برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
پیغمبر اکرم از همین طبقه پایین [بود] به طوری که وقتی هم مدینه تشریف بردند، باز اصحابی ایشان داشتند که خانه نداشتند، هیچ خانه نداشتند و در مسجد میخوابیدند. یک صُفّهای بود که اصحاب صفه میگفتند... زندگی نداشتند. وقتی هم میخواستند جنگ بروند، هر چند نفرشان یک شتر، هر چند نفرشان یک شمشیر، این جوری بود وضعشان، هیچ خبری نبود از کار، از این طبقه بودند، مقابل کی؟ جنگهای پیغمبر با کی بوده؟ آیا پیغمبر آمده این طبقه مستضعف را خواب کند که آنها بِمَکَندش؟! یا آمد و این طبقه ضعیف را، این مستضعفین را برانگیخت؟ جنگهای پیغمبر همه اش با همین اشراف بود و با همین باغدارها و با همین سرمایهدارها و با همینها، و بعد هم با سلاطین و با کسان دیگر. کاغذهای پیغمبر به سلطان ایران، به سلطان روم، به سلطان قِبط، به کجا. کاغذهایش همه معروف است. دیگر دعوت کرده آن سلاطین را که بیایید آدم بشوید؛ مُسلم بشوید؛ نه این که خواسته است که مردم را لالایی بگوید خواب کند! افیون باشد هر که قرآن را بخواند! آخر بیانصافی این است که قرآنی که تو خانه همه مسلمانها هست، همه دارند این قرآن را میبینند، قرآنی که هر صفحه اش را که باز کنی یا مثلاً هر جزئش را که ببینید، راجع به قتال و راجع به کشتار اشخاص طاغوت و برانگیختن مستضعفین در مقابل مستکبرین است، این بی انصافها قرآن را که در دسترس همه هست نا دیده گرفتند، آن وقت میگویند که اسلام آمده است که مردم را مستضعفین را خواب کند و مستکبرین را بر آنها غلبه بدهد! این قرآنی که قِتال در آن هست عرض میکنم که، جنگ مستضعف بر مستکبر هست، سر تا ته آن راجع به فرعون، راجع به اشخاص دیگر و راجع به مستکبرینی که در آن عصر بودند هست، و مردم را وادار کرده بر ضد آنها. باز میگویند که قرآن یا پیغمبر آمده است که این مردم بیچاره و فقیر و رعیت و کشاورز را خواب کند تا محمد رضا بیاید بمکدشان! این قرآن و آن انبیا.(1)اسلام برای مستضعفین آمده است، اسلام برای ساختن انسان آمده است. کتاب آسمانی اسلام که آن قرآن مجید است، کتاب تربیت انسان است؛ انسان را به همه ابعادی که دارد، به بُعد روحانی و به بُعد جسمانی. بُعدهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی- همه بُعدها- بُعد نظامی؛ این اسلام آمده است که به ما راه تربیت را نشان بدهد. ما هم باید به تبع اسلام تربیت کنیم جوانان خودمان را، تربیت کنیم بانوان خودمان را. بانوان ما تربیت کنند اطفال خودشان را در دامن خودشان؛ وقتی که بزرگ شدند، تربیت کنند آنها را تا برسند به آن وقتی که برومند شوند و برای اسلام و برای انسانیت خدمتگزار باشند.(2)
اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبرین در زمین نباشد و نتوانند مستکبرین مستضعفین را استعمار و استثمار کنند. ما به تَبَع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام و سیرهی رسول اکرم و ائمه مسلمین به دست آوردیم و از سیرهی انبیا- چنانچه در قرآن نقل میفرماید- به دست آوردیم، آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثَوره کنند ونگذارند حقوق آنها را ببرند.(3)
ما میخواهیم تمام قواعد اسلامی همان طور که در صدر اسلام بوده است در ایران تحقق پیدا بکند و ما ارائه بدهیم به دنیا که اسلام این است؛ اسلامِ مترقی این است؛ احکامِ مترقی اسلام این است. آن که به حال مستضعفین و ضعفا بیشتر عنایت دارد تا به حالِ دیگران، آن که طرفدار مستضعفین است، آن رژیمی که میخواهد مستضعفین را از قید و بند آن گرفتاریها بیرون بیاورد، آن اسلام است. آن که پیشش اصلاً مطرح نیست مرزنشینی و مرکزنشینی، بالانشینی و پایین نشینی پیشش مطرح نیست، اسلام است. آن که وقتی حکومتش، رأُسش مثل رسول الله (صلاللهعلیه و آله و سلم) وقتی که با این که رأس بود، با این که اداره یک کشور میکرد، وقتی که میآمدند در یک مجلسی که نشسته بودند اصحاب حضرت و حضرت نشسته بودند، بالا و پایین معلوم نبود. میآمد و میگفت کدام یکتان پیغمبر هستید؟ از باب این که دور مینشستند اصحابشان با خودشان، همه با هم دور هم مینشستند، یکی بالا و یکی پایین، یکی این زیرش باشد.(4
ما که امیدواریم که یک جلوهی ولو بسیار ناقصی از ولایت، ولایت علی (علیهالسلام) در کشور ما شده باشد، ما باید توجه بکنیم، کافی ندانیم این که ما تظاهر میکنیم و شعار میدهیم و چه، اینها کافی نیست. دولت واقعاً باید با تمام قدرت آن طوری که علی (علیهالسلام) برای محرومین، دل میسوزاند، این هم با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومین مثل یک پدری که بچههایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این میرود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید این طور باشد. الحمدلله هستند، خیلی البته من نمیگویم که کسی میتواند مثل حضرت امیر باشد. خود او هم گفت که شما نمیتوانید، نمیتوانیم هم واقعاً، اما اعانت کنیم ما او را به ورع و تفوا، اعانت کنیم به این که تا آن اندازه که میتوانیم. برای همه تا یک اندازهای قدرت هست که هم خودش را نگه دارد و هم جمهوری اسلامی را نگه دارد. این قدرتهای کوچک وقتی پهلوی هم گذاشته میشود یک قدرت بزرگ است.
الآن چهل میلیون جمعی ایران یک قدرت اسلامی بزرگ است که انشاءالله اگر با همین وضع باقی باشد، به همین انسجام باقی باشد، طرفداری از دولت شان بکنند، طرفداری از مجلس شان بکنند و پشتیبان باشند برای جنگهایی که در این کشور به بار آوردهاند، اگر اینها به همین حال باشند، آن وقت یک پردهای از مقام ولایت در این کشور جلوه پیدا کرده است. کوشش کنید بر این که، کوشش بکنند همهی جمعیتها و ارگانها و همهی نهادهای اسلامی در این که این تبعیت از مرام علی (علیهالسلام) را حفظ کنند و به پیش ببرند. قانع نشوند به این که ما حالا تا یک حدودی چه شده است، نخیر، هیچ قانع نشوید.(5)
یکی دیگر، رفتاری است که با مردم و با این تودههای مستضعف میشود. چه بسا باشد که خدمتها، خدمتهای ارزنده است، لکن گاهی برخورد با بعض افراد، یک برخوردی است که خدمت را هم پایمال میکند. مهم این است که واقعاً احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند، احساس این معنا را بکنند که این تودهها بندگان محروم خدا هستند و بندگانی هستند که قبل از انقلاب، آن قدر محرومیت داشتند و در انقلاب آن قدر خدمت کردهاند و بعد از انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است، باز جزء محرومین بودهاند و شما میخواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید.
مبادا یک وقتی در ضمن این که شما خدمت را میکنید، یک درشتیای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند. باید اخلاق اسلامی، آداب اسلامی درست مراعات بشود؛ همان طوری که شیوهی ائمهی ما و اولیای خدا و انبیای خدا بوده است که خودشان را خدمتگزار مردم میدیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی، با رفتار الهی رفتار میکردند و کارهایی را که باید انجام بدهند، با همین حسن رفتار انجام میدهند و شما هم بندگان همان خدا و امت همان پیغمبر و شیعهی همان امیرالمؤمنین هستید و شیوههای شما باید به همان طور باشد.(6)
راهبردهای تصریحی:
1. اسلام همواره برای مستضعفین و در خدمت آنان بوده است.2. جنگهای پیامبر (صلاللهعلیه و آله و سلم) همواره بر علیه کفار و سرمایه سالاران بوده است.
3. دل سوزاندن و کارکردن برای محرومین، نشانهی یک دولت تابع امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است.
4. اسلام اجازه استعمار و استثمار مستضعفین را به سرمایه داران و اشراف و مستکبرین نمیدهد.
5. برخورد و رفتار با مردم و مستضعفین باید محترمانه، با اخلاق و آداب اسلامی و بدون درشتی باشد.
نکته استنباطی:
1. اسلام بر خلاف مکاتب مادّی، برای نجات مستضعفین از سلطهی مستکبرین و اشراف تلاش میکند و سرانجام طبق وعدهی الهی آنان را به حاکمیت در زمین خواهد رساند.پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)،ج9،صص 397 و 398.
2. صحیفه امام (ره)،ج6،صص 530 و 531.
3. صحیفه امام (ره)،ج7،ص 117
4. صحیفه امام (ره)،ج9،ص 50.
5. صحیفه امام (ره)،ج18،صص 158 و 159.
6. صحیفه امام (ره)،ج17،ص 79.
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول