ماهيت زندگي اجتماعي در آرمان‌شهر مهدوي

يكي از پرسش‌هاي هميشگي پيشاروي انديشمندان اجتماعي و سياسي، پاسخ به مسأله ماهيت زندگي اجتماعي بوده است. مقاله حاضر مي‌كوشد به تبيين ماهيت زندگي اجتماعي در جامعه مهدوي بپردازد. ضرورت نگاه به ماهيت زندگي اجتماعي يكي از پرسش‌هاي هميشگي پيشاروي انديشمندان اجتماعي و سياسي، پاسخ به مسأله ماهيت زندگي اجتماعي بوده است. بسياري از انديشمندان انسان را فطرتا اجتماعي خوانده و در نتيجه زندگي اجتماعي را گريز ناپذير دانسته‌اند. اين امر سبب شده است تا مسأله ماهيت زندگي اجتماعي در كانون توجه نظريه‌هاي سياسي و اجتماعي باشد.
چهارشنبه، 7 فروردين 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماهيت زندگي اجتماعي در آرمان‌شهر مهدوي
ماهيت زندگي اجتماعي در آرمان‌شهر مهدوي
ماهيت زندگي اجتماعي در آرمان‌شهر مهدوي

نويسنده:غلامرضا بهروزلك
منبع:مجله امان
يكي از پرسش‌هاي هميشگي پيشاروي انديشمندان اجتماعي و سياسي، پاسخ به مسأله ماهيت زندگي اجتماعي بوده است. مقاله حاضر مي‌كوشد به تبيين ماهيت زندگي اجتماعي در جامعه مهدوي بپردازد.

ضرورت نگاه به ماهيت زندگي اجتماعي

يكي از پرسش‌هاي هميشگي پيشاروي انديشمندان اجتماعي و سياسي، پاسخ به مسأله ماهيت زندگي اجتماعي بوده است. بسياري از انديشمندان انسان را فطرتا اجتماعي خوانده و در نتيجه زندگي اجتماعي را گريز ناپذير دانسته‌اند. اين امر سبب شده است تا مسأله ماهيت زندگي اجتماعي در كانون توجه نظريه‌هاي سياسي و اجتماعي باشد.
در طول تاريخ نظريه‌هاي مختلفي در باب ماهيت زندگي اجتماعي انسان‌ها ارائه شده است. تعاليم اسلامي نيز رويكرد خاصي به زندگي جمعي ارائه كرده است. بدون ترديد ماهيت زندگي اجتماعي در جامعه مهدوي مبتني بر مباني و آموزه‌هاي ديني و اسلامي مي‌باشد. ماهيت فاضله جامعه نبوي صل الله عليه و آله و سلم و علوي عليه السلام به صورت بارزي در آرمان‌شهر مهدوي تجلي و تبلور خواهد يافت. بدين ترتيب هر گونه بحث از زندگي در جامعه مهدوي بناگزير پيوندي وثيق با آرمان زندگي اسلامي در سيره نبوي صل الله عليه و آله و سلم و سيره علوي عليه السلام و ساير امامان پيشين دارد.
پرسش از ماهيت جامعه مهدوي براي ما نيز حايز اهميت است. زيباشهر مهدوي نسخه آرماني يك مسلمان است. ما با نگاه الگويي به اين شهر مي‌بايست در صدد تطبيق خويش با آن باشيم. اگر پيامبر صل الله عليه و آله و سلم اسوه و الگويي زيبا بوده است و حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، الگو، اسوه و مقتداي ما در عصر كنوني است، پس مي‌بايست با شناسايي خصايص و ويژگي‌هاي الگوي آرمان‌شهر مهدوي تلاش كنيم، جامعه امروز خويش را نيز بر اساس آن سامان دهيم.

ماهيت زندگي اجتماعي

در نگاهي كلي مي‌توان نظريه¬هاي مطرح شده را در باره ماهيت زندگي اجتماعي در دو رويكرد اصلي تقسيم بندي كرد. رويكردهاي نخست صرفا به بيان چگونگي و فرايند اجتماع انسان‌ها در يك قلمرو جغرافيايي مي¬پردازند. اين رويكردها به شيوه¬هاي مختلف صرفا به بعد دنيوي- مادي زندگي اجتماعي انساني معطوف هستند. در مقابل، رويكردهاي دوم به غايت و نتيجه زندگي اجتماعي نگاه مي¬كنند. اين رويكردها هدف جامعه را ملاك قرار مي¬دهند. از نظر آنها اجتماعي زندگي كردن غايتي را برآورده مي-سازد و بايد به تبيين آن غايت نهايي زندگي جمعي پرداخت.
انديشمندان اجتماعي در طول تاريخ ديدگاه‌هاي خود را غالبا از منظر نخست مطرح كرده¬اند. يكي از ديدگاههاي معروف در اين زمينه مدني بالطبع بودن انسان است. ارسطو معتقد بود «آن كس كه نمي تواند با ديگران زيست كند و يا چندان به ذات خويش متكي است كه نياز به همزيستي با ديگران ندارد، عضو شهر نيست، و از اين رو بايد يا دد باشد، يا خدا. بدين سبب، انگيزه¬اي در همه آدميان نهفته است تا بدين گونه با هم اجتماع كنند».[1] حكماي اسلامي نيز چنين منظري را به شيوه¬هايي مطرح كرده¬اند.
در نگاه كلان بايد گفت اين رويكردها صرفا به بعد دنيوي حيات انساني ناظر هستند. اين رويكردها فاقد نگرش غايت نگرانه قوي هستند. تأمين معيشت دنيوي چه به صورت فردي يا جمعي نمي¬تواند گوياي ماهيت خلقت جهان هستي و انسان باشد. طبق قرآن كريم اساس خلقت انسان بر تكامل و عبوديت نهاده شده است. از اين جهت بايد ماهيت زندگي اجتماعي انسان را در آرمان‌شهر مهدوي بر اساس رويكرد غايت گرايانه توضيح داد.

آرمان‌شهر مهدوي و غايت جامعه

مروري اجمالي به ديدگاه‌هاي اسلامي نشان مي¬دهد كه ماهيت زندگي اجتماعي از نظر اسلام رويكردي دوم است. هر چند جنبه¬هاي مادي زندگي آدمي مهم هستند و اسلام نيز براي تأمين آنها برنامه مناسب و شايسته¬¬اي ارائه كرده است، اما به نظر مي¬رسد كاركرد اصلي جامعه در نگرش قرآني اسلامي، رويكرد غايت¬گرايانه است. قرآن كريم با نفي تفاوتهاي ظاهري اقوام و ملل، مايه امتياز و برتري را صرفا تقوا و فضايل اخلاقي دانسته است.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرF؛ اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست خداوند دانا و آگاه است![2]
خداوند در اين آيه هزارتوي شعوب و قبايل را صرفا جهت تمايز و شناسايي انسان‌ها از يكديگر دانسته و ظاهري بيش نمي¬انگارد. مايه اصلي تمايز و رتبه¬بندي همان تقوي است. بدين جهت معيار مهم انساني رسيدن به كمال تقوي است و همان موجب افتخار و كرامت مي¬گردد.
حضرت علي عليه السلام در نهج البلاغه خطاب به عثمان بن حنيف نيز زندگي جمعي را بر اساس و محوريت امامت و هدايت توضيح داده است. «أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي‏ءُ بِنُورِ عِلْمِه».[3] از نظر وي براي هر كسي كه در مقام مأموم و اقتدا كننده قرار دارد، امام و مقتدا وجود دارد. سپس حضرت شروع به توصيف خصوصيات امام كه همان سيره خود مي¬باشد، مي¬پردازد. علامه حلي در كتاب شريف ألالفين نيز با چنين رويكردي به زندگي اجتماعي پرداخته است. او در اين رساله معتقد است ضرورت تعيين امام منوط به حضور انسان‌هاي زياد نيست. حتي اگر بر روي زمين مكلف واحدي نيز وجود داشته باشد كه خود كامل نباشد، بنا به اقتضاي قاعده لطف خداوند، تعيين امام و هادي براي وي از سوي خداوند لازم است. بنابر اين نياز به امام نه بر زندگي جمعي، بلكه صرفا به نياز هدايت يابي انسان مبتني شده است. از نظر علامه حلي علت نياز به امام را بايد در هدايت يابي دانست. اگر با رويكرد هدايت يابي كه نگاهي غايت نگرانه به جامعه است، به انسان نگاه كنيم، ماهيت زندگي اجتماعي صرفا بر تأمين نيازهاي مادي وي استوار نخواهد شد. در اين رويكرد هدف و غايت زندگي اجتماعي كه همان هدايت يابي است در اولويت قرار گرفته است.
از منظر هدايت يابي و با رويكرد غايت نگرانه، ماهيت زندگي اجتماعي در آرمان‌شهر مهدوي تأسي به امام و نقش كانوني وي در آرمان شهر است. آرمان شهر صرفا به خاطر حضور و هدايت امام است كه شكل گرفته است. اگر در آرمان شهر امام نباشد، چنين شهري نيز عملا فلسفه وجودي خود را از دست خواهد داد. چنين توصيفي از آرمان شهر را در دعاي افتتاح نيز مي¬يابيم. زيباترين توصيف از آرمان‌شهر در اين دعا، تعبير به دولت كريمه است. در اين تعبير دولت كريمه، به عنوان الگوي جامعه آرماني، با كاركرد غايي خود تعريف شده است. كاركرد دولت كريمه يا همان آرمان شهر مهدوي آن است كه انسان‌ها را به سوي سعادت و كرامت رهنمون شود. چنين سعادتي جز از طريق اتصال به خداوند و عبوديت وي حاصل نخواهد شد. .تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ فِي سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة[4] اوج كرامت انسان دعوت به اطاعت خداوند و راهنمايي انسان‌ها به راه وي مي¬باشد.

پی نوشت:

2. ارسطو، سياست، ترجمه دكتر حميد عنايت ، ص 6 ـ 4؛ ارسطو، اخلاق نيكوماخوس، ترجمه مهندس رضا مشايخي، كتاب اول، فصل هفتم، ص12.
3. حجرات: 13
4. نهج البلاغه، نامه 45، نامه به عثمان بن حنيف.
4. الكافي، ج 3، ص 424.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.