روح من به موسیقی نیاز دارد

چرا مسائل مربوط به موسیقی این‏قدر پیچیده و مبهم است . احساس می‏كنم بین آنچه در اسلام آمده و آنچه در حكومت اسلامی ما اجرا می‏شود، فاصله بزرگی وجود دارد . البته شاید هم از ناآگاهی من و امثال من است . بالاخره روح انسان به موسیقی نیاز دارد؟ آیا این احساس نیاز تلقینی است؟ در صورت عدم نیاز، خللی كه به وجود می‏آید ناشی از چیست و با چه باید آن را پر كرد؟
چهارشنبه، 22 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روح من به موسیقی نیاز دارد
روح من به موسیقی نیاز دارد
روح من به موسیقی نیاز دارد
نويسنده:سید ابراهیم حسینی
منبع:مجله پرسمان
چرا مسائل مربوط به موسیقی این‏قدر پیچیده و مبهم است . احساس می‏كنم بین آنچه در اسلام آمده و آنچه در حكومت اسلامی ما اجرا می‏شود، فاصله بزرگی وجود دارد . البته شاید هم از ناآگاهی من و امثال من است . بالاخره روح انسان به موسیقی نیاز دارد؟ آیا این احساس نیاز تلقینی است؟ در صورت عدم نیاز، خللی كه به وجود می‏آید ناشی از چیست و با چه باید آن را پر كرد؟
هر گرایش طبیعی و درونی پاسخی می‏طلبد . جذابیت موسیقی از این قاعده مستثنا نیست؛ اما باید دانست پاسخ به غرایز ابتدایی و نیازهای پس از رشد یافتگی، میان تمام اقوام و فرهنگ‏ها و پیروان ادیان مشترك است؛ مانند آن كه همگان برای رفع تشنگی از «آب‏» استفاده می‏كنند . تفاوت از آن‏جا آغاز می‏شود كه برای رفع این نیاز اصلی در پی آماده‏سازی و پیشنهاد نوشیدنی‏های متنوع باشیم . این‏جا است كه نظریه‏های انسان‏شناختی و فاكتورهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی رخ می‏نماید و كنش‏ها و واكنش‏ها بروز می‏كند . پیچیدگی‏ها و ابهام‏ها آنگاه فزونی می‏یابد كه در عصر ارتباطات تنوع پاسخ بسیار می‏شود و از میان آن همه، انتخاب «پاسخ درست‏» و «بدون عوارض‏» و پیاده سازی «جایگزین‏» كاری بس دشوار است و تلاش همگانی می‏طلبد .
موسیقی به طور كلی دو نوع است:
1 . موسیقی غنایی: هرگونه آهنگی است كه به لحاظ شكل یا محتوا موجب تحریك شهوت و متناسب با مجالس گناه است . این‏گونه موسیقی، گاه آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاه هیجانات ناهنجار برای روان؛ و غفلت از یاد خدا و پرده‏پوشی عقل از آثار نمایان آن است .
2 . موسیقی غیرغنایی: شامل صوت قرآن، موسیقی عرفانی، مارش‏های حماسی، آواز حدی (برای حركت دهی حیوانات) و حتی موسیقی مناسب برای رشد گیاهان . این نوع موسیقی می‏تواند پاسخگوی نیاز انسان باشد و با اجراهای متنوع جایگزین موسیقی غنایی شود .
قرآن كریم نثری هم آوا دارد و این خاصیت‏یكی از ابعاد اعجاز قرآن است . (1) از تشویقی كه درباره آهنگین و نیكو خواندن قرآن وجود دارد، نتیجه می‏گیریم برای بهره‏مندی بیش‏تر از كلمات و به منظور تحصیل آرامش روانی و صفای دل، به طور طبیعی به صوت دلنشین نیازمندیم . به همین جهت، تلاوت قرآن با صدای نیكو مستحب و محبوب خدای متعال است .
غزلیات و اشعار عرفانی معنایی پرجاذبه دارد؛ شنیدن و زمزمه آن با صدای خوش بسیار آرامش‏بخش و آگاهی‏ساز است و می‏تواند جایگزین مناسبی برای موسیقی غنایی باشد . افلاطون حكیم می‏گوید: «آن كسی كه همه عمر را به ترنم نغمات و حظ از زیبایی صوت می‏گذراند، همان طور كه آهن در اثر آتش نرم می‏شود، عنصر «غیرت‏» در نفس وی ملایم می‏گردد و طولی نخواهد كشید كه «شجاعت‏» وی نیز تحلیل رود» . (2)
از امام خمینی (ره) در این باره آمده است: «ای عزیز، بكوش تا صاحب عزم و اراده شوی كه خدای ناخواسته اگر بی‏عزم از این دنیا رحلت كنی، انسان صوری بی‏مغزی هستی در آن عالم كه محل كشف باطن و ظهور سریره است؛ و جرات بر معاصی كم‏كم انسان را بی‏عزم می‏كند و این جوهر شریف را از انسان می‏رباید . استاد معظم ما - دام ظله - می‏فرمودند: بیش‏تر از هر چه گوش دادن به تغنیات [موسیقی‏ها] سلب اراده و عزم از انسان می‏كند . . .» (3) . ابوعلی سینا نیز در این باره می‏نویسد: «آهنگ خوش، آن مقدار كه حكمت لازم می‏شمارد، جوهر نفس آدمی را تقویت می‏كند و قوای باطنی او را تمركز می‏بخشد نه آن آهنگی كه امور شهوانی را در انسان تحریك می‏كند» . (4) به امید آن كه با همفكری و خویشتن‏داری به بالندگی معنوی خود و جامعه كمك كنیم .
برای پاسخ به پرسش شما، مبنی بر نیاز روحی انسان به موسیقی، توجه به نكات زیر مفید است:
1 . زیبایی دوستی یكی از امیال فطری انسان است و ابعادی وسیع دارد . آنچه در گزینش‏ها مهم می‏نماید این است كه رابطه هر چیز و هر رفتار را با كمال نفسانی انسان بسنجیم و آنگاه مورد ارزیابی قرار دهیم . از آن جا كه كمال مطلق خدا است، هر چه انسان را از خدا دور سازد یقینا مایه خسرانش خواهد شد . در آیات و روایات، ضمن تایید میل زیبایی دوستی، اولا به زیبایی معنوی بیش از زیبایی ظاهری و مادی بها داده شده است؛ و ثانیا خدا جمیل مطلق است . از این روی فرمود: «الابذكرالله تطمئن القلوب‏» (5) . اگر انسان به این حقیقت مطلق روی آورد، از بسیاری اوهام یا واقعیت‏های كم بها رویگردان خواهد شد .
2 . اگر بر فرض ثابت‏شود موسیقی آثار مثبتی در نفس دارد - این مساله، خصوصا به گونه‏ای كه عمیق و ماندگار باشد، به شدت محل تامل است - (6) همان طور كه استاد شهید مطهری فرموده‏اند باید توجه داشت كه: «خیلی چیزها فایده‏هایی بر وجودشان مترتب است ولی این‏ها جای چیزهایی را اشغال كرده‏اند كه اگر آن‏ها می‏بودند فواید خیلی بیش‏تری مترتب می‏شد . . . ما نمی‏توانیم به آن سبك «ویلیام جیمز» (بنیان‏گذار مكتب پراگماتیسم) بیندیشیم كه هر چیزی كه یك اثر مفید داشته باشد، پس حق است . . . هرگز شما نمی‏توانید به صرف این كه یك شی‏ء آثار مفیدی داشته باشد آن را صحیح و واقعی و از جانب خدا بدانید» . (7)
در توضیح این دو نكته باید گفت: بی‏تردید در ساختمان وجودی انسان هیچ میل اصیلی به گزاف نهاده نشده است و همواره بین امیال و كشش‏های فطری انسان و واقعیات جهان هستی، هماهنگی كامل وجود دارد . اگر انسان یك یا چند میل و كشش فطری و اصیل داشته، از امكان ارضای آن‏ها برخوردار نباشد، دراین صورت باید معتقد شد در كار خلقت فریبكاری و گزاف وجود دارد؛ در حالی كه با مطالعه در جهان خلقت در می‏یابیم همه امور، از كوچك‏ترین آن‏ها تا بزرگ‏ترینشان، بر اساس طرحی دقیق و هدفی كاملا حساب شده خلق شده‏اند . از سوی دیگر، باید به این حقیقت نیز توجه كرد كه امیال فطری انسان از قبیل حقیقت جویی، زیبایی دوستی و قدرت‏طلبی ما را در شناخت كمال وجودی انسان كمك می‏كند، اما شعاعشان تا بی‏نهایت امتداد می‏یابد و هیچ یك از آن‏ها در مرتبه معینی اقتضای محدودیت و توقف ندارد . خواسته‏های نامحدود و بسنده نكردن به كامیابی‏های موقت و محدود از خصایص بارز انسان است . بی‏نهایت‏بودن خواست‏های فطری انسان از مهم‏ترین اختلافات اساسی انسان و حیوان به شمار می‏رود . آن كه امیال فطری انسان به امور مختلف تعلق می‏گیرند، اما سرانجام همه آن‏ها به هم می‏پیوندند و ارضای كامل و نهایی‏شان در پرتو ارتباط با سرچشمه علم، قدرت، جمال وكمال تحقق می‏یابد . تنها در نزدیكی به خدا و اتصال به معدن جمال و كمال تمام خواست‏های فطری انسان ارضا می‏گردد و انسان به مطلوب نهایی‏اش دست می‏یابد . همه اهداف و مقصدهای دیگر با آفت نقص و محدودیت رو به رویند و به همین جهت، نمی‏توانند فطرت بی‏نهایت طلب انسان را پاسخ دهند .
تاكید می‏كنیم گاه اموری در مرتبه طبیعی برای بشر مفید می‏نمایند؛ اما برای حیات معقول و طیبه‏اش زیانبارند . از انسان‏های فهیم انتظار می‏رود در سنجش‏ها و گزینش‏ها حیات معنوی و معقول را درنظر بگیرند . گناهان و بی بندوباری‏ها مرتبه طبیعی حیات انسان را پوشش داده، ارضا می‏كند؛ اما درخت وجودش - موجود بی نظیری كه ظرفیت وجودی‏اش نیل به خلافت الاهی است - را از ریشه می‏خشكاند . (8) همان طور كه قرآن كریم می‏فرماید: «اذهبتم طیباتكم فی حیاتكم الدنیا و استمتعتم بها؛ شما در آخرت سرمایه‏ای برای حیات ابدی كه حیات حقیقی شما است، ندارید؛ چون شما نیروها و سرمایه‏های پاكیزه خود را در زندگانی دنیوی از دست دادید و از آن‏ها بهره‏مندگشتید .» (9)
این آیه درباره كسانی است كه در این دنیا كفر ورزیدند و در رستاخیز با عذاب الاهی رویاروی می‏شوند؛ ولی ملاك، تمتع و برخورداری از تمایلات و خواست‏هایی است كه موجب از بین رفتن سرمایه حیاتی می‏شود . (10)
پرسش‏های مهمی در خصوص موسیقی مطرح است از جمله این كه:
1 . آیا موسیقی هیجان‏انگیز و لذت بخش و نشاط آور است؟ اگر چنین است، پس فلسفه ممنوعیت و محرومیت از آن چیست؟
2 . تفاوت موسیقی‏های روحانی و غیرروحانی، خوب و یا بد و حلال و حرام در چیست؟
3 . آیا موسیقی به تلطیف روح یا نفس می‏انجامد؟
4 . علت گرایش به موسیقی در میان شخصیت‏های كمال یافته چیست؟
5 . تأثیر موسیقی بر شخصیت آدمی چگونه است؟
6 . موسیقی درمانی چیست و تا چه اندازه بر اصول علمی استوار است؟ علامه محمد تقی جعفری در كتاب «موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی‏» دست كم به ابعادی از پاسخ این پرسش‏ها اشاره كرده است .
در پاسخ به سؤال نخست‏شما مبنی بر وجود شكاف یا دوگانگی بین آنچه در اسلام آمده و آنچه در حكومت اسلامی ما اجرا می‏شود، ضمن اعتراف به این واقعیت در بسیاری از موارد، می‏توان آن را معلول عوامل گوناگون دانست . شماری از این عوامل عبارت است از:
1 . دوری از زمان معصوم (علیه السلام) كه از حیث معرفت ناب به آموزه‏های اصیل اسلامی محرومیت‏های بسیار بر ما تحمیل می‏كند .
2 . فقدان تجربه حكومتی: حكومت اسلامی مبتنی بر فرهنگ شیعی كه حقیقتا در صدد اجرای فقه جعفری باشد، به این وسعت و مقیاس، جز در مدت زمانی كوتاه در عصر معصومان (علیهم السلام) تحقق نیافته است؛ به عبارت دیگر، حكومت اسلامی مبتنی بر فقه آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نهالی نوپا است كه افت و خیزهایش در مقام عمل طبیعی است؛ به تعبیر مقام معظم رهبری، فقه ما یك فقه مغلوب است؛ یعنی شیعه به این گستره حاكمیتی نداشته است؛ و واضح است كه آموزه‏های عرشی تا فرشی و زمینی نشود قابلیت اجرا ندارد . در این مرحله مشكلات بشر رخ می‏نماید و فقدان تجربه حكومتی و ناپختگی‏ها زمینه پیدایش سردرگمی‏ها می‏شود .
3 . نهادهای حكومتی نوپا نمی‏توانند پاسخ‏گوی مناسبی برای نیازهای مردمی در گستره وسیع باشند و همه طیف‏ها را شامل می‏شوند . در این موقعیت، عدم تربیت دینی قوی مردم سبب می‏شود آن‏ها برای ارضای نیازهای خود به برخی راه‏های جایگزین یا نامشروع روی می‏آورند .

پی‏نوشت:

1 . قرآن از جهات گوناگون معجزه است از جمله فصاحت و بلاغت، اخبار غیبی، عدم اختلاف در مفاد آن، از حیث آورنده آن كه فردی امی و بی‏سواد بوده است و . . . .
2 . رعد (13): 28 .
3 . ر . ك: كتاب موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، استاد علامه محمد تقی جعفری .
4 . نواندیشان مسلمان در اندیشه استاد مطهری، علی دژاكام، ص 102و103 .
5 . ر . ك: خودشناسی برای خودسازی، آیت الله مصباح یزدی؛ اخلاق اسلامی، محمد علی سادات .
6 . احقاف (46): 20 .
7 . موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، محمد تقی جعفری، ص 63- 65 .





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.