دره‌نوردی در دره‌ی رغز در منطقه داراب

سنگ، آبشار، دره

رَغَز را «رَقِز» یا رَغِّز» هم می‌خوانند؛ دره‌ای که از دوران قدیم به خاطر وجود آب در آن، مورد توجه مردمان محلی بود. هنوز هم روستاییان منطقه از آب خروجی این دره برای کشاورزی استفاده می‌کنند، اما ورود به...
پنجشنبه، 19 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سنگ، آبشار، دره
 سنگ، آبشار، دره

 

نویسنده: افشین یوسفی
عکاس: فرشید روزی طلب
منبع:راسخون




 

دره‌نوردی در دره‌ی رغز در منطقه داراب

ماجرای عبور و فرود از دره رغز در عمق 200 متری از سطح زمین و گذر از آبشارهای آن توسط تیمی ماجراجو و دره‌نورد

رَغَز را «رَقِز» یا رَغِّز» هم می‌خوانند؛ دره‌ای که از دوران قدیم به خاطر وجود آب در آن، مورد توجه مردمان محلی بود. هنوز هم روستاییان منطقه از آب خروجی این دره برای کشاورزی استفاده می‌کنند، اما ورود به این دره و شکل داخلی آن برای مردم محلی به دلیل وجود آبشارهای بلند در ابتدا و انتهای آن مقدور نبوده و شکل داخلی دره و عوارض طبیعی آن همیشه معمایی بزرگ برای مردم محلی به وجود آورده بود تا اینکه در دهه 70، کوهنوردان دارابی با تجهیزات خاص کوهنوردی و طناب و میخ و کارابین، از اولین آبشارهای بالای دره فرود رفته و به کف آن وارد شده و با پشت سر گذاشتن آبشارهای متعدد داخل آن، بالاخره از انتهای آن خارج شدند و در نهایت معمای دره رغز و بهشت گمشده داخل آن در همان سال‌ها برای کوهنوردان آشکار می‌شود. در این سفر ما هم می‌خواهیم همین مسیر را برای کشف و مشاهده زیبایی این دره طی کنیم.

دره خطر

بارها تعریفش را از کوهنوردان شهر داراب شنیده بودم این دوستان، آبشارهای متعدد و گذرگاه‌های زیبای دره رغز را چنان توصیف می‌کنند که با شنیدنش، دل هر ماجراجویی برای رفتن به آنجا می‌تپد. مثل خود ما که پس از شنیدن این توصیفات، دل به راه دادیم تا به این تنگه یا دره در «فسارود» در 30 کیلومتری شمال شهر داراب استان فارس برویم.
عبور از این دره چندان هم بی‌خطر نیست؛ در سال‌های قبل و به هنگام گشایش مسیر این دره، دو نفر از کوهنوردان خوب داراب در حوضچه‌های عمیق این دره جان خود را از دست داده‌اند. البته این تلفات تنها اتفاقات مهلک برای عبور از این دره نیست و تیم‌های دیگری هم دچار آسیب شده‌اند که از آن جمله می‌توان به آسیب‌های سطحی، زخم و شکستگی دست و پای برخی از بازدیدکنندگان در سال‌های اخیر اشاره کرد.
از آنجایی که یکی از خطرات مهم در پیمایش دره‌ها، بارندگی و سیلاب است، اینگونه برنامه‌های دره‌نوردی باید در خشک‌ترین ماه‌های سال انجام پذیرد و قبل از اجرای برنامه وضعیت آب‌وهوا و بارندگی باید از چندین مرجع معتبر چک شود تا در زمان حضور تیم در دره، دچار سیلاب نشود، چرا که وجود سیلاب و بارندگی در دره مساوی است با مرگ حتمی. نمونه واضح این مسأله، سیل بزرگی بود که در سال 84 در دره «اندرسم» مازندران موجب کشته شدن 11 کوهنوردی شد که برای فرود از دره وارد آن شده بودند و در موقع وقوع سیل هیچ راه فراری نداشتند. این گونه دره‌های عمیق که کوهنوردان برای پیمایش وارد آنها می‌شوند، به دلیل شکل خاص مورفولوژی‌شان، عمیق بودن دره و وجود دیواره‌های عمودی، در موقع وقوع سیل هیچ راه فراری برای کوهنورد باقی نمی‌گذارند.
از دیگر خطراتی که دره‌نوردان با آنها مواجه هستند، وجود خود آب و رودخانه‌ای است که در کف دره جریان دارد. این آب انرژی زیادی دارد و در مواقع بسیاری موجب سقوط، گیرانداختن و در نهایت خفگی آنها زیرآبشار در موقع فرود شده و جریان‌های آب شدید و گردابی، دره‌نوردان را در حوضچه‌های عمیق کف دره بعد از هر آبشار گیر انداخته است. اما از آنجایی که جریان آب دره رغز از چند چشمه تأمین می‌شود و جریان عبوری این چشمه‌ها هم ضعیف است، این خطر برای این دره کمتر است و از این لحاظ رغز یکی از امن‌ترین و کم خطرترین دره‌ها در این مسأله به شمار می‌رود. البته به هر حال نباید این خطر را دست‌کم شمرد.
اما خطر دیگری هم دره‌نوردان را در درون دره‌ها تهدید می‌کند و آن هم شکستگی‌ها و آسیب‌هایی است که بر اثر پرش‌های بلند در حوضچه‌های عمیق صورت می‌گیرد. برای همین دره‌نوردان باید بیشترین احتیاط را در این مواقع انجام دهند که اگر شکستگی خاصی در بدنشان ایجاد شود، بیرون آوردن آنها از دره کاری بسیار دشوار است. ما هم با در نظر گرفتن تمامی این خطرها، بالاخره بعد از تصمیم‌نهایی برای دره‌نوردی، اواخر تابستان را که فصل گرم و خشکی از لحاظ بارندگی در منطقه است برای اجرای این برنامه در نظر گرفتیم.

پیش به سوی فرود

تهران را به قصد شیراز برای همراه شدن با «فرشید روزی‌طلب» و دیگر دوستانش که از دره‌نوردان زبده شیراز هستند، ترک می‌کنیم تا برنامه سفر سه روزه‌مان برای فرود به دره رغز را عملی کنیم. روز اول برنامه را به پیمایش مسیر تهران، شیراز، داراب با اتوبوس اختصاص داده‌ایم که خود برنامه‌ای طاقت‌فرساست و بیش از 1300 کیلومتر جاده‌ای است. پس از رسیدن به شیراز به سمت داراب می‌رویم؛ تقریباً بعد از سه ساعت رانندگی به منطقه‌ای به نام «فسارود» می‌رسیم که 30 کیلومتر تا شهر داراب (از جاده ششده) فاصله دارد. اینجا و از کنار جاده، دره به خوبی پیداست؛ شکاف عمیقی در کوه مقابل که چقدر با ابهت و هیجان‌انگیز است.
 سنگ، آبشار، دره

عمق رغز
از انتهای دره که به بالا نگاه می‌کنیم، دیواره‌های عمودی آن را می‌بینیم که به ارتفاع 200 متر هستند. اینجا هیچ راه فراری وجود ندارد. وقتی از اولین آبشار فرود رفتی باید تا آخرین آبشار پیش بروی تا از دره خارج شوی. برای همین هم قبل از فرود از اولین آبشار، باید فکر همه‌چیز را کرده باشید.

معمولاً برای اجرای برنامه‌های دره‌نوردی، به دلیل خطراتی که ذکر شد، تیم‌ها و نفرات آنها باید همگی زبده و کاربلد باشند. هر چند تیم کوچک‌تر و کارآزموده‌تر باشد، خطر کم‌تری تیم را تهدید می‌کند و حرکت تیم در دره، آبشارها و عبور از حوضچه‌های آب چابک‌تر است. معمولاً بهترین تعداد برای پیمایش یک دره، 5 تا 7 نفر است. تعداد کم نفرات نیز خطرناک است و اگر برای شخصی مشکلی پیش آید، باید نفرات دیگری در تیم حضور داشته باشند تا به شخص آسیب دیده کمک کنند.
با رسیدن به منطقه‌ی فسارود، باید از یک جاده فرعی به طول سه کیلومتر از میان باغات مرکبات عبور می‌کند، به سمت حسن‌آباد که دهی در پای دره است، پیش برویم. مسیر پیمایش ما به این صورت است که باید از کوه کنار دره اصلی در زمان 2/5 تا 3 ساعت صعود کنیم تا به بالای دره برسیم و از بالای دره وارد آن شده و آبشارها و حوضچه‌های آن را یکی پس از دیگری فرود برویم و از آنها بگذریم.
گرمای هوا در این منطقه و در این فصل از سال به شدت آزاردهنده است؛ چیزی در حدود 45 درجه سانتیگراد. به حدی که احساس می‌کنیم داخل فر خوراک‌پزی قرار گرفته‌ایم. اما همین گرما در روز فرود از دره به کمک‌مان خواهد آمد و از سرمازدگی که ناشی از فعالیت 10 ساعته در آب سرد است، نجات خواهیم یافت. در طول مسیر هوا به قدری گرم است که چند نفر از اعضای تیم دچار گرمازدگی می‌شوند. بعد از چند ساعت کوهنوردی و عبور از میان صخره‌ها و کوه‌های اطراف، به بالای دره می‌رسیم؛ دره‌ای عمیق که نگاه کردن به آن از همین بالا هم ترسناک به نظر می‌رسد. از لابه‌لای صخره‌ها به پایین می‌رویم تا به کف دره برسیم. اینجا از رودخانه خبری نیست، اما کمی بالاتر چشمه‌ آبی قرار دارد که آب کف دره و آبشارها از آن تأمین می‌شود.
پیمایش دره‌ها برای دره‌نوردان به این صورت است که از ورودی تنگه در مسیر جریان آب وارد دره شده و بعد از فرود از اولین آبشار، دیگر راه بازگشتی وجود ندارد و میسر دره باید تا انتها طی شود و از آبشارها یکی پس از دیگری فرود رفته و بعد از فرود از آخرین آبشار از دره خارج شوند. این پیمایش‌ها معمولاً بسته به طول دره و عوارض داخلی آن از چند ساعت تا چند روز طول می‌کشد. از آنجایی که طول دره رغز 2 تا 3 کیلومتر بیشتر نیست و تعداد آبشارهای بلند آن 10 تا 12 عدد است، پیمایش آن برای تیم ما حدود یک روز کامل بیشتر زمان نمی‌برد و ما می‌توانیم بدون شب‌مانی که خود خطری مضاعف در دره‌نوردی است از دره خارج شویم.
برای وارد شدن به این گونه دره‌ها تیم باید تجهیزات فنی بسیاری داشته باشد. از جمله وسایل فنی برای اجرای این برنامه‌ها، همراه داشتن طناب‌های کوهنوردی 50 متری، انواع کارابین و حلقه‌های فلزی فرود، رول بولت، کمربندهای ایمنی، جلیقه نجات و لباس‌های غواصی و کوله پشتی‌های مخصوص دره‌نوردی ضد آب است که هر شخص باید به تنهایی آنها را داشته باشد.
 سنگ، آبشار، دره

پرش در حوض
در دره رغز آبشارهای کوتاه و بلند بسیاری وجود دارد که برای عبور از آنها باید از تجهیزات فنی ویژه مانند طناب و میخ و کارابین استفاده کرد. برخی از این آبشارها حوضچه‌های عمیق خوبی دارند که امکان پریدن در آن نیز وجود دارد. البته پریدن در این حوضچه‌ها خطراتی مثل شکستن استخوان‌ها دارد و باید بسیار مراقب بود که به صخره‌های اطراف برخورد نکرد.

دیدار با آبشار

وارد دره می‌شویم، اولین حوضچه آب با عمق کم 50 سانتیمتری و دیواره‌های عمودی دره به ما خوش‌آمد می‌گویند. بعد از گذشتن از مناطق سرسبز و نیزاری که گهگاهی در آنها آب تا بالای زانو می‌رسد، به حوضچه‌های بعدی می‌رسیم. هرچه جلوتر می‌رویم، عمق حوضچه‌ها به ترتیب زیاد و زیادتر می‌شوند. بچه‌های تیم نیز با روش‌های مختلفی از آنها عبور می‌کنند؛ برخی از حوضچه‌ها را باید از بالایشان عبور کرد و برخی دیگر را باید شیرجه زد و برخی را هم که دارای پرتگاه یا آبشار بلند و خطرناکی هستند، باید با طناب کوهنوردی فرود رفت. در تمام این مراحل باید مراقب بود تا به سنگ یا صخره‌ای برخورد نکنیم.
بزرگترین مزیّت این دره نسبت به دره‌های دیگر این است که تا فرودهای 3 متری را لازم نیست از طناب استفاده کنیم یا اینکه آنها را دست به سنگ، پایین بیاییم. تقریباً تمامی آنها را داخل آب می‌پریم. آب هم آنقدر زلال است که به راحتی می‌توانیم عمق هر حوضچه را ببینیم تا برای پریدن‌ها خطری نداشته باشد و با سنگ‌های کف حوضچه برخورد نکنیم.
بعد از 2 تا 3 ساعت، اولین آبشارهای بلندی که لازم است با طناب آنها را فرود رویم شروع می‌شود، آبشاری در حدود 8 تا 10 متر ارتفاع و یک حوضچه آب عمیق به عمق 10متر. دره، در ادامه اشکال متفاوتی به خود می‌گیرد؛ گاهی عریض می‌شود و گاهی تنگ. گاهی سبز می‌شود و گاهی دیواره‌ها عریان از گیاه. گاهی هم آن قدر عمیق که نورآفتاب به ما نمی‌رسد. در این نقطه، دره زیبایی خاصی پیدا می‌کند؛ اینجا شبیه به فیلم‌های رویایی و تخیلی از جزیره اسرارآمیز شده است.
اما تک خال زیبایی‌های این دره آبشاری به نام آبشار «جام» است. جام، نامی است که بچه‌های داراب روی آن گذاشته‌اند. در این نقطه زیبایی دره به اوج خود می‌رسد. چنان در عمق دره فرو می‌رویم که دیگر نور به زور به آن می‌رسد دره شبیه به غاری تاریک می‌شود، به طوری که در ابتدا فکر می‌کنیم باید با چراغ قوه وارد آن شویم. در این بخش از مسیر به یاد داستان «سفر به اعماق زمین» نوشته «ژول‌ورن» می افتم.
در انتهای فرود از این آبشار زیبا و هیجان‌انگیز، باید در انتهای طناب و آبشار از روی یک لبه صخره‌ای درون یک حوضچه عمق دایره‌ای شکل بپریم که صدای مهیب برخورد نفرات با آب در بالای آبشاری که انتهای آن در تاریکی محو می‌شود، بسیار ترسناک است.
 سنگ، آبشار، دره

خروج از دره

از حوضچه عمیق که خارج می شویم، دره به شدت باز شده و نور کامل خورشید بر کف آن می‌تابد. این تقریباً نشانه آن است که به انتهای دره نزدیک می‌شویم. در یکی از آبشارهای انتهایی این دره بعد از آبشار جام، سنگ لوح یادبودی قرار دارد که مربوط می‌شود به حادثه غرق شدن دو نفر از کوهنوردان داراب در حوضچه کف آن. اینجا جایی است که خطرات دره خود را نشان داده و کوهنوردان دارابی روی خوش آن را ندیده‌اند. بعد از ادای احترام به جان باختگان این حادثه، ادامه مسیر را در پیش می‌گیریم تا به سمت انتهای دره برویم.
در نهایت بعد از یک روز کامل دره‌نوردی و فرود و پرش در حوضچه‌ها، به آخرین آبشار می‌رسیم. از بالای آبشار که نگاه می‌کنیم، نفرات محلی را می‌بینیم که برای تفریح به آبشار رغز آمده‌اند و پایین آخرین آبشار و در حوضچه عمیق زیر آن مشغول آب‌تنی هستند. این منظره نشانه این است که آبشارها تمام شده‌‌اند و ما به انتهای دره رسیده‌ایم؛ دره‌ای با حوضچه‌های عمیق، آبشارهای بلند و خطراتش. دره‌ای با ماجراجویی‌ها و هیجان زیاد و خاطرات تلخ و شیرین در دل آن. بعد از آخرین فرود می‌توانیم لوازم فنی و طناب‌ها را در کوله‌ها گذاشته و با پای پیاده از دره خارج شویم و به روستا برسیم.
در انتهای کار به دره که نگاه می‌کنیم، این دره را یکی از زیباترین دره‌های ایران از نظر تعداد پرش و حوضچه‌های آب می‌بینیم. اما از لحاظ میزان خطری که داشت به دلیل جریان آب کف آن جزو دره‌های کم‌خطر ارزیابی می‌شود.
 سنگ، آبشار، دره

جام بلند بالا و پایان داستان
آبشار جام که تصویر آن را در بالا می‌بینید، یکی از زیباترین و تاریک‌ترین بخش‌های دره رغز است. دره در اینجا چنان به عمق زمین وارد شده که نور به کف آن نمی‌رسد و دیواره‌های دره چنان در پیچ‌وخم‌شان به بالا می‌روند که گویی این بخش از دره در دل غاری عبور می‌کند. آخرین آبشار دره رغز را هم در عکس سمت راست می‌بینید که چیزی در حدود 25 متر ارتفاع دارد. وقتی از این آبشار فرود می‌روی، تازه می‌فهمی که دره تمام شده و باید لوازمت را در کوله پشتی بچینی و کم‌کم از دره خارج شده و به آفتاب سلامی دوباره کنی.

منبع مقاله : نشریه سرزمین من، شماره‌ی 70.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط