نویسنده:زینب مقتدایی
انسان موجودی هدفمند و جویای نشاط(شادکامی)، خوشبختی و سعادت می باشد و تا زمانی که به آنچه می خواهد دست نیابد احساس نشاط، خوشبختی و سعادت نمی کند. شاید به جرأت بتوان گفت همه تلاش هر انسان در جهت یافتن شادی، نشاط و خوشبختی در آینده است. در واقع می توان گفت احساس نشاط یکی از مهمترین پشتوانه های ما برای مقابله با مشکلات است. همه با مسایل روبرو می شوند، مسئولیت های جدید بپذیرند و خود را با تغییرات سازگار کنند. این شرایط حتی شخصیت های قوی را تحت فشار قرار می دهد. توانایی در کسب نشاط به انسان استقامت می دهد تا از عهده مشکلات برآید. نشاط واقعی به این بستگی دارد که انسان نیازهای درونی و پنهانی خود را از طریقی که جامعه و هنجارهای معمول آن را قبول دارد، برآورد. در این راستا می توان گفت احساس نشاط(مثل رضایت) به آن حالت موجود زنده گفته می شود که تمایلات حرکت وی به هدف خود رسیده اند، یا برنامه ریزی فرد به ثمر رسیده و یا در حال رسیدن به نتیجه می باشد. به صورت دقیق تر می توان گفت: نشاط واقعی احساسی خاص است که شخص به هنگام رسیدن به آروزهایش پیدا می کند. اما باید یادآور شد که احساس نشاط به متغیرهای متفاوت اجتماعی و فردی بستگی دارد که از یکسو این نیازها به حکومت و از سوی دیگر به جامعه و نظام ارزشی و در نهایت خود شخص برمی گردد. جامعه از سویی به وجود آورنده شرایطی است که می تواند فرد را به سوی تحقق اهداف و آرزوهای فردی سوق دهد و از سوی دیگر زمینه ساز تحقق فضایی است که فرد می تواند به کنش متقابل و ارتباط با همنوعانی که باعث ایجاد آرامش، امنیت و اطمینان خاطر وی برای یک زندگی مناسب باشند، مبادرت ورزد. نشاط در زندگی، ترکیبی است از شرایط فردی و اجتماعی و در واقع خود نشانه ای از نگرش های مثبت نسبت به جهان و محیطی که فرد را فرا گرفته و در آن زندگی می کند. نشاط در زندگی، احساس خوشبختی، اعتماد متقابل و احساس تعهد و موارد مشابه همه در یک دسته فرهنگی قرار دارند و نشانه نگرش فرد به خود و جهان پیرامونی است. سطح پایین نشاط اجتماعی به گرایش های منفی نسبت به جامعه مربوط می شود. شاید دلیل عمده این شرایط، وضعیتی است که جامعه از جهت تحقق اهداف و ایجاد امنیت ناشی از تحقق آن برای فرد در پی می آورد. احساس امنیت ناشی از ارضای نیازها و تحقق اهداف، از جمله عواملی اساسی است که نشاط در زندگی را در بین افراد جامعه گسترش می دهد.
همچنین باید گفت، یکی از ویژگی های جامعه امروزی(زندگی به اصلاح مدرن) گسترش شهر نشینی، دسترسی بیشتر به فناوری، مشغله های فراوان، تحمیل استرس های متعدد بر افراد، تعامل فرهنگی بالا و مستعد شدن جهت تضعیف هویت فرهنگی،کاهش ارتباطات عاطفی میان مردم، افزایش اختلالات روانی و ...است. در چنین جامعه ای، یکی از مهمترین دغدغه ها برنامه ریزی مناسب ، افزایش پویایی اجتماعی و روانی به عنوان مؤلفه ای مهم در سبک زندگی مردم است. چرا که یکی از گمشده های مردم در چنین جامعه ای، نشاط و شادابی اجتماعی بوده و بدون تردید این نشاط در عملکرد افراد در جامعه تأثیر گذار است.
امروزه نشاط اجتماعی یکی از مهم ترین نیازهای جوامع بشری است. این امر در شهرهای بزرگ کمتر دیده می شود، چرا که شهروندان بویژه ساکنان کلانشهرها، فرصت کمتری برای اندیشیدن به خودشان و نیازهایشان دارند و بشدت مستعد افسردگی اند. شلوغی، ترافیک، آلودگی های زیست محیطی و ناامنی های اخلاقی را باعث ایجاد اضطراب و افزایش استرس می شود از سوی دیگر از لحاظ فضاهای عمومی و فرصت های نشاط آور محدودیت وجود دارد و این فضاها گسترده و به طور عادلانه در همه شهر پراکنده نشده است و شهروندان برای دسترسی به این فضاها مشکلاتی دارند و این عوامل موجب افزایش استرس و اضطراب می شود. در یک شهر سرزنده و با نشاط ترس از بزه و ناامنی های اخلاقی وجود ندارد. اگر محیط نشاط آور باشد افراد احساس نشاط و آرامش می کنند و آن را درک می کنند. هر چه امنیت کمتر باشد و نظم و روال عادی زندگی به مخاطره بیفتد تصمیم گیری و سلامت روان کاهش می یابد. ایجاد نشاط در جامعه با استفاده از ابزارهای مختلف بویژه ارتقای کیفیت مبلمان شهری، احداث پارک های تخصصی در سطح شهر از جمله پارک بانوان و احداث واحدهای ورزشی، می تواند عاملی برای ایجاد روحیه نشاط و شادابی در بین اقشار مختلف مردم بویژه جوانان باشد.
شادی و غم به عنوان دو پدیده روانشناختی دو روی یک سکه تصور شده و لازمه یک زندگی سالم بوده و گاهی سبقت یکی بر دیگری، در وضعیت تعادلی سیستم روحی- روانی اختلال ایجاد می نماید(جامعه پویا و مترقی یک جامعه با نشاط و امیدوار است). شادی نوعی هیجان است که دراثر محرک های درونی و بیرونی، ارگانیزم را درجهت انبساط عضلانی، انبساط و بهجت روحی سوق داده ، به گونه ای که از تمایل تداومی برای ادامه چنین احساسی برخوردار است(برعکس اندوه که تمایل انسان به عدم تداوم آن می باشد). شادی و نشاط مانند هر واقعیت اجتماعی دیگر، یک بعد فراگیر فیزولوژیک - روانشناختی و یک بعد اجتماعی دارند . به این معنا، با وجود تأثیر پذیری شادی و نشاط از ویژگی های درون فردی و روانی مشترک بین همه انسان ها ، متأثر از اوضاع و شرایط جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ...، برون فردی میباشند همان گونه که در بالا به آن اشاره شد. حتی برخی از صاحب نظران معتقدند که شادی و نشاط یک مهارت اجتماعی بوده و بیشتر یاد گرفتنی هستند و نوع شادی کردن به یادگیری و متغیرهای محیطی و فرهنگی بستگی دارد.
جامعه ایران به لحاظ مواجه شدن با تحولات ساختاری همانند افزایش سالانه جمعیت، مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و همچنین گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن و در آستانه ورود به عرصه دنیای تکنولوژی شاهد بروز پدیدههای مختلفی درحوزه امنیت و آسیبهای اجتماعی است که این موضوع نشاط و شادی جامعه ایران را بیشتر از گذشته تحت تأثیر قرار داده است.
متأسفانه بهرغم اهمیت موضوع نشاط در یک جامعه تا به امروز هیچ اندیشمند و کارشناسی در رابطه با میزان نشاط اجتماعی جامعه ایران تحقیق و یا پژوهشی ارائه نکرده است و هیچ آمار دقیقی در رابطه با میزان نشاط جامعه وجود ندارد و حتی برای سنجش میزان نشاط هم شاخص تعیینکنندهای نداریم. اما موضوعی که بارها و در دفعات مختلف توسط کارشناسان اجتماعی نسبت به توجه به آن هشدار داده شده است، مربوط به کمرنگ شدن میزان نشاط در جامعه ایران به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی است.
طبق یک مجموعه آماری بینالمللی که توسط سازمان ملی ارزشها در بین 95 کشورجهان از سال 1995تا 2005 انجام شده است، ایران از نظرشادی و نشاط در رتبه 51 قرار دارد و این درحالی است که کشورما با جمعیتی بالغ بر70 میلیون که بخش زیادی از آن را قشر جوان تشکیل میدهند، باید رتبهای بسیار بالاتر از 51 را دارا باشد، چرا که قشر جوان در هر کشور نشان از پویایی، حرکت و نشاط است.
متأسفانه زمانی که صحبت از نشاط و شادی در جامعه به میان میآید، بعضی از افکار و ذهنهای پریشان مردم و تعدادی از مسؤولین تعاریف اشتباهی از جمله رقص و پایکوبی برای نشاط در جامعه ارائه میکنند که این موضوع و نداشتن یک تعریف واحد برای آشنایی مردم با مفهوم نشاط، مشکل را دو چندان کرده است.
در صورتی که منظور از نشاط در جامعه آرامش فکری به دور ازهرگونه دغدغه اضافه و یا افکار پریشان در بین مردم است که آسیبهای اجتماعی و هیاهوی زندگی شهری باعث شده است این نشاط به تدریج در جامعه کمتر از گذشته شود.
نشاط و شادی در یک جامعه آنقدر با اهمیت است که در دین اسلام هم بارها به آن اشاره شده شده است. از دید اسلام زندگی بانشاط، نعمت و رحمت خداست و زندگی توأم با گریه و زاری و ناله و افسردگی، خلاف رحمت و نعمت خداست، چرا که شادی باعث نشاط و امید و غم و اندوه باعث افسردگی و یأس و ناامیدی است. اسلام همواره زدودن اندوه را از دل افراد مؤمن سفارش میکند.
مقام معظم رهبری سال 89 را به نام همت مضاعف و کار مضاعف نامیدهاند و همه مردم و مسؤولین را به همت بیشتر برای جبران عقبماندگیهای گذشته فراخواندهاند. در این بین سازمانهایی که به صورت مستقیم با مردم و دغدغههای آن ها سر و کار دارند، همانند بهزیستی، وزارت رفاه، تأمین اجتماعی و سازمان ملی جوانان میتوانند با تحقیق و پژوهش و در اولویت قرار دادن موضوع نشاط در جامعه اقدامات مؤثر و مفیدی در این زمینه انجام دهند.
طرح مسأله
امروزه باور اساسی برآن است که در مورد یک ملت تنها با رشد اقتصادی نمی توان قضاوت کرد بلکه احساس خشنودی، امنیت، رضایت اجتماعی، نشاط نیز بسیار مهم است. در یک جامعه مطلوب برابری آموزش و بهداشت و احترام به حقوق دیگر انسان ها و برخورداری از نیازهای اساسی از ملزومات یک جامعه و شاخص های توسعه آن به شمار می رود. یکی از چالش های فراروی انسان در دنیای امروز، احساس بهزیستی و شادمانی است چراکه با وجود پیشرفت های چشمگیر در تأمین فناوری و آسایش انسان، احساس شادمانی وی افزایش نیافته است. شادمانی و رضایت مردم از زندگی به عنوان یکی از شاخص های توسعه مطرح است . بین شادی و زندگی رابطه مستقیمی وجود دارد. یعنی کسی که در ظاهر و باطن شاد است امیدواری، پویایی و تفکر منطقی بروجودش حکمفرماست. شادی، تصمیم گیری را برای او آسان می سازد و تلاش و قدرت بهره مندی از فکر و عقل را برای او راحت تر می نماید. چنین انسانی زمین را برای خود تنگ نمی بیند و در کوچه باغ زندگی او از بن بست خبری نیست. در نتیجه از زندگی کردن لذت می برد و وجودش برای خود و دیگران ارزشمند می شود. نشاط اجتماعی یکی از اصلی ترین نیازهای جوامع امروزی است ، چراکه شهروندان کلانشهرها کمتر فرصت این را پیدا می کنند که به خودشان و نیازهایشان فکر کنند و به شدت مستعد افسردگی می شوند. جامعه با نشاط و فرهمند جامعه ای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شده و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان می آورد؛ در مقابل جامعه افسرده، خموده ، و غمگین هر روز بر مشکلاتش افزوده شده و با شتاب رو به انحطاط می گراید. گسترش شهرها و صنعتی شدن جوامع تأثیرات فراوانی در نشاط یک جامعه دارد و چنانچه مسایل حاشیه ای از جمله درگیری ها و ناامنی های اجتماعی هم به این موارد اضافه شود در نهایت آن چه را که باید در هیاهوی شهری جست و جو نمود نشاط و شادی عمومی است. امروزه براساس مباحث روان شناسی اجتماعی، جامعه ای دارای نشاط اجتماعی است که افراد آن جامعه از زندگی خود لذت برده و زندگی برای آن ها معنا داشته، هدفمند باشد و از بیم و هراس به دور باشد و این امر مستلزم داشتن یک روحیه با نشاط و شاداب در بین افراد جامعه است.ضرورت انجام این تحقیق
براساس پژوهش های انجام شده، در زمینة شادکامی، 50 درصد مردم آن را مهمترین موضوع به شمار آورده اند. برقراری مراودات شخصیتی و اجتماعی و تشکیل دوستی های مفید قطعاً در شرایطی تحقق می یابد که فراغ خاطر، خوشحالی، خوشبینی و امنیت روانی وجود داشته باشد. در غیر این صورت، توجه به محیط و انتخاب محرک های آن بی اهمیت می شود . فرد در لاک خویش فرو می رود و اوقات بسیاری را از دست می دهد. شاید یکی از دلایل عمدة از دست رفتن مدیریت زمان و هدر دادن وقت، همین پدیده بی نشاطی باشد. بنابراین نشاط اجتماعی سرآغاز توسعه هر جامعه محسوب می شود و بی توجهی به این موضوع زمینة تخریب جامعه را فراهم می آورد.اگر شادکامی اجتماعی را حاصل شادی های افراد جامعه بدانیم، به این باور می رسیم که افسردگی های افراد در افسردگی جامعه مؤثر است. پس باید عوامل مؤثر در ارتقای شادی های افراد را بشناسیم و برای گسترش این عامل ها در جامعه تلاش کنیم. موضوع نشاط اجتماعی مهم است؛ چرا که توفیق هر جمع و جامعه ای به نیروهایی بستگی دارد که خود را قبول دارند، خوشحال هستند و دور از سستی و افسردگی روزگار می گذرانند. برنامه ریزی برای هر جامعه نیازمند شناخت وضعیت نشاط اجتماعی است.
با توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی در ابعاد خانواده ها، باورها و ارزش ها، شکاف نسلی و حاکمیت ماشین بر زندگی انسان ها، ضروری است که مدیران جامعه به ترمیم سرمایه فرهنگی و اجتماعی اقدام کنند.
موتور محرکه توسعة پایدار «نشاط اجتماعی» است که از انحرافات اجتماعی می کاهد، امنیت اجتماعی را گسترش می دهد، تولید همراه با خلاقیت و نوآوری را رایج و همبستگی اجتماعی را زیاد می کند و بیگانگی با جامعه را کاهش می دهد. در مجموع، به ترمیم و ارتقای سرمایة فرهنگی و اجتماعی می انجامد که از ارکان توسعة پایدار است.
اهمیت نشاط و شادابی
احساس شادابی و نشاط در هر جامعه، گرایش و آمادگی شهروندان را برای خدمت و تلاش بیشتر در جهت دستیابی به رفاه و توسعه همه جانبه فراهم می کند. از این چشم انداز نقش شادی و نشاط در زندگی افراد به اندازه ای است که «جان راسکین» به عنوان یک متفکر اجتماعی، بر این نکته تأکید می ورزد که « ثروتمندترین کشور، آن است که بیشترین افراد شاداب و شرافتمند را زیر بال خود داشته باشد».شادابی و نشاط به شکل های گوناگون جسمی، روانی، فردی و اجتماعی مطرح بوده و از زمینه های رشد و بالندگی فرد و جامعه به شمار می رود؛ به طوری که بسیاری از اندیشمندان، شادابی و با نشاط زیستن را از اهداف و نیازهای پایه ای انسان دانسته و بر این باورند که انسان متعادل، خود و جامعه اش را در پرتو آن می سازد، از این رو همه به دنبال نشاط و شادابی هستند.
ارسطو می گوید: شادابی بهترین چیزها است و آن اندازه دارای اهمیت است که سایر چیزها برای رسیدن به آن است.
شادابی صورت ها و اشکال گوناگونی دارد، ممکن است لذت برای مردم عادی شادی بوده باشد و افراد موفق، عملکرد خوب را برابر با شادی بدانند و بزرگان و دانشمندان نیز زندگی همراه با اندیشه را شادی در نظر بگیرند.
اما به طور کلی شادمانی و نشاط اجتماعی مفهومی است که در سال های گذشته بسیار به آن پرداخته شده است و پژوهشگران و کارشناسان علوم اجتماعی برای آن شاخص هایی خاص در نظر گرفته اند و بر این مبنا در جوامع و کشورهای گوناگون آن را اندازه گیری و بررسی می کنند.
دانشگاه کلمبیا هر ساله میزان شادی مردم کشورهای مختلف را اندازه گیری کرده و به رتبه بندی کشورها از نظر میزان شادی مردم آن ها می پردازد. بر پایه آمار منتشر شدهی سال 2013 (1392خورشیدی) این دانشگاه از شادابی و نشاط اجتماعی، ایران در بین 156 کشور جهان رتبه 115 را دارد که به گفته کارشناسان نسبت به سال 2005 تا 2012 سیر کاهنده ای داشته است.
شادی و نشاط چیست؟
واژهی نشاط در لغت فارسی به معانی سرزندگی، زندهدلی، خوشدلی، سبکی و چالاکی یافتن برای اجرای امور، خوشی، شادمانی، خرمی، سرور، شادی، طرب، خرسندی و در مقابل کسل آمده است. در لغتنامه دهخدا، در ادامهی لغت شادی چنین آمده است: «حالت مثبتی که در انسان به وجود میآید و در مقابل غم و اندوه قرار دارد.» دهخدا در همین کتاب، شادی را به شادمانی، خوشحالی، مسرت، نشاط و طرب تعریف کرده است.پدیدهی شادی در روانشناسی، در حوزهی «انگیزش و هیجان» بررسی، تبیین، تحلیل و تعریف میشود. در مباحث جامعهشناسی، در بیشتر زیرشاخههای آن مانند جامعهشناسی جوامع مختلف انسانی، طبقات مختلف اجتماعی، جامعهشناسی پدیدههای متفاوت اجتماعی، جامعهشناسی اوقات فراغت و مانند آن، موضوع شادی، کم یا زیاد مطرح میشود و دقت و توجه جامعهشناسان را به سوی خود جلب میکند. در بحث جامعهشناسی شادی، تأثیر متقابل انواع پدیدهها و روابط اجتماعی بر شادی و ارتباط متقابلی که شادی در روابط اجتماعی، طبقات و گروههای سنی مختلف میگذارد، بررسی میشود. برای مثال، اینکه آیا شادی زن و مرد با یکدیگر متفاوت است؟ شادی جوانان و تأثیرات آن چیست؟ آیا شادی طبقات مختلف با هم تفاوت دارد یا نه؟ شادی در جوامع شهری و روستایی چگونه است؟ تأثیرهای شادی و نشاط بر پدیدههای جامعهشناختی مختلف چیست؟
از بعد سیاست گذاری اجتماعی نیز اتفاقاً شادی مسئله بسیار مهمی است؛ چرا که تعریف شادی و سیاست خیلی به هم نزدیک است. سیاست گذاران اجتماعی و روشنفکرانی که به این مسئله میپردازند، بین این دو تفاوت قائلند، اما به طور کلی، شادی را نوعی احساس سعادت میدانند؛ چیزی که از آن طریق، انسان احساس لذت کرده و به منبع سعادت دست پیدا می کند. به نظر میرسد هر قدر ملتی شادتر باشد، احساس رفاه بیشتری دارد. اگر توجه کنید، میبینید که رفاه را می توان بر اساس یک بعد ذهنی نیز تعریف کرد.
بعضی افراد معتقدند شادیها میتوانند کنشهایی احساسی باشند. پس در این صورت میتوان شادی را به دو نوع تقسیم کرد:
1. شادی از نوع احساسی؛
2. شادی از نوع واکنش شناختی؛
بهخصوص شادی های جمعی، شادی های شناختی تری هستند؛ چرا که اگرچه بیشتر آن ها ابداعی و ساختگی بودهاند، اما در طول مدت زمان بسیاری باقی ماندهاند. به نظر می رسد شادیهای جمعی، زندگی بخشتر هستند و به همین جهت، می توان در بعضی موارد، شادیهای جمعی را در مقابل سوگواریها و غمهای جمعی نیز قرار داد. پس در بعد سیاست گذاریهای اجتماعی، شادی به خاطر نقشی که در بهزیستی و رفاه دارد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. مقولات ذهنی باعث میشوند حتی با وجود رفاه مادی، افراد احساس بدبختی کنند. مثلاً اگر تیم ملی کشور ببازد، افراد احساس بدبختی میکنند، اگرچه از لحاظ دسترسی به مسکن، شغل و تغذیه مشکلی نداشته باشند.
تعریف شادی عبارت است از هیجانی که در اثر محرک های درونی و بیرونی، ارگانیسم را به جهت انبساط عضلانی و روانی سوق می دهد. دکتر رضا مهدوی روان پزشک می گوید: «ماهیت شادی در انسان غریزی است اما نوع و چگونگی آن به یادگیری و متغیرهای محیطی و فرهنگی بستگی دارد.»
از نظر ارسطو، شادی بر سه نوع است: مردم عادی در پایین ترین سطح، پیرو این نظریه هستند که لذت، شادیآفرین است. در سطحی بالاتر، افراد طبقه متوسط، شادی را با کامیابی یکسان میدانند. عالیترین نوع شادی از نظر ارسطو، نشاطی است که بر اثر زندگی اندیشمندانه ایجاد میشود.
شادی و نشاط نیاز طبیعی انسان است و در همه افراد وجود دارد و باید به درستی به آن پاسخ داده شود استاد مطهری، نیاز به شادی و نشاط را مانند نیاز به غذا می داند که ضرورتی اساسی برای ادامه حیات و سلامت جسم و روان انسان است. روانشناسان علاقمند به مطالعه در حوزه شادی و شادابی، بر شیوه های مثبت زندگی کردن و از جمله بر قضاوت های شناختی و ادراکی ما درباره آسایش متمرکز شده اند. به عبارت دیگر می خواهند بدانند چه چیزی انسان را شاد می کند و تعریف و درک ما از شادی و شادابی چیست؟ به عنوان مثال: آیا پول و ثروت کلید شادی و شادمانی است و آدم های ثروتمند از آدام هایی که زندگی آنان تأمین نیست شادترند؟ شاید کسانی که دچار مشکلات اقتصادی و معیشتی هستند بر این باور باشند که افراد ثروتمند حتماً از زندگی شادمانه تری برخوردارند این افراد اگر معتقدند که پول شادی می آورد در این باور خود تجدید نظر کنند.شادی یک نوع احساس رضایتمندی است که موجب سلامتی جسم و روح انسان می شود. وقتی جسم و روح سالم باشد بی تردید عقل و خرد نیز عملکردهای سالمی را برای زندگی انسان تدارک می بیند.
باید توجه داشت که شادی و نشاط هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی مقوله بسیار اثرگذاری است. جامعه ای که از نشاط برخوردار نباشد، جامعه ای کم تحرک، ناامید و بدون انگیزه خواهد بود و پیامدهای منفی را به دنبال خواهد داشت. در عین حال که دو مفهوم شادی و نشاط، علیالظاهر یکی هستند، اما باید پذیرفت که تفاوتهای نیز با هم دارند. شادی یک هیجان انبساطی زودگذر است، اما نشاط یک احساس بهجت و شادمانی درونی است که پایدار و بادوام است. شادی همیشه با هیجانهای لبخند و خنده وحرکت همراه است اما در نشاط احساس بهجت و سرور لزوماً با خنده همراه نیست اما احساسی است که موجب لذت فرد میشود. تفاوت دیگر این است که می توان شادی منفی و یا کاذب هم درنظرگرفت، اما نشاط درانسان همیشه مثبت است. به عبارت دیگر شادی مثبت می تواند به نشاط تبدیل شود اما شادی کاذب منجر به نشاط و بهجت انسان نخواهد شد. حتی تجربه نشان داده است که شادی های کاذبی که توسط محرک های متفاوت مثل داروهای روانگردان، موادمخدر، الکل، موسیقی بسیار تند، تمسخر دیگران، و از این قبیل بدست می آید؛ پیامدهای اندوه وافسردگی خواهد داشت. به همین دلیل نمی توان به یک شادی بی حدومرز قائل شد.
ماهیت شادی چیست؟
همه ما تاکنون در زندگی لحظات شادی را تجربه کرده ایم. ولی شاید تا به حال از چیستی آن سوال نکرده باشیم."احساسات – که شادی- غم- خشم- نفرت و... از آن جمله است، حالتهای انفعالی نفس در مقابل امور بیرونی است؛ انسان در مقابل چیزهای شادی آور شاد و در مقابل چیزهای اندوه آور غمگین میگردد؛ از نظر لغوی شادی در لغت نامه دهخدا هم معنی کلماتی چون شادمانی، خوشحالی،بهج، بهجت، استبهاج، بشاشت، مسرت، طرب، ارتیاح، وجد، انبساط، سرور، فرح و سراء می باشد.در قرآن کریم از شادی با واژه "فرح"یاد شده و مجموعاً حدود 25 بار با مفاهیم و الفاظ مختلف آمده است. شادی از ریشه " فرح" گرفته شده ست. " فرح" عبارتست از لذت قلب و روح از رسیدن به آنچه که میل دارد.
در آیه 170 سوره مبارکه آل عمران خداوند می فرماید: «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ » ؛ به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند. این شادمانی به خاطر فضل و بخشش الهی است که از آن به عنوان فضیلت اخلاقی یاد شده است. این نوع شادی از بهترین انواع شادی هاست.
هم چنین در سوره رعد آیه 6 خداوند می فرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ »؛ بگو : به فضل خدا و رحمت او شادمان شوند ، زیرا این دو از هر چه می اندوزند بهتر است.
روان شناس برجسته، دیوید مایرز، نویسنده کتاب «به دنبال شادكامى؛ چه كسى شاد است و چرا؟»، شادی را چنین تعریف می کند:"حس خوشی؛ احساس اینکه زندگی، در کل به خوبی و خوشی ادامه می یابد."
بر اساس تحقیقات روانشناسی عنصر شادی و رضایت مندی امری شخصی ـ تربیتی و به عبارتی اکتسابی است. بسیاری از مردم در قبال چنین پرسشی، آن را یکسره در گرو «تملك»، «داشتن» و «برخورداری» میدانند. اگرچه دراین پاسخ حقیقتی نهفته است اما بیتردید این همه حقیقت نیست. پژوهشهای روانشناسی امروزه ثابت کردهاند که برخورداری از عنصر «شادی و رضایتمندی» بیش از هرچیز امری شخصی، تربیتی و به عبارتی (اکتسابی) است و این خط بطلانی است بر باورهای رایج که شاد زیستن و رضایت خاطر از «بودن» را صرفاً درگرو «هرچه بیشتر داشتن» عناصری میدانند که مستقل از فردیت، هویت و کیفیتهای روانی آدم ها است. مثبت اندیشی و شاد بودن، نوعی شیوه تفکر و شیوه زندگی است؛ بنابراین میتوان انتخاب کرد.
نشاط اجتماعی چیست؟
نشاط اجتماعی، «احساس نشاط به احساسات مثبت فرد و رضایت خاطر او از زندگی مربوط می شود.» مطالعات انجام شده نشان می دهد که نشاط، عواطف مثبت، تعادل عاطفی و رضایت خاطرعوامل شخصیتی هستند که با هم همبستگی بالایی دارند.نشاط اجتماعی، اثرات و آثاری چند بر زندگی شهروندان و جامعه دارد که تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مسئولیتپذیری اجتماعی، وفاق اجتماعی، ارتقاء شاخصهای سلامت روانی و اجتماعی، افزایش رضایت از زندگی یا رضایت شغلی و ... ، پویایی اجتماعی، کاهش هزینههای مردم، افزایش امید در جامعه، زندگی متعادل و با ثبات، ارتقاء کیفیت زندگی، افزایش خلاقیت و نوآوری، کاهش آسیبهای اجتماعی(خصوصاً در جوانان) و ...... از جمله آن است.
شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر، تحول و تکامل حیات اجتماعی انسانهاست. در جامعه خوشحال و خرسند، تولید، بهتر؛ اشتغال، بیشتر و اقتصاد، سالمتر خواهد بود. در محیط شاد است که ذهن انسان ها پویا، زبانشان گویا و استعدادهایشان شکوفا میشود و جامعه به سوی تعالی و پیشرفت گام برمی دارد. شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار مؤثر در توسعهی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است و کاهش نابسامانیهای خانوادگی، طلاق، افزایش میزان میل و رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و افزایش تولید میشود.
با وجود پذیرش پیش فرض، ضرورت شادی مثبت و نشاط فردی و اجتماعی برای سلامت روانی انسان، نکته اساسی درک تاثیرمتقابل این دو بر یکدیگر است(تأثیر نشاط فردی بر نشاط اجتماعی و تأثیر نشاط اجتماعی بر نشاط فردی). بررسی ها نشان داده است که سهم نشاط اجتماعی به عنوان یک محرک شادی بخش و نشاط آفرین برای فرد بسیار مهمتر از شادی فردی است. به عبارت دیگر نشاط فردی در شرایطی کامل شده و حاصل می گردد که مابه ازا بیرونی داشته باشد. بدون وجود متغیرهای نشاط انگیز در محیط و موقعیت بیرونی،به راحتی نمیتوان به نشاط طبیعی دست یافت(هر چند تهذیب و معنویت می تواند نوعی رضامندی ازخویشتن و نشاط فردی را سبب شود وهمچنین سطح بالای حرمت خود نیز به این نشاط کمک می کند).
شادی و نشاط همبستگی زیادی با عمق نگرش وسازمان یابی شخصیت فرد دارند. طبیعی است هراندازه شخصیت فرد از غنای بیشتری برخوردار باشد از نشاط بیشتر وعمیق تری برخوردارخواهد بود.شادی درنظر تعلیم وتربیت دینی و نیز بر اساس مؤلفه ها و مشخصه های سلامت روان، دارای حدودی بوده و شناسایی این حدود بستگی به میزان رشد شناختی و اجتماعی فرد در سطح خرد و درسطح جامعه، نیازمند تعریف پذیری قانونی است.
در صورتی که به بحث نشاط اجتماعی و شادی های مثبت فردی توجه کافی صورت نپذیرد (خصوصاً در نسل جوان)، شاهد بروز آن از طریق انواع روش های هنجارشکنانه (قانون شکنی و قانون گریزی) و یا نمودیابی در قالب انواع انحرافات و آسیب های اجتماعی خواهیم بود (برای بررسی هر آسیب اجتماعی سه پارامتر فرد، خانواده و جامعه در نظر گرفته می شود اما آنچه در این میان مطرح است، این است که این سه پارامتر متأثر از یکدیگر بوده و خانواده بستر اساسی و آشکار ساز فرآیندهای اجتماعی است. از طرف دیگر، جو خانواده بشدت متأثر از فضای بیرونی وکلی جامعه است). شرفی(1386) در این خصوص بیان می دارد که افرادی که از ظرفیت شادمانی بسیاری برخوردارند، کمتر دچار افسردگی میشوند. افسردگی، سرخوردگی و روزمرگی با کمبود شادی رابطه مستقیم دارد. افرادی که به یکنواختی و زندگی خالی از نشاط میرسند، زمینه ابتلا به افسردگی خفیف و در بعضی مواقع عمیق را دارند. آنچه که در کشور ما در خصوص شادی و نشاط، برنامه ریزی شده است، عموماً بشکل مقطعی در قالب اوقات فراغت جوانان بوده که برنامه ریزی ناکارآمد در خصوص آن، برای فرد فرد شهروندان ثابت شده است.
شادی و نشاط اجتماعی و حضور آن در یک جامعه، از منظر علوم و افراد متخصص حوزههای مختلف، از نشانههای یک جامعه سالم است. وقتی نشاط و شادی از یک جامعه رخت بربندد، جامعه دچار بروز عواملی مانند افسردگی، انفعال، انحرافات مختلف فردی و جمعی و فرهنگی و .... میشود. عدم وجود نشاط اجتماعی در میان جوانان، افسردگی و سرخوردگی را به همراه دارد. برای شاد بودن باید مولفه امید به زندگی را افزایش داد، چون امید به زندگی و شاد بودن باعث کاهش آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد ، خودکشی و... میشود پس برای افزایش امید به زندگی باید به دوران جوانی و نوجوانی و دغدغههای این نسل بها و ارزش دهیم.
همچنین، نشاط اجتماعی را نمی توان به شیوه قهری و از موضع بالا به پایین تولید کرد؛ در واقع نشاط اجتماعی نمی تواند حاصل برنامه ریزی دولتی باشد، گرچه دولت میتواند زمینه های نشاط را فراهم کند. نشاط اجتماعی به طور دقیق حاصل پویایی اجتماعی و فرهنگی در لایه های زیرین زیست اعضای یک جامعه است. در این لایه ها گروه های مختلف اجتماعی با سلایق و سبک زندگی متفاوتی زیست میکنند که شیوه ارضای حسی آن ها لزوماً یکسان نیست. اساساً بایستی بدانیم وقتی گروه های مختلف اجتماعی احساس کنند که میتوانند بدون مانعی جدی به اهداف خود برسند، احساس نشاط و سرزندگی اجتماعی خواهند کرد. یعنی اگر موانع رسمی و بوروکراتیک بر سر راه پویش و زیست فعالانه و خلاقانه افراد و گروه های اجتماعی قرار نگیرد، خود به خود نشاط اجتماعی پدید خواهد آمد و نیازی به «بخش نامه کردن نشاط» نخواهد بود. همین طور در سطح فردی، اگر سازوکارهای رسمی به گونه ای طراحی و اندیشیده شوند که هیچ فردی احساس محرومیت نکند (محرومیت های جنسیتی، قومیتی، مذهبی، طبقاتی و غیره)، به طور طبیعی او فرد خوشحالی خواهد بود و جمع این خوشحال ها جامعه خوشحال را به وجود خواهد آورد. به این سطح از خوشحالی می توان سطح بنیادین و اولیه نشاط اجتماعی اطلاق کرد. اگر این سطح محقق شد، آنگاه بایستی نهادهای غیردولتی که اجتماع محورند به دنبال ایده پردازی و فرم پردازی های جدیدی برای خلق رخدادهایی با نشاط در عرصه عمومی باشند، با مناسبت یا بی مناسبت. طراحی این رخدادها هم در قالب های جشنواره ای قابل تحقق است و هم در قالب های روزمره. مجدداً در اینجا طراحی نشاط اجتماعی بیش از هر چیز مبتنی بر «نشاط حسی» خواهد بود. طراحان می توانند از ظرفیت های ملی، دینی، قومیتی، و غیره برای خلق فضاهای شاداب استفاده کنند. نشاط های جشنواره ای گرچه شدیدتر و عمیق ترند، به هر حال زودگذرند. لذا بایستی تمرکز اصلی طراحی ها بر نشاط های روزمره باشد.
/ج