تزلزل شخصيت

انسان‌خواه خردسال يا بزرگسال به خود و شخصيت خويش علاقه‌مند است. مي‌خواهد هميشه مورد احترام ديگران باشد. علاقه به حفظ شخصيت در تمام افراد جامعه ديده مي‌شود. همان‌طور كه دانشمند و ثروتمند پايبند به‌شخصيت خود است. يك فرد عادي و مستمند نيز به شخصيت خويش علاقه‌مند است.
يکشنبه، 25 فروردين 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تزلزل شخصيت
تزلزل شخصيت
تزلزل شخصيت

نويسنده:خديجه رياضي
منبع:http://www.nioc.org
انسان‌خواه خردسال يا بزرگسال به خود و شخصيت خويش علاقه‌مند است. مي‌خواهد هميشه مورد احترام ديگران باشد.
علاقه به حفظ شخصيت در تمام افراد جامعه ديده مي‌شود. همان‌طور كه دانشمند و ثروتمند پايبند به‌شخصيت خود است. يك فرد عادي و مستمند نيز به شخصيت خويش علاقه‌مند است. همچنان كه يك كلمه توهين‌آميز يا يك نگاه تحقير‌آميز شخص را درهم پيچيده و ناراحت مي‌سازد رفتار توبيخ‌آميز و ملامت‌بار، كودك خردسال را نيز به رنج و تشويق مي‌افكند زيرا او نيز شخصيت خود را متزلزل مي‌يابد. پس شخصيت‌طلبي جزء ذات هر انساني است و همه بدان پايبند مي‌باشند.

نفي شخصيت

روان‌شناسان پس از بررسي‌هاي علمي به اين نتيجه رسيده‌اند كه بسياري از جنايتكاران و تبهكاران بزرگ اجتماعي كساني بوده‌اند كه در دوران كودكي از آنها نفي شخصيت شده است. يعني؛ جامعه چنين افرادي را به كلي طرد كرده و هيچ نوع شخصيتي براي آنان قائل نبوده است.
اين عده وقتي احساس كردند كه جامعه آنان را طرد كرده‌است، يكباره همه پرده‌ها را كنار زده و به رفتارهاي زننده غيراجتماعي دست زده‌اند تا عقده‌هاي خود را خالي كرده و از جامعه انتقام گرفته باشند. به طور مسلم اگر شخصيت اين افراد تا حدودي تثبيت مي‌گشت ممكن بود اين نيرو و استعدادها به جاي اين كه در مسير غلط و ناروا به مصرف برسد در مجراي صحيح و اصولي به كار افتاده و منشأ آثاري مي‌گشت.

اشتباه بزرگ مربيان

يكي از اشتباهاتي كه در محيط خانه و مدرسه صورت مي‌گيرد اين است كه اگر دانش‌آموزي يادگيري درسي‌اش كم باشد و نتواند مانند ديگران در جنبه‌هاي درسي پيشرفت كند، چنين شاگردي را در خانه و مدرسه به عناوين گوناگون مورد سرزنش قرار مي‌دهند، بدون اينكه توجه داشته باشند كه اين كار بزرگ‌ترين خيانتي است كه در محيط خانه و مدرسه انجام مي‌گيرد.

كمبودهاي عاطفي

روان‌شناسي، رفتارهاي افراد را توجيه مي‌كند و مي‌كوشد علل رفتارها را به دست آورد و براي تغيير‌ آنها عوامل اوليه را برطرف سازد. روي همين اصل اساسي، روان‌شناسي كمبود آموزشي شاگردان عقب مانده را با كمبودهاي هوشي و عاطفي آنان مرتبط مي‌داند.
همچنين شاگرداني كه در اثر كمبود مواد اوليه غذايي يا فعاليت‌هاي مغزي يا فقدان امنيت خاطر نمي‌توانند در گروه شاگردان موفق قرارگيرند، در حقيقت گناه و مسئوليت متوجه اولياي آنان است.به همين دليل يكي از شرايط اساسي تعليم و تربيت، شناسايي شخصيت شاگردان است.
اگر معلم به خصوصيات جسمي و روحي و عاطفي شاگردان واقف باشد هيچ‌گاه عجولانه قضاوت نكرده و شاگرد ضعيف را سرزنش نخواهد كرد.روان‌شناسي مي‌كوشد به جاي توبيخ و ملامت‌هاي بيجا، علت و انگيزه عقب‌ماندگي شاگردان را دريابد و تا حد امكان در رفع موانع تلاش كند.

تربيت نوين

در تربيت نوين، كودك يك انسان كامل شناخته شده است، انساني كه با ديگر افراد تفاوتي ندارد جز اينكه از نظر جثه كوچك است. در گذشته سؤالات كودكان يك نوع فضولي قلم داده مي‌شد ولي در تربيت نوين پرسش‌هاي كودكان نشانه هوش و بيداري، حس كنجكاوي آنان دانسته شده و برعكس.
كودكاني كه ساكت و صامت در گوشه‌اي مي‌نشينند و در گذشته آنان را با ادب قلمداد مي‌كردند، امروزه جزء كودكان گوشه‌گير و بيمار به شمار مي‌روند؛ زيرا كودك سالم كه فعاليت مغزي داشته باشد مجهولاتش را مي‌پرسد. تعليم و تربيت نوين معتقد است كه هيچ محرم اسراري بهتر از پدر و مادر وجود ندارد.
بنابراين امروزه پدر و مادر بايد نقش رفيق و دوست را عهده‌دار بوده، مادر به عنوان يك رفيق دلسوز دخترش را راهنمايي كند و پدر هم همانند دوستي با فرزندش رفاقت كند. در آموزش نوين به جاي اينكه شاگردان مورد ملامت و توبيخ قرار بگيرند، سعي مي‌شود مشكلات عاطفي برطرف شود.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.