طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین (2)

تمام نکاتی که در حین بحث های گروه متمرکز در نظر گرفته شده است، در فرایند آنالیز نهایی مورد استفاده قرار گرفته است. جدول 1 مدل SMLR کامل که برای فرآیندهای کلیدی در مدیریت شبکه‌ی SC
يکشنبه، 21 تير 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین (2)
طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین(2)

 

مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع:راسخون




 

نتایج ارزیابی

مدل SMLR

تمام نکاتی که در حین بحث های گروه متمرکز در نظر گرفته شده است، در فرایند آنالیز نهایی مورد استفاده قرار گرفته است. جدول 1 مدل SMLR کامل که برای فرآیندهای کلیدی در مدیریت شبکه‌ی SC
( مورد استفاده در صنعت تولید نیمه رسانا)، منتج شده است را نشان می دهد. این مدل دارای 4 بعد اصلی است. این 4 بعد اصلی شامل 15 فرایند کلیدی است. رفرنس های مربوط به هر فرایند آورده شده است و هر مرجع نشاندهنده‌ی منبع اصلی فرایند اشاره شده است.
طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین(2)

ارزیابی مدل SMLR

این مطالعه از FAHP برای استخراج تجربیات موفق از مدیران و بخش های اجرایی پروژه‌ی e-SCM استفاده کرده است و اهمیت نسبی ابعاد و فرآیندهای کلیدی موجود در مدل SMLR، را بدین وسیله مورد ارزیابی قرار داده است. پرسشنامه های طراحی شده بر اساس مدل SMLR (جدول 5) به 20 عضو انتخاب شده‌ی پروژه تحویل داده شد. این کار در حین جلسات گروهی انجام می شد و در این زمان این پرسشنامه ها پاسخ دهی می شدند. جدول 2 ترکیبی از 20پروژه‌ی ارزیابی شده را نشان می دهد که در آنها عملکرد شغلی بخش مدیریت سفارش، برنامه ریزی تقاضا، برنامه ریزی تولید، عملیات لوجستیک، آنالیز سیستم و طراحی و مدیریت داده را پوشش دهی کرده است. پانزده تا از این 20 افراد مشارکت کننده در ارزیابی ها، رئیس و مدیران ارشد بود که دارای تجربه‌ی مناسب برای ایجاد بینش مدیریتی بودند و می توانستند در مورد ظرفیت فرآیندهای مدیریت شبکه‌ی SC در صنعت نیمه رسانا، صحبت کنند.
طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین(2)

نتایج

بیست پرسشنامه‌ی مورد تأیید بدست ما رسید و بعد از انجام آنالیز، از لحاظ پایداری مورد بررسی قرار گرفت. اندیس پایداری و نسبت پایداری هر ماتریس مقایسه‌ی جفت به جفت از ابعاد و فرایند های کلیدی در پروژه‌ی ارزیابی (و تحت این ابعاد)، همگی کمتر از 1/0 بودند که این مقدار مقدار آستانه‌ی بالایی مورد استفاده در این پروژه است. جدول 3 وزن های منتج شده و رتبه بندی های 4 بعد و 15 فاکتور بدست آمده از نتایج آنالیز FAHP را نشان می دهد.
طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین(2)

مفاهیم مدیریتی

ابعاد
جدول 3 نشان می دهد که استراتژی و برنامه ریزی بعد دارای بیشترین وزن می باشند ( وزن آنها برابربا 5330/0 می باشد). این وزن بیش از نیمی از وزن کل (وزن برابربا 1 ) است. مطالعات قبلی با این نتایج موافق هستند و می گویند فرآیندهای استراتژی بحرانی و فرآیندهای برنامه ریزی دارای اثر کلی خوبی بر روی کل بنگاه اقتصادی و زنجیره‌ی تأمین دارند (Bahinipati et al., 2009; Horvath, 2001; Stadtler,2005). ابعاد استراتژی و برنامه ریزی و تولید دارای وزن کلی برابر با 7468/0 هستند که تقریبا سه چهارم وزن کل است. این مسئله نشان می دهد که موفقیت مدیریت شبکه‌ی SC در صنعت نیمه رسانا به طور قابل توجهی به استراتژی های تجاری کلیدی و فرایند های برنامه ریزی وابسته است. بوسیبله‌ی این استراتژی ها، عملیات های تولید جهت دهی می شوند. این مسئله وقتی مهم است که هزینه‌ی ساخت یک کارخانه‌ی تولید نیمه رسانای پیشرفته، تقریبا به 10 میلیارد دلار رسیده است. به عبارت دیگر، بعد لوجستیک دارای کمترین رتبه بندی در میان ابعاد دیگر است و دارای وزنی برابر با 1161/0 است.
جدول 1 نشان می دهد که در حالی که فرآیندهای لوجستیک کمتر از سایر ابعاد این مطالعه، مورد بحث قرار گرفته اند، بحرانی بودن آنها برای مدیریت شبکه‌ی SC در صنعت نیمه رسانا کمتر است. این یکی از ویژگی های صنعت نیمه رساناست زیرا هزینه و پیچیدگی فرآیندهای لوجستیک بسیار کمتر از فرآیندهای برنامه ریزی و تولید می باشد.

فرآیندهای کلیدی

در هنگام بررسی بعد استراتژی و برنامه ریزی، اطمینان حاصل کردن از این شرکای حقوقی به سمت یک هدف یکسان حرکت می کنند، دارای بالاترین رتبه در فرآیند رتبه بندی است و دارای وزنی برابر با 1331/0 می باشد. این فرایند همچنین یکی از 7 فرایند کلیدی است که بوسیله‌ی گروه Gartner مورد بررسی قرار گرفته است ( در گزارش با نام 7 فرآیند اجرایی مهم در زنجیره‌ی تأمین). در گزارش این گروه، به اهمیت توسعه‌ی یک استراتژی مشارکتی تأکید شده است که برای تشخیص افرادی مورد استفاده قرار می گیرد که با آنها کار می کنیم. یک تحقیق دیگر نیز بر این نکته تأکید کرده است که یک کارخانه که سعی می کند تا اهداف خود را بهینه سازی کند، نه اهداف شبکه‌ی SC را، منجر به ایجاد کارایی نزدیک بینانه می شود. برنامه های و زمان بندی های تولید را بهبود دهید تا بدین وسیله، نیازمندی های مشتریان برطرف شود ( این نیازمندی ها در رتبه بندی، جایگاه دوم را دارد و وزن اولیه‌ی آن برابر با 1232/0 است). چند مطالعه نیز به نتایج مشابهی رسیده اند. در این مقالات گفته می شود که تطابق تأمین با تقاضا یک زمینه‌ی نوظهور در مدیریت شبکه‌ی SC است. این مسئله به طور خاص در صنعت نیمه رسانا صحیح است زیرا این صنعت دارای بازده رندوم، بازار فروش متغیر، جریان های محصول پیچیده و محصولاتی است که سریعاً تغییرمی کنند. از این رو برنامه ریزی در آن بسیار سخت است. سومین فرایند رتبه بندی، توسعه‌ی یک ظرفیت پیش بینی دقیق و سیاست انبارداری مناسب با وزن برابر با 1205/0 است. این فرایند همچنین در گزارش ی گروه Gartner مورد بررسی قرار گرفته است ( در گزارش با نام 7 فرآیند برنامه ریزی مهم در زنجیره‌ی تأمین). در این گزارش این مسئله نشان داده شده است که شرکت ها باید به طور واضح نیازمندی های مربوط به بهینه سازی موجودی انبار خود را تعریف کنند و پیش بینی کنند که چگونه فروشندگان می توانند در این بهینه سازی شرکت کنند. Terwiesch و همکارانش در سال 2010 نشان دادند که چگونه پیش بینی ها با مشکل مواجه می شود و چگونه تورم به طور مکرر ایجاد می شود و از این رو، کارخانه ها باید یک استراتژی به منظور بررسی این موضوع داشته باشند. چهارمین فرایند مهم، طراحی محصول و عمر مفید تکنولوژی می باشد که دارای وزنی برابر با 1121/0 است. Grossmann و همکارانش (2003) پیشنهاد داده است که کارخانه ها باید از روش های وسیع تری به منظور ارزیابی عمر مفید محصولات و فرایند ها استفاده کنند و بدین وسیله میزان دوام خود در دراز مدت را پیش بینی کنند. این فرآیند یک فرایند مهم در صنعت نیمه رساناست زیرا این صنعت دارای هزینه های بالایی است و زمان لازم برای انجام توسعه ها در زمینه‌ی تکنولوژی تولید و ساخت ظرفیت های تولید آنها طولانی مدت است.
توجه کنید که 4 فرآیند با رتبه‌ی بالا در این صنعت دارای وزن کلی برابر با 4889/0 هستند که تقریباً نصف وزن کل است. این مسئله نشان می دهد که این 4 فرایند کلیدی به طور نمونه وار در بین 15 فرآیند کلیدی و مدیریتی در صنعت نیمه رسانا، حیاتی هستند و نیاز است تا اطمینان حاصل شود این فرایندها در سیستم مدیریت شبکه‌ی SC به خوبی مورد حمایت قرار گرفته اند.

تجربیات در صنعت تولید نیمه رسانا

برای بررسی و ارزیابی های دیگر در زمینه‌ی نتایج تحقیقاتی خود از نقطه نظر مدیریتی، یک بخش ثانویه از بحث های گروه متمرکز با در نظر گرفتن نتایج کنونی در زمینه‌ی این رتبه بندی ها انجام شد. این بحث ها با حضور سرپرستان و مدیران ارشد انجام شد. بسیاری از نتیجه گیری های بدست آمده از این جلسات، با نتایج تحقیقاتی و تجربیات حاصل از سه فرایند کلیدی با رتبه‌ی بالا در صنعت نیمه رسانا، توافق داشت. و این نشان می دهد که کدام یک از فعالیت های خاص در مدیریت شبکه‌ی SC می تواند اجرا شود و بوسیله‌ی آنها فرایندها و مزیت های کل شبکه‌ی SC، بهبود می یابد. پاراگراف بعدی در مورد این تجربیات که نتیجه ای از سه فرآیند کلیدی با رتبه بندی بالا در صنعت نیمه رسنا است، صحبت می شود.
اطمینان حاصل کردن از مشارکت مناسب میان شرکای حقوقی که در پی نیل به یک هدف یکسان هستند.
رویه‌ی کنونی در زمینه‌ی صنعت تولید نیمه رسانا در بسیاری از شرکت ها بدین صورت است که آنها به تدریج به سمت کاهش کارخانجات تولید هستند و گاها به سمت تولید بدون کارخانه پیش می روند و بدین صورت فرایند تولید ویفر خود را به شرکای SC خود سپرده اند. این شرکت ها، شرکت های ریخته گری نامیده می شوند. N کارخانه را در نظر بگیرید مثلاً بزرگترین فروشندگان واحد های پردازش گرافیک در دنیا. این N کارخانه به همراه TSMC این هدف را برای خود تعیین می کنند که سهم بازار خود را افزایش دهند. N شرکت بر روی طراحی IC تمرکز می یابند در حالی که TSMC بر روی توسعه‌ی تکنولوژی های تولید پیشرفته و ایجاد ظرفیت های حمایتی کامل، تمرکز می یابد.
Q3 معمولا یک فصل شلوغ برای صنعت نیمه رساناست. در سال 2010، ظرفیت 45/40 um در شرکت TSMC در این دوره‌ی Q3 دارای کمبود بوده است. به هر حال، با حمایت کامل از TSMC، N شرکت قادرند تا سهم بازار خود را در فصل اوج مصرف یا فصل شلوغ، افزایش دهند. این کار با ورود محصولات پیشرفته به بازار، انجام می شود. بنابراین، TSMC سفارشات خود را بوسیله‌ی این N شرکت حفظ کرده است در حالی که N شرکت از افزایش سهم بازار نیز منفعت می برند و در این وضعیتع در شبکه‌ی SC، حالت برد- برد وجود دارد.
برنامه ریزی تولید و زمان بندی می تواند بهبود یابد و بدین صورت نیازهای مشتری ها برطرف می شود.
تولید نیمه رساناها برای محصولات پیشرفته دارای زمان انجام سه ماهه است و بیش از 1000 مرحله درفرایند تولید آنها وجود دارد. بازده پایین غیر قابل پیش بینی در یک بخش می تواند منجر به اثرات منفی قابل توجه بر روی برنامه ریزی و زمان بندی تولید شود. در مورد این وضعیت، سیستم زمان بندی و برنامه ریزی باید سریعاً اصلاح شود و با استفاده از داده های به روز، به روز رسانی شود. برای مثال در شکل 1 نشان داده شده است که بسیاری از مراحل تولید(S1, S2…S4) برای انجام سفارشات مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. اگر یکی از مراحل تولید(S4) به دلیل غیر قابل پیش بینی افت بازده داشته باشد (شکل 2)، سیستم برنامه ریزی و زمان بندی باید دوباره نوسازی شود و بدین وسیله سفارشات رسیده به خوبی پاسخ دهی شود. گاهی اوقات نیاز است تا بسیاری از مراحل از اول تکرار شوند تا بدین صورت خط تولید متوقف نشود.
طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین(2)
یک سیستم برنامه ریزی و زمان بندی تولید سریع و انعطاف پذیر برای برطرف نمودن این مشکلات تولید، ضروری است در حالی که علاوه بر ایجاد عکس العمل سریع در این سیستم، از کل ظرفیت تولید استفاده گردد و سفارشات به موقع تحویل شود. این مسئله در مدیریت کل شبکه‌ی SC ضروری است.
طراحی و آنالیز مشارکتی در مدیریت شبکه‌ی زنجیره‌ی تأمین(2)

توسعه‌ی یک ظرفیت پیش بینی دقیق و سیاست انبارداری مناسب.

اگر چه TSMC از مدل تجاری ساخت به سفارش (build-to-order) استفاده می کند، برنامه ریزی تخصیص منابع هنوز هم یک فرایند برنامه ریزی ضروری است که بر اساس پیش بینی تقاضا قبل از سفارش محصول بوسیله‌ی مشتری، کار می کند. پیش بینی و برنامه ریزی باید دقیق باشد زیرا بخش مونتاژ کاری و انجام تست های نهایی برنامه‌ی زمان بندی مربوط به خود را دارد.
بازار چیپ های تلفن همراه در سال 2006 به سرعت رشد کرد. حمل و نقل گوشی های تلفن همراه در آن سال 200 میلیون واحد بیش از مقدار تخمین زده بود. به دلیل اینکه هر تلفن نیازمند 4 چیپ است، یک خلأ بزرگ میان تقاضا و تأمین چیپ های تلفن همراه در این سال ایجاد شد. برای جلوگیری از بروز این مشکل در آینده، TSMC شروع به بهبود فرایند پیش بینی خود کرد و حتی به تقاضاهای حمایت نشده نیز امتیازدهی کرد و در این زمینه با مشتریان مشاوره‌ی بیشتری انجام داد. نتیجه ای این کار انجام تخمین های مناسب و دقیق در مورد برنامه های تخصیص ظرفیت در بخش های پایین دستی TSCM بود. این مسئله موجب شد تا استفاده کلی از ظرفیت تولید این شرکت بالا رود و میزان تحویل به موقع محصول افزایش یافت و از این رو میزان منفعت شبکه‌ی SC این شرکت افزایش یافت.

ملاحظات آخر

مدیریت شبکه‌ی SC یک استراتژی رو به رشد برای شرکت هاست در حالی که رقابت در بازارجهانی از سمت برند ها به سمت SC ها حرکت کرده است. به هر حال، سیستم های مدیریت شبکه‌ی SC اندکی وجود دارد که موفق بوده اند. مدیریت شبکه‌ی SC را می توان به یکپارچه سازی فرآیندهای تجاری کلیدی از مصرف کنندگان نهایی تا فروشندگان اولیه تعریف کرد و بنابراین، یک سیستم مدیریت شبکه‌ی SC تنها وقتی موفق است که این سیستم از تمام فرایندهای تجاری کلیدی حمایت کند. به هر حال، مطالعات اندکی وجود دارد که در مورد فرآیندهای تجاری کلیدی در مدیریت شبکه‌ی SC را در یک صنعت خاص و از نقطه نظر تاریخی مورد بررسی قرار داده اند. بیشتر مطالعات تنها در مورد فرآیند ها در یک زمینه‌ی خاص مانند پیش بینی هوا، تولید یا لوجستیک، صحبت کرده اند. این مطالعه بر روی طراحی کامل، ساختاری و مشارکتی فرآیندهای کلیدی در مدیریت شبکه‌ی SC تمرکز دارد و اهمیت نسبی این فرآیندها را در صنعت نیمه رسانا، مورد ارزیابی قرار داده است. مدل SMLR به طور مشارکتی و بر اساس یک بررسی بر روی مطالعات مربوطه (مخصوصا تجربیات صنعتی ارزشمند که در پروژه‌ی e-SCM حاصل شده است)، طراحی شده است (پروژه‌ی e-SCM مربوط به فرآیند یکپارچه سازی فرایندهای مدیریت شبکه‌ی SC میان دو شرکت TSMC و ASE است. مدل SMLR یک مدل ساختاری و کامل از فرآیندهای کلیدی برای مدیران شبکه های SC است که بوسیله‌ی آنها امکان شکست این فرایندها کاهش می یابد.
بر اساس مدل SMLR، این مطالعه یک ارزیابی و بررسی درزمینه‌ی بازخورد های مدیران و سرپرستان را که به طور فعال در پروژه‌ی e-SCM شرکت کرده اند را ارائه داده است. فرایندهای مرتبه بندی تحلیلی نامعلوم (FAHP) برای آنالیز نتایج ارزیابی و وزن های بدست آمده برای فرایند های کلیدی در این مدل، مورد استفاده قرار گرفته است. وزن‌های حاصله، استراتژی ها و برنامه ریزی هایی را بر اساس ابعاد با بالاترین مرتبه، بوجود می آورد در حالی که این اطمینان حاصل می شود که مشارکت کامل میان شرکایی ایجاد شده است که به دنبال یک هدف یکسان هستند. همچنین اطمینان حاصل می گردد که زمان بندی و برنامه ریزی تولید نیز بهبود یافته است، نیاز مشتریان پاسخ داده شده است، یک ظرفیت پیش بینی و سیاست انبارداری مناسب، تدوین شده است و همچنین عمر مفید محصولات و تکنولوژی ها نیز بدست آمده است. این موارد اساسی ترین فرایندها در نظر گرفته می شوند. هم بعد با بالاترین مرتبه و هم 4 فرایند با بالاترین مرتبه تقریباً نیمی از وزن کل را در سطح خود به خود اختصاص داده اند و بنابراین، این مسئله به طور واضح نشان می دهد که کدام بعد و کدام فرایندها از همه مهم ترند. وزن گذاری و مرتبه بندی برای مدیران شبکه‌ی SC یک مرجع ایجاد می کند که بوسیله‌ی آن می توانند تصمیم گیری های مهم را انجام دهند و منابع محدود را برای حمایت از فرایندهای حیاتی خود، تخصیص دهند.
برای تأیید نتایج و بررسی دیگر در زمینه‌ی مفاهیم مدیریتی، در یک بخش از جلسات که با حضور مدیران و سرپرستان ارشد انجام می شد، سه فرآیند کلیدی با مرتبه‌ی بالا در صنعت تولید نیمه رسانا مورد ارزیابی قرار گرفت و با استفاده از این جلسات و ارزیابی‌ها، نشان داده شد که کدام کارها می‌تواند برای بهبود فرایندها و مزیت کل شبکه‌ی SC مورد استفاده قرار گیرد. نتایج این مطالعه، دستورالعمل‌های مهم را که به منظور بهبود پیوسته و توسعه های بیشتر در زمینه‌ی سیستم های مدیریت شبکه‌ی SC ، مورد استفاده قرار می گیرند، آشکار ساخته است. یافته های این مطالعه می تواند همچنین به عنوان شالوده ای برای تحقیقات دانشگاهی در زمینه‌ی مرتبط، در نظر گرفته شود. مدل SMLR پیشنهاد شده بر روی صنعت نیمه رسانا تمرکز دارد و تحقیق مرتبط دیگر نیز ممکن است بر روی صنایع مختلف، تمرکز داشته باشد.
استفاده از مطالب این مقاله با ذکر منبع راسخون، بلامانع می‌باشد.



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.