جنید خراز

جنید ابوالقاسم محمد بن الجنید الخراز، ایرانی الاصل در نهاوند به دنیا آمد و در همه ی عمر در عراق یا بعبارت بهتر، در بغداد متوطن بود و در آنجا به سال 297 هجری
دوشنبه، 10 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جنید خراز
جنید خراز

نویسنده: هانری کوربن با همکاری سید حسین نصر و عثمان یحیی
مترجم: سید اسد الله مبشری


 
جنید ابوالقاسم محمد بن الجنید الخراز، ایرانی الاصل در نهاوند به دنیا آمد و در همه ی عمر در عراق یا بعبارت بهتر، در بغداد متوطن بود و در آنجا به سال 297 هجری /909 میلادی در گذشت. در این شهر، علوم منقول را از یکی از بزرگترین دانشمندان عصر خود، ابوثورکلبی اخذ کرد و بوسیله ی عم خود سری السقطی و چند تن دیگر از بزرگان تصوف مانند الحارث المحاسبی و محمدبن علی القصاب و غیره به رموز عرفان آشنا گردید. تأثیر جنید در تصوف، هم در زمان حیات هم پس از مرگ تأثیری عمیق بود. شخصیت، و مواعظ و نوشته های او وی را در صف اول اهل تصوف قرار داد و «مکتب بغداد» را مشخص کرد. نیز به لقب شیخ الطایفه ( یعنی پیشوای دسته صوفیان) موسوم گردید.
پانزده کتاب از جنید باقی مانده که قسمتی از آن از مکاتباتی که بین او و بعضی از صوفیان بزرگ همعصر او رد و بدل شده تشکیل گردیده است. در آن رسالات بعضی از مطالب حیات روحانی و مفهوم «صدق» و «اخلاص» و «عبادت» یعنی پرستش واقعی پروردگار، تجزیه و تحقیق شده است. هر یک از رسایل او، موضوع های مدرسی روحانیت اسلامی را با شرح و بسط توضیح داده است مثلا کتاب التوحید که در الهیات تصوف بحث کرده؛ کتاب الفنا که در آن شرایطی را که منجر به بقاء می گردد تحقیق نموده است؛ اداب المفتقرالی الله و دواء الارواح و غیره.
اما در موضوع تعالیم این شیخ بزرگ؛ باید در اینجا دو نکته را مورد توجه قرار داد. اولا باید دانست روحانیت جنید مشروط است به وجود دو قطب شریعت و حقیقت. ( شریعت یعنی نص احکام الهی که از پیمبری به پیمبری تغییر می کند، و حقیقت یعنی واقعیت روحانیت جاوید). بنا به آنچه گفتیم می دانیم که همین امر از نخست، پدیده ی مذهبی شیعه را تشکیل داده و نزد شیعه اصل مسلم امامت است. جنید با افراطی بودن و غلو بعضی از صوفیان که بعلت برتری حقیقت ( که رهبر به معرفت جهان هستی و علم به کائنات است) نسبت به شریعت، چنین نتیجه گرفته اند که همینکه از معبر حقیقت گذشتیم دیگر تعبد به احکام شریعت بیحاصل است و باید اتیان به آن حذف گردد مخالف بود. می دانیم که نقطه ی تباعد و اختلاف بین شیعه ی اثناعشری و اسماعیلیه همین جاست. پس، اگر در مفروضات وضع روحانی « دوباره تفکر کنیم»، و آن مسلمات را در مجموع یعنی از نظر شریعت و حقیقت مطالعه نماییم مطلبی جالب و مفید خواهیم یافت. کیفیت روحانیت اسلام نه منحصراً با تصوف طرح می شود، نه فقط با تصوف بیان می گردد. نکته ی اساسی دوم از اصول عقاید جنید، در اصل عقیده به توحید، به منزله ی پایه ی تجربه ی اتصال صوفیانه بروز می کند. بی شک جنید بر این مسأله با همه ی پهناوری آن تسلط داشته و کتابی را سراسر به آن اختصاص داده است. از نظر جنید، توحید فقط عبارت از این نیست که یگانگی وجود الهی را مانند اهل کلام با دلایل عقلی اثبات نمایند، بلکه عبارت است از محوشدن و فانی گشتن در ذات متعال الهی، اگر اقتضای این امر، مشخص روحانیت رسمی و مسلم باشد، گفتار امام ششم [ علیه السلام ] را بیاد می آورد که به نزدیکان خود از روی تعلیم فرمود که چگونه در آیه ی قرآنی توجه و تعمق نمودم تا مانند آن کس که آیه به او وحی شده بود، من نیز آن آیه را از همان ملک وحی استماع کردم.
منبع: کوربن، هانری، (1371)، تاریخ فلسفه ی اسلامی، با همکاری سید حسین نصر و عثمان یحیی، دکتر اسدالله مبشری، تهران، امیرکبیر، پنجم /1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط