بابا رکن، در تخت فولاد اصفهان

بابارکن الدین شیرازی ، مسعودبن عبداللّه ، عارف قرن هشتم . اصلاً از مردم بیضای فارس بود و بدین سبب برخی از منابع نسبت «بیضاوی » را هم به لقب او افزوده اند. جابری انصاری (ص 325) نسبت «انصاری » را برای بابارکن...
دوشنبه، 2 شهريور 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بابا رکن، در تخت فولاد اصفهان
بابا رکن، در تخت فولاد اصفهان

 

نویسنده : احمد طاهری عراقی




 
بابارکن الدین شیرازی ، مسعودبن عبداللّه ، عارف قرن هشتم . اصلاً از مردم بیضای فارس بود و بدین سبب برخی از منابع نسبت «بیضاوی » را هم به لقب او افزوده اند. جابری انصاری (ص 325) نسبت «انصاری » را برای بابارکن الدین ذکر کرده و او را از خاندان جابری انصاری شمرده است و برخی از مؤلفان متأخر، به تبع او، آن را تکرار کرده اند (قمی ، ص 116؛
مدرس ، ج 1، ص 213)؛
ولی این نسبت که در منابع قدیم ذکری از آن نیست پایه ای ندارد. بابارکن الدین در عرفان از شاگردان کمال الدین عبدالرزاق * کاشانی (متوفی 736) و داود قیصری * (متوفی 751) و نعمان خوارزمی بود، ودر طریقت به سلسلة سهروردیه انتساب داشت . در اصفهان می زیست و در همانجا در 26 ربیع الاول 769 درگذشت .
مهمترین اثر او شرحی است فارسی بر فصوص الحکم ابن عربی * که آن را به تشویق استادش نعمان خوارزمی در سالهای 739ـ743 تألیف کرد و نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص نامید (بخش نخست این کتاب ، مشتمل بر سه فصل ، به کوشش رجبعلی مظلومی در 1359 ش در تهران به چاپ رسیده است ). کتاب دیگری نیز به نام معلوم الخصوص من مفهوم الفصوص داشته که در زمان تألیفِ نصوص الخصوص ناتمام بوده (رکن الدین شیرازی ، ص 338)، ولی در فهارس و کتابشناسیها به آن اشاره ای نشده است . به گفتة شیخ آذری در جواهر الاسرار ، بابارکن الدین رساله ای نیز به نام قلندریه داشته است که امروز از آن نشانی در دست نیست (اقبال ، ص 46). اثر دیگر او شرح التائیة الکبری از ابن الفارض * (متوفی 632) است به نام کشف الضّر فی نظم الدّرکه نسخی از آن موجود است (حاجی خلیفه ، ج 1، ص 266؛
منزوی ، ج 2، ص 1319). به فارسی نیز شعر می سروده و نمونه هایی از آن در نصوص الخصوص آمده است .
بابارکن الدین نه تنها در هنگام حیات مورد احترام همگان بود، پس از مرگ نیز از روحانیت او استمداد می جستند و قبرش همواره زیارتگاه خاص و عام بوده است . شیخ بهاءالدین عاملی (متوفی 1030) به بابا رکن الدین معتقد بوده و شاگردش محمدتقی مجلسی اول (متوفی 1070) در مشیخة شرح من لایحضره الفقیه داستان کرامت آمیزی دربارة مزار بابارکن الدین و شیخ بهاءالدین نقل کرده است (خوانساری ، ج 7، ص 78؛
معصوم علیشاه ، ج 1، ص 261؛
گزّی برخواری ، ص 43ـ44).
آرامگاه بابارکن الدین ، که از آثار تاریخی اصفهان است ، در دورة مغول ساخته شده است و بعداً در زمان شاه عباس اول صفوی ، احتمالاً در 1019 یا 1029 (و نه 1039 چنانکه اشتباهاً در کتیبه آمده است )، مرمّتی در آن به عمل آمد و ایوان کاشیکاری و صحن بدان افزوده شد. در زمان شاه سلطان حسین صفوی (1112) نیز تعمیرات و تزییناتی در بقعه انجام شد. پس از آن در قرن سیزدهم برخی معتقدان در آن مرمّتهایی کردند. گنبد آرامگاه هرمی کثیرالاضلاعِ دوازده ترک است . بامی که گنبد روی آن ساخته شده هفت گوشه است و بنا روی پنج پایه قرار دارد. قبر بابارکن الدین در زیر گنبد در صُفه یا ایوان کوچکی در سمت چپِ درِ ورودی قرار دارد و از مرمر یکپارچه به شکل مکعب مستطیل ساخته شده است . عناوین و القاب و تاریخ وفات او در بالای قبر، بر قطعه سنگی مرمرین به خط ثلث نوشته شده است (هنرفر، ص 494). بابارکن الدین نخستین دانشمند معروفی است که در قبرستان تخت فولاد دفن شده است ، ازینرو در قدیم تا چندی پیش از صفویه آنجا را «قبرستان بابارکن الدین » می نامیدند (همان ، ص 493).
منابع تحقیق:
(1) این مقاله عمدتاً تلخیصی است از تحقیق جلال الدین همایی با عنوان «بابارکن الدین شیرازی متوفی 769 که در بقعه تاریخی اصفهان مدفون است » که در نامه مینوی گرد آورده حبیب یغمایی و ایرج افشار، تهران 1350 ش ، ص 480-510 به چاپ رسیده است . برای مآخذ دیگر رجوع کنید به عباس اقبال ، «بابارکن الدین و قبر او»، یادگار ، سال 2، ش 4 (آذر 1324 ش )، ص 42-46؛
(2) مسعودبن عبدالله بابارکن الدین شیرازی ، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص : شرح فصوص الحکم محی الدین عربی ، چاپ رجبعلی مظلومی ، تهران 1359 ش ؛
(3) محمد حسن جابری انصاری ، تاریخ اصفهان وری ؛
(4) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون ، بیروت 1410/1990؛
(5) محمدباقربن زین العابدین خوانساری ، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ، چاپ اسدالله اسماعیلیان ، قم 1390-1392؛
(6) عباس قمی ، هدیة الاحباب ، تهران 1363 ش ؛
(7) عبدالکریم بن مهدی گزی برخواری ، تذکرة القبور، چاپ ناصر باقری بید هندی ، قم 1371 ش ؛
(8) محمد علی مدرس ، ریحانة الادب ، تهران 1369 ش ؛
(9) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه ، طرائق الحقایق ، چاپ محمد جعفر محجوب ، تهران 1339ـ1345 ش ؛
(10) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، ج 2، تهران 1349 ش ؛
(11) لطف الله هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان ، اصفهان 1344 ش ، ص 495-500.
بابارکن الدین شیرازی ، مسعودبن عبداللّه ، عارف قرن هشتم . اصلاً از مردم بیضای فارس بود و بدین سبب برخی از منابع نسبت «بیضاوی » را هم به لقب او افزوده اند. جابری انصاری (ص 325) نسبت «انصاری » را برای بابارکن الدین ذکر کرده و او را از خاندان جابری انصاری شمرده است و برخی از مؤلفان متأخر، به تبع او، آن را تکرار کرده اند (قمی ، ص 116؛
مدرس ، ج 1، ص 213)؛
ولی این نسبت که در منابع قدیم ذکری از آن نیست پایه ای ندارد. بابارکن الدین در عرفان از شاگردان کمال الدین عبدالرزاق * کاشانی (متوفی 736) و داود قیصری * (متوفی 751) و نعمان خوارزمی بود، ودر طریقت به سلسلة سهروردیه انتساب داشت . در اصفهان می زیست و در همانجا در 26 ربیع الاول 769 درگذشت .
مهمترین اثر او شرحی است فارسی بر فصوص الحکم ابن عربی * که آن را به تشویق استادش نعمان خوارزمی در سالهای 739ـ743 تألیف کرد و نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص نامید (بخش نخست این کتاب ، مشتمل بر سه فصل ، به کوشش رجبعلی مظلومی در 1359 ش در تهران به چاپ رسیده است ). کتاب دیگری نیز به نام معلوم الخصوص من مفهوم الفصوص داشته که در زمان تألیفِ نصوص الخصوص ناتمام بوده (رکن الدین شیرازی ، ص 338)، ولی در فهارس و کتابشناسیها به آن اشاره ای نشده است . به گفتة شیخ آذری در جواهر الاسرار ، بابارکن الدین رساله ای نیز به نام قلندریه داشته است که امروز از آن نشانی در دست نیست (اقبال ، ص 46). اثر دیگر او شرح التائیة الکبری از ابن الفارض * (متوفی 632) است به نام کشف الضّر فی نظم الدّرکه نسخی از آن موجود است (حاجی خلیفه ، ج 1، ص 266؛
منزوی ، ج 2، ص 1319). به فارسی نیز شعر می سروده و نمونه هایی از آن در نصوص الخصوص آمده است .
بابارکن الدین نه تنها در هنگام حیات مورد احترام همگان بود، پس از مرگ نیز از روحانیت او استمداد می جستند و قبرش همواره زیارتگاه خاص و عام بوده است . شیخ بهاءالدین عاملی (متوفی 1030) به بابا رکن الدین معتقد بوده و شاگردش محمدتقی مجلسی اول (متوفی 1070) در مشیخة شرح من لایحضره الفقیه داستان کرامت آمیزی دربارة مزار بابارکن الدین و شیخ بهاءالدین نقل کرده است (خوانساری ، ج 7، ص 78؛
معصوم علیشاه ، ج 1، ص 261؛
گزّی برخواری ، ص 43ـ44).
آرامگاه بابارکن الدین ، که از آثار تاریخی اصفهان است ، در دورة مغول ساخته شده است و بعداً در زمان شاه عباس اول صفوی ، احتمالاً در 1019 یا 1029 (و نه 1039 چنانکه اشتباهاً در کتیبه آمده است )، مرمّتی در آن به عمل آمد و ایوان کاشیکاری و صحن بدان افزوده شد. در زمان شاه سلطان حسین صفوی (1112) نیز تعمیرات و تزییناتی در بقعه انجام شد. پس از آن در قرن سیزدهم برخی معتقدان در آن مرمّتهایی کردند. گنبد آرامگاه هرمی کثیرالاضلاعِ دوازده ترک است . بامی که گنبد روی آن ساخته شده هفت گوشه است و بنا روی پنج پایه قرار دارد. قبر بابارکن الدین در زیر گنبد در صُفه یا ایوان کوچکی در سمت چپِ درِ ورودی قرار دارد و از مرمر یکپارچه به شکل مکعب مستطیل ساخته شده است . عناوین و القاب و تاریخ وفات او در بالای قبر، بر قطعه سنگی مرمرین به خط ثلث نوشته شده است (هنرفر، ص 494). بابارکن الدین نخستین دانشمند معروفی است که در قبرستان تخت فولاد دفن شده است ، ازینرو در قدیم تا چندی پیش از صفویه آنجا را «قبرستان بابارکن الدین » می نامیدند (همان ، ص 493).
منابع تحقیق:
(1) این مقاله عمدتاً تلخیصی است از تحقیق جلال الدین همایی با عنوان «بابارکن الدین شیرازی متوفی 769 که در بقعه تاریخی اصفهان مدفون است » که در نامه مینوی گرد آورده حبیب یغمایی و ایرج افشار، تهران 1350 ش ، ص 480-510 به چاپ رسیده است . برای مآخذ دیگر رجوع کنید به عباس اقبال ، «بابارکن الدین و قبر او»، یادگار ، سال 2، ش 4 (آذر 1324 ش )، ص 42-46؛
(2) مسعودبن عبدالله بابارکن الدین شیرازی ، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص : شرح فصوص الحکم محی الدین عربی ، چاپ رجبعلی مظلومی ، تهران 1359 ش ؛
(3) محمد حسن جابری انصاری ، تاریخ اصفهان وری ؛
(4) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون ، بیروت 1410/1990؛
(5) محمدباقربن زین العابدین خوانساری ، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ، چاپ اسدالله اسماعیلیان ، قم 1390-1392؛
(6) عباس قمی ، هدیة الاحباب ، تهران 1363 ش ؛
(7) عبدالکریم بن مهدی گزی برخواری ، تذکرة القبور، چاپ ناصر باقری بید هندی ، قم 1371 ش ؛
(8) محمد علی مدرس ، ریحانة الادب ، تهران 1369 ش ؛
(9) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه ، طرائق الحقایق ، چاپ محمد جعفر محجوب ، تهران 1339ـ1345 ش ؛
(10) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، ج 2، تهران 1349 ش ؛
(11) لطف الله هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان ، اصفهان 1344 ش ، ص 495-500.

منبع مقاله :
دانشنامه ی جهان اسلام، زیر نظر سید مصطفی میرسلیم، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، نشر کتاب مرجع، چاپ سوم، 1386



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط