نویسنده: محمد حنیف
ابتدا خودتان را معرفی کنید.
من محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) متولد 1332 در کازرون هستم. قصهگویی در رادیو را از بیست و دوم بهمن 1360 با برنامهی قصهی ظهر جمعه شروع کردم.اگر ممکن است خلاصهای از پیشینهی قصهگویی در رادیو را بیان کنید.
اولین برنامهی قصهی ظهر جمعهی رادیو، نوزدهم اردیبهشت 1319 در رادیو تهران آغاز شد. (البته شاید روز 19 اردیبهشت دقیق نباشد). در همان اولین هفتهای که رادیو تهران آغاز به کار کرد، برنامهی قصهگویی نیز افتتاح شد. قصهگویی در رادیو قدیمیترین برنامهی رادیو در ایران است که تا امروز دوام آورده است؛ چون رادیو اوایل فقط به منظور پخش اخبار راهاندازی شد و بعداً برنامههای تفریحی و سرگرم کننده به آن اضافه شد. پس تا امروز حدود شصت و یک سال از عمر قصهگویی در رادیو میگذرد. صبحی مهتدی (فضل الله مهتدی) اولین گویندهی رادیو بود که هم نویسنده و هم مجری آن به حساب میآمد و اولین برنامهی قصهگویی را تا سال 1323 ادامه داد. صبحی بعد از بیست و چهار سال ادارهی برنامهی قصهگویی رادیو، در سال 1343 به دلیل سرطان حنجره درگذشت. تا ده سال بعد از مرگ او همان برنامهها در رادیو دوباره پخش میشدند و میتوان گفت صدای صبحی مهتدی حدود سیوچهار سال چه در زمان حیات او و چه بعد از مرگش از رادیو پخش شد.بعد از مدتی علی جواهرکلام گویندگی آن برنامه را به عهده گرفت (البته در این قسمت شک دارم). بعد از وی آقای ایرج گلسرخی در حالی که مدیر یکی از شبکههای رادیویی بود، اجرای این برنامه را نیز برعهده داشت. من تا به حال صدای علی جواهرکلام را نشنیدهام، ولی صدای صبحی و گلسرخی را شنیدهام. گلسرخی کاملاً به صورت فعل به فعل از صبحی تقلید میکرد، به طوری که تشخیص صدای آن دو از یکدیگر مشکل بود و البته خوب هم تقلید میکرد. از سال 1353 حمید عاملی این برنامه را اجرا کرد. عاملی تا یک سال و نیم بعد از پیروزی انقلاب عهدهدار اجرای این برنامه بود و از اواخر سال 1359 موسوی گرمارودی، نویسندگی و اجرای آن را به مدت شش ماه بر عهده گرفت. بعد از او از سال 1360 تا امروز بنده این برنامه را اجرا میکنم. در سال اول فقط نویسندگی و اجرای آن را به عهده داشتم و بعد از آن سردبیری، ویرایش و اجرای آن را عهدهدار شدم. حدود ده سال آقای محمد میرکیانی نویسنده و سردبیر این برنامه بود که البته چند سالش زیرنظر خود من بود. بعد از آن هم سردبیر برنامه، محمدحسین کیانپور بود. هم اکنون نیز ویرایش برنامهی قصه ظهر جمعه به عهدهی من است.
مریم نشیبا، اواسط سال 1360 کار با رادیو را شروع کرد. چند دهه قبل از وی خانم وکیلی، مجری برنامهی قصهگویی برای کودکان بود. خانم وکیلی از کودکی مجری برنامهی قصهگویی بود. بعد از ژاله علو قصهگوی رادیو بود. خانم عاطفی نیز مدتی قصهگویی رادیو را برعهده داشت. یکی از قصهگوهای موفق رادیو مهین دیهیم بود که هم قبل و هم بعد از انقلاب در رادیو فعالیت داشت. مهین دیهیم به خاطر اشتغال به بازیگری و گویندگی در کار قصهگویی موفق بود.
بعد از انقلاب خانم دیهیم در برنامههای کودک تلویزیون به صورت پیرزنی گریم میشد و برای بچهها قصه میگفت.
در شهرستانها نیز برنامههایی شبیه برنامههای قصهگویی رادیو تهران وجود داشت، یکی از برنامههای با سابقه که تا انقلاب هم ادامه پیدا کرد، برنامهی رادیو شیراز بود که گویندگی آن را ابوالقاسم فقیری به عهده داشت. ابوالقاسم فقیری هم برنامههای صبحی را اجرا میکرد. با این تفاوت که برنامهی او در محدودهی استان فارس بود. فقیری از صدای گرمی برخوردار است.
مصطفی رحماندوست هم، قبل از انقلاب در رادیو کرمانشاه قصه میگفت. رحماندوست از همدان به کرمانشاه میرفت و در رادیو کرمانشاه قصه میگفت.
از برنامهی سرزمین نور صحبت کنید.
من آن برنامه را که دربارهی زندگی پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) بود، تا هفتادوهفت قسمت نوشتم و از رادیو پخش شد. بعداً نتوانستم برنامه را ادامه بدهم و فرد دیگری آن را ادامه داد که با استقبال مردم هم روبه رو شد.یک قصهگوی خوب رادیویی دارای چه خصوصیاتی است؟
اولین خصیصهی یک قصهگوی رادیویی، ضرورت آشنایی او با روح ادبیات است. یعنی قصهگوی رادیویی باید ارزش کلمات و جایگاه واژهها در متن را بشناسد و در موقع اجرا بتواند همان بار عاطفی و مفهوم و انرژی نهفته در کلمات را به شکل صوت درآورد و با لحن به مخاطب القا کند. متأسفانه اغلب کسانی که قصهگویی کردهاند، این خصیصه را نداشتهاند، یعنی بیشتر گوینده یا مجری بودهاند.خصیصهی دوم داشتن صدای مناسب است، یعنی صدایی که هم آزارنده نباشد و هم برای مخاطب جذاب باشد.
خصیصهی سوم نداشتن لهجه است. چون لهجه باعث میشود توجه مخاطبان که با لهجهای دیگر صحبت میکنند به لهجهی قصهگو جلب شود و از اصل موضوع دور شوند که این باعث ایجاد فاصله بین قصهگو و مخاطب میشود.
خصیصهی چهارم توانایی اجرا و وقوف بر ریزهکاریهای کار قصهگویی است.
خود شما چطور به دنیای قصهگویی وارد شدید؟
من سردبیر برنامهی قصه ظهر جمعه بودم، روزی از قصهگویی علی موسوی گرمارودی ایراد گرفتم، او از اجرای برنامه منصرف شد و پس از وقفهای کوتاه در برنامهی قصهی ظهر جمعه، خودم آزمایش صدا دادم و پذیرفته شدم. این گونه اولین قصهگویی رادیوییام را شروع کردم.منبع مقاله :
حنیف، محمد؛ (1389)، قصهگویی در رادیو و تلویزیون، تهران: انتشارات صدا و سیما، چاپ دوم