مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
تدارکات PLA
فرایند تدارکات نظامی کنونی چین به سمت دو هدف خاص حرکت می کند: بهبود توانایی رزمی PLA و استفاده از پایگاه دفاعی به منظور کسب درآمد. اگر چه در چند سال گذشته، بودجه ی دفاعی چین سالیانه بیش از 10 % افزایش یافته است( شکل 1 بخش اول این مقاله)، منابع چین که به منظور مدرنیزاسیون نظامی مورد استفاده قرار می گیرد، به طور ناشایستی، ثابت مانده است. بیشتر این افزایش ها بجای سود دهی به منظور پرداخت دستمزدها مورد مصرف قرار می گرفت( مبلغ سرمایه گذاری شده در ارتش در حدود 3 میلیون می باشد). علاوه بر این، حالت پیش روی در اقتصاد چین به گونه ای است که نرخ تورم بالا است و از این رو این مسئله میزان افزایش بودجه ی دفاعی را به حداقل می رساند. در نتیجه، تمرکز اولیه ی ارتش چین عموما بر روی به روز رسانی ادوات موجود، است نه خرید آیتم های جدید و اضافی.دارایی های ادواتی PLA کلا به صورت آهسته بهبود می یابند. آهنگ بهبود آهسته به واسطه ی نیاز به قوانین ارزی سخت، نیز تشدید می شود زیرا بیشتر ادوات چینی که به روز رسانی می شوند، نیازمند همکاری افراد خارجی هستند. برای مثال به روز رسانی هواپیمای A-5 نیازمند راهنمایی فرانسه می باشد. به طور مشابه، ناوشکن ها نیازمند وسایل گران قیمت خارجی هستند مثلا نیازمند توربین های گازی آمریکایی و موشک های سطح به هوای فرانسوی هستند
هدف چین از استفاده از پایگاه های دفاعی به منظور تولید درآمد نه تنها به دلیل PLA بود، بلکه به دلیل ایجاد واحدها، یگان ها و کارخانه های شخصی نیز بود. این گروه ها یکی دیگر از محرک ها برای ایجاد درآمد بودند. در واقع وجود رقابت در میان سیستم اداری چین مسبب این موضوع بود. تمام بازیگرهای اصلی مهیاکننده ی تدارکات چین دارای کارخانه های شخصی هستند. این افراد هم اکنون در برخی موارد با خطوط تولید محصول رقابت می کنند( همانگونه که در زیر توضیح داده می شود).
ساختار کنونی جمهوری خلق چین شامل چندین بازیگر است (شکل 1). مهمترین آنها PLA، MMBs( وزارت خانه های ماشین سازی( MMIs سابق)) و کمیته ی علوم، تکنولوژی و صنایع برای دفاع ملی( COSTIND) هستند. هر بازیگر نه تنها تدارکات برای PLA تهیه می کند، بلکه با درآمد زایی به سازماندهی تجاری کمک می کند مخصوصا در ارزآوری کمک می کند.
PLA مهمترین بازیگر کل چین در این زمینه می باشد. علت این موضوع هم به دلیل نقش غالب ارتش در سیاست های چین و هم به دلیل اینکه PLA برای توسعه ی ادوات برای وسایل جدید، تعییر کرده است. بنابراین حوزه ی کاری این بخش گسترده است. PLA به کمیته ی ارتش مرکزی( CMC) جوابگو است. مهمترین المان از بین سه المان موجود در داخل PLA ، بخش وسایل در واحد افسران عمومی( GSD/ED) است. GSD/ED پارامترهای کاری برای وسایل مورد نیاز PLA را ترسیم می کند و تقاضاهای موجود در این سه المان را هماهنگ می کند. بخش لوجستیک عمومی PLA( GLD) مسئول لجستیک و وظایف تصدی گری( فراهم آوردن غذا و لباس) را بر عهده دارد. واحد سوم که بخش سیاست عمومی نام دارد دارای اثر مستقیمی بر روی تدارکات سلاحی PLA نیست.
هر دو بخش GSD/ED و GLD با همدیگر مشارکت دارند به نحوی که با استفاده از کارخانه های دفاعی نه تنها نیازهای سلاحی PLA را فراهم می اورند، بلکه آیتم های تجاری و سلاح هایی تولید می کنند که به خارج صادر می شود. GSD/ED کارخانه ی پلی تکنیک را کنترل می کنند. این کارخانه بزرگترین شرکت که با بخش تجارت و سرمایه گذاری چین( CITIC) در ارتباط است. CITIC یکی از اولین شرکت هایی است که بعد از اصلاحات Deng Xiaoping، تأسیس شد و هنوز هم یکی از بزرگترین شرکت های چین محسوب می شود. GLD شرکت چینی Xinxing را کنترل می کند که در بین محصولات تولید آن، غذا، لباس و مواد ساختمانی به چشم می خورد.
اگرچه این PLA است که نیازمندی ها را برطرف می کند، این MMBs است که فرایند تولید را انجام می دهد. 6 وزارت خانه ی صنعتی دفاعی به شورای ایالتی جوابگو هستند: وزارت صنعت هسته ای، وزارت صنعت هوانوردی، وزارت صنعت الکترونیک، شرکت کشتی سازی ایالتی چین، وزارت اخترشناسی و وزارت صنعت مهمات. در حقیقت، هر کدام از اینها، حداقل یک شرکت را کنترل می کنند و بنابراین برای مثال شرکت صنعتی چین شمالی( NORONCO) بوسیله ی وزارت مهمات کنترل می شود در حالی که شرکت وال گریت و شرکت صادرات/ واردات ماشین های دقیق چین( CPMIEC) با وزارت صنعت هوانوردی در تماس است. وزارت خانه ها و شرکت های زیر مجموعه ی آنها به DTIB چین تعلق دارند، به جز بخشی که تحت کنترل PLA و COSTIND است.
در گذشته، GSD/ED و MMBs اغلبا نتوانسته اند با یکدیگر روبرو شوند. به طور خاص، افسران GSD/ED به طور ضروری با بودجه در تماس نیستند زیرا قیمت های محصولات فی نفسه بر عهده ی ایالت است نه ارتش. ظاهرا این استفاد کنندگان نظامی نیازها را بذون داشتن دلهره در مورد استرس های مربوط به بودجه، تأمین می کنند.
افسران GSD/ED همچنین اغلبا با فرایند تولید آشنا نیستند. در همین زمان، MMBs اغلبا به طور ضروری با نیازمندی های عملیاتی آشنا نیستند. به عنوان یک نتیجه، MMBs توجه کمی به نیازمندی های رزمی بالقوه و نیازمندی های حفاظتی دارند. در حقیقت وسایل با توجه به قابلیت های MMBs تولید می شوند نه به عنوان یک طرح برای پیچیدگی های بیشتر. این مسئله در تولیدات هوایی بیشتر به چشم می خورد. وزارت هوایی هزاران هواپیمای رزمی تولید کرده است که بیشتر آنها از رده خارج شده اند و اگر هنوز از رده خارج نشده باشند، تلاش می شود تا طراحی آنها بهتر شود.
با تجاری سازی اقتصاد چین در 15 سال گذشته، به هر حال فرایند تدارکات چین به نحوی تغییر کرده است. هم اکنون PLA مسئولیت خطیر برای تخصیص بودجه در نیازهای مربوطه دارد و نیازهای PLA به سلاح های پیچیده تر هم اکنون باید با سایر تقاضاها تطبیق داده شود. در همین زمان، MMBs انگیزه ی بیشتری برای تهیه و توسعه ی تکنولوژی های پیچیده تر دارد. به هر حال این مسئله به این معنا نیست که MMBs به طور ضروری مسئول نیازهای ارتش است. در حقیقت، ارتش ها تمایل دارند تکنولوژی هایی را جستجو کنند که به طور مستقیم بر روی مدنیزاسیون صنعتی آنها اثر دارد. بنابراین آنها اغلبا محصولات نظامی را به سمت نیازهای تجاری جهت دهی می کنند. نقش COSTIND میانجی گری میان PLA و MMBs است.
COSTIND عملکردهای تحقیقی و توسعه ای( R&D) را با هم ترکیب می کند. در برخی موارد، این بخش مانند سرپرست تحقیقات و مهندسی دفاع( DDR&E) در دفتر امنیت دفاعی ایالات متحده ی آمریکا، عمل می کند. به هر حال این مسئله میدان دید وسیع تری را ایجاد می کند. COSTIND مسئول تشخیص، ارزیابی و اسفاده از تمام تکنولوژی های پیشرفته در داخل ارتش چین و DTIB است. علاوه بر این، توان سیاسی COSTIND بیشتر از DDR&E است. برخی از اعضای COSTIND در پست های شورایی و CMC قرارگرفته اند.
مشابه با سایر بازیگرها، COSTIND نیز شرکت های وابسته ی خود را کنترل می کند. این شرکت ها شامل شرکت Xinshidai چین و شرکت تجهیزات و تکنولوژی Xiaofeng می باشد. شرکت اولی در اصل در زمینه ی تکنولوژی های پیشرفته جهت دهی شده است در حالی که شرکت بعدی دارای زمینه ی محدود تری است و بر روی زمینه های علاقه مندی خاص مانند کامپیوتر، وسایل تست و رباتیک کار می کند.
مقایسه ی جمهوری خلق چین با ایالات متحده ی آمریکا
DTIB چینی از لحاظ برخی جنبه های مهم از همتای آمریکایی خود تفاوت دارد. در ابتدا، با شروع DTIB چینی در سال 1949، اقتصاد کل چین به راه افتاد. اقتصاد چین همچنین به طور زیادی نظامی است. برای دهه های متمادی، DTIB برای دریافت بهترین مواد اولیه، بهترین پرسنل، و پیشرفته ترین تکنولوژی ها در اولویت قرار داشته است. اگرچه اقتصاد چین از زمان روی کار آمدن Deng Xiaoping به صورت فزاینده ای تغییر کرده است و اصلاحات اقتصادی و ارزش های لیبرالیسمی وارد این اقتصاد شده است، بخش قابل توجهی از صنایع مهم برنامه ریزی شده است. یک چنین تفاوت هایی به طور واضح ارتباط میان تجربیات چینی ها با آمریکایی ها را محدود می کند.در دهه ی گذشته، به هر حال چین کوشیده است تا اقتصاد خود را لیبرالیسمی کند و مهارت های خود در این زمینه را بالا ببرد. این مسئله نیازمند گسترش تکنولوژی های پیچیده تر است. بعد از گذشت این زمان، چین می خواهد از نیروی کار کنونی و کارخانجات صنعتی موجود بیشتر استفاده کند. به عنوان یک کشور فقیر، جمهوری خلق چین در جستجوی به حداقل رساندن استفاده های خود از منابع و نیروی کار موجود می باشد. بنابراین تمرکز زیادی بر روی انتقال منابع DTIB به CTIB وجود دارد( و از این رو چین بر روی این تبدیل تأکید دارد). آن دسته از تلاش ها، مخصوصا در زمینه های تبدیل و افزایش استفاده از خطوط تولید محصولات نظامی و غیر نظامی ممکن است دارای تجربیات مفیدی باشد که به درد آمریکا بخورد.
قوانین و رویه های مالکیت
یکی از مهمترین موانع برای ایجاد یکپارچگی در تدارکات نظامی و غیر نظامی، قانون مالکیت است. مقررات فراوان در مورد هزینه های مختلف گزارش شده موجب می شود بر روی یکپارچگی تأثیر مففی ایجاد شود. این تأثیر منفی با تحمیل مخارج اضافی بر روی کارخانه هایی ایجاد می شود که به دنبال تولید کالا برای ارتش هستند. بنابراین حتی کارخانه های تجاری موفق نیز برای تولید محصولات مورد نیاز ارتش بی میل هستند زیرا از این هزینه ها هراس دارند.یک جنبه ی مشکل قانون مالکیت، حقوق اطلاعات فنی می باشد. وزارت دفاع( DOD) اکثرا خواستار حقوق اطلاعات فنی زیادی است تا بوسیله ی آنها اطمینان حاصل کند که یک سیستم معین می تواند به طور مداوم تولید شود، حتی اگر شرکت پیمانکاری اصلی از این پروژه خارج گردد. بنابراین DOD ممکن است نه تنها داده هایی در مورد خود سیستم بخواهد، بلکه ممکن است خواستار اطلاعاتی در مورد فرایندهای تولیدی باشد که یک شرکت به طور اختصاصی آنها را ایجاد کرده است.
در چین یک چنین مشکلی کمتر بروز می کند. در گذشته، این مسئله ممکن بود به خاطر مالکیت دولتی بخش عمده ای از تولید محصولات، ایجاد شود. در حقیقت، با DTIB چینی، این حالت کنترل می شود و تمام المان های صنعتی مربوطه مهیا می شود. تا زمانی که DTIB مقدم تر از CTIB باشد، پس حقوق اطلاعات فنی یک مشکل تلقی می شود زیرا دولت دارای بیشترین حق اطلاعات فنی است و تحت هیچ شرایطی این اطلاعات را با CTIB به اشتراک نمی گذارد.
علاوه بر این، DTIB چینی در حاله ای از امنیت قرار داده شده است. بنابراین در صورت وجود حقوق اطلاعات فنی برای CTIB، تنها یک جریان محدود وجود دارد. به دلیل اینکه چین بر روی بخش های نظامی تمرکز دارد، اطلاعات فنی مخصوصا برای فرایندهای نسبتا پیشرفته، در DTIB باقی می ماند.
مشخصات و استانداردهای نظامی
در جمهوری خلق چین، اگر چه پارامترهای عملیاتی بوسیله ی PLA تعیین می شوند، استانداردهای مورد استفاده در تولید واقعی بوسیله ی MMBs تعیین می شود. بخشی از این مسئله به دلیل زمینه های مختلفی است که افسران PLA و مقامات MMB دارا هستند. مورد دومی به مراتب در زمینه ی مهندسی آشنایی بیشتری دارند در حالی که مورد اولی عموما تنها قادر به تأمین نمودن نیازهای عملیاتی هستند بدون آنکه آگاهی در مورد تقاضاهای صنعتی مورد نیاز داشته باشند. بنابراین استانداردهای تولید مسئولیت تولیدکنندها را دارد( نه مصرف کننده ها).تولیدکنندگان چینی به طور منصفانه استانداردهای خوبی برای اندازه گیری سیستم های سلاح خود تعیین نموده اند. آنها این کار را بدون استفاده از قابلیت های DTIB چینی انجام می دهند. همانگونه که برای همتایان آنها در شوروی این مسئله صدق می کرد، کیفیت عموما در خط تولید محصولات نظامی نسبت به خط تولید محصولات تجاری بیشتر است. بخشی از این تفاوت به دلیل این است که DTIB چینی بهترین ماده ی اولیه و بهترین نیروی کار را دارد. علاوه بر این اولویت ایجاد شده بوسیله ی DTIB که بواسطه ی مقامات سیاسی برای حمایت های سیاسی و مادی تعیین می شوند، ممکن است تا حدودی نیاز به ویژگی های نظامی گران قیمت را رفع کند. دولت انتظار دارد که تنها آیتم های با بهترین کیفیت برای خط تولید محصولات نظامی فراهم شود و همپچن بهترین ادوات نیز تولید شود.
به هر حال سوالاتی در مورد کیفیت آیتم های نظامی چینی وجود دارد. برای مثال گزارشاتی وجود دارد که در آنها در مورد ناهمانگی در کنترل کیفیت تولید هواپیما در چین صحبت شده است. در سال 1975، کل هواپیماهای چینی به کارخانه های تولید کننده ی آنها فرا خوانده شد. در دهه ی 1980، این گزارش شده است که هواپیماهای رزمی چینی دارای مشکلات جدی در سیستم آیرودینامیک خود هستند. در پی پیوستن سرمایه گذارهای آلمانی و اروپایی در زمینه ی هواپیماهای غیر نظامی، این به نظر می رسد که سطح عملکرد هواپیماهای چینی افزایش یافته است. در حقیقت، گواهینامه های اعطا شده به اجزای تولید شده در چین( برای هواپیمای McDonnell-Doglas )که بوسیله ی اداره ی کل هوانوردی فدرال آمریکا اعطا گردیده است، نشاندهنده ی این است که سطح کار تولید کننده های چینی به سطح استانداردهای آمریکا رسیده است. به دلیل اینکه استانداردهای تجاری غربی از استانداردهای چینی قبلی دقیق ترند، این به نظر می رسد که سطح استانداردهای کنترل کیفیتی لااقل در برخی از کارخانه های چینی باید افزایش یابد.
در همان زمان، هواپیماهای رزمی چین دارای سطح صافتری نسبت به قبل هستند. این مسئله نشان داده شده است که یک جریان حرکتی کارگری از سمت خطوط تولید غیر نظامی به سمت خطوط تولید نظامی وجود دارد. یک چنین جریانی موجب چرخش به سمت تکنولوژی های به نسبت پیشرفته تر می شود و موجب انتقال قابلیت ها از بخش تجاری به بخش نظامی می شود.
برنامه ی مدرنیزاسیون چین هم اکنون بر روی بدست آوردن تکنولوژی های مهندسی سلاح پیشرفته تر مانند جنگنده های Su-27 متمرکز است. در حال حاضر، این تلاش ها نه هیچ تولید را در چین به همراه نداشته است و نه این تلاش ها توانسته به تولید وسایل با تکنیک مهندسی معکوس برسد. ماهر شدن در زمینه ی تولید یک چنین وسایل و یک چنین روش هایی، بدون شک موجب می شود تا ابزارهای فوق پیچیده تولید شود. این وسایل نسبت به محصولاتی که قبلا بوسیله ی این کشور تولید می شوند، بهتر است. اگر استانداردهای چینی کنونی مناسب نباشد، ممکن است نیاز به تدوین استانداردهای جدید در این زمینه باشد.
تکنولوژی های نظامی منحصر بفرد
یک دیگر از موانع یکپارچگی نظامی- غیر نظامی در ایالات متحده ی آمریکا، تکنولوژی های نظامی منحصر بفرد است. این تکنولوژی ها ضرورتا میزان اشتراک میان محصولات و وسایل تجاری و نظامی را محدود می کند. اگر چه تکنولوژی های نظامی منحصر بفرد معمولا کاربردهای غیر نظامی در ایالات متحده ی آمریکا مستقیمی ندارند، در جمهوری خلق چین، تکنولوژی های نظامی تمایلی به منحصر بفرد شدن دارند زیرا منابع خاص در انحصار برخی مهیاکننده ها قرار دارد. این مسئله موجب می شود تا PLA برای رسیدن به تکنولوژی ها و وسایل پیشرفته( یعنی کامپیوترها و تونل باد) اولویت هایی داشت. این موضوع تا زمانی که لیبرالیسم اقتصادی Deng Xiaoping ادامه داشت و پش از آن حالت CTIB چینی ایجاد شد. برای مثال این احتمال وجود دارد که شبکه ی دفاع هوایی چین یک گروه پیشرفته تر از قابلیت های کنترل ترافیک هوایی را نسبت به شبکه ی هوایی غیر نظامی داشته باشد. به طور مشابه، تا زمان اجرای برنامه ی لیبرالیسم آغاز شد، یک دوم تا دو سوم از تمام محصولات الکترونیکی چینی برای مصرف در ارتش اختصاص داشت.به هر حال تصمیم برای بهبود مشارکت دفاعی- صنعتی در بازار تجاری، این موضوع را پیشنهاد کرد که این آیتم ها و کیفیت ها برای PLA مهیا شوند( مثلا فولاد با کیفیت بالا، کارگران ورزیده تر). به هر حال این مسئله ممکن است هم اکنون CTIB نیز نفوذ کرده باشد. به هر حال، حتی اکنون هم MMBs کنترل بسیاری از بخش های تکنولوژیک چین را که سابقا نظامی بوده اند را در اختیار دارد. بنابراین بخش زیادی از وسایل ارتباطاتی تولید شده هنوز در دست های DTIB است. این موضوع در حالی اتفاق می افتد که این محصولات در CTIB به طور گسترده پخش شده اند. ورود شرکت های ارتباطاتی غربی به چین ممکن است وضعیت را در دهه های بعدی تغییر دهد؛ اگر چین برای تولید مشترک تکنولوژی های غربی موجود نیز تقاضا داده است.
تأکید بر روی کارایی ارتش
از زمان شروع جنگ سرد، ایالات متحده ی آمریکا تمرکز زیادی بر روی کارایی تولید نسبت به هزینه در ارتش قرار داد. این در حالی است که در بخش تجاری، کیفیت و کارایی دو مقوله ی عکس هستند تمرکز بر روی کارایی نه تنها هزینه را بالا می برد، بلکه در برخی موارد، اشتراک میان محصولات با عملکرد شبه نظامی و تجاری را به حداقل می رساند.در جمهوری خلق چین، این به نظر می رسد که تلاش زیاد نتوانسته برای توسعه ی تکنولوژی های سلاحی مفید باشد. این مسئله بخشی به دلیل حالت اختصاصی DTIB چینی و بخشی به دلیل فشار های سیاسی و اداری است( مخصوصا در داخل MMBs). به عنوان یک نتیجه باید گفت، با وجود اینکه DTIB چینی حالت بهتری نسبت به CTIB چینی دارد( از لحاظ مواد اولیه و ابزار های با کیفیت بالا)، محصولات دفاعی چین عموما نسبت به محصولات غیر دفاعی آن پیچیده تر نیستند. این مسئله مخصوصا در زمینه های الکترونیک و ارتباطات بروز یافته است. با توجه به یک ارزیابی انجام شده در چین، در حوزه ی قدرت شلیک و کنترل سیستم، جنگنده های چینی 15 سال از تکنولوژی های خارجی عقب ترند. بخش های الکترونیکی مورد استفاده در هواپیمای جنگنده ی J-8II با تکنولوژی دهه ی 1970 آمریکا قابل مقایسه است. اگرچه DTIB تمایل دارد تا در تولید آیتم های با کیفیت بالاتر پیشرو باشد، دست آوردهای کنونی این بخش بسیار محدود است و آنها تنها اندکی در زمینه ی DTIB پیشرفت نموده اند. این پیشرفت بسیار کمتر از پیشرفت های انجام شده در CTIB است.
این وضعیت بوسیله ی فقدان علایق PAL به تکنولوژی های پیشرفته در سیستم های سلاحی ، تشدید می شود. تنها در سال های اخیر، رهبری PLA خواستار دستیابی به تجهیز سلاح های پیشرفته برای نیروهای غیر هسته ای خود شد. این درخواست سپس به سرعت بوسیله ی بخش مدرنیزاسیون 4 مورد مخالفت قرار گرفت. در نتیجه، تنها در 4 سال گذشته بود که PLA علاقه مند به تولید سلاح های پیچیده شد. این مسئله در ابتدا نیازمند استفاده از تکنولوژی های خارجی را دارد. بنابراین سیستم سلاح های DTIB چینی هنوز هم در پشت گام های روسی و حتی در پشت گام های غربی، قرار گرفته است.
استفاده از مطالب این مقاله با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.
/ج