

ارتباط با حضرت مهدي عليه السلام در عصر غيبت (نظريه چهارم)
نويسنده:خدامرلد سلیمیان
منبع:درسنامه مهدویت2-ص121تاص122
منبع:درسنامه مهدویت2-ص121تاص122
4. امکان ملاقات و پذيرش ادعا
گروهي از دانشمندان شيعه بر اين باورند كه در غيبت كبرا، ملاقاتهاي فراواني با آن حضرت صورت گرفته است. اين ديدگاه، بين متأخران شهرت بيشتري پيدا کرده است. اين گروه بر قبول امكان، وقوع و ادعاي ملاقات با حضرت حجّت(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در غيبت كبرا به حکايتهايي که در اينباره در دست است، استناد كردهاند
ايشان بر اين باورند که در كتابهاي بسياري، داستانهاي گوناگوني نقل شده كه سخن از ملاقات با حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به ميان آورده است و هرگز انبوه اين ادعاها را نميتوان انکار نمود.
مهمترين دليل ايشان، اين است که چگونه ممکن است اين همه ادعاي ملاقات دروغ باشد؟
برخي در پاسخ به اين استدلال گفتهاند: چگونه از مجموع حکايتها ميتوان به يقين رسيد؟ در حالي که ملاقاتها تکتک يقين آور نيست. مجموع تشکيل شده از اين تک تکها چگونه يقين آور است؟
و نيز گفتهاند: کسي نگويد اين مجموع، مانند متواتر، يقين خواهد آورد؛ زيرا گفته ميشود: دربارة تواتر، مفاد همة خبرها يکي است؛ امّا اينجا چنين نيست. و موارد حکايات، گوناگون است؛ بنابراين قطعي نيز از اين حکايات به دست نميآيد؛ مگر براي کسي که شگفتزدة فراواني شمار اين حکايتها شود و چنين قطعي به قطع قطّاع بيشتر شبيه است.
افزون بر آنچه ذکر شد، برخي ملاقاتها را به دستههايي تقسيم کرده، آنگاه نتيجه گرفتهاند بخش اندکي از آنها با توقيع، در تعارض است.
دستههاي ملاقاتهاي موجود در کتابها بدين قرار است:
1. بسياري از ملاقاتها مربوط به زمان غيبت صغرا است.
2. برخي ملاقاتها به بزرگان نسبت داده شده است؛ امّا سند معتبر و محکمي ندارد.
3. در بخشي از آنها، شخص، در عالم رؤيا به محضر آن حضرت مشرف شده است.
4. بسياري از آنچه در باب ملاقات و تشرف آمده، شنيدن صداي امام بوده است، نه مشاهده آن حضرت.
5. بسياري از آنچه ادعا شده، فقط حدس است.
6. بسياري از آنچه ذيل عنوان ملاقات و تشرف ذکر ميشود، کرامتهايي است که از سوي آن حضرت براي فرد صادر شده و هيچ ملاقاتي در آن ذکر نشده است.
7. بسياري از آنچه با عنوان مشاهده در کتابها گفته شده، از نظر محتوا و متن داراي اشکال و ايرادهاي فراواني است. بارزترين نمونة آن، داستان جزيرة خضرا است.
8. برخي از آنچه گفته شده، مشاهده است، مکاشفه بوده و آن هم از محل بحث خارج است.
آنچه باقي ميماند، شمار اندکي از مشاهده است که مورد توجه بزرگان قرار گرفته است.
بايد توجه داشت ملاقات حضرت فضيلت بزرگي است؛ امّا آنچه مهمتر است، شناخت و معرفت آن بزرگوار و عمل به دستورهايي است که رضايت خداوند و آن حضرت را در پي دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادي که همواره در زمان پيامبر و امامان(عليهم السلام) با آن بزرگواران ديدار ميکردند؛ اما بهره معرفتي چنداني از آن ملاقاتها نميبردند و گاهي هم مورد خشم و غضب ايشان واقع ميشدند.
گروهي از دانشمندان شيعه بر اين باورند كه در غيبت كبرا، ملاقاتهاي فراواني با آن حضرت صورت گرفته است. اين ديدگاه، بين متأخران شهرت بيشتري پيدا کرده است. اين گروه بر قبول امكان، وقوع و ادعاي ملاقات با حضرت حجّت(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در غيبت كبرا به حکايتهايي که در اينباره در دست است، استناد كردهاند
ايشان بر اين باورند که در كتابهاي بسياري، داستانهاي گوناگوني نقل شده كه سخن از ملاقات با حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به ميان آورده است و هرگز انبوه اين ادعاها را نميتوان انکار نمود.
مهمترين دليل ايشان، اين است که چگونه ممکن است اين همه ادعاي ملاقات دروغ باشد؟
برخي در پاسخ به اين استدلال گفتهاند: چگونه از مجموع حکايتها ميتوان به يقين رسيد؟ در حالي که ملاقاتها تکتک يقين آور نيست. مجموع تشکيل شده از اين تک تکها چگونه يقين آور است؟
و نيز گفتهاند: کسي نگويد اين مجموع، مانند متواتر، يقين خواهد آورد؛ زيرا گفته ميشود: دربارة تواتر، مفاد همة خبرها يکي است؛ امّا اينجا چنين نيست. و موارد حکايات، گوناگون است؛ بنابراين قطعي نيز از اين حکايات به دست نميآيد؛ مگر براي کسي که شگفتزدة فراواني شمار اين حکايتها شود و چنين قطعي به قطع قطّاع بيشتر شبيه است.
افزون بر آنچه ذکر شد، برخي ملاقاتها را به دستههايي تقسيم کرده، آنگاه نتيجه گرفتهاند بخش اندکي از آنها با توقيع، در تعارض است.
دستههاي ملاقاتهاي موجود در کتابها بدين قرار است:
1. بسياري از ملاقاتها مربوط به زمان غيبت صغرا است.
2. برخي ملاقاتها به بزرگان نسبت داده شده است؛ امّا سند معتبر و محکمي ندارد.
3. در بخشي از آنها، شخص، در عالم رؤيا به محضر آن حضرت مشرف شده است.
4. بسياري از آنچه در باب ملاقات و تشرف آمده، شنيدن صداي امام بوده است، نه مشاهده آن حضرت.
5. بسياري از آنچه ادعا شده، فقط حدس است.
6. بسياري از آنچه ذيل عنوان ملاقات و تشرف ذکر ميشود، کرامتهايي است که از سوي آن حضرت براي فرد صادر شده و هيچ ملاقاتي در آن ذکر نشده است.
7. بسياري از آنچه با عنوان مشاهده در کتابها گفته شده، از نظر محتوا و متن داراي اشکال و ايرادهاي فراواني است. بارزترين نمونة آن، داستان جزيرة خضرا است.
8. برخي از آنچه گفته شده، مشاهده است، مکاشفه بوده و آن هم از محل بحث خارج است.
آنچه باقي ميماند، شمار اندکي از مشاهده است که مورد توجه بزرگان قرار گرفته است.
بايد توجه داشت ملاقات حضرت فضيلت بزرگي است؛ امّا آنچه مهمتر است، شناخت و معرفت آن بزرگوار و عمل به دستورهايي است که رضايت خداوند و آن حضرت را در پي دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادي که همواره در زمان پيامبر و امامان(عليهم السلام) با آن بزرگواران ديدار ميکردند؛ اما بهره معرفتي چنداني از آن ملاقاتها نميبردند و گاهي هم مورد خشم و غضب ايشان واقع ميشدند.