بسیاری از افراد جامعه در صحبتهای روزمرّه کلمات یا عبارتها را تکرار میکنند و یا در تلفظ حروف و صداها اشکالاتی دارند امّا همهی آنها دچار لکنت زبان نیستند. لکنت عبارت است از تکرار، کشش و یا قفل شدن غیرارادی کلمه یا بخشی از کلمه که فرد قصد بیان آن را دارد. کودکانی که لکنت دارند میدانند چه میخواهند بگویند امّا علی رغم تلاشهایی که میکنند قادر نیستند کلمه را به راحتی ادا کنند.
لکنت زبان اختلال در سیالی عادی و الگوی زمانی گفتار است که با سن فرد تناسب ندارد.
این اختلال جنبههای مختلف زندگی کودک را تحت تأثیر قرار میدهد و مشکلات زیادی با خود به همراه دارد. لکنت زبان اختلال آشکار در ریتم گفتار است. در حالی که اغلب کودکان دورههای زودگذر مکث کردن روی واژههای به خصوص را طی میکنند، این ویژگی در افرادی که الکن محسوب میشوند، برجستهتر و طولانیتر است.
کودکان مبتلا به لکنت، گاهی در شروع جمله و بیان اوّلین حرف یا کلمه دچار تکرار یا مکث میشوند ( ک ک ک کتابم و یا چرا، چرا، چرا ) و یا ممکن است در اواسط جمله دچار چنین مشکلی شوند ( تو منو، تو منو، تو منو نبردی). در برخی موارد نیز، کشیدگی بیش از حد اصوات و یا سیلابها مشاهده میشود ( ما- ما - ما- مامان)
گاهی اختلال در گفتار با حرکات جنبی مانند تکان دادن سر، فشار لب ها، بستن چشمها، فشار پاها روی زمین و سفت شدن ماهیچههای بدن همراه است.
لکنت زبان معمولاً از دوران کودکی شروع میشود و ممکن است تا دورهی بزرگ سالی ادامه یابد. این عارضه در بین افراد مختلف، با هوش یا عقب ماندهی ذهنی، تحصیل کرده یا بی سواد و غنی و فقیر مشاهده میشود و افراد برجسته و موفّقی وجود دارند که بیشتر عمرشان را با لکنت گذراندهاند. از جمله میتوان به وینستون چرچیل و سرایزاک نیوتون اشاره نمود.
لکنت زبان بر جنبههای مختلف زندگی فرد و موقعیّتهای تحصیلی و اجتماعی او تأثیر میگذارد. هنگامی که کودک دچار لکنت میشود سعی میکند بر نارسایی تکلّم خود غلبه کند و معمولاً حرکات اضافی را انجام میدهد که این حرکات باعث خستگی و تشدید نگرانی او میشود. گاهی کودک برای رها شدن از این فشار ترجیح میدهد کمتر صحبت کند و یا به سکوت روی آورد و در نتیجه رشد مهارتهای کلامی در او با تأخیر صورت میگیرد.
افراد مبتلا به لکنت میدانند که قادر نیستند به طور روان صحبت کنند این آگاهی موجب ناراحتی، احساس خشم و سرخوردگی آنها میشود. از آن جا که رویا رویی با موقعیّتهای جدید، اضطراب، احساس ناامنی و نگرانیشان را افزایش میدهد سعی میکنند از برقراری ارتباط اجتماعی و تعامل با همسالان اجتناب کنند. وقتی فرد نتواند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند، ممکن است دیگران او را از لحاظ اجتماعی ضعیف بپندارند.
گاهی اطرافیان یا هم کلاسیهای کودک با تقلید حرکات وی، او را مورد تمسخر قرار میدهند. این کار نه تنها موجب رنجش کودک و خجالت زدگی او میشود بلکه زمینه را برای گوشه گیری و انزوای او آماده میسازد.
دانش آموزان مبتلا به لکنت زبان، ممکن است در بسیاری از موارد پاسخ سؤالات معلّمان را بدانند امّا از آنجا که قادر به برقراری ارتباط شفاهی مؤثّر نیستند معمولاً سکوت میکنند یا میگویند «نمی دانم». این شیوه برخورد در ذهنیّت معلّمان و اطرافیان اثر میگذارد و ممکن است این کودکان به عنوان افرادی کند ذهن یا درس نخوان شناخته شوند.
والدینی که فرزندانشان دچار لکنت هستند، به علّت مشاهدهی رفتارهای اطرافیان و تلاش فراوان برای اصلاح نارساییهای تکلم کودک، فشارهای روانی زیادی را تحمّل میکنند. تجربه نشان داده است برخی از والدین، این تنشها و احساسات ناخوشایند را به کودک منتقل میکنند و این کار بر نگرانیها و احساس سرخوردگی کودک میافزاید.
نشانهها
کودکان مبتلا به لکنت، علایم زیر را در رفتار خود نشان میدهند:1- حرکتهای فیزیکی (فشار لب ها، به دست و پای خود زدن، تکان دادن سر،... )
2- حرکت ماهیچههای صورت (پلک زدن)
3- جایگزین کردن یک کلمه با کلمهی دیگر به ویژه وقتی که جایگزین صحیح نباشد.
4- استفادهی مکرّر از کلمات غیر حضوری (مانند اوهوم، مثلاً، خُب،... )
در این گروه از کودکان ممکن است تغییرات رفتاری زیر نیز مشاهده شود:
* استفاده از رفتارهای غیرکلامی به جای حرف زدن مانند اشاره کردن
* کناره گیری کامل از موقعیّتهایی که نیاز به صحبت کردن با غریبهها یا بازی با دوستان دارد.
* سکوت طولانی برای غلبه بر تنش
میزان شیوع
امروزه در د نیا بیش از 45 میلیون نفر مبتلا به لکنت هستند و در حدود 5 درصد کل کودکان در دورههایی از زندگی خود احتمال ابتلا به لکنت را دارند. پسران، 2 تا 3 درصد بیشتر از دختران به این اختلال مبتلا میشوند. گر چه لکنت زبان در سنین دبستان شایعتر است امّا بیشتر افرادی که لکنت دارند پیش از پنج سالگی به این عارضه دچار شدهاند و معمولاً بعد از 12 سالگی فرد به لکنت مبتلا نمیشود مگر آن که دچار ضربههای مغزی جدّی شده باشد. بنابراین، لکنت زبان یک مشکل رشدی مربوط به دوران کودکی است.مطالعات همه گیر شناسی دیگر نیز نشان میدهد در بین تمام گروههای سنّی از هر هزار نفر، هفت نفر مبتلا به لکنت هستند و در بین بزرگ سالان از هر هزار نفر، 3 نفر به شدّت لکنت دارند.
عوامل مرتبط با لکنت زبان
علی رغم وجود نظریههای مختلف در بارهی علل لکنت زبان در کودکان، تاکنون علّت جامع و مشخّصی برای تبیین آن ارایه نشده است. بعضی از متخصصان، عوامل فیزیولوژیکی را در بروز این اختلال مهم میدانند، برخی دیگر، به تأثیر عوامل محیطی و فرضیههای یادگیری اشاره دارند و گروهی، بر نقش ژنیتک در پیدایش این عارضه تأکید مینمایند.نظریههای فیزیولوژیکی
برخی از دانشمندان بر این باورند که حنجره و عملکرد آن در بروز لکنت نقش دارند. حنجره حاوی تارهای صوتی یا ماهیچههایی است که برای تولید صدا ضروری هستند. این ماهیچهها در هنگام لکنت، کشیده و قفل میشوند. فردی که دچار لکنت میشود به طور مداوم تلاش میکند تارهای صوتی را به حرکت طبیعی خود بازگرداند.بر اساس نظریههای نوروفیزیولوژیکی، لکنت زبان به ساختارها یا عملکردهای معیوب مغز مربوط میباشد. به طور طبیعی، نیمکرهی چپ مغز منشأ تولید صدا و نیمکرهی راست منشأ فعّالیّتهای غیر کلامی و موسیقی است. بررسی فعّالیّت الکتریکی مغز در اشخاص مبتلا به لکنت نشان میدهد که فعّالیّتهای مغزی مربوط به موضوعات کلامی و غیر کلامی، تنها در یک نیمکره (نیمکرهی راست) انجام میشود و این امر موجب تفاوت آنها با افراد عادی و بروز لکنت میشود.
عوامل وراثتی
در خانوادههایی که پدر یا مادر سابقهی لکنت داشته باشند، احتمال این که فرزندان به لکنت مبتلا شوند 3 تا 5 برابر بیشتر از خانوادههای طبیعی است. مطالعه دو قلوهای همسان نیز نشان میدهد در 77 درصد موارد، هر دو کودک و در یک سوم آن ها، فقط یکی از دوقلوها دچار لکنت بودهاند. این امر ظاهراً به ژنتیکی بودن لکنت دلالت دارد.عوامل محیطی
برخی متخصصان معقتقدند لکنت زبان به طور مستقیم با وقایع و شرایط محیطی ارتباط دارد. بر طبق این نظریه، لکنت زبان رفتاری اکتسابی است و رویدادهایی که همزمان با آن رخ میدهد آن را تقویت میکند. به عبارت دیگر، اگر فردی دچار لکنت شود و در موقعیّت خاصّی نتواند روان صحبت کند، احساسات منفی خود را به آن موقعیّت نسبت میدهد و بعد از آن اگر در موقعیّت مشابهی دچار لکنت شود این رفتار تقویت میشود. به مرور زمان فرد تصوّر میکند که این موقعیّتها هستند که موجب اختلال در گفتار او میشوند و در نتیجه از روبه رو شدن با موقعیّتهای خاص اجتناب میکند.عدّهای از محققان نیز شرطی شدن را عامل لکنت زبان میدانند واعتقاد دارند والدین با اظهارنظرهای منفی خود و یا با سعی کردن برای ا صلاح نارسایی تکلّم فرزندشان موجب میشوند کودک نسبت به ا ختلال گفتار خود نگران شود و از ادای کلمات یا اصوات خاصّی بترسد و از روبه رو شدن با آنها خودداری کند.
بررسیها نشان میدهد فشارهای روحی و اضطراب، لکنت زبان را در کودکان و بزرگسالان تشدید میکند. هیجانهای بیش ازحد و طولانی مدّت بر روانی گفتار کودک خردسال تأثیر میگذارد به ویژه وقتی که کودک خسته است و تند صحبت میکند و یا مجبور است برای صحبت کردن با دیگران رقابت کند. (به عنوان مثال، بازیهای رایانهای، مسابقات ورزشی یا آزمونهای شفاهی). ترس از بعضی از حیوانات یا تاریکی که در دوران کودکی شایعتر از سنین دیگر است و رویا رویی با اشخاص مقتدر در محیط مدرسه (نظیر مدیر، معلّم،... ) معمولاً برای کودکان تنشزاست.
کودکانی که والدینشان سخت گیر و کمال گرا هستند و انتظارات بالایی از فرزندان خود در زمینههای مختلف مانند نظم، پاکیزگی، آراسته بودن و رشد گفتار دارند بیشتر از افراد عادی در معرض ابتلا به لکنت قرار دارند.
علاوه بر این، تغییر محل سکونت، طلاق یا جدایی والدین، اختلافات خانوادگی، تولّد خواهر یا برادر جدید، رقابت میان خواهر و برادرها در محیط خانواده و یا مقرّرات انضباطی که موجب درگیری کودک و بزرگترها میشود، میتواند در روند تکلّم کودک اختلال ایجاد کند.
وقوع ضربههای مغزی هم در بروز لکنت زبان نقش دارد. گاهی دیده شده است پیش از شروع لکنت، فرد تجربهای غیرمنتظره یا جرّاحی شدید و جدّی داشته است. این شرایط میتوانند تنشزا باشند و بر شدّت لکنت زبان تأثیر گذارند.
چگونه میتوانیم کمک کنیم؟
بیشتر کودکانی که شروع به لکنت میکنند به تدریج آن را کنار میگذارند و این رفتار به عنوان مرحلهای از رشد فراگیری تکلّم نادیده گرفته میشود. امّا در برخی کودکان، لکنت برای مدّتی پایدار و ثابت باقی میماند. تجربه نشان داده است هر چه درمان این کودکان دیرتر آغاز شود و کودک از نظر سنّی بزرگتر باشد، احتمال بر طرف کردن کامل عوارض ناشی از مشکل کمتر خواهد بود.کودکانی که واژههای تک هجایی (من، من، من) را بیشتر تکرار میکنند، صداها را میکشند (مـ مـ مـ ما ما) یا هجاها را تکرار میکنند (ما، ما، ما، ماما) همراه این تکرارها، وقفههایی را در گفتارشان نشان میدهند و تنشهای قابل توجّهی در لب ها، فکها یا حنجرهی آنها دیده میشود، دچار لکنت زبان شدید هستند و نیاز به خدمات تخصّصی گفتار درمانی دارند.
مهمترین اقدامی که انتظار میرود معلّمان محترم مورد توجّه قرار دهند، شناسایی دانش آموزان مبتلا به این اختلال و ارجاع آنها به مراکز تخصصّی گفتار درمانی یا مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی است.
از آن جا که مهمترین هدف در جلسات گفتار درمانی، کمک به کودک برای به کارگیری مهارتهای جدید سخن گفتن و کاربرد این مهارتها در زندگی روزمرّه خود به خود موجب روان شدن تکلّم فرد میشود، معلّمان میتوانند با توجّه به برخی نکات به دانش آموزان مبتلا کمک نمایند:
- ارتباط مستمر با والدین کودکان مبتلا، به معلّمان کمک میکند تا در جریان روند درمان و فعّالیّتهای گفتار درمانگر قرار گیرند و بتوانند مهارتهای صحبت کردن در کلاس درس را در این کودکان تقویت کنند. از آن که این دانش آموزان در انجام تکالیف شفاهی و موفّقیّت در آزمونها نیاز به کمکهای ویژهی والدین دارند، همکاری و همفکری با والدین برای یافتن راههای مناسبتر برای کمک به کودکان ضرورت دارد.
- کودک مبتلا به لکنت گاهی در آغاز کلام دچار مشکل میشوند از این رو باید به آنها فرصت کافی داده شود تا مطالب خود را بیان کنند علاوه بر این پرسیدن سؤالات مکرّر و فراوان، حرف زدن تند وگفت و گوی سریع و قرار دادن کودک در موقعیّت رقابت با دیگران موجب افزایش تنش و تشدید لکنت در کودک میشود.
- یکی از راههای مؤثّر برای کمک به این کودکان، آموزش شیوههای صحیح و مناسب صحبت کردن در کلاس است برای این کار میتوان قوانین زیر را برای گفت وگو در کلاس وضع کرد و دانش آموزان را به رعایت آنها تشویق نمود:
1- هنگام صحبت، کلام یکدیگر را قطع نمیکنیم.
2- به نوبت صحبت میکنیم.
3- به جای یکدیگر صحبت نمیکنیم. هر کسی باید خودش، حرفش را بزند.
با کمک این قوانین همهی دانش آموزان یاد میگیرند که کودک مبتلا به لکنت نیاز به فرصت دارد تا با آرامش و بدون دغدغه بر نارسایی گفتارخود غلبه کند ودیگران نباید موجب شتاب او شوند و به جای او، کلام یا مطالبش را تکمیل کنند. به علاوه، کودک مبتلا به لکنت نیز شیوههای صحیح گفتاری را میآموزد.
- کودکان مبتلا به لکنت باید همانند سایر دانش آموزان تکالیف درسی خود را انجام دهند. البته در انجام تکالیف شفاهی به کمکهای ویژهی والدین و اعضای خانواده نیاز دارند. دانش آموزانی که از آزمونهای شفاهی یا پاسخ به سؤالات شفاهی معلّم میترسند باید تکالیف خواندنی را در حضور والدین در منزل انجام دهند به طوری که صدای خود را بشنوند، به سؤالات با صدای بلند پاسخ دهند، مکث کردن و پرهیز از شتاب را در پاسخ دادن تمرین کنند. این فعّالیّتها به تقویت اعتماد به نفس کودک کمک میکند.
- کودکانی که مهارتهای صحبت کردن را در جلسات گفتار درمانی میآموزند باید به تدریج در فعّالیّتهای شفاهی کلاس (مانند روخوانی، کنفرانس دادن، ایفای یک نقش) شرکت داده شوند. این تکالیف درسی باید قبل از ارایه در حضور جمع، به اندازهی کافی در منزل با کمک والدین تکرار و تمرین شود تا کودک احساس موفّقیّت و اعتماد به نفس کند و به طور کلی انجام فعّالیّتهای کلاسی و آزمونهای شفاهی این دانش آموزان را باید با مشورت گفتار درمانگر تنظیم نمود.
- کودکانی که لکنت دارند، تلاش میکنند منظور خود را به معلّم یا هم کلاسیها بفهمانند گرچه در انجام این کار دچار وقفه و کندی هستند امّا هرگز نباید به علّت مکث کردن یا کندی در کلامشان مورد بی توجّهی قرار گیرند بلکه باید علاقه و دقّت به حرف هایشان گوش داد.
- آگاهی و شناخت معلّم نسبت به این اختلال موجب آرامش کودک و کاهش شدّت لکنت او میشود. این نگرش که همهی مردم ممکن است در حرف زدنشان دچار خطا و اشکال شوند و لکنت، خطایی عادی در روند طبیعی فراگیری تکلّم است، باعث میشود که کودک مشکل نارسایی گفتار خود را راحتتر بپذیرد و با حمایتهای عاطفی معلّم، تلاش جدّی تری برای غلبه بر مشکل خود داشته باشد.
- از آن جا که احتمال مسخره شدن این کودکان و تقلید حرکات آنها در کلاس درس ومحیط مدرسه همواره وجود دارد، معلّمان باید در فرصتی مناسب دانش آموزان با اختلال لکنت آشنا سازند و به آنها بیاموزند که همهی انسانها در فراگیری گفتار خطاهایی داشتهاند و بعضی افراد دچار خطاهای بیشتری میشوند امّا انتظار دارند که دیگران شرایط آنها را درک کنند و به آنها فرصت کافی بدهند تا اشکالهایشان را اصلاح نمایند. یادآوری این نکته به دانش آموزان بسیار مهم است که هیچ کس دوست ندارد به خاطر اشتباهات رفتاریاش مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد. البتّه کودکانی که خود پندارهی مثبتی دارند واحساس ارزشمندی میکنند کمتر تحت تأثیر آزارهای دیگران قرار میگیرند.
تجربه نشان داده است تقویت روحیهی کمک به هم نوع در بین دانش آموزان و تشویق آنها به درک شرایط هم کلاسی خود، به کاهش رفتارهای آزار دهنده کمک خواهد کرد. به علاوه، میتوان به کودکان مبتلا به لکنت یاد داد که در هنگامی که دیگران سر به سر آنها میگذارند، توجّه خود را به چیزهای دیگر معطوف نمایند ( به عنوان مثال، با دوست صمیمی خود صبحت کنند).
- این گروه از کودکان گاهی رفتارهای پرخاشگرانه نشان میدهند. در برخورد با آنها ابتدا باید علل رفتارشان را بررسی نمود و سپس به آنها یاد داد که میتوانند روشهای بهتری را برای ابراز خشم و بیان احساسات و خواستههای خود در پیش بگیرند شیوههایی که به روابط آنها با همسالان و بزرگترها لطمه وارد نسازد.
- یکی دیگر از راههای کمک به کودکان و نوجوانان مبتلا به لکنت، تشویق آنها به دوستی با همسالانی است که از نظر فکری با هم نزدیک هستند و میتوانند یکدیگر را حمایت کنند. این کار موجب تقویت اعتماد به نفس کودک وبهبود مهارتهای گویایی آنها میشود.
- وقتی کودک یا نوجوان دچار لکنت میشود باید عوامل تنشزا در محیط خانواده و مدرسه را کاهش داد. خدمات راهنمایی و مشاوره در مراکز مشاوره به والدین کمک میکند تا مهارتهای لازم را برای مقابله با رویدادهای استرسزا قرار گیرند و کنترل بهتری بر رفتار خود و مشکلاتشان داشته باشند. به علاوه، سخت گیریهای بیش از حد و عدم انعطاف در برابر خواستهها و نیازهای دانش آموزان در مدرسه، ترس، اضطراب و ستیزه جویی را در آنها تقویت میکند. از این رو، توصیه میشود در اجرای برنامهها و فعّالیّتهای آموزش و پرورشی مدرسه بر نظرات و پیشنهادات دانش آموزان احترام گذاشته شود و از بروز تنشهای ناخواسته پیشگیری گردد.
- کودکان و نوجوانان مبتلا به لکنت، اعتماد به نفس پایینی دارند. برای کمک به تقویت اعتماد به نفس آنها باید از انتقاد و بزرگ نمایی نقاط ضعف آنها خودداری نمود. به جای انتقاد از کودک و نوجوان باید روشهای بهتر انجام دادن کارها را به آنها یادآوری کرد.
- ورزش و تمرینهای بدنی یکی از راههای مؤثّر باری غلبه بر فشارهای روانی و اضطراب است. تشویق این گروه از کودکان و نوجوانان به شرکت در فعّالیّتهای ورزشی به ویژه ورزشهای گروهی، به آرامش، شادی و ابراز عواطف و هیجانهای آنها کمک میکند.
منبع مقاله :
محمدخانی، شهرام؛ ابراهیمزاده، ناهید؛ (1392)، مشکلات روانی و رفتاری دانشآموزان شناسایی و مداخله، تهران: ورای دانش، چاپ دوم