آداب عيادت بيمار
نويسنده:الهام آرمان
پرسه هاى سكوت بود و من. من بودم و سايه هاى رفت و آمدم. مريم هم بود و اتاقى و تختى با ملحفه هايى به رنگ بيمارستان. با يك تخته كوچك سفيد و دستورات درشت آبى پزشك معالج. دخترك چشم به پنجره گوشه اتاق بيمارستان دوخت. وقت ملاقات خيلى وقت پيش تمام شده بود. كسى اما آمد، تا پشت در اتاق. از در نگهبانى تا آنجا التماس در نگاهش موج مى زد. خواهر بعد از كلى التماس، مريم را ديد، اما روى تخت، با چشمانى نيمه باز. دلش آشوب شد. خاطرات كودكى و جوانى يكى يكى مرور شدند. مريم مى توانست زنده بماند. پزشكان اين را مى دانستند. خواهر اما نمى خواست باور كند... ايمان ناگهان از دلش پر كشيد. خواهر گريست... مريم نگاه كرد، شيون هاى خواهر مى توانست براى مردم تنها يك مفهوم داشته باشد... تو ديگر زنده نمى مانى.
... و مريم مرگ را باور كرد... احياى قلبى - عروقى، تنفس مصنوعى، مشاوره قلب، اكسيژن و هزار و يك تلاش ديگر، اما فايده اى نداشت... ضربان قلب مريم تا قبل از سوگوارى ناگهانى خواهر خوب مى زد!
مريم چشم هايت را باز كن!
نه!
ديگر خواهرتان چشم باز نمى كند...
اين را پزشكان گفتند و مريم به همين سادگى مرد.
حالا از آن روز به بعد گويى صدايى در ميان پرسه هاى سكوت فرياد مى زند كه اى كاش گريه ها و دل سوزى هاى بى مورد آن روز غم انگيز روح مريم را نمى گرفت... مريم مى توانست زنده بماند، همه پزشكان اين موضوع را تأييد كردند، اما دخترك با شوك ناگهانى حاصل از اتفاقى عصبى جان سپرد. مشاور اعصاب اين را بر روى پرونده فوت دخترك ثبت كرد.
پروايى مى گويد: هر روز ساعت ۱۴ تا ۱۶ به عنوان زمان ملاقات در نظر گرفته مى شود. قبل و بعد از اين ساعت ها پرستاران امور مربوط به شرايط بالينى بيماران را مورد بررسى قرار مى دهند، اما با حضور ملاقات كنندگان در فرصت هاى ملاقات ممنوع اين فعاليت پرستاران دچار اختلال مى شود.
دستورات پزشكى بايد در مورد بيماران مو به مو اجرا شود. ممنوعيت استفاده از جرعه اى آب يا لقمه اى غذا براى بسيارى از بيماران بسيار حائز اهميت است.سرم درمانى نيز يكى از راه هاى متداول درمان و تغذيه بيماران است، اما به گفته پروايى، خانواده بيماران با اين تصور كه مريضشان تنها با خوردن و آشاميدن تقويت مى شود، تمام اين موارد را ناديده مى گيرند و در بعضى از موارد با خوراندن آب يا غذا به بيمار، جان آنان را به خطر مى اندازند.
وى خاطرنشان مى كند: در نظر گرفتن جنسيت بيماران، خواست ها و نيازهاى متفاوت آنان، آداب خاص ملاقات كنندگان را مى طلبد.
افراد نبايد انتظار داشته باشند در محيط هايى با انتشار عفونت رفت و آمدى عادى داشته باشند.پرستاران در شرايط خاص زمان زيادى براى آموزش ملاقات كنندگان ندارند. اما مردم بايد قبل از ورود به بيمارستان ها بدانند كه ديدار و روبوسى با بعضى از بيماران امكانپذير نيست و براى هر دو طرف عوارض دارد.تعدادى از بيماران مغزى مى توانند صداها و موسيقى هاى اطراف را به خوبى بشنوند. همين موضوع موجب مى شود رد و بدل شدن حرف هاى خاص بر بالين بيمار شرايط عمومى و جسمانى اش را بدتر كند.
دكتر مهدى صميمى داستانى مى افزايد: «آلودگى بخش هاى بيمارستانى بايد به نحوى كنترل شود تا پدران و مادرانى كه مجبور به ماندگارى طولانى مدت روى تخت هستند، از ديدن فرزندان كوچك خود محروم نشوند.»
وى با ارائه نظرى متفاوت از ساير كارشناسان، در نظر گرفتن زمان هاى خاص ملاقات را نيز صحيح نمى داند.
دكتر «صميمى» در ادامه با تأكيد بر اين كه بايد واژه بيمار روانى را از روى بعضى از بيماران بسترى در اين دسته از بيمارستان ها برداشت، اظهار مى كند: «آنان بيش از هر گروه ديگرى به ديدار اقوام و دوستان خود نيازمندند و در آداب ملاقات نبايد از بيماران اين چنينى ترسيد يا از آنان دورى كرد.»
... و مريم مرگ را باور كرد... احياى قلبى - عروقى، تنفس مصنوعى، مشاوره قلب، اكسيژن و هزار و يك تلاش ديگر، اما فايده اى نداشت... ضربان قلب مريم تا قبل از سوگوارى ناگهانى خواهر خوب مى زد!
مريم چشم هايت را باز كن!
نه!
ديگر خواهرتان چشم باز نمى كند...
اين را پزشكان گفتند و مريم به همين سادگى مرد.
حالا از آن روز به بعد گويى صدايى در ميان پرسه هاى سكوت فرياد مى زند كه اى كاش گريه ها و دل سوزى هاى بى مورد آن روز غم انگيز روح مريم را نمى گرفت... مريم مى توانست زنده بماند، همه پزشكان اين موضوع را تأييد كردند، اما دخترك با شوك ناگهانى حاصل از اتفاقى عصبى جان سپرد. مشاور اعصاب اين را بر روى پرونده فوت دخترك ثبت كرد.
اخلاق عيادت
رعايت نكات مهم اخلاقى و رفتارى هنگام عيادت از بيماران مهره فراموش شده اى است كه هر روزه در اتاق هاى بيمارستانى و مراكز درمانى نقاط مختلف كشور به چشم مى آيد. ماجراى مريم، ماجرايى واقعى از زبان يكى از پرستاران بيمارستان امام خمينى (ره) است.فاطمه پروايى، كارشناس پرستارى در طول شيفت هاى كارى شبانه روزى با تعداد زيادى بيمار و عيادت كننده روبه رو است. او و پرستاران ديگر درباره عيادت كنندگان توصيه هاى زيادى دارند.پروايى مى گويد: هر روز ساعت ۱۴ تا ۱۶ به عنوان زمان ملاقات در نظر گرفته مى شود. قبل و بعد از اين ساعت ها پرستاران امور مربوط به شرايط بالينى بيماران را مورد بررسى قرار مى دهند، اما با حضور ملاقات كنندگان در فرصت هاى ملاقات ممنوع اين فعاليت پرستاران دچار اختلال مى شود.
جذابيت لحظه بدحالى بيماران
پروايى بدحال شدن بيماران براى ملاقات كنندگان عادى را عجيب و در بسيارى از موارد جالب مى داند. اين افراد در زندگى عادى خود كمتر با چنين مواردى روبه رو بوده اند، بنابراين با حال به هم خوردگى يك بيمار دور او جمع مى شوند و پرستاران در ميان جمعيت نمى توانند كار خود را به درستى انجام دهند.بنابراين لازم است اگر عيادت كنندگان در اتاق بيمارستانى با اين گونه موارد روبه رو شدند، به پزشكان و پرستاران مهلت دهند تا به مريض رسيدگى كنند.ملاقات ممنوع، يعنى ممنوع
ملاقات ممنوع يكى از متداول ترين واژه هاى مكتوب بيمارستانى است كه از طرف هيچ يك از عيادت كنندگان جدى گرفته نمى شود.اين درحالى است كه به طور معمول در هر بخش بيمارستانى (دولتى) ۲۲ تا ۳۰ بيمار و ۲ نفر پرستار وجود دارند. حال آن كه شلوغى بخش ها موجب مى شود بسيارى از اقدام هاى پرستارى به ساعت هاى پايان روز كشيده شود و اين درست زمانى است كه عيادت كنندگان اصرار زيادى به ديدن بيمار خود دارند و شرايط بيماران ديگر يك اتاق مشترك را درك نمى كنند.دستورات پزشكى بايد در مورد بيماران مو به مو اجرا شود. ممنوعيت استفاده از جرعه اى آب يا لقمه اى غذا براى بسيارى از بيماران بسيار حائز اهميت است.سرم درمانى نيز يكى از راه هاى متداول درمان و تغذيه بيماران است، اما به گفته پروايى، خانواده بيماران با اين تصور كه مريضشان تنها با خوردن و آشاميدن تقويت مى شود، تمام اين موارد را ناديده مى گيرند و در بعضى از موارد با خوراندن آب يا غذا به بيمار، جان آنان را به خطر مى اندازند.
پاركينگ گل هاى بيمارستانى
نبردن گل در بيمارستان، دلايل بى شمارى خورد كه همواره از سوى مراجعه كنندگان مورد بى توجهى قرار مى گيرد.طاهره خلخالى پرستارى كه ۳۰ سال سابقه فعاليت دارد، مى گويد: آوردن گل براى بيماران بسيار كم توصيه مى شود. بيمارى هاى تنفسى و حساسيت هاى فردى نسبت به بوى انواع گل در بسيارى از موارد مانع آوردن آن به بخش ها مى شود. پس در بيمارستان ها (در بخش نگهبانى) پاركينگى از گل شكل مى گيرد.با اين حال، آوردن گل رز از سوى برخى از پزشكان و براى زنانى كه به تازگى فارغ شده اند، توصيه مى شود، اما همين گل ها براى بيماران بخش هاى مراقبت هاى ويژه خطرناك است و نوزادان را هم به شدت آزار مى دهد.جاى خالى آئين نامه عيادت از بيماران
پرستار باتجربه در ادامه از جاى خالى تدوين آئين نامه هايى درباره چگونگى عيادت از بيماران خبر مى دهد. او در عين حال تأكيد دارد: نابسامانى مربوط به عيادت از بيماران عمدتاً ريشه در مشكلات اقتصادى برخى از نگهبانان و مراقبان دارد، چرا كه تعدادى از نگهبانان در ازاى دريافت مبلغ ناچيزى در زمان ملاقات ممنوع شرايط ورود افراد به بيمارستان را فراهم مى كنند كه متأسفانه اين رويه نه تنها شأن بيمارستان را پائين مى آورد، بلكه كار آنها را نيز با اشكالات جدى روبه رو مى كند.پرستار «خلخالى» در عين حال از همراهان بيمار مى خواهد غم و غصه هاى خود را پشت در بيمارستان جا بگذارند. سكوت را براى بهبود حال بيماران و پيشرفت مساعد فعاليت هاى پرستارى رعايت كنند و از كنكاش در كار پرستاران بپرهيزند.ملاقات ممنوع ادعاست
با مقايسه روند كنونى عيادت در بيمارستان هاى ايرانى و ساير كشورهاى دنيا، مى توان به اين نتيجه رسيد كه تابلوهاى ملاقات ممنوع در زمان خاص تقريباً در هيچ جاى دنيا چندان جدى تلقى نمى شود.دكتر محمدمهدى قيامت، رئيس انجمن بيهوشى و مراقبت هاى ويژه كشور با تأكيد اين موضوع مى گويد: ملاقات ممنوع در تمام بيمارستان هاى دنيا ادعايى مجازى است.وى خاطرنشان مى كند: در نظر گرفتن جنسيت بيماران، خواست ها و نيازهاى متفاوت آنان، آداب خاص ملاقات كنندگان را مى طلبد.
افراد نبايد انتظار داشته باشند در محيط هايى با انتشار عفونت رفت و آمدى عادى داشته باشند.پرستاران در شرايط خاص زمان زيادى براى آموزش ملاقات كنندگان ندارند. اما مردم بايد قبل از ورود به بيمارستان ها بدانند كه ديدار و روبوسى با بعضى از بيماران امكانپذير نيست و براى هر دو طرف عوارض دارد.تعدادى از بيماران مغزى مى توانند صداها و موسيقى هاى اطراف را به خوبى بشنوند. همين موضوع موجب مى شود رد و بدل شدن حرف هاى خاص بر بالين بيمار شرايط عمومى و جسمانى اش را بدتر كند.
عيادت از بيماران مهم
برخى افراد با مشاغل و شخصيت هاى خاص همانند هنرمندان، ورزشكاران و ساير چهره هاى سرشناس به دنبال بسترى شدن در بيمارستان همواره با مشكل ملاقات كنندگان متعدد روبه رو هستند .دكتر «قيامت» در اين باره به تدوين آئين نامه اى براى چگونگى سرويس دهى به اين بازديد كنندگان خبر مى دهد.استاد دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى، توجه مديريت بيمارستان ها به چگونگى عيادت بيماران را بسيار مهم دانسته و مى افزايد: «كنجكاوى عيادت كنندگان در كسب اطلاعات بيماران به روحيه مريض آسيب مى زند.» در هر حال شايد بيماران دلشان نخواهد اقوام آنان از اسرار درونى بدن و يا حتى طبيعى يا مصنوعى بودن دندان هايشان سر دربياورند و اين امر بايد از سوى عيادت كنندگان مورد توجه جدى قرار گيرد.پرستاران و پزشكان نيز معتقدند: مشخص كردن فردى به عنوان رابطه ميان بيمار و پزشك معالج مى تواند دغدغه هاى اين چنينى را از افكار بيماران بسترى شده دور كند.كودكان را از ملاقات منع نكنيد
معمولاً در بيمارستان ها از ورود كودكان جلوگيرى مى شود. اين درحالى است كه يك روانپزشك عضو هيأت علمى دانشگاه شهيد بهشتى با انتقاد از اين موضوع بيان مى كند: «حضور فرزندان در كنار بيماران مى تواند روند بهبود آنان را سرعت بخشد.»دكتر مهدى صميمى داستانى مى افزايد: «آلودگى بخش هاى بيمارستانى بايد به نحوى كنترل شود تا پدران و مادرانى كه مجبور به ماندگارى طولانى مدت روى تخت هستند، از ديدن فرزندان كوچك خود محروم نشوند.»
وى با ارائه نظرى متفاوت از ساير كارشناسان، در نظر گرفتن زمان هاى خاص ملاقات را نيز صحيح نمى داند.
دكتر «صميمى» در ادامه با تأكيد بر اين كه بايد واژه بيمار روانى را از روى بعضى از بيماران بسترى در اين دسته از بيمارستان ها برداشت، اظهار مى كند: «آنان بيش از هر گروه ديگرى به ديدار اقوام و دوستان خود نيازمندند و در آداب ملاقات نبايد از بيماران اين چنينى ترسيد يا از آنان دورى كرد.»