زندگینامه‌ی نیکولاس کوزایی

نیکولاس کوزایی (نیکولاوس کریفتس یا کرپس به زبان آلمانی، و بعدها نیکولاوس کوسانوس به زبان لاتین) در سال 1401 میلادی در شهر کوئس (برن کاستل-کوئس فعلی) در کناره‌ی رود موزل
سه‌شنبه، 19 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زندگینامه‌ی نیکولاس کوزایی
 زندگینامه‌ی نیکولاس کوزایی

 

نویسنده: کلاید لی میلر
مترجم: محمّدعلی شامخی



 

نیکولاس کوزایی (نیکولاوس کریفتس (1) یا کرپس (2) به زبان آلمانی، و بعدها نیکولاوس کوسانوس (3) به زبان لاتین) در سال 1401 میلادی در شهر کوئس (4) (برن کاستل-کوئس (5) فعلی) در کناره‌ی رود موزل (6) بین کوبلنتس (7) و تریر (8) به دنیا آمد. او یکی از چهار فرزند خانواده‌ای از طبقه‌ی متوسط شهری بود. پدرش، یوهان کریفتس، (9) تاجری دارا بود که بعدها یکی از اشراف زمین‌دار در تریر شد. نخستین مدرکی که از مراحل اولیه‌ی تحصیلات کوسانوس در دست است به تحصیل فنون آزاد (10) در دانشگاه هایدلبرگ طی سال‌های 1416-1417 مربوط می‌شود. پس از این دوره او به دانشگاه پادوا نقل مکان کرد و در آن‌جا به تحصیل شریعت مسیحی مشغول شد و سرانجام در سال 1423 به کسب درجه‌ی اجتهاد [یا دکتری] در شریعت مسیحی نایل آمد. در پادوا با پائولو توسکانلیِ (11) پزشک و ریاضیدان، جولیانو چزارینیِ (12) فقیه، (13) و همچنین گوارینو اهل ورونا (14) و ویتورینو اهل فلتره، (15) که هر دو اومانیست بودند، ملاقات کرد.
او در سال 1425 خادم سراسقف تریر شد و در مقام منشیِ وی درآمد چندین موقوفه را دریافت می‌کرد. نیکولاس در 1426 در کلن بود و در آنجا احتمالاً به ایراد سخنرانی‌هایی در باب شریعت مسیحی و به تحصیل فلسفه و الهیات پرداخت و همچنین تتبعات خود را در منابع اصلی و نیز در تاریخ نوشته‌های مربوط به شریعت موجود در آلمان آغاز کرد. کوسانوس توانست از طریق این تتبعات اثبات کند که عطیه‌ی کنستانتین (16) یکی از جعلیات قرن هشتم است. افزون بر این، او به دست نوشته‌هایی از تاریخ طبیعی (17) پلینی (18) و کمدی‌های پلاوتوس (19) دست یافت. کوسانوس در کلن با‌ هایمریش اهل کامپو (20) ملاقات کرد و هم او بود که کوسانوس را با نوشته‌های رامون لول، آلبرت کبیر و تفسیر او بر دیونوسیوس، و همچنین تفسیر پروکلوس بر پارمنیدس
افلاطون آشنا ساخت. نیکولاس در سال‌های 1428 و 1435 پیشنهادهایی برای تدریس شریعت مسیحی در دانشگاه لوون (21) دریافت کرد، اما برای آن‌که در مقام تولیت کلیسا باقی بماند. آن‌ها را نپذیرفت.
نیکولاس پس از آن‌که در مقطعی از دهه‌ی 1430 به مقام کشیشی رسید، برای نخستین بار توجه گسترده‌تری را به کار خود در کسوت فردی شوراگرا (22) در شورای بازل (23) جلب کرد. در آن‌جا او به نوشتن رساله‌ی در باب وفاق همگانی [یا کاتولیکی] (24) (1433) دست زد و در آن به دفاع از تفوق حجیت شورا بر حجیت پاپ پرداخت و بر مفاهیم رضایت [عامه] (25) و نمایندگی (26) تأکید کرد. سرانجام پس از آن‌که آشفتگی در بازل موجب شکاف در این شورا شد، او جانب طرفداران پاپ را گرفت و شوراگرایان را ترک کرد. نیکولاس در سال 1437 از اعضای گروهی بود که برای آشتی دادن کلیسای یونان با رم به قسطنطنیه اعزام شد. او بعدها گزارش کرد که هنگام بازگشت از سفر، بصیرت‌های رساله‌ی در باب جهل آموخته (27) (1440) در قالب نوعی الهام الهی بر او وارد شده است. نیکولاس در سال‌های 1438 تا 1448 نیز به کار نمایندگی پاپ در آلمان ادامه داد. او در سال 1446 به دست ائوگنیوس چهارم (28) عنوان کاردینالی یافت و در سال 1448 به دست نیکولاس پنجم (29) به این مقام ارتقا پیدا کرد. بعدها در سال 1451 به عنوان نماینده‌ی پاپ برای اصلاح کلیسای آلمان به آن‌جا فرستاده شد.
مهم‌ترین آثار فلسفی نیکولاس در فاصله‌ی بیست و چهار ساله‌ی نگارش در باب جهل آموخته تا زمان مرگش نوشته شده‌اند. رساله‌ی در باب حدس‌ها (30) (1442-1443)، در باب موهبت پدر نورها (31) (1445)، دفاع از جهل آموخته (32) (1449)، و مرد عامی: در باب حکمت، (33) مرد عامی: در باب ذهن، (34) و مرد عامی: در باب آزمایش با اوزان (35) (همگی سال 1450)، به همراه موعظه‌های متعدد و آثار بسیاری در باب ریاضیات از جمله‌ی مهمترین آثار او در دهه‌ی 1440 تا 1450 بودند. دریاب رؤیت خداوند (36) (1453)، در باب یاقوت کبود (37) (1458)، در باب امکانِ محقق (38) (1460)، در باب نه- چیزی - دیگر (39) (1461) و در باب بازی گوی‌ها (40) (1462-1463)، در جستجوی حکمت (41) (1462)، تلخیص (42) (1464)، در باب اوج تأمل (43) (1464)، آثار دیگری در باب ریاضیات و بسیاری موعظه‌های دیگر در چهارده سال پایانی عمر او نگاشته شدند. دو اثر از آثار این مقطع زمانی که به ادیان دیگر، به ویژه اسلام، می‌پردازند اهمیت خاصی دارند: در باب صلح و صفای ایمان (44) (1453) و وارسی قرآن (45) (1461).
کوسانوس در سال 1450 عنوان اسقف بریکسن در تیرول (46) را به دست آورد. در سال 1452 تولیت پرتلاش خود را در بریکسن آغاز کرد، اما تلاش‌هایش در جهت اصلاح با تهدیدها و مزاحمت‌های کنت تیرول به نام زیگیسموند (47) روبه‌رو شد. با آن که هم در بریکسن و هم قبل‌تر در آلمان اغلب تلاش‌هایش برای اصلاح با شکست مواجه شده بود، بسیاری از موعظه‌های او- که تعدادشان از دویست فراتر می‌رود- در این مقطع زمانی در بریکسن ایراد شد. نیکولاس سرانجام از جدال در بریکسن کناره گرفت و به رم رفت و در شورای مشورتی پاپ به رایزنی پاپ پیوس دوم (48) مشغول شد. او در سال 1464 درحالی که از رم به سوی آنکونا (49) روانه بود، در تودی (50) درگذشت.
پیکر نیکولاس را در کلیسای قدیس پطروس در بند (51) در شهر رم که به او منتسب گردید دفن کردند. اما قلبش را به کوئس فرستادند تا در نمازخانه‌ی آسایشگاهی برای سالمندان که در وصیتنامه‌اش آن را وقف کرده بود دفن شود. این آسایشگاه هنوز پابرجاست و کتابخانه‌ی چشمگیر کوسانوس اینک در آن‌جا آرام گرفته است.

پی‌نوشت‌ها:

1- Nikolaus Cryfftz
2- Krebs
3- Nicolaus Cusanus
4- Kues
5- Bernkastel-Kues
6- Moselle
7- Koblenz
8- Trier
9- Johan Cryfftz
10- liberal arts
11- Paolo Toscanelli
12- Giulianio Ceasarini
13- canonist
14- Guarino da Verona
15- Vittorino da Feltre
16- Donation of Constantine: حکمی منسوب به کنستانتین که در آن وی حجیت خود را به کلیسای غربی و پاپ می‌سپارد. جعلی بودن این فرمان در عصر رنسانس محرز شد. قدیمی‌ترین نسخه‌ی موجود از آن مربوط به قرن نهم است. - م.
17- Natural History
18- Pliny: نویسنده و فیلسوف طبیعی رمی (23-79).- م.
19- Plautus: نمایشنامه‌نویس رومی دوره‌ی لاتین متقدم (254-184 ق.م.). کمدی‌های او قدیمی‌ترین آثار آسیب‌ندیده‌ی لاتین است.- م.
20- Heimerich of Campo: متأله و فیلسوف مدرسی هلندی (1395-1460).- م.
21- Louvain
22- conciliarist
23- Council o Basel: در نتیجه‌ی افتراق بزرگ کلیسای رم (Great Western Schism) در سال 1378- وجود دو پاپ به طور همزمان در آوینیون فرانسه و رم ایتالیا- شرایط ظهور و قدرت‌گیری شوراگرایان- قائلان به تفوق حجیت شوراهای مسیحی بر پاپ - مهیا شد. - م.
24- De concordia catholica/Catholic Concordance
25- consent
26- representation
27- De docta ignorantia / On Learned Ignorance
28- Eugenius IV
29- Nicholas V
30- De coniecturis/On Conjectures
31- De dato patris luminum/On the Gift of the Father of Lights
32- Apologia doctae ignorantiae/The Defense of Learned Ignorance
33- Idiota de sapientia/The Layman on Wisdom
34- Idiota de mente/The Layman on Mind
35- Idiota de staticis experimentis/The Layman on Experiences with Weights
36- De visione Dei/on the Vision of God
37- De beryllo/On the Beryl
38- De Posses/on Actualized Possibility
39- De li non ilud/On the Not-Other
40- De ludo globi/The Game of Spheres
41- De venatione spientiae/On the Pursuit of Wisdom
42- Compendium
43- De apice theoriae/On the Summit of Contemplation
44- De Pace Fidei/On the Peace of Faith
45- Cribatio Alchorani/The Sifting of the Koran
46- Tirol
47- Sigismund
48- Pius II
49- Ancona
50- Todi
51- St Peter in Chains

منبع مقاله :
میلر، کلاید لی؛ (1394)، نیکولاس کوزایی، ترجمه‌ی سید محمدعلی شامخی. تهران: نشر ققنوس، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط