جانورشناسى : خوددرماني در جانوران
نويسنده:علي زكي زاده
آيا تا به حال سگ يا گربهاي را ديدهايد كه علف بخورد؟ سگها و گربهها همانند وابستگان وحشي خود، از جمله گرگها، ببرها و شيرها، گاهي علف ميخورند. چرا اين جانوران گوشتخوار گاهي به گياهخواري روي ميآورند؟ با شگفتي فراوان، هنوز پژوهشي گزارش نشده است كه بتواند به اين پرسش پاسخ كامل و روشني بدهد. با وجود اين، دانشمندان عقيده دارند گياهخواري ممكن است نوعي روش خود درماني در جانوران باشد.
دانشمندان رشتههاي گوناگون، در حال بررسي اين احتمال هستند كه گونههاي زيادي از پرندگان، حشراهها و پستانداران، از گياهان، خاك، حشرهها و قارچها به عنوان دارو بهره ميگيرند و از اين راهخود را در برابر بيماريهاي احتمالي محافظت ميكنند (پيشگيري از بيماري) يا حالت ناخوشايندي را كه دچار آن شدهاند، آرامش ميدهند(درمان دارويي).
اغلب دانشمنداني كه در اين زمينهي علمي نوين پژوهش ميكنند، باور دارند جانوران نميتوانند با تكيه بر نوعي خرد ذاتي دريابند، چه گياهي براي آنها سودمند است بلكه راهبردهاي خوددرماني مهارتهاي حياتي هستند كه انتخاب طبيعي آن را نيرو ميبخشد.
در بيشتر موارد، ميل به كاهش احساس ناخوشايند، بروز رفتارهاي خوددرماني را بر ميانگيزد . بعضي گونههاي جانوان، به ويژه ميمونهاي انساننما، در درمان خود اندكي هدفدار عمل ميكنند. در اين گونه موردها، اغلب واژهي زوئوفارماكوگنوزي (درك جانوران از داروها) به كار مير ود. البته، اين واژه براي توصيف همهي راههايي كه جانوران ديگر براي تعامل با داروخانهي طبيعت بر ميگزينند، مناسب نيست.
در پزشكي سنتي چين از پودر سفيد رنگي براي بهبودي سريع تر زخم ها ، بريدگي ها و خونريزي هاي سطحي استفاده مي شود . اين پودر را از گياهي با نام Panex notoginseng به دست مي آورند . گمان مي رود مار داستان كشاورز كنجكاو از آن مي خورده است.
شايد مشاهدات مردم عادي را آميخته به خيال پردازي و افسانه سازي بدانيم ،اما از مشاهدات دانشمندان نمي توانيم به آساني چشم بپوشيم . برخي از دانشمندان مشاهداتي داشته اند مبني بر اين كه بعضي از جانوران مي توانند ، توليد مثل خود را كنترل كنند . براي مثال ، هالي دوبلين گزارش كرده است ، برخي از فيل هاي آفريقايي از گونه هاي خاص يك درخت براي القاي زايمان استفاده مي كنند. او بيش از يكسال فيل حامله اي را در شرق آفريقا دنبال و مشاهده كرد كه جانور تا نزديك زمان وضع حمل ،برنامه غذايي ثابتي را پي گرفت . اما در اين زمان ، شاخ و برگ گياهي از خانواده Boraginaceae را خورد . چهار روز بعد , نوازد خود را به سلامت به دنيا آورد .
كارن استراير مشاهدات مشابهي را در مورد ميمون هاي موريك ( Brachyteles arachinoides ) در برزيل گزارش كرده است . او با تعقيب اين ميمون ها دريافت كه آن ها گاهي از برگ هاي دو گياه با نام هاي Apulia leiocarpand و Platypodium elegans و گاهي از ميوه گياهي با نام Enterlobium contortisiliquim استفاده مي كنند . دو گياه اول نوع تركيبات ايز وفلا ونتوئيدي دارند كه ساختمان آن ها شبيه استروژن است . به نظر مي رسد ميمون ها از اين دو گياه براي جلوگيري از بارداري استفاده مي كنند ، اما خوردن ميوه گياه سوم كه حاوي نوعي پيش ساز پروژسترون به نام استيگما سترول است ، به نحوي شانس بارداري را در اين ميمون ها افزايش مي دهد .
الف ) خاك خوري : گونه هاي زيادي از پستانداران ، پرندگان، خزندگان و حتي حشرات،خاك مي خورند . از مدت ها پيش، گمان مي رفت اين رفتار در واقع تلاشي براي تامين مواد معدني ضروري است . اما بررسي هاي جديد نشان مي دهند كه خاك خوري هميشه به اين منظور صورت نمي گيرد . تنظيم pH معده ، سم زدايي متابوليت هاي ثانويه گياهان و مقابله با نارحتي هاي گوارشي، از جمله اسهال ، از دلايل جديدي هستند كه براي توجيه رفتار خاك خوري جانوران مطرح شده اند.
ب) استفاده از حشرات : بسياري از حشرات سم هايي مي سازند يا از رژيم غذايي خود به دست مي آورند . آنها سم را در بخش هايي از بدن خود ذخيره مي كنند و به كمك آن از شكار شدن به وسيله پرندگان محفوظ مي مانند يا با انگل ها و ميكروب ها مقابله مي كنند . تاكنون بيش از 200 گونه پرنده شناسايي شده اند كه مورچه ها را بر پرهاي بدن خود مي مالند . گاهي نيز روي لانه هاي تپه مانند مورچه ها مي غلطند تا به اين طريق مورچه ها روي پرهاي آن كشيده شوند. مورچه هايي كه پرندگان به پرهاي خود مي مالند ،اغلب از گونه هايي هستند كه اسيد فورميك توليد مي كنند . اين اسيد به راحتي شپش هاي لاي پرها را از بين مي برد. ميمون هاي ونزوئلايي در فصل گرم و مرطوب سال كه نيش زدن حشرات بسيار آزار دهنده مي شود، ترشحات فوق العاده سمي نوعي هزار پا را روي كرك هاي بدن خويش مي مالند . ترشحات هزار پا حاوي بنزوكوئينون هستند كه در دفع حشرات بسيار موثر است .
ج) ميوه هاي ضد انگل : در رودخانه آواش واقع در اتيوپي , آبشاري وجود دارد كه اين منطقه را به دو زيستگاه متفاوت تقسيم مي كند . در بالا دست آبشار , گونه اي ميمون با نام Papio anubis و در پائين آن گونه اي با نام Papio hamadryas و دورگه هايي از اين دو گونه , زندگي مي كنند . خطر آلودگي به انگل شيستو زوما در اين ميمون ها متفاوت است , زيرا ميزبان واسط اين انگل , يعني حلزون هاي جنس Biomphalaria , در پايين دست آبشار بسيار زيادند و در بالا دست آن , كم تر يافت مي شوند . از اين رو , آلودگي به اين انگل در پائين آبشار بيش تر است . هر چند درختچه اي با نام Balanites aegyptica در هر دو زيستگاه وجود دارد , اما تنها ميمون هاي پائين آبشار از ميوه هاي آن استفاده مي كنند . اين ميوه ها حاوي نوعي پيش ساز هورموني به نام ديوز جنين هستند كه به نظر مي رسد از رشد شيستوزوما جلوگيري مي كند.
د) لانه هاي ضد انگل : بسياري از پرندگان در لانه هاي خود از گياهان تازه اي استفاده مي كنند كه جز و ساختمان آن ها محسوب نمي شود . به نظر مي رسد گياهان تازه مواد فراري دارند كه در دفع و كشتن انگل هاي پوستي موثرند. برخي سا ر ها , در لانه هاي خود از هويج وحشي ( Daucus Carota ) استفاده مي كنند كه باعث كاهش قابل ملاحظه تعداد كنه هاي موجود در لانه مي شود . هر چند كاهش تعداد كنه ها بر ميزان رشد جوجه ها تاثيري ندارد ، اما جوجه هايي كه در لانه هاي حاوي هويج وحشي رشد و نمو مي كنند ، مقدار هموگلوبين بيش تري دارند.
سال 1987 ميلادي ، ميشل هافمن در تانزانيا در حال مشاهده گروهي از شامپانزه ها بود كه غذا مي خوردند . در ميان آن ها شامپانزه ماده اي، حال خوشي نداشت و در كناري آرميده بود . وقتي بيدار شد، به سوي درختچه اي به نام Vernonia amygdalina راه افتاد . مردم محلي اين گياه سمي را " قاتل بز " مي نامند . تلخي بسيار زياد برگ هاي اين گياه هشداري جدي به جانوراني است كه قصد دارند شاخ و برگ هاي آن را مصرف كنند. اما شامپانزه بيمار بدون توجه به اين هشدار , شاخه اي از اين گياه را چيد و با دقت پوست آن را جدا كرد تا به مغز داخلي ساقه رسيد . سپس طي 20 دقيقه مغز آن را كاملا جويد و شيره آن را مكيد . هافمن رفتار ديگري را نيز بين شامپانزه ها مشاهده كرد . برخي از آن ها هنگام بيماري ، برگ هاي گياهان خاصي را بدون آن كه بجوند ، مي بلعيدند . اين برگ ها تقريبا دست نخورده دفع مي شدند .
هافمن در مطالعات وسيعي كه در جنگل هاي تانزايا انجام داد ، به اين نتيجه رسيد كه رفتار خود درماني در شامپانزه ها اغلب با آلودگي آن ها به انگلي با نام Oesophagotomum stephanostomum ارتباط دارد . بررسي هاي او نشان دادند ، ساقه يا برگ گياهاني كه شامپانزه ها هنگام بيماري مصرف مي كنند، به دفع اين انگل از بدن آن ها كمك مي كند. شامپانزه اي كه مغز تلخ ساقه V. amygdalina را بجود ، بدون شك بيمار است . جويدن مغز ساقه اين گياه پس از 20 الي 24 ساعت باعث از بين رفتن احساس ناخوشي در شامپانزه مي شود.
اما چرا شامپانزه با دقت پوست گياه را جدا مي كند و تنها مغز ساقه را مصرف مي كند ؟ در پيكره اين گياه دو دسته تركيب كشنده به نام سسكيوترپن لاكتون و گليكوزيدهاي استروئيدي يافت مي شوند . غلظت اين مواد سمي در پوست ساقه و برگ هاي گياه از مغز آن بيش تر است . از اين رو , شامپانزه اين بخش هاي گياه را براي جلوگيري از مسمويت شديد مصرف نمي كند . تركيبات دسته نخست ، اثرات ضد انگي شديدي دارند اما تركيبات دسته دوم خواص كشندگي كم تري دارند و باعث مهار تحرك و تخم گذاري در انگل ها مي شوند.
شامپانزه ها براي دفع انگل هاي خود از گياهان ديگري نيز استفاده مي كنند . هافمن 34 گونه گياه را گزارش كرده است كه شامپانزه ها برگ آن ها را درسته مي بلعند . هر چند اين گياهان به شكل هاي گوناگون ( بوته, درختچه , درخت و پيچك ) مي رويند ، اما همه آن ها خصوصيت مشتركي دارند : سطح برگ هايشان بسيار زير و پوشيده از كرك است .هافمن درمطالعات خود دريافت ، در مدفوع شامپانزه به ازاي هر 20 برگ بلعيده شده حدود 10 كرم زنده يافت مي شود . بنابراين با وجودي كه برگ هاي بلعيده شده كرم ها را دفع كرده بودند ، آن ها را از بين نبرده بودند . در واقع سطح زير و كركدار برگ ها اتصال كرم هاي بالغ به جدار روده را سست مي كند. به علاوه بسياري از كرم هاي نابالغ لابه لاي كرك ها به دام مي افتند و به اين ترتيب از بدن جانور دفع مي شوند.
به نظر مي رسد اولين برخورد با رفتارهاي خود درماني در سنين پائين اتفاق مي افتد . وقتي ميمون بالغي بيمار مي شود و رفتار خود درماني را از خود بروز مي دهد، ميمون هاي جوان متوجه اين رفتار مي شوند و سعي مي كنند خودشان نيز آن را انجام دهند. ميمون بالغ نيز اغلب مادرشان است .
اگر خود درماني را حاصل يادگيري بدانيم، با پرسش هاي عميقي روبه رو مي شويم . جانور پس از بيماري بايد گياه دارويي را شناسايي كند، بخش هايي را كه موثر هستند انتخاب و آن را به شيوه مناسبي مصرف كند . شامپانزه ها در عادت هاي غذايي بسيار محافظه كارانه عمل مي كنند و حتي هنگامي كه بيمار هستند ، مواد غذايي جديد را به طور تصادفي انتخاب نمي كنند . شايد رفتار خود درماني از آن جا شروع مي شود كه در يك دوره كميابي غذا ، ميمون هاي گرسنه و بيمار به غذاهاي جديدي روي مي آورند . در نتيجه سلامتي خود را باز مي يابند و اين بهبودي زمينه اي براي مصرف غذاي جديد در هنگام بيماري مي شود.
دانشمندان رشتههاي گوناگون، در حال بررسي اين احتمال هستند كه گونههاي زيادي از پرندگان، حشراهها و پستانداران، از گياهان، خاك، حشرهها و قارچها به عنوان دارو بهره ميگيرند و از اين راهخود را در برابر بيماريهاي احتمالي محافظت ميكنند (پيشگيري از بيماري) يا حالت ناخوشايندي را كه دچار آن شدهاند، آرامش ميدهند(درمان دارويي).
اغلب دانشمنداني كه در اين زمينهي علمي نوين پژوهش ميكنند، باور دارند جانوران نميتوانند با تكيه بر نوعي خرد ذاتي دريابند، چه گياهي براي آنها سودمند است بلكه راهبردهاي خوددرماني مهارتهاي حياتي هستند كه انتخاب طبيعي آن را نيرو ميبخشد.
در بيشتر موارد، ميل به كاهش احساس ناخوشايند، بروز رفتارهاي خوددرماني را بر ميانگيزد . بعضي گونههاي جانوان، به ويژه ميمونهاي انساننما، در درمان خود اندكي هدفدار عمل ميكنند. در اين گونه موردها، اغلب واژهي زوئوفارماكوگنوزي (درك جانوران از داروها) به كار مير ود. البته، اين واژه براي توصيف همهي راههايي كه جانوران ديگر براي تعامل با داروخانهي طبيعت بر ميگزينند، مناسب نيست.
نخستين مشاهدات
در پزشكي سنتي چين از پودر سفيد رنگي براي بهبودي سريع تر زخم ها ، بريدگي ها و خونريزي هاي سطحي استفاده مي شود . اين پودر را از گياهي با نام Panex notoginseng به دست مي آورند . گمان مي رود مار داستان كشاورز كنجكاو از آن مي خورده است.
شايد مشاهدات مردم عادي را آميخته به خيال پردازي و افسانه سازي بدانيم ،اما از مشاهدات دانشمندان نمي توانيم به آساني چشم بپوشيم . برخي از دانشمندان مشاهداتي داشته اند مبني بر اين كه بعضي از جانوران مي توانند ، توليد مثل خود را كنترل كنند . براي مثال ، هالي دوبلين گزارش كرده است ، برخي از فيل هاي آفريقايي از گونه هاي خاص يك درخت براي القاي زايمان استفاده مي كنند. او بيش از يكسال فيل حامله اي را در شرق آفريقا دنبال و مشاهده كرد كه جانور تا نزديك زمان وضع حمل ،برنامه غذايي ثابتي را پي گرفت . اما در اين زمان ، شاخ و برگ گياهي از خانواده Boraginaceae را خورد . چهار روز بعد , نوازد خود را به سلامت به دنيا آورد .
كارن استراير مشاهدات مشابهي را در مورد ميمون هاي موريك ( Brachyteles arachinoides ) در برزيل گزارش كرده است . او با تعقيب اين ميمون ها دريافت كه آن ها گاهي از برگ هاي دو گياه با نام هاي Apulia leiocarpand و Platypodium elegans و گاهي از ميوه گياهي با نام Enterlobium contortisiliquim استفاده مي كنند . دو گياه اول نوع تركيبات ايز وفلا ونتوئيدي دارند كه ساختمان آن ها شبيه استروژن است . به نظر مي رسد ميمون ها از اين دو گياه براي جلوگيري از بارداري استفاده مي كنند ، اما خوردن ميوه گياه سوم كه حاوي نوعي پيش ساز پروژسترون به نام استيگما سترول است ، به نحوي شانس بارداري را در اين ميمون ها افزايش مي دهد .
پيشگيري از بيماري ها
الف ) خاك خوري : گونه هاي زيادي از پستانداران ، پرندگان، خزندگان و حتي حشرات،خاك مي خورند . از مدت ها پيش، گمان مي رفت اين رفتار در واقع تلاشي براي تامين مواد معدني ضروري است . اما بررسي هاي جديد نشان مي دهند كه خاك خوري هميشه به اين منظور صورت نمي گيرد . تنظيم pH معده ، سم زدايي متابوليت هاي ثانويه گياهان و مقابله با نارحتي هاي گوارشي، از جمله اسهال ، از دلايل جديدي هستند كه براي توجيه رفتار خاك خوري جانوران مطرح شده اند.
ب) استفاده از حشرات : بسياري از حشرات سم هايي مي سازند يا از رژيم غذايي خود به دست مي آورند . آنها سم را در بخش هايي از بدن خود ذخيره مي كنند و به كمك آن از شكار شدن به وسيله پرندگان محفوظ مي مانند يا با انگل ها و ميكروب ها مقابله مي كنند . تاكنون بيش از 200 گونه پرنده شناسايي شده اند كه مورچه ها را بر پرهاي بدن خود مي مالند . گاهي نيز روي لانه هاي تپه مانند مورچه ها مي غلطند تا به اين طريق مورچه ها روي پرهاي آن كشيده شوند. مورچه هايي كه پرندگان به پرهاي خود مي مالند ،اغلب از گونه هايي هستند كه اسيد فورميك توليد مي كنند . اين اسيد به راحتي شپش هاي لاي پرها را از بين مي برد. ميمون هاي ونزوئلايي در فصل گرم و مرطوب سال كه نيش زدن حشرات بسيار آزار دهنده مي شود، ترشحات فوق العاده سمي نوعي هزار پا را روي كرك هاي بدن خويش مي مالند . ترشحات هزار پا حاوي بنزوكوئينون هستند كه در دفع حشرات بسيار موثر است .
ج) ميوه هاي ضد انگل : در رودخانه آواش واقع در اتيوپي , آبشاري وجود دارد كه اين منطقه را به دو زيستگاه متفاوت تقسيم مي كند . در بالا دست آبشار , گونه اي ميمون با نام Papio anubis و در پائين آن گونه اي با نام Papio hamadryas و دورگه هايي از اين دو گونه , زندگي مي كنند . خطر آلودگي به انگل شيستو زوما در اين ميمون ها متفاوت است , زيرا ميزبان واسط اين انگل , يعني حلزون هاي جنس Biomphalaria , در پايين دست آبشار بسيار زيادند و در بالا دست آن , كم تر يافت مي شوند . از اين رو , آلودگي به اين انگل در پائين آبشار بيش تر است . هر چند درختچه اي با نام Balanites aegyptica در هر دو زيستگاه وجود دارد , اما تنها ميمون هاي پائين آبشار از ميوه هاي آن استفاده مي كنند . اين ميوه ها حاوي نوعي پيش ساز هورموني به نام ديوز جنين هستند كه به نظر مي رسد از رشد شيستوزوما جلوگيري مي كند.
د) لانه هاي ضد انگل : بسياري از پرندگان در لانه هاي خود از گياهان تازه اي استفاده مي كنند كه جز و ساختمان آن ها محسوب نمي شود . به نظر مي رسد گياهان تازه مواد فراري دارند كه در دفع و كشتن انگل هاي پوستي موثرند. برخي سا ر ها , در لانه هاي خود از هويج وحشي ( Daucus Carota ) استفاده مي كنند كه باعث كاهش قابل ملاحظه تعداد كنه هاي موجود در لانه مي شود . هر چند كاهش تعداد كنه ها بر ميزان رشد جوجه ها تاثيري ندارد ، اما جوجه هايي كه در لانه هاي حاوي هويج وحشي رشد و نمو مي كنند ، مقدار هموگلوبين بيش تري دارند.
درمان دارويي در شامپانزه ها
سال 1987 ميلادي ، ميشل هافمن در تانزانيا در حال مشاهده گروهي از شامپانزه ها بود كه غذا مي خوردند . در ميان آن ها شامپانزه ماده اي، حال خوشي نداشت و در كناري آرميده بود . وقتي بيدار شد، به سوي درختچه اي به نام Vernonia amygdalina راه افتاد . مردم محلي اين گياه سمي را " قاتل بز " مي نامند . تلخي بسيار زياد برگ هاي اين گياه هشداري جدي به جانوراني است كه قصد دارند شاخ و برگ هاي آن را مصرف كنند. اما شامپانزه بيمار بدون توجه به اين هشدار , شاخه اي از اين گياه را چيد و با دقت پوست آن را جدا كرد تا به مغز داخلي ساقه رسيد . سپس طي 20 دقيقه مغز آن را كاملا جويد و شيره آن را مكيد . هافمن رفتار ديگري را نيز بين شامپانزه ها مشاهده كرد . برخي از آن ها هنگام بيماري ، برگ هاي گياهان خاصي را بدون آن كه بجوند ، مي بلعيدند . اين برگ ها تقريبا دست نخورده دفع مي شدند .
هافمن در مطالعات وسيعي كه در جنگل هاي تانزايا انجام داد ، به اين نتيجه رسيد كه رفتار خود درماني در شامپانزه ها اغلب با آلودگي آن ها به انگلي با نام Oesophagotomum stephanostomum ارتباط دارد . بررسي هاي او نشان دادند ، ساقه يا برگ گياهاني كه شامپانزه ها هنگام بيماري مصرف مي كنند، به دفع اين انگل از بدن آن ها كمك مي كند. شامپانزه اي كه مغز تلخ ساقه V. amygdalina را بجود ، بدون شك بيمار است . جويدن مغز ساقه اين گياه پس از 20 الي 24 ساعت باعث از بين رفتن احساس ناخوشي در شامپانزه مي شود.
اما چرا شامپانزه با دقت پوست گياه را جدا مي كند و تنها مغز ساقه را مصرف مي كند ؟ در پيكره اين گياه دو دسته تركيب كشنده به نام سسكيوترپن لاكتون و گليكوزيدهاي استروئيدي يافت مي شوند . غلظت اين مواد سمي در پوست ساقه و برگ هاي گياه از مغز آن بيش تر است . از اين رو , شامپانزه اين بخش هاي گياه را براي جلوگيري از مسمويت شديد مصرف نمي كند . تركيبات دسته نخست ، اثرات ضد انگي شديدي دارند اما تركيبات دسته دوم خواص كشندگي كم تري دارند و باعث مهار تحرك و تخم گذاري در انگل ها مي شوند.
شامپانزه ها براي دفع انگل هاي خود از گياهان ديگري نيز استفاده مي كنند . هافمن 34 گونه گياه را گزارش كرده است كه شامپانزه ها برگ آن ها را درسته مي بلعند . هر چند اين گياهان به شكل هاي گوناگون ( بوته, درختچه , درخت و پيچك ) مي رويند ، اما همه آن ها خصوصيت مشتركي دارند : سطح برگ هايشان بسيار زير و پوشيده از كرك است .هافمن درمطالعات خود دريافت ، در مدفوع شامپانزه به ازاي هر 20 برگ بلعيده شده حدود 10 كرم زنده يافت مي شود . بنابراين با وجودي كه برگ هاي بلعيده شده كرم ها را دفع كرده بودند ، آن ها را از بين نبرده بودند . در واقع سطح زير و كركدار برگ ها اتصال كرم هاي بالغ به جدار روده را سست مي كند. به علاوه بسياري از كرم هاي نابالغ لابه لاي كرك ها به دام مي افتند و به اين ترتيب از بدن جانور دفع مي شوند.
خود درماني و يادگيري
به نظر مي رسد اولين برخورد با رفتارهاي خود درماني در سنين پائين اتفاق مي افتد . وقتي ميمون بالغي بيمار مي شود و رفتار خود درماني را از خود بروز مي دهد، ميمون هاي جوان متوجه اين رفتار مي شوند و سعي مي كنند خودشان نيز آن را انجام دهند. ميمون بالغ نيز اغلب مادرشان است .
اگر خود درماني را حاصل يادگيري بدانيم، با پرسش هاي عميقي روبه رو مي شويم . جانور پس از بيماري بايد گياه دارويي را شناسايي كند، بخش هايي را كه موثر هستند انتخاب و آن را به شيوه مناسبي مصرف كند . شامپانزه ها در عادت هاي غذايي بسيار محافظه كارانه عمل مي كنند و حتي هنگامي كه بيمار هستند ، مواد غذايي جديد را به طور تصادفي انتخاب نمي كنند . شايد رفتار خود درماني از آن جا شروع مي شود كه در يك دوره كميابي غذا ، ميمون هاي گرسنه و بيمار به غذاهاي جديدي روي مي آورند . در نتيجه سلامتي خود را باز مي يابند و اين بهبودي زمينه اي براي مصرف غذاي جديد در هنگام بيماري مي شود.
خود درماني و پزشكي سنتي
كلام آخر
منابع:
1. Huffman M.A., Self-medication behavior in the african great apes, Bioscience 51(8) p.651-661,2001
2. Huffman M.A., Observation on the illness and consumption of a possibly medicinal plant vernonia amygdalina by a wild chimpanzee in the Mahale muntains natural park, Tanzania. Primatea, 30(1) p.51-63, 1998
3. Valderrama X., Robinson J., Attygale G., Seasonal anointment with millipedes in a wild primate, Journal of Chemical Ecology, 26(12) p.2781-2790, 2000
4. George A.L., Advance in the study of behavior, Academic Press,1998