جانسن، ویلیام ارنست

پدر جانسن، ویلیام هنری جانسن، رئیس یکی از مدارس کیمبریج بود، و جانسن نخست در همان جا به تحصیل پرداخت. در 1258 به کینگز کالج کیمبریج وارد شد؛ در امتحان ریاضی سال 1261 مقام یازدهمین دانشجوی برجسته را
يکشنبه، 8 شهريور 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جانسن، ویلیام ارنست
 جانسن، ویلیام ارنست

 

نویسنده: Baruch Brody
مترجم: نصرت الله مجتبایی



 
[wiliƏm ernƏst jānsƏn]
William Ernest Johnson
(ت. کیمبریج، انگلستان، 2 تیر 1237/ 23 ژوئن 1858؛ و. نورثمپتن، انگلستان، 24 دی 1309/ 24 ژانویه‌ی 1931)، منطق.
پدر جانسن، ویلیام هنری جانسن، رئیس یکی از مدارس کیمبریج بود، و جانسن نخست در همان جا به تحصیل پرداخت. در 1258 به کینگز کالج کیمبریج وارد شد؛ در امتحان ریاضی سال 1261 مقام یازدهمین دانشجوی برجسته را بدست آورد و در امتحان علوم اخلاقی سال 1262 در مقام اول جای گرفت. در نوزده سال بعد از آن سمتهای موقت گوناگونی در اطراف کیمبریج احراز کرد. در آن مدت سه رساله‌ی فنی درباره‌ی منطق بولی و یک رساله درباره‌ی قاعده‌ی توالی در نظریه‌ی احتمال منتشر ساخت. در سال 1281 به تدریس علم اخلاق در کسی درس سیجویک گماره شد و به عضویت کینگز کالج درآمد. او تا اندکی پیش از مرگ در این سمتها باقی ماند. جانسن، با همه‌ی کمرویی و بیمارگونگی، معلمی محبوب و محترم بود. در واقع، شاگردان او، بخصوص نِیومی بنتویچ، بودند که او را راضی کردند که کتاب سه جلدیش به نام Logic («منطق»، 1921-1924) را بچاپ برساند. چهارمین جلد این کتاب، درباره‌ی احتمالات بود، هرگز پایان نیافت، اما فقط چند فصل نخستین آن پس از مرگ وی در نشریه‌ی Mind چاپ شد. این کتاب برای جانسن شهرت به ارمغان آورد و سبب شد که دو درجه‌ی افتخاری یکی از منچستر (1301) و دیگری از ابردین (1204) بگیرد و به عضویت فرهنگستان بریتانیا برگزیده شود (1302).
جانسن چندین نوشته‌ی فنی درباره‌ی منطق دارد. در مقاله‌ی «راجع به حساب منطقی»، او، با استفاده از ربط و سلب به منزله‌ی نمادهای اولیه اش، تغییری ظریف و دقیق از منطق گزاره ای و تابعیِ بولی بدست داد. حتی کوشید که سورها (quantifiers) را بر حسب این ادات پیوند تعریف کند. در مقاله‌ی «درباره‌ی نظریه‌ی معادلات منطقی» و در نوشته های متأخرش راجع به احتمالات، قواعد مختلفی در زمینه‌ی توالی در نظریه‌ی احتمال ابداع کرد. اما کارهای اساسی او در مبانی منطق و نظریه‌ی احتمالات بود.
جانسن خدمتهای ارزشمند فراوان، هرچند نه عمده، به فلسفه‌ی منطق کرد. شاید مهمترین خدماتش عبارت بودند از ایجاد تمایز میان معیّن ها و معیّن شدنی ها، نظریه درباره‌ی تعریف بالاشاره، و باز شناختن گزاره های اولی از ثانوی. در تمامی این موارد، عقاید وی بر منطقدانان معاصرش، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، مؤثر افتاده است.
جانسن یکی از نخستین تشریح کنندگان این نظر بود که احکام احتمال را باید به مثابه‌ی بیان کننده‌ی روابط منطقی بین گزاره‌های مسلّم و گزاره های فرضی تفسیر و تعبیر کرد، روابطی که در هر مورد با محتوای این گزاره ها تعیین می‌شوند. این نظر، که ج. م. کینز، هرلد جفریز، و رودولف کارناپ نیز آن را پذیرفتند، یکی از شقوق عمده‌ی معاصر در مورد تعبیر بسامدیِ احکام احتمال است.
اگرچه کینز و جفریز کتابهایشان را پیش از عرضه شدن نظریه‌ی «احتمال» جانسن منتشر کردند، کینز آشکارا دین خود را به عقاید جانسن اعلام کرد.

کتابشناسی

نوشته های عمده‌ی جانسن عبارتند از «The Logical Calulus»، در Mind، 1 (1892)، 3-30، 235-250، 340-347؛ «Sur la théorie des équations logiques»، در Bibliothèque du Congrès international de Philosophie (1901)، Logic، 3 جلد (کیمبریج، 1921-1924)؛ و «Probability»، در Mind (1932).
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.