نظارت و کنترل اجتماعی (1)

بقای هر جامعه ای به نظم و ثبات بستگی دارد و برای ایجاد نظم و تنظیم روابط میان اعضای جامعه، باید دو کار مهم صورت گیر، کار اول «حصول اطمینان از اینکه کارهای حیاتی جامعه انجام می‌گیرد»، کار دوم «پیشگیری از اختلال
پنجشنبه، 4 تير 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظارت و کنترل اجتماعی (1)
نظارت و کنترل اجتماعی (1)

 

نویسنده:زینب مقتدایی
منبع:راسخون




 

بقای هر جامعه ای به نظم و ثبات بستگی دارد و برای ایجاد نظم و تنظیم روابط میان اعضای جامعه، باید دو کار مهم صورت گیر، کار اول «حصول اطمینان از اینکه کارهای حیاتی جامعه انجام می‌گیرد»، کار دوم «پیشگیری از اختلال ها و آشفتگی هایی که ممکن است به سبب کشمکش‌های درونی جامعه در زندگی اجتماعی پدید آید.» انجام این دو کار مهم و اساسی، از طریق مکانیسم «کنترل اجتماعی» صورت می‌پذیرد که در این مکانیسم، نظم جامعه، بر اساس تشویق رفتارهای مطلوب و تنبیه رفتارهای نامطلوب سازمان داده می‌شود.
پس چنانچه در یک جامعه همبستگی اجتماعی ـ نیروی کششی، که افراد یک جامعه را به هم می‌پیوندد ـ قوی باشد، اعضای آن احتمالاً با ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی همنوا می‌شوند؛ ولی اگر در جامعه‌ای همبستگی اجتماعی ضعیف باشد، ممکن است مردم به سوی «رفتار مجرمانه» کشیده شوند.» این نظر دورکیم است. به زبان ساده‌تر کنترل اجتماعی عبارت از وسایلی است که رفتار افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آنان را به پیروی از هنجارها و ارزش‌ها وادار می‌کند. در صورتی که فردی از هنجارهای اجتماعی سرپیچی کند و رفتارش مخالف هنجارها و ارزش‌های اجتماعی باشد، از طرف گروه یا جامعه مورد بازخواست قرار می‌گیرد. نقش عنصر کنترل اجتماعی در جوامع سنتی و مکان‌های جمعیتی کوچک بسیار پررنگ است در حالی که هر چه وارد فضاهای اجتماعی بزرگ‌تر ‌شویم از کارکرد آن کاسته خواهد شد. یکی از دلایل آن نیز تغییر الگوی ارتباطات است، به طور طبیعی در چنین مواقعی تلاش می‌شود که با قوانین مدون نهادهای رسمی، خلأ موجود پوشش داده شود.
اما آیا قانون می‌تواند به طور کامل جایگزین عنصر کنترل اجتماعی شود؟ به اذعان کارشناسان این امر میسر نیست. زیرا کنترل اجتماعی دارای یک نوع قدرت معنوی است که ارگان رسمی چنین نیست. به اعتقاد «اگوست کنت» ویژگی اصلی قدرت معنوی آن است که هدایت عالی تعلیم و تربیت خصوصی و عمومی را بر عهده دارد. قدرت معنوی عبارت است از مجموعه افکار و عاداتی که افراد را برای پذیرش نظم جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند و وظیفه‌ای که انجام می‌دهند آماده می‌سازد.
کنترل اجتماعی تنها یک مفهوم تئوریک یا واژه لوکس سنتی نیست بلکه الزامی است که از طرف جامعه برانگیخته می‌شود و افراد را به منظور حفظ انتظام جامعه، به قبول ارزش‌های اجتماعی و رعایت هنجارهای اجتماعی وادار می‌کند. این عنصر برای پیشبرد امور در شیوه اجرایی خود، نظام‌های پاداش و مجازات ویژه‌ای دارد.
کنترل اجتماعی، سازو کارهایی است که جامعه به وسیله آن تسلط خود را بر افراد اعمال می‌کند و آن ها را وادار می‌دارد که با ارزش ها و هنجارهای جامعه همنوا شوند. این اصطلاح را نخستین بار «ادوارد راس»، یکی از پدران جامعه شناسی آمریکا به کار برد (1866- 1951). وی در مقاله هایی که درست قبل از قرن بیستم نوشت این مبحث را مطرح کرد. مقاله های وی مدتی بعد در کتابی به نام کنترل اجتماعی گردآوری شد. مراد وی از این اصطلاح، تمام نهاد های نظم دهنده ای است كه موجب واداشتن افراد به همنوایی از هنجارها و ارزش‎های جامعه می‌شود (از قبیل قانون جزا، پلیس، دادگاه، زندان، مذهب، هنر، آموزش و پرورش، افكار عمومی).
باید بار دیگر به اندیشه تقویت «کنترل اجتماعی» بود و با تقویت نهادهایی همچون خانواده و بسط ارتباطات اجتماعی به نقش‌آفرینی این عنصر مهم مدد رساند؛ چیزی که هویت فرهنگی و دینی ما بر آن تأکید ویژه‌ای دارند. کنترل و نظارت اجتماعی در کنار ارگان‌های رسمی می‌‌توانند همچون مکملی در کاهش آسیب‌هایی که خاطر جامعه را آزرده‌اند به خوبی ایفای نقش کند. در این نوشتار سعی داریم به مقوله «کنترل اجتماعی» بپردازیم. بنابراین در این نوشتار نظارت و کنترل به عنوان سیاستی که هم در برنامه های پیشگیری و هم در درمان و اصلاح مطرح می‏باشد، مورد بحث و بررسی قرار می‏گیرد.

تعریف و مفهوم نظارت یا کنترل

الف)ـ تعریف لغوی: نظارت در زبان فارسی به معنای وارسی و تفتیش و به معنای مراقبت نسبت به اجرای امری است و معادل انگلیسی آن «Control» می‏باشد.
ب)ـ تعریف اصطلاحی: نظارت اجتماعی به ابزارها و روش هایی اطلاق می‏شود که برای وادار کردن فرد به انطباق او با انتظارات گروه معین یا کل جامعه به کار می‏رود. برای روشن‌تر شدن این مفهوم در ذیل به برخی تعاریف ارائه شده توسط اندیشمندان و نظریه پردازان مختلف اشاره می‌گردد:
«جولیوس گولد و ویلیام کولب»: کنترل اجتماعی مشروط و محدود شدن رفتار و اعمال ـ فرد یا افراد مورد کنترل ـ به اهداف و هنجارهای جامعه می‌باشد. گولد معتقد است که: اگر این کنترل با نهادینه شدن هنجارها در فرد صورت پذیرد، جزء کنترل درونی محسوب می‌گردد، ولی اگر صرفاً از طریق افراد جامعه بر کسی اعمال گردد، آن را کنترل بیرونی می‌نامند.
«هومنز» چنین نوشته است:‌ «فرآیندی که از طریق آن رفتار شخصی (یا اشخاصی) که از مرتبة رعایت هنجار عدول کرده، دوباره به همان مرتبه اعاده داده می‏شود و هرگاه به کلی از هنجار عدول کند، مجدداً به رعایت کامل هنجار سوق داده شود.»
«تالکوت پارسونز»: نظارت اجتماعی فراگردی است که به وسیله آن با رفتارهای منحرف مقابله می‌شود و ثبات اجتماعی حفظ می‌گردد.
همچنین نویسندگان کتاب جامعه شناسی کجروی نوشته اند: «کنترل را توان اعمال قدرت، هدایت یا بازداشتن دیگران تعریف کرده اند.»
اگرچه مفهوم نظارت اجتماعی از بدو پیدایش جامعه‌شناسی وجود داشته، اما معنی آن در گذر زمان تغییراتی یافته‌است. نظارت اجتماعی در اصل اشاره به توانایی جامعه برای تنظیم مناسبات و کنترل خودش دارد.
امر به معروف و نهی از منکر که از فروع دین اسلام در مذهب تشیع شمرده می‌شوند، حاکی از نظارت اجتماعی هستند. که در قرآن کتاب مقدس مسلمانان معجزه محمد امین نیز به آن اشاره شده است.
در سال ۱۹۳۰ این اصطلاح، مفهوم مدرن‌تر گرایش فرد به همنوایی را به خود گرفت. نظریه نظارت اجتماعی به‌عنوان یک رشته‌ی مجزا در اوایل قرن ۲۰ مورد مطالعه قرار گرفت.
از مجموع تعاریف فوق بدست می‏آید که معیار عمده؛ کنترل ارزش ها و هنجارهاست و هدف از کنترل نیز، ایجاد همنوایی، ثبات و نظم می‏باشد و همچنین چند اصل ذیل را می‏توان استخراج نمود:
1- در صورتی نظارت اجتماعی ممکن است که (ارزش ها) هنجارها، قواعد و آداب و رسوم جامعه معین باشد.
2- نظارت اجتماعی در مقام مقابله با منحرفان و کسانی است که هنجارها و آداب و رسوم مطلوب را رعایت نمی‏کنند.
3- نظارت اجتماعی، جریانی شخصی نیست، بلکه به فرآیند کنترل جمعی نظر دارد.
4- ثبات جامعه در گرو نظارت اجتماعی است.
5- نظارت اجتماعی تا آنجا ادامه می‏یابد که منحرفان را از عمل خود باز دارد.
جامعه شناسان تعاریف زیر را از «کنترل اجتماعی» دارند:
- «به مکانیسم هایی اطلاق می‌شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و جلوگیری از ناسازگاری به کار می‌برد.»
- «به مجموع عوامل محسوس و نامحسوسی که یک جامعه در جهت حفظ معیارهای خود به کار می‌برد و مجموع موانعی که به قصد جلوگیری افراد از کجروی اجتماعی در راه آنان قرار می‌دهد، گفته می‌شود.»
- «مجموعه ای از منابع مادی و نمادینی که در اختیار جامعه قرار دارد و برای حصول اطمینان از همنوایی رفتاری اعضای با اصول و مقرراتی از پیش تعیین شده و مورد تأیید، از آن استفاده می‌کند.» بنابراین «كنترل اجتماعی» مجموع وسایل و شیوه‌هایی است كه با استفاده از آنان یك گروه یا یك واحد اعضای خود را به پذیرش رفتارها، هنجارها و قواعد رفتاری و حتی آداب و رسوم منطبق با گروه مطلوب، سوق می‌دهد. كنترل اجتماعی در اصطلاح جامعه‌شناسی دارای دو معنی است:
1) مجموع عوامل محسوس و نامحسوسی كه یك گروه اجتماعی،‌ به قصد حفظ یگانگی خود، در راه جامعه‌پذیری و فرهنگ‌پذیری اشخاص به كار می‌برد؛
2) مجموع موانعی كه گروه اجتماعی به قصد جلوگیری افراد از كجروی اجتماعی سر راه آنان به وجود می‌آورد.
در زبان انگلیسی، معنای اول واژه كنترل، تأثیر قدرت و اقتدار است. از همین رو برخی كنترل اجتماعی را هم‌چون وسیله‌ای جهت شناسایی حركات انسانی در روانشناسی اجتماعی تلقی می‌كنند كه اساس سازماندهی اجتماعی را تشكیل می‌دهد. از این دیدگاه، كنترل اجتماعی، به معنای تنظیم حیات اجتماعی خواهد بود و به اعمال فشاری می‌انجامد كه به هم پیوستگی و یكپارچگی گروه را از طرق زیر محقق می‌سازد:
1- الزامی بودن قواعد حقوقی،
2- قدرت جبری قوانین،
3- نیروی همنواساز عادات،
4- فشار روانی و اخلاقی سنت، عقیده، آداب و رسوم مستعد و ... .
همچنین می‌توان گفت، کنترل اجتماعی به عنوان فرآیندی مهم و حیاتی است که ضامن بقا و تحقق اهداف جامعه است. فقدان کنترل اجتماعی متناسب با اصول و ارزش های حاکم بر آن جامعه، ضررهای جبران ناپذیری بر آن وارد می‌کند. سازمان ها، نهادها و کل جامعه به نوعی درگیر فرآیند کنترل اجتماعی می‌باشند و هر شخصی به خود حق می‌دهد درباره آن اظهارنظر کند و به تفسیر و تحلیل بپردازد. برخی از جامعه شناسان کنترل اجتماعی را به صورتی تعریف کرده اند که بین تعریف کنترل اجتماعی و جامعه پذیری تفاوت عمده ای قائل نشده اند. در واقع، کنترل اجتماعی و جامعه پذیری را به صورت دو روی یک سکه و دو جنبه از یک واقعیت مطرح ساخته اند. از جمله تعاریفی که این برداشت را القا می‌کند تعریف «آلن بیرو» است.
او کنترل اجتماعی را این گونه تعریف می‌کند: «مجموع وسائل و شیوه هایی است که با استفاده از آنان، یک گروه یا یک واحد اعضای خود را به پذیرش رفتارها، هنجارها، قواعدی در سلوک و حتی آداب و رسومی منطبق با آنچه گروه مطلوب تلقی می‌کند، سوق می‌دهد.»
بی تردید انسان ها در طول حیات خویش همواره دسته جمعی زندگی می‌کردند. انسان ها به علت خصلت زندگی جمعی خویش از همان ابتدا شیوه هایی از زندگی را بنیان نهادند تا بدین وسیله حیات اجتماعی را ممکن سازند. به مرور زمان و با گسترش جوامع بر حجم قراردادها، شیوه ها و هنجارها افزوده شد و مجموعه آن ها تحت عنوان فرهنگ مطرح گشت. با تعدد جوامع، فرهنگ های متعددی شکل گرفت. عضویت و زندگی در هریک از این جوامع، رعایت فرهنگ خاص آن جامعه را می‌طلبید، به طوری که رعایت نکردن قواعد و هنجارهای مربوط به آن جامعه، واکنش اعضای آن جامعه را به دنبال داشت. در صورتی که شخصی با اکثریت قواعد و هنجارها مخالفت می‌کرد از آن جامعه طرد می‌شد و نمی توانست در آن جامعه زندگی کند. از این رو عضویت در هر جامعه ای مستلزم فراگردی به نام «اجتماعی شدن یا جامعه پذیری» بود.
همچنین می‌توان گفت، انسان‌ها موجوداتى هستند با آرزوهاى نامحدود که برخلاف دیگر جانوران با برآورده شدن معیارهاى زیستى خود سیرى نمى‌پذیرند. به بیان دیگر، انسان هر چه بیشتر داشته باشد، بیشتر مى‌خواهد و معمولاً برآورده شدن هر نیاز به‌جاى کاستن از آرزوهاى انسان نیازى تازه را هم برمى‌انگیزاند. از این سیرى‌ناپذیرى طبیعى نوع بشر چنین برمى‌‌آید که آرزوهاى انسان را تنها مى‌توان با نظارت‌هاى خارجى یعنى با کنترل اجتماعى (Social Control) مهار کرد.
کنترل اجتماعى ادامه فرآیند جامعه‌پذیرى است. اجتماعی شدن جریانی است که در پرتو آن شخص، عناصر اجتماعی فرهنگی محیط خود را فرا می‌گیرد و آن را درونی و با ساخت شخصیت خود تحت تأثیر تجارب و عوامل اجتماعی معنادار یگانه می‌سازد تا خود را با محیط اجتماعی که باید در آن زندگی کند، تطبیق دهد.
جامعه‌پذیرى موجب هم‌نوائى مى‌گردد و یا به‌طور کامل‌تر و بهتر مى‌توان گفت که جامعه‌پذیرى یک نوع هم‌نوائى داوطلبانه و اختیارى است و اما وقتى هم‌نوائى به‌طور اختیارى صورت نگیرد، مکانیسم‌هاى کنترل اجتماعى براى انتقال و تحمیل و اجراء هنجارها و انتظارات اجتماعى به‌کار مى‌روند.
مردم جامعه به طور مستقیم یا غیرمستقیم در فرآیند جامعه پذیری قرار می‌گیرند و فرهنگ جامعه را فرا می‌گیرند، از طرفی، به واسطه این فرآیند می‌آموزند که کدام الگوی رفتاری نابهنجار و چه رفتارهایی در جامعه مطلوب است. جامعه شناسان علاوه بر جامعه پذیری از فرآیندی تحت عنوان «کنترل اجتماعی» هم نام می‌برند. در واقع در جامعه‌پذیرى ارزش‌ها و هنجارهاى اجتماعى به فرد آموخته مى‌شود و سپس به‌وسیله کنترل اجتماعى رفتار او تحت نظارت قرار مى‌گیرد. هدف کنترل اجتماعی همچون جامعه پذیری چیزی جز انطباق، عمل بر طرق الگوهای رفتاری و استمرار نظم اجتماعی نیست. جامعه شناسان آمریکایی برای نخستین بار اصطلاح کنترل اجتماعی را به کار بردند و تحت این عنوان به نیروهایی اشاره کردند که در گروه همچون رسم، باور، عقیده عمومی و تابو وجود دارد و اشخاص را از انحراف باز می‌دارد و به آن ها جهت می‌دهد. اکثر جامعه شناسان در تعریف کنترل اجتماعی ابزار و اهداف کنترل اجتماعی را مطرح کرده اند و عناصری مانند ثبات، هم نوایی، حفظ ارزش ها، رعایت هنجارهای مطلوب و قوانین را به عنوان اهداف در تعاریف خود ذکر کرده اند.
گفتیم که کنترل اجتماعى به شیوه‌هائى اطلاق مى‌شود که جامعه براى واداشتن اعضاء آن به هم‌نوائى و جلوگیرى از ناهم‌نوائى به‌کار مى‌‌برد. طرفداران نظریه کنترل اجتماعى مى‌گویند که باید به 'رفتار مجرمانه' در جامعه توجه داشت نه هم‌نوائی؛ زیرا زندگى روى هم رفته پر از وسوسه و فریب است. مردم فقط به این دلیل با هنجارهاى اجتماعى هم‌نوائى نشان مى‌دهند که جامعه قادر است، رفتار آنان را کنترل کند و اگر چنین کنترلى نبود، ممکن بود 'هم‌نوائی' کمى وجود داشته باشد.
دورکیم بر این باور است که اگر در جامعه‌اى همبستگى اجتماعى نیروى کششى که افراد یک جامعه را به هم مى‌‌پیوندد قوى باشد، اعضاء آن احتمالاً با ارزش‌ها و هنجارهاى اجتماعى هم‌نوا مى‌شوند؛ ولى اگر در جامعه‌اى همبستگى اجتماعى ضعیف باشد، ممکن است مردم به سوى 'رفتار مجرمانه' کشیده شوند. به بیان دیگر، افرادى که با اجتماع خود همبستگى دارند تمایل به تبعیت از مقررات آن دارند؛ در حالى‌که کسانى که از اجتماع بریده‌اند؛ ممکن است تمایل به نقض آن مقررات داشته باشند.
بنابراین کجروى‌ها و نوع کنترل اجتماعى باتوجه به ساختار جامعه، شکل حکومت، فرهنگ، ساختار، نهادهاى اجتماعى و... متفاوت است. در جامعه بستر روستائى که همه همدیگر را مى‌شناسند و روابط براساس احترام است و کوچکترها به‌وسیله و تحت کنترل بزرگترها یا به‌عبارتى ریش سفیدان هستند، اعضاء جامعه براى آنکه انگشت‌نما نشوند و از جامعه خود طرد نگردند، کمتر به کجروى روى مى‌آورند. از این رو، افراد سعى دارند در چهارچوب سنت و فرهنگ جامعه خود زندگى کنند، زیرا در اینگونه جامعه‌ها، نگاه ریش‌سفیدان به فرد خاطى سنگین‌تر از چند سال زندان است.
اما شکل کنترل اجتماعى در جامعه‌هاى باز مثل شهرها متفاوت است. در شهر خانواده کوچکتر شده و اعضاء خانواده به خاطر مشکلات اقتصادى و شغلى و درگیر شدن با زندگى ماشینى کمتر همدیگر را مى‌بینند در اینجا قانون و مقررات کنترل‌کننده رفتار اجتماعى است.

- دو عنصر اساسی در کنترل اجتماعی

تمام جوامع مختلفی که از مکانیسم «کنترل اجتماعی» برای بقای جامعه خود بهره می‌برند، دو عنصر اساسی را در بردارند؛ اولاً، همیشه و هر جا مجموعه ای از موازین وجود دارد که به طور کلی معین می‌کنند در شرایط مختلف چه نوع رفتارهایی خوب است و چه نوع رفتارهایی بد. یا چه نوع رفتارهایی خوبتر است و چه نوع رفتارهایی بدتر. این موازین معمولاً به شکل قوانین، مقررات، آیین نامه ها، رسوم، رهنمودها و معیارهایی عرضه می‌شوند. ثانیاً همیشه مجموعه ای از «ضمانت های اجرایی» تدوین می‌گردد تا انگیزه ای برای واداشتن مردم در پیش گرفتن رفتارهای مطلوب وجود داشته باشد. این ضمانت های اجرایی به صورت پاداش ها و مجازات های گوناگون نمود می‌یابند.

- کدام مکانیسم کنترل اجتماعی موثر است؟

جامعه شناسان معتقدند، هیچ مکانیسم کنترل اجتماعی که تنها بر تشویق ها و تنبیه های برونی متکی باشد، موثر واقع نخواهد شد. مسأله اساسی این است که نظام فرهنگی جامعه باید چنان محیطی به وجود آورد که افراد به نوعی نظم اخلاقی درونی پایبند گردند (مثلاً به احساس گناه، یا احساس رضایت خاطر). به همین علت یکی از هدف های عمده فرآیند اجتماعی شدن باید عبارت باشد از ادغام موازین و ارزش های گروهی در وجدان های انفرادی به نحوی که اعضای جامعه ارزش های گروهی را نه به عنوان معیارهای تحمیلی از خارج، بلکه به عنوان ارزش ها و معیارهای شخصی خویش نیز بپذیرند.

هدف نظارت و کنترل اجتماعی

مهمترین هدف اجتماعی در نظارت و کنترل، نفوذ در مخاطبین و کسانی است که مورد نظارت قرار می‌گیرند. البته مراد از نفوذ اجتماعی عبارت است از «کوششی عمدی از سوی یک فرد یا یک گروه برای ایجاد تغییر در عقاید یا رفتار دیگران»که، باز خورد و خروجی این کوشش در شکل «همنوایی، اجابت و اطاعت» بروز و ظهور می‌کند، تا آنجا که برخی از روانشناسان اجتماعی، نتیجه اکثر نظارت ها و نفوذ اجتماعی را همنوایی می‌دانند. مراد از همنوایی؛ تغییر رفتار و باور مخاطب به دلیل فشار غیر مستقیم عامل نفوذ می‌باشد، زیرا هنگامی که فرد تحت تأثیر کنترل های ارزشی و عاطفی کارگزاران نفوذ قرار می‌گیرد، تلاش دارد به نظارت آن ها پاسخ مثبت دهد. این همنوایی در دو شکل بروز می‌کند: یکی «ایجاد تغییر در رفتار به طور ظاهری» و دیگری «تغییر در باورها و عقاید شخصی». همنوایی نوع اول، به عنوان «همنوایی هنجاری» نیز نامیده می‌شود. در این حالت شخص تلاش دارد تا با همنوایی خود، از پیامدهای منفی ناهمنوایی در امان باشد، علاوه بر اینکه به پیامدهای مثبت همنوایی دست می‌یابد. در واقع هدف عمدة مخاطب در این همنوایی، جذب منفعت و پاداش و دوری از تنبیهات اقتصادی، اجتماعی و بدنی می‌باشد و از آنجا که هدف درونی سازی و پذیرش هنجارها و ارزش ها، مورد نظر عامل نفوذ نیست، لذا احتمال آسیب پذیری و کجروی جدید، یعنی نفاق و بروز شخصیت دوگانه در مخاطب وجود دارد.
همنوایی نوع دوم، «همنوایی اطلاعاتی» نامیده می‌شود. در این حالت، شخص مخاطب تلاش دارد تا به شکل گیری باورهای ذهنی جدید دست یابد و ارزش ها و هنجارهای عامل نفوذ را در خود درونی کند. در این نوع همنوایی، همنوایی هنجاری نیز حاصل می‌شود، البته بدون اینکه آسیب نفاق را به همراه داشته باشد.

ضرورت نظارت و کنترل اجتماعی

کنترل و نظارت اجتماعی مفهومی مهم در جامعه شناسی است و امروزه خود یک حوزة مستقل از حوزه های جامعه شناسی محسوب می‌گردد.لذا بحث از کنترل اجتماعی در واقع مقصود نهایی و مطلوب پایانی مباحث علوم اجتماعی پیرامون رفتارهای ناهنجار و مخالف با اصول و موازین اجتماعی می‌باشد. زیرا تمام مباحث و مطالب مهم تخصصی معطوف به کجروی، آسیب شناسی اجتماعی و جامعه شناسی انحرافات، بدان سبب است تا ابزارهای مناسب و کارآمد را به شیوه ای متناسب و مؤثر برای مقابله با انحرافات و کجروی ها شناسایی کرده و برای نظارت اجتماعی بکار گیرند. اگر چه اصل نظارت اجتماعی، در عقاید و افکار الهی به طور عام و در دین اسلام به نحو خاص و در مذهب شیعی به شکل اخص مطرح می‌باشد و حتی جزء فروع دین محسوب می‌شود، لکن امروزه اندیشمندان غربی یا همان مروجان تساهل و تسامح، به ویژه اندیشمندان اجتماعی، به طور جدی آن را مطرح و پی گیری می‌کنند و در سه دهه اخیر از سوی عالمان اجتماعی و شاهدانِ عینی بازتاب اندیشه ها در عرصة اجتماعی، مسئله کنترل اجتماعی بسیار جدی تعقیب می‌شود تا آنجا که برخی ادعا نمودند: «این تغییر مسیر (توجه از مطالعه و بررسی پدیدة کجروی به فرآیند کنترل) چنان برجسته و چشمگیر است که حتی شماری از نویسندگان این حوزه اظهار می‌دارند که جامعه شناسی کجروی مرده است.»
چنانکه «دورکیم» می‌نویسد: «انسان هر چه بیشتر داشته باشد، بیشتر هم می‌خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان، نیازهای تازه ای را برمی انگیزند، از این سیری ناپذیری طبیعی نوع بشر، چنین بر می‌آید که آرزوهای انسان را تنها با نظارت های خارجی، یعنی با نظارت اجتماعی، می‌توان مهار کرد. جامعه، نیروی تنظیم کننده ای می‌سازد تا همان نقش را در تأمین نیازهای اخلاقی انسان ایفا کند که ارگانیسم در تأمین نیازهای جسمی ایفا می‌کند.»دورکیم در ضرورت کنترل تا آنجا پیش می‌رود که یکی از عوامل ناهنجاری را عدم نظارت و کنترل اجتماعی می‌داند. «لوئیس کوزر» به نقل از دورکیم می‌نویسد: « هرگاه نفوذ نظارت کنندة جامعه به گرایش های فردی، کارائی خود را از دست بدهد و افراد جامعه به حال خود واگذار شوند، جامعه به بی هنجاری دچار خواهد شد.»
بعد از مرور نظریات کنترل اجتماعی مربوط به کسانی که یا معتقد به ادیان الهی نیستند یا حساسیت کافی در این خصوص ندارند، ضروری است اندیشة الهیون و مفسرین رسمی دین اسلام بررسی شود و کلام آن ها در ضرورت نظارت اجتماعی نقل گردد. از معصومین(ع) نظیر رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و امام صادق(ع) در این خصوص روایت های متعددی نقل شده است. از جمله این روایت را امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل نمودند که رسول خدا فرمودند: «هر گاه هنجارشکنی، حریم شکنی و معصیت خدا به صورت علنی و آشکار صورت پذیرد، هر چند هنجار شکنان اندک باشند و اکثریت مردم، افرادی قانونمند و هنجارمند باشند، ولی این اکثریت نظارت و کنترل را رها کنند، عذاب خواهند شد». آنگاه امام صادق(ع) خود دلیل عذاب اکثریت بی توجه به نظارت اجتماعی را این چنین بیان فرمودند: «و ذلک انه یذل بعمله دین الله و یقتدی به اهل عداوة الله» «یعنی خدا اکثریت هنجارمند، ولی بی توجه به نظارت اجتماعی را به این دلیل عذاب می‌کند که آنان با ترک نظارت و کنترل بر افراد هنجارشکن، به کجروان جامعه فرصتی می‌دهند تا به صورت علنی و آشکار، دین خدا و عقاید و باورهای عمومی مسلمانان را به تدریج تضعیف نمایند و هنجار شکنان احساس پیروزی کنند و فرهنگ دینی به حاشیه برود و خرده فرهنگ کجرو غالب گردد.» حضرت علی بن ابی طالب(ع) نیز در وصیت خویش به فرزندانش در خصوص پیامدهای منفی بی توجهی به نظارت و کنترل انحرافات یادآور می‌شوند که: هر گاه نظارت بر رفتارها را رها کنید، نتیجه آن تسلط انسانهای هنجارشکن، کجرو و منحرف بر جامعه صالحان است، در آن صورت، طلب خیر و استمداد از خدای سبحان سودی ندارد و خدا پاسخ مثبت نخواهد داد، زیرا تسلط افراد کجرو و منحرف بر فرهنگ جامعه، نتیجة سستی و بی توجهی شما به وظیفه اجتماعی خود، یعنی نظارت و کنترل اجتماعی می‌باشد.

اهمیت نظارت وکنترل اجتماعی

برای آنکه بتوان سازمان اجتماعی و نظم را به اندازه ضروری در جامعه برقرار نگه‌داشت، باید رفتار اجتماعی الگوبندی شده و پذیرفتنی آن ادامه یابد. برای دستیابی به این هدف، هر جامعه‌ای اعضاء خود را اجتماعی می‌کند، به این امید که آن‌ها شیوه ی اجتماعاً پذیرفتنی در هر موقعیت را یاد بگیرند. هرگاه فراگرد اجتماعی شدن نتواند جامعه را به این هدف رساند، فراگردهای نظارت اجتماعی مناسب تری را باید به کار انداخت تا نظم ضروری در جامعه برقرار گردد.
مثال: هرگاه فردی نتواند رفتار پذیرفتنی و شایسته ی یک موقعیت را از خود نشان دهد، ما او را شخص منحرفی می‌شناسیم. اگر این گونه انحراف‌ها خارج از نظارت معیارهای اجتماعی ادامه یابند، جامعه با تهدید از هم گسیختگی روبرو می‌شود. با کاربرد ابزارهای نظارت اجتماعی، جامعه می‌تواند بزهکاران را زندانی کند و یا در صورت ابتلاء آن‌ها به بیماری روانی و یا اعتیاد، در بیمارستان‌های روانی و ترک اعتیاد بستری سازد.

انواع کنترل اجتماعی

جامعه‌شناسان دو گونه اساسی نظارت یا کنترل اجتماعی را بر می‌شمارند. پس كنترل‌های اجتماعی از نظر هدفی كه در جامعه دارند به دو دسته رسمی و غیررسمی تقسیم می‌شوند:

نظارت یا كنترل اجتماعی رسمی

نظارت رسمی نظارتی است که به صورت رسمی و طبق روش‌ها و قوانین و مقررات تعریف شده صورت می‌گیرد و غالباً توسط افراد و یا نهادها و سازمان‌هایی که وظیفه‌شان نظارت اجتماعی است، انجام می‌پذیرد. پس مبتنی بر عنصر حقوقی و قانونی کنترل اجتماعی است. در کنترل رسمی، قوانین جامعه، راهنمای اعضای آن هست و گروه هایی نیز وجود دارد که این قوانین و مقررات را در جامعه اعمال می‌کنند و کجروان اجتماعی و مجرمان را دستگیر می‌کنند. در کنار این گروه ها، موسسات و سازمانهایی چون مدرسه، اداره و … نیز وجود دارند که دارای معیارها و مقرراتی برای کنترل اجتماعی است. مثلاً، مأموران پلیس یا قضات در برخورد با افراد مجرم طبق قواعد تعریف شده‌ای عمل می‌کنند و اجازه ندارند که خارج از چهارچوب قوانین حتی در جهت بازداری و نظارت مجرم، دست به اقدامی بزنند.
نظارت اجتماعی رسمی را ممکن است تعدادی از مؤسسات و سازمان‌های مختلف در درون جامعه اعمال نمایند که تعدادی از آن‌ها عبارت‌اند از: پلیس، زندان، دادگاه، مرکز نگهداری جوانان بزهکار، مؤسسه رفاهی و مددکاری اجتماعی. برای نظارت اجتماعی رسمی، شیوه‌های اعمال نظارت عبارت‌اند از: جریمه، زندان، محکومیت اعدام و... .

نظارت یا کنترل اجتماعی غیررسمی

ارزش‌های اجتماعی نهادینه شده در افراد در واقع محصول نظارت اجتماعی غیررسمی هستند که به‌صورت تلویحی توسط جامعه و از طریق سنت‌ها، هنجارها و آداب و رسوم ویژه‌ای اعمال می‌گردند.
نظارت اجتماعی غیررسمی غالباً در گروه‌های نخستین (خانواده، گروه همسالان، گروه همکار و...) آشکار می‌شود و در حقیقت یکی از کارکردهای عمده ی گروه نخستین می‌باشد.
طیف وسیعی از مکانیسم‌های غیررسمی برای نظارت اجتماعی عبارت‌اند از: تمسخر، خندیدن بی‌جا، زخم زبان، شایعه پراکنی، طرد کردن و... به عنوان مثال از آن‌جا که فرد تمایل شدید دارد که مورد قبول گروه واقع شود، ولی ترس از طرد شدن توسط گروه، یکی از مؤثرترین عوامل نظارت اجتماعی به شمار می‌رود.
نظارت اجتماعی در جوامع سنتی عمدتاً متکی بر مکانیسم‌های غیررسمی است که طی آن رفتارهای اجتماعی قابل قبول از طرق مختلف مورد تشویق قرار گرفته و رفتارهای اجتماعی غیرقابل قبول تبعات منفی (نظیر قطع رابطه، مورد سرزنش قرار گرفتن، انگشت‌نما شدن و...) در پی خواهد داشت.
پس این شكل از كنترل اجتماعی در عرصه رویارویی اجتماعی اعضای جامعه در خانواده، مدرسه، محل كار، و ... تحقق می‌یابد. افرادی که بر خلاف هنجاری های سنتی و معبارهای خانوادگی و اجتماعی رفتار کنند، از سوی دیگران برای همنوایی با هنجارهای اجتماعی تحت فشار قرار می‌گیرند، افراد ناهمنوا از جامعه طرد می‌شوند یا مورد تمسخر و استهزای دیگران قرار می‌گیرد.
چنان که ذکر گردید نظارت رسمی و نظارت غیررسمی از جهات گوناگونی با هم متفاوت‌اند:
۱- نظارت رسمی به وسیله مؤسسات، سازمان‌ها و افرادی مشخص، که قانون تعیین کرده‌است، اعمال می‌شود، در حالی که در نظارت غیررسمی هر فرد و سازمانی می‌تواند مشارکت داشته‌باشد.
۲- در نظارت رسمی تنها تعدادی از ابزارهای مشخص و تعریف شده به وسیله قانون به‌کارگرفته می‌شود و افراد مسؤول حق ندارند با هر وسیله و روشی به نظارت جامعه و برخورد با منحرفان بپردازند. اما در نظارت غیررسمی طیف وسیعی از ابزارها مانند تمسخر، خندیدن، حرف نزدن و مانند آن برای نظارت در اختیار افراد است.
۳- نظارت غیر رسمی معمولاً در گروه‌های نخستین (خانواده، گروه همالان و مانند آن) وجود دارد، در حالی که نظارت رسمی بیشتر در گروه‌های ثانوی، که از روابط عاطفی کم‌تری برخوردارند، جریان می‌یابد.
4- نظارت اجتماعی غیر رسمی بسیار مؤثرتر است بالاخص در محلات جرم خیز زیرا بافت فرهنگی و اجتماعی آن ها هنوز سنتی است. بنابراین در جوامع جدید، كنترل رسمی و در جوامع سنتی بیشتر كنترل غیررسمی است.
کارکرد نظام های کنترل اجتماعی رسمی و غیر رسمی
1- تنبیه متخلف و تأکید بر حدود رفتار مجاز و مقبول
2- تنظیم چگونگی جریان برخورد با متخلف
در کنترل اجتماعی اگر بخواهیم افراد جامعه را با هنجارها و ارزش های اجتماعی همنوا سازیم باید از مکانیسم کنترل اجتماعی مثبت استفاده کنیم که تشویق ها، آفرین ها، قدردانی ها و اعمال شوق انگیز در این مکانیسم جای می‌گیرد. اما اگر در کنترل اجتماعی بخواهیم افراد جامعه را از رفتارها و گرایش های ضد اجتماعی منصرف کنیم باید از مکانیسم کنترل اجتماعی منفی بهره جویم که تنبیه، توبیخ، تهدید، بی اعتنایی، ریشخند، جریمه و زندان در این مکانیسم قرار دارد.
بنابراین رفتار اجتماعی مردم بطور غالب قابل پیش بینی است معمولا مردم وظایف خود را مطابق انتظارات اجتماعی انجام می‌دهند و به این وسیله نظم اجتماعی ساخته و وجود جامعه را ممکن می‌سازند. نظم اجتماعی تنها در صورت وجود یک نظام کنترل اجتماعی مؤثر امکان پذیر است. نظام کنترل اجتماعی عبارت است از ابزار تأمین رفتار مردم در کانال های مقبول و مورد انتظار جامعه.کنترل اجتماعی با جریان جامعه پذیری که تأمین کننده هم نوایی در جامعه است آغاز می‌شود. جاییکه جامعه پذیری نتواند همنوایی را بوجود بیاورد جامعه مجبور از طرق مجازات (تشویق و تنبیه ) هموایی را تأمین کند. نظام های رسمی منفی کنترل اجتماعی را به نوعی دیگر نیزتقسیم کرده اند:
• نظام کنترل سرکوب کننده
• نظام کنترل بازدارنده
نظارم کنترل سرکوب کننده با به کار گرفتن قدرت و فشار، در جهت تأمین هم نوایی، هرنوع انحراف و هنجار شکنی را به شدت فرو می‌نشاند. بطور مثال آنچه امروز پلیس و نیروهای امنیتی صهیونیستی بر سر فلسطینیان انجام می‌دهند.



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها