زن آرماني، مرد آرماني ... زندگي آرماني

در معماري زندگي مشترك آشنايي «آغاز»، شناخت «پيشرفت»، و ازدواج «كاميابي» محسوب مي شود، اما با هم خوشبخت بودن و حساس رضايت از يكديگر هدف نهايي زوجين در ازدواج موفق است كه براي دستيابي به اين هدف ارزشمند، بايد نيازهاي عاطفي و مهمتر از آن تفاوتهاي فردي يكديگر را بشناسيم و به آنها احترام بگذاريم.به اعتقاد روانشناسان، همه افراد به لحاظ شخصيتي يك سري تفاوتهايي با يكديگر دارند كه برخي از اين تفاوتها به دليل جنسيت افراد مي باشد، اما اين مسأله به معناي فاصله انداختن و جدا كردن نيست، بلكه در سايه با هم بودن مي توانند ما را به كمال و آسايش برسانند.
پنجشنبه، 16 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زن آرماني، مرد آرماني ... زندگي آرماني
  زن آرماني، مرد آرماني ... زندگي آرماني
زن آرماني، مرد آرماني ... زندگي آرماني
نويسنده:اعظم طیرانی
منبع:روزنامه قدس
در معماري زندگي مشترك آشنايي «آغاز»، شناخت «پيشرفت»، و ازدواج «كاميابي» محسوب مي شود، اما با هم خوشبخت بودن و حساس رضايت از يكديگر هدف نهايي زوجين در ازدواج موفق است كه براي دستيابي به اين هدف ارزشمند، بايد نيازهاي عاطفي و مهمتر از آن تفاوتهاي فردي يكديگر را بشناسيم و به آنها احترام بگذاريم.به اعتقاد روانشناسان، همه افراد به لحاظ شخصيتي يك سري تفاوتهايي با يكديگر دارند كه برخي از اين تفاوتها به دليل جنسيت افراد مي باشد، اما اين مسأله به معناي فاصله انداختن و جدا كردن نيست، بلكه در سايه با هم بودن مي توانند ما را به كمال و آسايش برسانند. البته مشروط بر آن كه آنها را بشناسيم تا درصدد رشد و تكامل يكديگر برآييم.

فرصتهاي شيريني كه نبايد از دست داد

گرچه اكثر ما نيازهاي خود را به طور كامل مي دانيم، ولي متأسفانه اغلب گمان مي كنيم ديگران، به خصوص همسرمان نيز همين نيازها را دارد و از او انتظار داريم آنچه را كه ما مي پسنديم، بپسندد و آن گونه كه ما فكر مي كنيم، بينديشد.در اين ميان خيلي از ما تصور مي كنيم اگر همسرمان دوستمان دارد، بايد به همان گونه كه ما با او رفتار مي كنيم، با ما رفتار كند، ولي اين را نمي دانيم كه چنين طرز تفكري موجب مي شود تا فرصتهاي شيريني كه مي توانيم در صورت با هم بودن خلق كنيم را از دست بدهيم، زيرا نمي دانيم با وجود شباهتهاي موجود، تفاوتهايي از نظر جنسيتي با هم داريم. پس بهتر است در مورد اين تفاوتها و نيازهاي مرتبط با آن به طور واضح و روشن صحبت كنيم تا در سايه شناخت آنها به رضايت خاطر و آسودگي خيال برسيم.

زن خواهان احترام است و مرد طالب تشكر

وقتي مرد به گونه اي با همسرش رفتار كند كه مطمئن شود شوهر حقوق، خواسته ها و نيازهاي او را در اولويت قرار داده و به او احترام گذاشته است، او نيز نشان مي دهد كه از رفتار و تلاش همسرش راضي است. در نتيجه مرد حس مي كند كه همسرش قدردان زحمتها و تلاشهاي اوست و چون مورد تقدير و تشكر قرار مي گيرد، راسخ تر مي شود تا بر تلاش خود در زندگي بيفزايد و انگيزه پيدا كند تا بيشتر به همسرش احترام بگذارد. در اين شرايط زندگي براي هر دوي آنان دلپذيرتر خواهد شد.

ابراز علاقه، اعتماد مي آورد

وقتي زن با همسرش طوري رفتار كند كه مرد متوجه شود مورد اعتماد اوست، شوهر نيز از تمام توان خود براي خوشبختي همسرش كمك مي گيرد. پس اين واكنش زن (مثبت انديشي درباره تواناييهاي شوهر) پيامدهاي خوشايندي را به همراه دارد.همچنين زماني كه مرد به احساسات همسرش توجه مي كند و از صميم قلب به خشنودي او مي انديشد، زن مطمئن مي شود شوهرش به او علاقه دارد و نسبت به زندگي دلگرمتر مي شود كه حاصل آن طراوت و شادابي محيط خانواده است.

زن تشنه مهرورزي و مرد تشنه تحسين است

اگر مرد، نيازهاي همسرش را در اولويت قرار دهد و با افتخار خود را متعهد بداند كه از همسرش حمايت و نيازهاي او را برآورده كند، زن نيز متوجه مي شود كه شوهرش او را دوست دارد و احساس بالندگي مي كند. در اين جاست كه مرد با مهم جلوه دادن احساسات و نيازهاي همسرش، در كنار كارهاي مورد علاقه خود مثل كار، مطالعه، ادامه تحصيل و تفريح موجب مي شود نياز همسرش به مهرورزي نيز برآورده شود. بنابراين وقتي زن احساس كند شوهرش در زندگي تنها به او مي انديشد و به خاطر خوشبختي او تلاش مي كند، به شوهرش افتخار خواهد كرد و اين رفتار وي را مورد تحسين قرار مي دهد.بايد توجه داشت همان طور كه زن نيازمند مهرورزي از سوي همسر است، مرد نيز احتياج به تحسين وي دارد. پس چه بهتر كه زن هم از ويژگيها و استعدادهاي او از قبيل صداقت، شرافت، صبر و مهرباني و مقاومت احساس خرسندي كرده و اين مسأله را به او بازگو كند. در چنين شرايطي، زندگي براي هر دوي آنها كانون عشق و علاقه مي شود و لحظه، لحظه آن سرشار از لطف و آرامش خواهد بود.

او را درك كن تا پذيرفته شوي

هنگامي كه زن بدون هيچ كوششي براي تغيير همسر، او را همان گونه كه هست بپذيرد و باور داشته باشد، مرد نيز او را صميمانه پذيرفته و از او استقبال مي كند.البته اين پذيرش به آن معنا نيست كه مرد از هر جهت كامل و بي عيب و نقص است، بلكه به اين مفهوم است كه زن به شوهرش اعتماد مي كند و به او فرصت مي دهد تا خود در پي اصلاح و بهبود نقصهايش باشد. در اين صورت مرد راحت تر به سخنان همسرش گوش مي دهد، او را درك مي كند و مي كوشد نيازهاي او را به گونه اي شايسته برآورده كند.از سوي ديگر وقتي مرد بدون داوري و از روي همفكري به ابراز احساسات همسرش گوش دهد، زن حس مي كند همسرش او را درك مي كند، در نتيجه بهتر مي تواند او را بپذيرد و باور داشته باشد و در اين صورت زندگي مشتركشان هم صميمانه تر مي شود.

تشويق در برابر اطمينان خاطر

بررسيها نشان مي دهد، هنگامي كه مرد به همسرش احترام مي گذارد و به او علاقه نشان مي دهد، دركش مي كند و نسبت به او مهر مي ورزد، زن اطمينان خاطر پيدا مي كند.البته اين به آن معنا نيست كه مرد تصور كند چون تمام نيازهاي اساسي همسرش را برآورده كرده، او بايد كاملاً شاد باشد و احساس امنيت كند، بلكه شايسته است همواره او را مورد ملاطفت و مهرباني قرار دهد و بگويد كه «دوستش دارد» و بارها و بارها به او اطمينان خاطر بدهد كه چقدر برايش اهميت دارد. (البته نه به طور غيرمستقيم و يا با الفاظ شوخي آميز، بلكه با ايجاد رابطه چشمي و كاملاً مستقيم). زن نيز بايد با اطمينان به تواناييها و قابليتهاي همسرش، او را تشويق كند تا احساساتي از قبيل اميدواري و شجاعت را به وي منتقل كند. چون مردها هنگامي كه همسر خود را قدردان بدانند، اطمينان خاطري را كه او نيازمند است به او مي بخشند.

تأييد و اعتبار

به عقيده اغلب مردها، زن ايده آل، زني است كه آنان را تأييد كند. زيرا هر مردي در اعماق وجودش دوست دارد در نظر همسرش يك «قهرمان» باشد. بنابراين اگر مرد بتواند در فراز و نشيبهاي زندگي عملكرد مناسبي داشته باشد و همسرش او را تأييد كند، عزت نفس پيدا خواهد كرد و اين مسأله موجب مي شود او از موقعيت خود در خانواده راضي باشد كه بازتاب اين مسأله نيز براي زن اعتبار به وجود مي آورد و احساس مي كند مورد محبت شوهرش قرار گرفته است.همچنين مرد با اعتبار بخشيدن به نيازهاي زن، اين مسأله را اثبات مي كند كه او را همان گونه كه هست دوست دارد و هميشه برايش قابل احترام است.

نكته آخر

يكي از مهمترين مسايل روز در زندگيهاي مشترك برابري حقوق و مساوات در تمام امور زندگي است. اين مسأله بر پايه عقيده قرار دارد كه زن و شوهر داراي حقوق يكساني هستند و بايد براي تحكيم و موفقيت رابطه خود، به طور عادلانه با يكديگر همكاري كنند، اما اين عقيده كه آنان «داراي حقوق مساوي» هستند به اين معني نيست كه نمي توانند با هم تفاوت داشته باشند، بلكه بيانگر اين است كه تفاوتهاي آنان نبايد سبب شود تا يكي بر ديگري برتري يابد و بر او سلطه جويي كند.همچنين منظور از «همكاري عادلانه و مساوي» زن و شوهر اين نيست كه بايد هر دو به يك اندازه كار كنند و درآمدي مساوي داشته باشند و كارهاي منزل را نيز به طور مساوي بين خود تقسيم كنند، بلكه در زندگي مشترك و ازدواجي كه متكي بر آگاهي و شناخت عاطفي باشد، مساوات يعني اينكه زوجين كارها را به گونه اي با هم تقسيم كنند كه هر دو از انجام سهم خود رضايت داشته باشند و اگر احتمالاً يكي از طرفين نسبت به سهم خود ناراضي بود، اين آزادي را داشته باشد كه مسأله را بيان كند تا با همكاري و همدلي طرف مقابل، به سمت توافقي منطقي و عادلانه در جهت احساس رضايت در زندگي مشتركشان حركت كنند تا هر دو به كمال برسند.
در اين صورت مي توانيم مساوات را اين گونه معنا كنيم كه زوجين بايد بكوشند تا در محبت، مهرورزي، تأييد، قدرداني، گذشت و بزرگواري نسبت به طرف مقابل از يكديگر سبقت بگيرند تا بتوانند با توكل به خدا همسري شايسته و كامل براي يكديگر باشند.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط