در محضر ثامنالحجج(علیه السلام)
نويسنده:اسدالله افشار
منبع:روزنامه رسالت
منبع:روزنامه رسالت
الف- صدوق در عيون و شهيد در دروس و کفعمى در مصباح روز ولادت حضرت رضا(علیه السلام) را پنجشنبه نوشتهاند .
ب- طبرسى در اعلام الوري، ابنشهرآشوب در مناقب و در تاريخ قم جمعه دانستهاند و بسيارى از روايات و اتفاق بيشتر از اخبار ولادت آن حضرت را روز جمعه ذکر نمودهاند.
ج- صدوق در عيون اخبار الرضا(علیه السلام)، ابن شهرآشوب در مناقب، ولادت حضرت رضا(علیه السلام) را يازدهم ربيعالاول نوشتهاند.
د- در مطالب السوال و کشف الغمه، يازدهم ذىالحجه، در اعلام الورى و دروس و مصباح کفعمى يازدهم ذيقعده نوشته شده که صحيحتر و مشهورتر همين قول اخير است که ما شيعيان آن را جشن مىگيريم.
اين توانايى و برترى امام در تسلط بر علوم يکى از دلايل امامت ايشان مىباشد و با تامل در سخنان امام در اين مناظرات کاملا اين مطلب روشن مىگردد که اين علوم جز از يک منبع وابسته به الهام و وحى نمىتواند سرچشمه گرفته باشد.
در کتابهاى تاريخى از وى با نامهاى “سکن، خيزران، صقده، اروي، ام البنين و طاهره” نيز ياد شده است که اينها احتمالا القابى است که به مناسبتهاى گوناگون به وى دادهاند. اين بانوى مکرمه افضل زنان در عقل و دين بوده و نسبت به خاتون خود حميده مصفاه وللده حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) که از بانوان ايرانى و اشراف ايران بوده احترام مىنموده به طورى که از زمان تملک او به بعد براى پاس جلالت و حرمت هرگز نزد وى ننشسته بود.
على بن موسى الرضا(علیه السلام) هر سه روز يک بار قرآن را ختم نموده و مىفرمود: اگر بخواهم مىتوانم روزى يک ختم بخوانم، ولى ميل دارم در آيات الهى تامل نمايم و بدانم هر آيه در چه مورد نازل شده است. امام(علیه السلام) دنيا را سرايى آکنده از شر و بدى مىشمرد و از شر آن به خداوند پناه مىبرد و راه رهايى را “زهد و پارسايي”مىديد و مىفرمود: “به وسيله زهد و بىرغبتى به دنيا نجات از شر دنيا را مىجوييم.”
محمدبن عباد مىگويد: “رضا(علیه السلام)در تابستان بر حصير و در زمستان بر پلاس مىنشست و جامههاى خشن بر تن مىکرد و تنها هنگامى که در جمع مردمان حضور مىيافت جامه رسمى مردمان مىپوشيد.”
اباصلت هروى نيز درباره آن حضرت گويد: “او غذايى ساده و خوراکى اندک داشت.”امام (علیه السلام) حتى زمانى که رسما وليعهد خلافت بود از همان زهد و پارسايى و سادهزيستى جدايى نداشت.
ياسر خادم آن حضرت مىگويد: امام رضا(علیه السلام) به ما فرمود: “اگر بر بالاى سر شما ايستادم و در حال غذا خوردن بوديد بلند نشويد تا غذا خوردن را به پايان بريد.”
يکى از مردمان بلخ مىگويد: “در سفر امام به خراسان همراه او بودم. روزى سفره غذايى طلبيد و همه خدمتکاران و غلامان را بر سر آن سفره گرد آورد. گفتم: جانم به فدايت، خوب بود براى اينها سفرهاى جداگانه مىگستردي! امام فرمود: خاموش! که خدا يکى است، پدر و مادر همه ما يکى است و پاداش هر کس نيز به کردارهاى اوست.”
امام(علیه السلام) در گفتگويى که با مامون درباره ولايتعهدى داشتند، در اين باره اينگونه مىفرمايند: “همانا ولايتعهدى هيچ امتيازى را بر من نيفزود. هنگامى که من در مدينه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچههاى شهر مدينه عبور مىکردم،عزيزتر از من کسى نبود. مردم پيوسته حاجاتشان را نزد من مىآوردند و کسى نبودکه بتوانم نياز او را برآورده سازم مگر اينکه اين کار را انجام مىدادم و مردم به چشم عزيز وبزرگ خويش به من مىنگريستند.”
يکى از ياران امام موسى کاظم(علیه السلام) مىگويد: “ما شصت نفر بوديم که موسى بن جعفر(علیه السلام) به جمع ما وارد شد و دست فرزندش على در دست او بود. فرمود: آيا مىدانيد من کيستم؟ گفتم: تو آقا و بزرگ ما هستي. فرمود: نام و لقب مرا بگوييد. گفتم:شما موسى بن جعفربن محمد هستيد. فرمود: اين که با من است کيست؟ گفتم: على بن موسى بن جعفر. فرمود:پس شهادت دهيد او در زندگانى من وکيل من است و بعد از مرگ من وصى من مىباشد.”
در حديث مشهورى نيز که جابر از قول نبى اکرم(ص)نقل مىکند امام رضا(علیه السلام) بهعنوان هشتمين امام و وصى پيامبر معرفى شدهاند. امام صادق(علیه السلام) نيز مکرر به امام کاظم(علیه السلام) مىفرمودند که “عالم آل محمد(ص) از فرزندان تو است و او وصى بعد از تو مىباشد.”
الف) ده سال اول امامت آن حضرت که همزمان بود با زمامدارى هارون
ب) پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امين بود.
ج) پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مامون و تسلط او بر قلمرو اسلامى آن روز بود.
لازم به ذکر است در عصر امام رضا(علیه السلام) از سال 148- 200 هـ.ق 29 جنبش سياسى بهوقوع پيوست.
منابع:
1- عيون اخبار الرضا(علیه السلام)
2- ارشاد مفيد
3- بحر الانساب
4- وفيات ابن خلکان
5- بحارالانوار
6- مطالب السئوال فى مناقب آل الرسول نسخه کتابخانه آستان رضوي
7- کشف الغمه
8- اصول کافي
9- علل الشرايع
10-مناقب ابن شهرآشوب
11-مشهد الرضا
12-اثبات الوصيه
13- بهجه الابرار يزدي