارا بودن مدرک تحصیلی سوم راهنمائی با معادل 14 به بالا.
2 -6- حداقل سن 15 سال و حداکثر 25
3 -6 تائید اخلاقی و سیاسی
4 -6- سلامت جسمی و روحی در حد متعارف
5 -6- سپردن تعهد مبنی بر ادامه حضور در حوزه علمیه و اشتغال جدی به آموزش‏ها تا پایان این مقطع
6-6- قبولی در امتحانات ورودی اعم از کتبی و مصاحبه

7- نقش و توانائی:

فارغ التحصیلان این مقطع تحصیلی می توانند در صورت تمایل به مقطع نیمه تخصصی، وارد شده و آموزش های معارف اسلامی خود را ادامه دهند.
همچنین برای تبلیغ در سطح محیط های کوچک نظیر ده و بعضی از شهرستان‏ها آمادگی کامل داشته، می توانند در مدارس ابتدائی و راهنمائی به تدریس قرآن و معارف اسلامی اشتغال ورزند.
همچنین از عهده تدریس دروس مقدماتی و حوزه های علمیه برآمده، می توانند برای ادامه تحصیل، در صورت تمایل در رشته تخصصی ادبیات عرب نیز ثبت نام نمایند.

8- خاتمه: بیان چند تذکر

1 -8-نسبت به مسیر ادامه تحصیل، فارغ التحصیلان این دوره، مشخصاً می توانند با شرکت در آزمون های ورودی مقطع نیمه تخصصی، وارد این مقطع شده و آموزش های خود را در سطح بالاتر ادامه دهند.
2 -8- با صلاحدید مسئولین مراکز آموزشی مقطع عمومی، پس از ثبت نام از دانش پژوهان، آن‏ها برای فراگیری آموزش های نظامی در یکی از تابستان های طول دوره، سازماندهی می شوند. این اردو به مدت یک ماه و نیم ادامه می یابد و شرکت همه طلاب مقطع عمومی در آن الزامی می باشد.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1371)، کاستی ها و بایسته‌ها، قم: روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.