در سالهای گذشته، نمایش خلاق، یکی از ارکان اصلی برنامههای آموزش یا رادیو تلویزیونی نوجوانان و حتی برنامههای سرگرمی بزرگسالان بود. در این برنامهها، فردی میکوشید تا با ایفای نمایشی خلاق مفهوم مورد نظر را که معمولاً یک ضربالمثل یا یک شیء و یا شغلی خاص بود، به طرف مقابل خود تفهیم نماید. (به شکلی غیررسمی و مبتنی بر خلاقیتهای فردی) اما متأسفانه، پس از رویکردی افراطی به نمایش خلاق در برنامههای تلویزیونی، چندی است که از این هنر استفادهی چندانی نمیشود. رواج این هنر در تلویزیون باعث شده بود تا معلمان هم ناخواسته در اوقات فراغت کلاس، دانشآموزان را به اجرای نمایشی خلاق تشویق کنند. بیشک نمایش خلاق که همواره به نوعی در کنار قصهگویی بوده است، تأثیرات شگرفی در تکوین شخصیت کودکان دارد. پیش از ادامهی بحث در این خصوص، بهتر است نمایش خلاق را که گاه با بازی نمایشی یا تئاتر کودکان اشتباه میشود، بهتر بشناسیم.
انسان از زمانی که در خردسالی در بازیهای معروف «خاله بازی»، «معلم بازی»، «دزد و پلیس» و ... به ایفای نقش میپردازد تا زمانی که در کلاسهای درس و در مقابل آموزگار میکوشد بدون مقدمه برای خطای خود بهانهای بتراشد و نیز تا روزگارانی که مجبور میشود مقابل مافوق اداری خود به ایفای نقش بپردازد، همواره در حال اجرای نمایش یا بازی نمایشی است، اما نمایش خلاق با بازی نمایش و تئاتر کودکان متفاوت است. تئاتر کودکان بر اساس نمایشنامه است و بازی نمایشی نیز فعالیتی خلقالساعه، غیرسازمان یافته و آزاد است، در حالی که نمایش خلاق به ساخت، طراحی و ارزشیابی نیاز دارد. وقتی دانشآموزی میکوشد مفهوم یک ضربالمثل را با انجام حرکاتی به دوست خود بفهماند، دست به کاری آگاهانه زده است. نمایش خلاق اگر در مسیر آموزشی- تربیتی قرار بگیرد در تکوین شخصیت کودک نقش اساسی دارد.
چمبرز نمایش خلاق را شکلی از وانمودبازی بر میشمرد. این عمل، بخشی از طبیعت کودکی به شمار میرود و آموزندهترین و لذتبخشترین بازیهای کودکانه است. برخی از نویسندگان عقیده دارند که این گونه بازیها (که کودکان در آن نقش بزرگترها را ایفا میکنند) در حقیقت نوعی آموزش مقدماتی برای زندگی کردن مانند یک بزرگسال است. این نویسندگان اظهار میدارند که کودکان در خلال بازیهای تخیلی خود، لباس بزرگترها را بر تن میکنند و نقش آنها را بازی میکنند تا هنگامی که به بزرگسالی میرسند، بهتر بتوانند با واقعیتها و وظایف بزرگترها کنار بیایند. (1)
چمبرز معتقد است که نمایش خلاق تجربهای سازمان یافته است که با دقت طراحی میشود به اجرا در میآید. نکتهی جالب، بازآفرینی صحنه و رویداد در نمایش خلاق توسط کودکان است. با توجه به این که در این برنامه فیلم نامهای در اختیار کودکان نیست، نقشآفرینی آنها باعث رشد قدرت تخیل و بالارفتن سطح خلاقیتشان میشود.
نمایش خلاق را نباید با بازی نقش یا نمایش اجتماعی اشتباه کرد. گرچه این دو روش در آمادهسازی و اجرا شباهتهایی با نمایش خلاق دارند، ولی هدفشان کاملاً متفاوت است. در خلال «بازی نقش» و نمایش اجتماعی، روان درمانی نیرومندی نهفته است. در حالی که نمایش خلاق یک روش درمانی نیست و نباید از آن به این منظور استفاده کرد.
نمایش خلاق فعالیت نمایشی سازمان یافتهای است که بیشترین تأکید آن بر مراحل انجام دادن کار است تا بر حاصل کار. این فعالیت باید خود به خودی و خلاق باشد و عمقش، بینش شخصها و نکتههای نهفته در نمایش را نشان بدهد. نمایش خلاق که از هرگونه رسمیت تئاتری رهاست اگر قادر به خلق شادی واقعی نباشد، باید دست کم در کسانی که خود را در آن درگیر کرده اند، احساس رضایت به وجود آورد. نمایش خلاق که بخشی از طبیعت کودک به حساب میآید میتواند به راحتی و با موفقیت به وسیلهی آموزگاران دورهی ابتدایی به کار گرفته شود. (2)
نمایش خلاق به نور، لباس، گریم و صحنه نیاز ندارد و حتی ممکن است شرکتکنندگان تماشاگر نیز بشوند. ارزش نمایش خلاق در مراحل بازی آن نهفته است.
کودکان برای اجرای نمایش خلاق باید آمادگی داشته باشند و به شکلی آن را تجربه کرده باشند. در این صورت آنان به شرکت در این برنامهها علاقه نشان میدهند. چمبرز فعالیتهایی را که با اجرای آنان کودکان آمادهی نمایش خلاق میشوند، چنین بر میشمرد:
1- چیستان: در این بازی کودکان به دو گروه تقسیم میشوند و یکی از اعضای هر گروه مجاز است که در زمانی حدود دو دقیقه بدون این که سخنی بگوید، با اجزای بازی، چیستانی را بیان کند. اگر اعضای گروه او توانستند چیستان را حدس بزنند، یک امتیاز نصیب او خواهد شد. این بازی معمولاً مورد توجه بزرگسالان نیز قرار میگیرد.2- باز حدس زدن: بازی حدس زدن فعالیتی است شبیه بازی چیستان، اما گروهی نیست. در این بازی روی میزی در کلاس معمولاً جعبهای خیالی قرار میگیرد. یکی از دانشآموزان داوطلب شده و پس از باز کردن این جعبهی خیالی، از دانشآموزان دیگر میخواهد تا حدس بزنند که درون جعبه چیست؟ هرکس درست حدس زد، جعبه در اختیار او قرار خواهد گرفت.
3- بازی چه احساسی دارم: در این بازی یکی از دانشآموزان وارد اتاق میشود و احساسی را وانمود میکند (تشنگی، خستگی، گرسنگی و ...) دیگران باید حدس بزنند که او چه احساسی دارد. (3)
چمبرز برای نخستین جلسهی نمایش خلاق اهمیت زیادی قائل است. از نظر او مهم این است که آموزگار نخستین برنامه را به گونهای ترتیب دهد که موفقیت آن حتمی باشد. نخستین نمایش خلاق باید کوتاه، دور از پیچیدگی و تنها شامل چند شخصیت و تعداد محدودی حادثه باشد. برای مثال آموزگار میتواند از دانشآموزان بخواهد که یک صحنه از نمایش معروف پینوکیو یا سیندرلا را مجسم کند. عاقلانهترین راه این است که آموزگار برای اولین جلسه، کسانی را انتخاب کند که موفقیتشان حتمی است. (4)
نمایش خلاق در عمل بدین صورت روی میدهد که ابتدا، آموزگار داستانش را برای دانشآموزان تعریف میکند، سپس به بازی سازی داستان به صورت حادثه به حادثه یا صحنه به صحنه میپردازد و آن گاه از میان صحنههای مختلف و یا حوادثی که روی تابلو کلاس به تفکیک نوشته شدهاند. یک یا دو صحنه را برای وانمود بازی انتخاب میکند و بقیهی صحنهها را از روی تابلو کلاس پاک مینماید. سپس نوبت به بحث دربارهی حادثههای مورد نظر میرسد و بدین صورت آموزگار با سؤال دربارهی حادثه دانشآموزان را در شناخت کامل حوادث یاری میدهد.
مرحلهی بعدی تحلیل شخصیتها است. آموزگار در این بخش از کار خود به تحلیل دربارهی شخصیتهای داستانی میپردازد و مشخصات ظاهری، نوع لباس، وزن، قد، حالتهای چهره و ویژگیهای شخصیتی آنها را بررسی میکند. در این مورد خاص، نسخهای مصور از داستان مورد نظر میتواند مفید باشد.
مرحلهی بعد تشریح محیط حضور شخصها و آماده ساختن کلاس برای اجرای نمایش خلاق در چنین محیطی است.
و سرانجام نوبت به انتخاب داوطلبان برای ایفای نقشهای مورد نظر میرسد. دانشآموزانی که برای بازی انتخاب شدهاند، یک بار دیگر طرح دقیق چگونگی بازی کردن صحنهها را با هم مرور میکنند. در طول زمانی که داوطلبان بازی را بررسی میکنند. آموزگار از دانش آموزان میخواهد تا خود را برای نظارت دقیق نمایش آماده سازند، چون ممکن است خود آنها را در دورههای بعدی ایفاگر این نقش باشند.
پس از آمادگی، دانشآموزان داوطلب به ایفای نقشهای خود میپردازند و این بار داستان با حرکت و صدا اجرا میشود. پس از اجرای برنامه، آموزگار از دانشآموزان میخواهد تا نظر خود را در مورد بازی همکلاسیهایشان بیان کنند و در خاتمه آموزگار به نتیجهگیری از بحث میپردازد و از گروه دوم میخواهد که همان صحنهها را اجرا کنند. آنان نیز پنج دقیقه وقت دارند تا خود را آماده کنند. این بار نیز نمایش اجرا میشود و دانشآموزان نظر خود را بیان میکنند.
تقریباً اجرای تمامی فعالیتهای مربوط به نمایش خلاق در برنامههای تلویزیونی کودکان و نوجوانان امکانپذیر است. این فعالیتها علاوه بر خصوصیت دیداری بودنشان باعث ایجاد شور و شوقی در مخاطبان نیز میشوند. با اجرای انواع نمایش خلاق در برنامههای کودک و نوجوان، میتوان چنین فعالیتهای مفیدی را در دبستانها و مدارس راهنمایی گسترش داد.
شعارینژاد از نمایش خلاق با نام بازی دراماتیک (5) یاد میکند. وی ارزشهای بازی دراماتیک را چنین خلاصه میکند:
1- حقایق و اطلاعات را نقل میکند.
2- مهارتهای خاصی را رشد و گسترش میدهد.
3- عمل تجزیه و تحلیل را توسعه میدهد.
4- منابع عمل را نشان میدهد.
5- کودکان را برای مواجهه با اوضاع آینده آماده میکند.
6- درک و فهم نظرهای دیگران را آسانتر میکند.
شاید نکتهی ششم، یکی از مهمترین فواید نمایش خلاق باشد، زیرا متأسفانه با گسترش رسانهها روز به روز ارتباط کلامی انسانها کمتر میشود. نادیده گرفتن برنامههای قصهگویی نیز به این معضل دامن زده است، در حالی که نمایش خلاق میتواند به کودکان کمک کند تا با دیگران بهتر رابطه برقرار کنند. هرچند نمایش خلاق در دیگر جنبههای یادگیری نیز مؤثر است.
چمبرز معتقد است که سودجستن از روش نمایش خلاق، علاوه بر ایجاد فضایی شادی آفرین، امکانات متنوع و مؤثری را برای یادگیری به وجود میآورد. وی مهمترین امتیازهای آموزشی این روش را چنین بازگو میکند. (6)
1- تحلیل ادبی: یکی از مهمترین کارهای شرکتکنندگان در جریان نمایش خلاق، تحلیل ادبی داستان مورد نظر است. این عمل به آنان کمک میکند ادبیات خاص خودشان را با دیدی عمیق تحلیل کنند ... در واقع کودکان طی مراحل آماده شدن و به اجرا درآوردن و ارزیابی کردن تجربهی نمایش خلاق با تحلیل و تفسیر ادبی آشنا میشوند.
2- مهارتهای گوش کردن: چمبرز معتقد است که اغلب کودکان در جهان پر سر و صدای امروزی عادت کردهاند که گوش خود را بر سر و صداها ببندند، ولی آموزگار در جریان نمایش خلاق به آنان یاد میدهد که چه موقعی خوب گوش کنند و حرفهای پراهمیت را با دقت بشنوند. از سویی با توجه به این که اجرای بازی بعد از قصهگویی از وظایف دانشآموزان است، آنان به هنگام قصهگویی، سعی میکنند که به خوبی حرفهای قصهگو را بشنوند.
3- زبان محاورهای: استفاده از زبان محاوره در تمرین و اجرای نمایش خلاق باعث تسلط آنان بر زبان گفتاری و شنیداری میشود و این تسلط آنان را برای خواندن و نوشتن یاری میدهد.
4- اندیشیدن خلاق: اگر زبان محاوره را قلب این روش بدانیم، اندیشیدن خلاق خون آن است. این جریان به طور کامل تحت تأثیر نیروی خلاقیت و تخیل شرکتکنندگان است. تصور کردن و وانمود کردن، اساس یک برنامهی موفق نمایش خلاق است. داستان انگیزهای است که به کودکان داده میشود و از آن پس، این خلاقیت است که عمل میکند. شخصیتها چه شکلیاند؟ رفتارشان چگونه است؟ چگونه میتوان آنها را توصیف کرد؟ هر یک از پرسشها به پاسخ خلاق نیاز دارد. صحنه چطور است؟ میز در کجا قرار دارد، اندازهی اتاق چقدر است؟ این پرسشها نیز به خلاقیت نیاز دارد.
در نمایش خلاق، کودکان از لباس، دکور، صحنهآرایی و غیره استفاده نمیکنند. تمام این متغیرهای نمایش باید در تخیل بازیگران و تماشاگران خلق شود. شخصیتپردازی، لباس و صحنهای که برای یک دور از بازی به کار گرفته میشود، در بازی بعدی میتواند به کلی تغییر کند. این کار بسیار ساده است و آنچه لازم دارد فقط تغییر دادن تخیل است.
اندیشیدن خلاق به مفهوم تنوعی در اندیشه نیز هست. در نمای شخلاق راههای بسیاری برای دیدن و شناخت یک شخصیت و انگیزهی او وجود دارد. آیا سیندرلا موطلایی است؟ به نظر بعضیها ممکن است موهایش قهوهای باشد. حق با کیست؟ مسلماً هر دو میتواند صحیح باشد. خلاقیت و تنوع تفکیکناپذیرند. در تجربهی خلاقی که در این روش به کار میرود، خلاقیت و تنوع مورد تشویق و توجه قرار میگیرد.
پرورش خلاقیتی که بالقوه در همهی انسانها نهفته است به نظر برنامهریزان آموزشی مسئلهی مهمی است. آنها به ارزش دست یافتن به چنین هدفی آگاهی دارند و نمایش خلاق را برای پرورش این سرمایهی ارزشمند انسانی راه بسیار مناسبی میدانند. (7)
5- برنامهریز از انتزاعی به عینی: کودکان در نمایش خلاق، اندیشهی انتزاعی خود را در مورد یک قصه به صورت عینی به یک واقعیت ملموس تبدیل میکنند. آنان برای این عمل برنامهریزی میکنند. هم چنین تقسیم نقشها و دیالوگها، تعیین حدود صحنه و ... نیازمند برنامهریزی دقیق کودکان است. کمک به کودکان برای آموختن برنامهریز انتخاب یک اندیشه و گسترش مرحله به مرحلهی آن تا واقعیت، بخشی مهم در کار یاد دادن- یادگرفتن است، نمایش خلاقی که با مهارت و دقت به اجرا درآمده باشد، میتواند این روند ارزشمند را به کودکان بیاموزند. (8)
6- مهارتهای ارزیابی مؤثر: غالباً چنین رایج شده است که ارزیابی به معنای یافتن خطاها و نکتههای منفی است. با اجرای بخش ارزیابی، پس از نمایش خلاق، دانشآموزان یاد میگیرند که اثر مورد نظر را با توجه به نکات مثبت و منفی آن ارزیابی کنند. از طرفی چون ارزیابی به سویی حرکت میکند که نتیجهی آن مثبت باشد، لذا میتواند ابزاری برای آموزش انتقاد سازنده باشد.
یکی از مهمترین فواید نمایش خلاق، بالابردن حس اعتماد به نفس کودکان است. زیرا با انجام وانمود بازی که بخشی از طبیعت کودکی به حساب میآید، به اظهارنظر تماشاگران، همکلاسیها و آموزگار و والدین خود عادت میکنند و دیگر از ترس اظهارنظر دیگران، از انجام دادن بعضی اعمال خودداری نمیکنند.
دیوید داج که مدت ده سال زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم در یکی از دبیرستانها تدریس میکرده است، اعتقاد دارد که استفاده از نمایش خلاق در روش تدریس کمکهای فراوانی به او نموده است. او در این باره مینویسد: «یکی از سختترین گرفتاریهای من در مقام دبیر کلاس، کمک به دانشآموزان برای رسیدن به سطح بالای فصاحت در زبان شفاهی بود. در حقیقت غالباً از خود میپرسیدم آیا روان صحبت کردن، آن هم در یک محیط مصنوعی همانند کلاس قابل آموزش است.» (9)دیوید داج به دنبال زدن پلی میان حد فاصل زبان کلاسی و زبانی که دانشآموزان در دنیای بیرونی با آن مواجه است، به تکنیک نمایش خلاق میرسد. با این اعتقاد که انسان در طور زندگی خود مشغول اجرای نقش است و هم چنین با توجه به وضعیت انسانی که خودش را در معرض نمایش قرار داده و بدین صورت میتواند احساسهای مختلفی را از خود بروز دهد و جنبههای تازهای از خود را نیز کشف کند. او به این مطلب مهم اشاره میکند که بازیگر میتواند عادتهایش را در اجرای نقشی که برایش آشنا نیست، پرورش دهد. در حقیقت دیوید داج با قراردادن دانشآموزان کلاس در موقعیتهای مختلفی، آنان را وادار میکند تا مطابق با احساسی که نقش به آنها میدهد، به زبان فرانسوی سخن بگویند و این روش را روشی عمیق در یادگیری میداند، چنان که قبلاً نیز اشاره شد، وی معتقد است که همهی انسانها بازیگرند، چون در مواجهه با موقعیتهای دیگر متفاوت نقشهای مختلفی از خود بروز میدهند. انسانها هم چنین روشهای پیچیدهی رفتار و شیوهی گفتاریشان را برای رویارویی با موقعیتهای مختلف زندگیشان پرورش میدهند. دانشآموزانی هم که زبان دوم را میآموزند همانند دیگر انسانها در موقعیتهای مختلف، ازمتنهای نمایشی برای ارتقای سطح یادگیری شان در زبان استفاده میکنند.
دیوید داج با اشاره به این نکته که متأسفانه راه یادگیری زبان دوم اغلب مکانیکی و مصنوعی است، دلایل خود را برای موقعیت روش استفاده از نمایش خلاق در کلاس درس آموزش زبان فرانسه، این گونه بیان میکند.
1- نمایش خلاق، فعالیتهای کلامی را پربار و سرگرم کننده ساخته و باعث میشود که دانشآموزان و آموزگاران از یادگیری و یاددادن لذت بیشتری ببرند.
2- استفاده از تکنیکهای نمایش خلاق باعث آشکارشدن گرفتاریهای یادگیری دانشآموزان و هدایت آنان میشود.
3- استفاده از نمایش خلاق در کلاس، تعداد بیشتری از دانشآموزان را با کار کلاسی درگیر کرده و آنان را به فعالیت صد در صد در کلاس وادار میکند.
4- با توجه به این که نمایش خلاق، آموزش سمعی و بصری است، در نتیجه، آموزگار با استفاده از این روش میتواند از راههای بیشتری برای یاد دادن استفاده کند.
5- نمایش خلاق اعتماد به نفس و حس تشخیص در آموزگاران و مخاطبان کلاس را افزایش میدهد.
پینوشتها:
1. چمبرز، دیویی: پیشین، ص 66.
2. همان، صص 69 و 67.
3. ر. ک. همان، فصل ششم.
4. همان، ص 72.
5. Dralatic play
6. ر. ک. چمبرز، دیویی: پیشین، ص 10 به بعد.
7. همان، ص 104.
8. همان.
9. Dodge David: crative Drama in the second Language classrom.
حنیف، محمد؛ (1389)، قصهگویی در رادیو و تلویزیون، تهران: انتشارات صدا و سیما، چاپ دوم