نویسنده: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
1- از اوّل عالم تا حال، دو حزب بوده است: یکی حزب الهی و یکی حزب غیرالهی و شیطانی. و آثار هریک هم جدا بوده است و آنی که مال الله بوده، چون مقصد، خدای تبارک و تعالی است، به سوی او و در راه مستقیم است و آن که بر خلاف این راه بوده، که اکثریت هم با اینهاست، حزبهای شیطانی هستند.
(صحیفه امام، ج 17، ص 191)
2- حزبهای الهی، آثارش این است که روح خداست؛ یعنی، کوشش آن این است که دعوت به خود نکند و دعوت به خدا بکند؛ دعوت به طبیعت نکند و دعوت به الوهیت و ملکوت بکند.
(صحیفه امام، ج 17، ص 191)
3- آن چیزی که لازم است برای همهی افراد بشر، این است که توجه کنند که خودشان را در حزب خدا وارد کنند.
(صحیفه امام، ج 17، ص 192)
4- بدترین انحراف این است که انسان در ظاهر یک جوری نمایش دهد که واقعش بر خلاف اوست. این نفاق است و نفاق از بدترین خبرهایی است که در قرآن مجید آمده.
(صحیفه امام، ج 17، ص 192)
5- مبدأ همهی خطرها برای انسان خود آدم است، و مبدأ اصلاح هم از خود آدم باید شروع شود. و نمیشود که یک واعظی که خودش اصلاح نشده بتواند دیگران را اصلاح کند.
(صحیفه امام، ج 17، ص 193)
6- این طور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبی خوب باشد؛ میزان، ایدهی حزب است و اگر ایده چیز دیگری باشد این حزب شیطان است، هر اسمی هم داشته باشد. بنابراین، ما باید کوشش کنیم که حزبمان را حزب الله کنیم، خودمان را جزء حزب الله قرار دهیم.
(صحیفه امام، ج 17، صص 193 و 194)
7- فساد اخلاق و انسان مصرفی شدن و تمام تلاش انسان برای لذت جویی بیشتر و تمام ارزشها را با پول سنجیدن مفهومی غیر از مدرنیزه کردن کشور دارد؛ و تشیّع با آنها مخالف است نه با مدرنیزه کردن کشور.
(صحیفه امام، ج 5، ص 408)
8- هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب الله است؛ و تمامی دستورات این حزب و خط مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزبهای متداول امروز دنیاست.
(صحیفه امام، ج 5، ص 408)
9- امروز تمام مردم ایران- در هر سنی که هستند- از زن و مرد که با شعارهای اسلامی مبارزه میکنند جزء حزب الله هستند.
(صحیفه امام، ج 5، ص 408)
10- امام به معنی پیشوا و کسی که جمعی را در جهتی هدایت و رهبری میکند و امام بیان کنندهی خط مشی شیعه و حزب الله و رهبری کنندهی این تشکیلات بزرگ فراگیر است که تمامی وظایف آنان را از قرآن و سنت پیامبر اسلام در زمانهای مختلف و شرایط مختلف اجتهاد و استنباط میکند و به آنان ابلاغ مینماید.
(صحیفه امام، ج 5، صص 408 و 409)
11- ما مفتخریم که در یک همچو برهه از زمان واقع شدیم، که مثل شما عزیزان در آن جا و در آن زمان و در آن مکان واقع شدید، و ما از هوایی تنفس میکنیم که شما از آن هوا تنفس میکنید. شما ایثارگرید و شما اخلاصمندید، شما بر نفس خود پیروز شدید و ما عقب ماندیم.
(صحیفه امام، ج 16، ص198)
12- آنچه که شما را پیروز کرد و پیروز میکند، آن ایمان شماست و آن اخلاص شماست، که در شما هست و در آنها نیست. شما برای خدا در میدانها وارد میشوید و آنها برای شیطان؛ آنها حزب شیطانند و شما حزب خدا.
(صحیفه امام، ج 16، ص 198)
13- امروز غرب و شرق به خوبی میدانند که تنها نیرویی که میتواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 326)
14- من بارها اعلام کردهام که با هیچ کس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبستهام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 326)
15- ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید دادهی ما راهی ندارند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 326)
16- نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیدهها به گونهای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 284)
17- تا من زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم از حمایت و دعای خیر برای شما دریغ نخواهم کرد؛ و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود میدانم؛ و همان گونه که در ایام جنگ در کنار شما بودهام، و شاید یکایک شما مَحبّت و ارادتم را به خود احساس کردهاید، بعد از این نیز چنین خواهم بود.
(صحیفه امام، ج 21، ص 133)
18- من به طور جِدّ و اکید میگویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدّس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که بحق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است، چه صلح باشد و چه جنگ.
(صحیفه امام، ج 21، ص 134)
19- واجب است پیش کسوتان جهاد و شهادت در همهی صحنهها حاضر و آماده باشند، و از کید و مکر جهانخواران و امریکا و شوروی غافل نمانند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 134)
20- برادران عزیزم از یاوه گوییها و تهمتها و برچسبهای دشمنان خدا و اسلام و میهن اسلامی نهراسید که هرچه حجم دروغ پردازیها، که از عقدههای دل و رنجهای شکست سیاسی و نظامی برمیخیزد افزون باشد، دلیل عجز و یأس آنهاست که باید بر حجم سکونت خاطر و طمأنینهی قلب و فعالیتهای شما افزوده شود.
(صحیفه امام، ج 19، ص 150)
21- اینک به تمام متصدیان امور و دست اندرکاران کشور هشدار میدهم که قدر این جوانان حزب اللهی را بدانید، و از آنان قدردانی کنید و آنان را تشویق نمایید و در آغوش محبت خود حفظ کنید. اینان بودند که ایران را نجات دادند؛ و از این پس همینها هستند که انقلاب را پاسداری میکنند، و همینها هستند که با صرف هزینهای کم در ظرف مدت کوتاهی با روشن بینی خاص خویش کارهای تعجب آوری نمودند که گمان نمیشد در ایران بتوان انجام داد.
(صحیفه امام، ج 19، صص 150 و 151)
22- مسؤولین صاحبان اصلی انقلاب را با بهانههای بیاساس پس نزنند تا به جای آنان کسانی را که وارثان رژیم گذشته و وابستگان فکری آنان هستند جایگزین کنند.
(صحیفه امام، ج 19، ص 151)
23- ما مسلمین بر همهمان واجب است که اسلام را به آن طور که هست در دنیا عرضه کنیم. همه ما تحت یک حزب و آن حزب الله است، باشیم؛ احزاب مختلفه در کار نباشد؛ جناحهای مختلف در کار نباشد.
(صحیفه امام، ج 6، ص 295)
24- این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فراگرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی و با قدرت ایمان و پشتیبانی خداوند تعالی موفق شدند که با دست خالی از اسلحه، بر قدرتهای بزرگ فایق بشوند.
(صحیفه امام، ج 6، ص 296)
25- شمایی که جندالله هستید باید به امر خدا [عمل کنید]؛ جندالله معنایش این است که به امر خدا باید عمل بکنند، به فرمان او.
(صحیفه امام، ج 6، صص 287 و 288)
26- شما جندالله هستید به فرمان او باید عمل کنید. اگر چنانچه از فرمان او تخطی بکنید، جندالله نیستید؛ هر مقداری که نازل شد: یا جندالله یا جُند شیطان. اگر دنیا مَطمَح نظر شماست جندالشیطان، اگر حق تعالی مطمح نظر شماست جندالله.
(صحیفه امام، ج 6، ص 288)
27- جندالله هم، که شما برای خودتان انتخاب کردید و یا برای شما انتخاب شده است، همین است؛ به امر خدا: اگر گفت بنشین، بنشین؛ اگر گفت بایست، بایست. اگر این طور باشد جندالله است اما اگر خدا فرمود که فلان عمل را بکن و شما تخلف کردید، [این] تخلف از شیطان است.
(صحیفه امام، ج6، ص 288)
28- مردمی میتوانند کشور خودشان را حفظ کنند، مردمی میتوانند مملکت و ملت خودشان را نجات بدهند که معنویت داشته باشند.
(صحیفه امام، ج 7، ص 463)
29- مبدأ همه خیرات و مبدأ همه ترقیاتی که برای یک مملکت هست، چه در جهت مادّیت و چه در جهت معنویت این است که ایمان در کار باشد.
(صحیفه امام، ج 7، ص 473)
30- عالِم وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است که منشأ خیرات و برکات است.
(صحیفه امام، ج 7، ص 473)
31- از مهمات مسأله این است که اولاً اسلامی بشود همه چیز، و ظواهر اسلام باید در آن جا حکمفرما باشد.
(صحیفه امام، ج 13، ص 40)
32- گمان نشود که کسانی که ایمان ندارند اینها هم خدمت به کشور میکنند و فرقی مابین آنها و آن کسانی که ایمان دارند نیست.
(صحیفه امام، ج 7، ص 468)
33- همه اینهایی که این بساط را، این فضاحتها را، در ایران درست کردند و این گرفتاریها را برای ملت ما درست کردند برای این بود که ایمان در کار نبود.
(صحیفه امام، ج 7، ص472)
34- من گمان میکنم که آن چیزی که به اسلام بیشتر از همه چیز ضرر زده است عدم تربیت صحیح است، تحقق پیدا نکردن تهذیب و اخلاق اسلامی است.
(صحیفه امام، ج 15، ص 503)
35- وکیلی که تعیین میکنید آنی است که جمهوری اسلامی را عقیده داشته باشد؛ نه چهار روزی که حالا میخواهد وکالت بکند بگوید جمهوری اسلامی!
(صحیفه امام، ج 7، ص 465)
36- افرادی که متعهد هستند، متدین هستند، ملی هستند، چپ و راستی نیستند، اینها را تعیین کنید.
(صحیفه امام، ج 8، ص 149)
37- شما باید اشخاصی را تعیین کنید که علاقه مند به اسلام باشند.
(صحیفه امام، ج 9، ص 104)
38- اشخاصی را هم ملاحظه سوابقشان را بکنید که قبل از انقلاب چه بودهاند، در حال انقلاب چه بودهاند، و بعد از پیروزی نسبی چه کردند و چه بودند. و پس از این که همه اوصافش را به دست آوردید و او را شخصی دانستید که لیاقت دارد برای یک همچو مسندی و میتواند این مملکت را به طوری که خدا میخواهد اداره کند تا آن حدودی که در اختیار اوست.
(صحیفه امام، ج 11، ص 485)
39- تربیت کنید این بچهها را به تربیت انسانی، تربیت اسلامی که همان تربیت انسانی است. اگر این مملکت مسلمان بشود، تربیت تربیت اسلامی باشد، هیچ قدرتی نمیتواند مقابلش بایستد.
(صحیفه امام، ج 107، ص 6)
40- علم وقتی که در یک نفس غیرسالم واقع شد مثل بارانی میماند که ببارد در جایی که عفونت بار است، عفونتش را زیاد میکند.
همین باران رحمت که در یک جا بوی عطر را بلند میکند، در یک جا بوی کثافت را بلند میکند. آن عالِمی که تزکیه نشده است، خطرش از جاهلی بسیار زیادتر است.
(صحیفه امام، ج 12، صص 493 و 494)
41- آنهایی که الآن اعتقاد به اسلام ندارند باز کلمه اسلام را میگویند؛ برای این که میدانند که الآن اسلام خریدار دارد.
(صحیفه امام، ج 8، ص 265)
42- ملت ما مقدراتشان را دست این اشخاصی که به اصطلاح خودشان روشنفکرند [نسپرند] نه هر روشنفکری. روشنفکرها بسیاریشان خوبند. آنهایی که علاقهای به اسلام ندارند. اینها هم از گفتار و اعمال سابق و لاحقشان معلوم میشود که اینها چه هستند.
(صحیفه امام، ج 8، ص 338)
43- در بین این افراد خیلی هستند که بسیار اسم اسلام را میبرند و بسیار هم دلسوزی برای اسلام میکنند، اما اگر دلسوزی بکنند برای اسلام خودشان؛ نه برای آن اسلام ما.
(صحیفه امام، ج 10، ص 461)
44- اینها همه با اسم اسلام میخواهند بکلی اسلام را کنار بگذازند، و یک چیز مادی جای او بگذارند که همه چیزش مادی باشد. به اسم اسلام ترویج مادیت را میکنند اینها، بعضیشان.
(صحیفه امام، ج 10، صص 461 و 462)
45- پیغمبر فرموده است که: دو طایفه هستند که کمر مرا میشکنند: یکیشان عالِم متهتک است، یکیشان جاهل متنسک است. جاهل مقدس مآب کمر پیغمبر را میشکند. جاهلی که نداند قانون اسلام چیست و پیش خود به اسم اسلام برود به خیالی خودش خدمت میکند.
(صحیفه امام، ج 11، ص 314)
46- ما این مغزهایی را میخواهیم که در عین حالی که دکتر است، در عین حالی که مهندسی است، میرود در جهاد سازندگی و جهاد را راه میاندازد.
(صحیفه امام، ج 10، ص404)
47- مملکت ما آدم میخواهد حالا؛ نه مغزهایی که میروند در پناه انگلستان و در پناه امریکا.
(صحیفه امام، ج 40، ص 404)
48- امروز تضعیف ملت و پاسدار و این قشری که الآن مشغول خدمت هستند خیانت به این مملکت است.
(صحیفه امام، ج 10، ص 376)
49- با ارادهی مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید. و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیرخود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد.
(صحیفه امام، ج 21، ص 417)
50- بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 417)
51- از جوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمیکنند؛ و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 417)
52- رحمت سرشار خداوند متعال بر شهدای فضیلت؛ شهدایی که با نثار خون خود درخت بابرکت اسلام را آبیاری نمودند.
(صحیفه امام، ج 12، ص 144)
53- شهید نظر میکند به وجه الله.
(صحیفه امام، ج 12، ص 513)
54- اگر کسی فی سیبل الله و در راه خدا این حجاب را داد، این حجاب را شکست، و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدأ همه حجابها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینی و شخصیت خودش را شکسته است و تقدیم کرده است.
(صحیفه امام، ج 13، ص 514)
55- وقتی که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خدای تبارک و تعالی جلوه میکند به او و آن هم یَنظُرُ الی جلوه خدا، الی وَجهِ الله این آخر چیزی است که برای انسان، آخر کمالی است که برای انسان هست.
(صحیفه امام، ج 13، ص 515)
56- این شهدا زنده هستند و در پیش خدای تبارک و تعالی: عند ربِّهِم یَرزَقُونَ.
(صحیفه امام، ج 14، ص 258)
57- همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوی او برخواهد گشت. پس چه بهتر که برگشتن اختیاری باشد و انتخابی و انسان انتخاب کند شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را برای خدا و شهادت را برای اسلام.
(صحیفه امام، ج 14، ص 258)
58- بارالها، این چه سعادت عظیمی است که نصیب بندگان خاص خود فرمودی که ما از آن محرومیم؟
(صحیفه امام، ج 17، ص 135)
59- شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزه های عادی ارزیابی کرد.
(صحیفه امام، ج 18، ص 74)
60- بارالها، ما را به خدمتگزاری در راه آنان و برای هدف بزرگشان توفیق ده؛ و شهدای عزیزمان را در خوان ضیافت معنوی خود از جلوههای خاص خویش ارزانی بخشی.
(صحیفه امام، ج 18، ص 75)
61- بر دست اندرکاران نظام است که ذوق و استعداد و توان خود را در هرچه بهتر رسیدن به امور معنوی و مادّی و ارزشی و فرهنگی این یادگاران هدایت و نور به کار گیرند و از خدمت بیشائبه و بیمنت به آنان دریغ نکنند؛ هرچه انقلاب اسلامی ایران دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 157)
62- باید رسیدگی کامل به خاندان شهدا و آسیب دیدگان و معلولین در این راه، چه در حال انقلاب و چه قبل و بعد از آن به نحو احسن و با مراعات احترام آنان بشود.
(صحیفه امام، ج 12، ص 185)
63- بر همه ملت خصوصاً علمای اعلام لازم است از بازماندگان شهیدان اسلام دیدن نموده، و با عواطف اسلامی خود در خدمت آنان کوشا باشند و از کمکهای معنوی و عواطف روحی دریغ ننمایند.
(صحیفه امام، ج 13، ص 242)
64- عمده چیزی که هست این است که صادقانه خدمت کنید، خدمت بکنید، گمان نکنید که شما یک کاری که برای آنها انجام میدهید یک منّتی بر آنها دارید. منّت آنها را بکشید، خدمت بکنید، احترام بکنید از آنها. اینها خانواده شهدا هستند.
(صحیفه امام، ج 13، صص 516 و517)
65- من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمیگردد.
(صحیفه امام، ج 9، ص 314)
66- سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقه اسلامی ندارید.
(صحیفه امام، ج 9، ص 314)
67- شما این را بدانید که من به شماها علاقه دارم؛ به پاسدارها. پاسدارها بودند که مملکت ما را در یک زمانی که هیچ کسی نمیتوانست حفظ بکند، اینها حفظ کردند. الآن هم دارند حفظ میکنند.
(صحیفه امام، ج 11، ص 119)
68- شما بدانید که این خدمتی که شما امروز دارید میکنید، من میتوانم بگویم ارزندهتر از خدمتهایی است که در طول تاریخ برای اسلام شده. برای این که در سابق این طور دشمنهایی که ما الآن داریم نداشتهاند.
(صحیفه امام، ج 16، ص 229)
69- این محبوبیتی که شما الآن در بین مردم دارید این خیلی ارزش دارد؛ این را باید حفظ کنید.
(صحیفه امام، ج 16، ص 229)
70- شما تعهد خودتان را ثابت کردید. شما ثابت کردهاید و سند دارید به این که متعهد به اسلام و قرآن کریم و ملت اسلام هستید. شما رهبران این نهضت هستید و ما از قافله عقب ماندیم.
(صحیفه امام، ج 16، ص 14)
71- من الفاظ را و گفتار را ناقصتر از این میدانم که در ستایش از شما جوانان عزیز و همه ارگانهایی که در ایران خدمت میکنند، از ارتش و سپاهی و کمیته و بسیج و همه اینها، الفاظ کوتاه هستند که از شما برادران و از این چهرههای نورانی مستعد برای شهادت مدیحه بگویند. شما آبروی اسلام را و آبروی رسول خدا را در پیشگاه مقدس حق تعالی حفظ کردید.
(صحیفه امام، ج 17، ص 108)
72- من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.
نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 93)
73- پیروزی ملت مرهون اقدامات علما- اوّلاً- و سایر طبقات- ثانیاً- بوده است.
(صحیفه امام، ج 6، ص 40)
74- خداوند ان شاءالله روحانیت را که ذخیرهی ملت است، پشتوانه ملت است، حفظ کند و قوّت به او بدهد.
(صحیفه امام، ج 6، ص 40)
75- شما در این راه جدّیت کردید و روشنگری کردید و ملت را به قیام وادار کردید. شما هدایت کردید مردم را. روحانیت ایران هدایت کرد مردم را.
(صحیفه امام، ج 6، ص248)
76- روحانیت هستیم. ملت ما تَبَع روحانیت است و اگر روحانیت در کار نبود، این نهضت به ثمر نمیرسید... .
(صحیفه امام، ج 7، ص 85)
77- من به همهی کسانی که برای کشور خودشان کار میخواهند بکنند و علاقه به کشور خودشان دارند نصیحت میکنم که این صف الهی را نشکنید. شکستن این صف، شکستن قرآن است، شکستن این صف، شکستن اسلام است.
(صحیفه امام، ج 7، ص 85)
78- این دژ دژ الهی است؛ این سد سد خدایی است؛ پشتوانه این، امام زمان- سلام الله علیه- است.
(صحیفه امام، ج 7، ص 86)
79- من در خدمت شما هستم. روحانیت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. این سد را حفظ کنید تا کشور شما حفظ بشود.
(صحیفه امام، ج 7، ص 86)
80- آخوند یعنی اسلام. روحانیین با اسلام درهم مُدغَمند.
(صحیفه امام، ج 7، ص 461)
81- اگر این روحانیت را از این نهضت از اول برمیداشتیم، اصلاً نهضتی نمیشد مردم به کسی دیگر گوش نمیدادند. مردم به این روشنفکرها گوش نمیدهند.
(صحیفه امام، ج 11، ص460)
82- من همیشه از همهی قشرها میخواهم که شما ملی هم هستید، اینها را حفظشان کنید. الهی که حفظشان میکند. ملی هم هستید اینها را حفظ کنید. اینها را از دست ندهید.
(صحیفه امام، ج 11، ص 461)
83- فرزندان عزیز و انقلابیام! امروز توهین و تضعیف روحانیت ضربه به استقلال و آزادی و اسلام است.
(صحیفه امام، ج 12، ص 209)
84- ملت شریف ایران با پشتیبانی از روحانیت اصیل و متعهد ایران که همیشه حافظ و سنگربان این مرز و بوم بودهاند، دین خود را به اسلام ادا مینمایند و طمع ستمکاران تاریخ را از کشور قطع مینمایند.
(صحیفه امام، ج 12، ص 209)
85- اسلام به استثنای روحانیت مثل طب به استثنای طبیب است.
(صحیفه امام، ج 15، ص 21)
86- توصیهی این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هرچه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 414)
87- صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 275)
88- آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیهایی متحمل شدهاند و همراه با تحمل اسارتها و تبعیدها، زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها، شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نمودهاند.
(صحیفه امام، ج21، ص 275)
89- در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بودهاند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 275)
90- علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کردهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 276)
91- آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خواندهاند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوهی زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کردهاند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفتهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 276)
92- در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است، نه سرمایه پول پرستان و ثروتمندان، بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیدهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 276)
93- خصوصیات بزرگی چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگی به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسؤولیت در برابر تودهها، روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 277)
94- نکتهی دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقهام به جوانان عرض میکنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید.
(صحیفه امام، ج 21، ص 97)
95- علما و روحانیون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامی ملت خیانت نکرده و نمیکنند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 97)
96- بسیج شجرهی طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
97- بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدستههای رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
98- بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
99- من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه میخورم و از خدا میخواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجیام.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
100- اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 195)
101- بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.
(صحیفه امام، ج 21، ص 195)
102- اگر مسؤولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. (صحیفه امام، ج 21، ص 191)
103- غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت.
(صحیفه امام، ج 21، ص 196)
104- قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مینمایند سلب خواهد کرد.
(صحیفه امام، ج 20، صص 318 و 319)
105- بکوشید تا هرچه بیشتر نیرومند شوید در علم و عمل، و با اتّکال به خدای قادر، مجهّز شوید به سلاح و صلاح؛ که خدای بزرگ با شماست؛ و دست قدرتی که قدرتهای شیطانی را درهم شکست پشتیبان جامعهی الهی است.
(صحیفه امام، ج 12، ص 159)
106- من تا آخر پشتیبان ارتش و سپاه و بسیج خواهم بود و تضعیف آنان را حرام میدانم.
(صحیفه امام، ج 21، ص 357)
منبع مقاله:
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (13) دفاع از حزب الله، اصل خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
(صحیفه امام، ج 17، ص 191)
2- حزبهای الهی، آثارش این است که روح خداست؛ یعنی، کوشش آن این است که دعوت به خود نکند و دعوت به خدا بکند؛ دعوت به طبیعت نکند و دعوت به الوهیت و ملکوت بکند.
(صحیفه امام، ج 17، ص 191)
3- آن چیزی که لازم است برای همهی افراد بشر، این است که توجه کنند که خودشان را در حزب خدا وارد کنند.
(صحیفه امام، ج 17، ص 192)
4- بدترین انحراف این است که انسان در ظاهر یک جوری نمایش دهد که واقعش بر خلاف اوست. این نفاق است و نفاق از بدترین خبرهایی است که در قرآن مجید آمده.
(صحیفه امام، ج 17، ص 192)
5- مبدأ همهی خطرها برای انسان خود آدم است، و مبدأ اصلاح هم از خود آدم باید شروع شود. و نمیشود که یک واعظی که خودش اصلاح نشده بتواند دیگران را اصلاح کند.
(صحیفه امام، ج 17، ص 193)
6- این طور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبی خوب باشد؛ میزان، ایدهی حزب است و اگر ایده چیز دیگری باشد این حزب شیطان است، هر اسمی هم داشته باشد. بنابراین، ما باید کوشش کنیم که حزبمان را حزب الله کنیم، خودمان را جزء حزب الله قرار دهیم.
(صحیفه امام، ج 17، صص 193 و 194)
7- فساد اخلاق و انسان مصرفی شدن و تمام تلاش انسان برای لذت جویی بیشتر و تمام ارزشها را با پول سنجیدن مفهومی غیر از مدرنیزه کردن کشور دارد؛ و تشیّع با آنها مخالف است نه با مدرنیزه کردن کشور.
(صحیفه امام، ج 5، ص 408)
8- هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب الله است؛ و تمامی دستورات این حزب و خط مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزبهای متداول امروز دنیاست.
(صحیفه امام، ج 5، ص 408)
9- امروز تمام مردم ایران- در هر سنی که هستند- از زن و مرد که با شعارهای اسلامی مبارزه میکنند جزء حزب الله هستند.
(صحیفه امام، ج 5، ص 408)
10- امام به معنی پیشوا و کسی که جمعی را در جهتی هدایت و رهبری میکند و امام بیان کنندهی خط مشی شیعه و حزب الله و رهبری کنندهی این تشکیلات بزرگ فراگیر است که تمامی وظایف آنان را از قرآن و سنت پیامبر اسلام در زمانهای مختلف و شرایط مختلف اجتهاد و استنباط میکند و به آنان ابلاغ مینماید.
(صحیفه امام، ج 5، صص 408 و 409)
11- ما مفتخریم که در یک همچو برهه از زمان واقع شدیم، که مثل شما عزیزان در آن جا و در آن زمان و در آن مکان واقع شدید، و ما از هوایی تنفس میکنیم که شما از آن هوا تنفس میکنید. شما ایثارگرید و شما اخلاصمندید، شما بر نفس خود پیروز شدید و ما عقب ماندیم.
(صحیفه امام، ج 16، ص198)
12- آنچه که شما را پیروز کرد و پیروز میکند، آن ایمان شماست و آن اخلاص شماست، که در شما هست و در آنها نیست. شما برای خدا در میدانها وارد میشوید و آنها برای شیطان؛ آنها حزب شیطانند و شما حزب خدا.
(صحیفه امام، ج 16، ص 198)
13- امروز غرب و شرق به خوبی میدانند که تنها نیرویی که میتواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 326)
14- من بارها اعلام کردهام که با هیچ کس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبستهام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 326)
15- ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید دادهی ما راهی ندارند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 326)
16- نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیدهها به گونهای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 284)
17- تا من زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم از حمایت و دعای خیر برای شما دریغ نخواهم کرد؛ و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود میدانم؛ و همان گونه که در ایام جنگ در کنار شما بودهام، و شاید یکایک شما مَحبّت و ارادتم را به خود احساس کردهاید، بعد از این نیز چنین خواهم بود.
(صحیفه امام، ج 21، ص 133)
18- من به طور جِدّ و اکید میگویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدّس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که بحق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است، چه صلح باشد و چه جنگ.
(صحیفه امام، ج 21، ص 134)
19- واجب است پیش کسوتان جهاد و شهادت در همهی صحنهها حاضر و آماده باشند، و از کید و مکر جهانخواران و امریکا و شوروی غافل نمانند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 134)
20- برادران عزیزم از یاوه گوییها و تهمتها و برچسبهای دشمنان خدا و اسلام و میهن اسلامی نهراسید که هرچه حجم دروغ پردازیها، که از عقدههای دل و رنجهای شکست سیاسی و نظامی برمیخیزد افزون باشد، دلیل عجز و یأس آنهاست که باید بر حجم سکونت خاطر و طمأنینهی قلب و فعالیتهای شما افزوده شود.
(صحیفه امام، ج 19، ص 150)
21- اینک به تمام متصدیان امور و دست اندرکاران کشور هشدار میدهم که قدر این جوانان حزب اللهی را بدانید، و از آنان قدردانی کنید و آنان را تشویق نمایید و در آغوش محبت خود حفظ کنید. اینان بودند که ایران را نجات دادند؛ و از این پس همینها هستند که انقلاب را پاسداری میکنند، و همینها هستند که با صرف هزینهای کم در ظرف مدت کوتاهی با روشن بینی خاص خویش کارهای تعجب آوری نمودند که گمان نمیشد در ایران بتوان انجام داد.
(صحیفه امام، ج 19، صص 150 و 151)
22- مسؤولین صاحبان اصلی انقلاب را با بهانههای بیاساس پس نزنند تا به جای آنان کسانی را که وارثان رژیم گذشته و وابستگان فکری آنان هستند جایگزین کنند.
(صحیفه امام، ج 19، ص 151)
23- ما مسلمین بر همهمان واجب است که اسلام را به آن طور که هست در دنیا عرضه کنیم. همه ما تحت یک حزب و آن حزب الله است، باشیم؛ احزاب مختلفه در کار نباشد؛ جناحهای مختلف در کار نباشد.
(صحیفه امام، ج 6، ص 295)
24- این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فراگرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی و با قدرت ایمان و پشتیبانی خداوند تعالی موفق شدند که با دست خالی از اسلحه، بر قدرتهای بزرگ فایق بشوند.
(صحیفه امام، ج 6، ص 296)
25- شمایی که جندالله هستید باید به امر خدا [عمل کنید]؛ جندالله معنایش این است که به امر خدا باید عمل بکنند، به فرمان او.
(صحیفه امام، ج 6، صص 287 و 288)
26- شما جندالله هستید به فرمان او باید عمل کنید. اگر چنانچه از فرمان او تخطی بکنید، جندالله نیستید؛ هر مقداری که نازل شد: یا جندالله یا جُند شیطان. اگر دنیا مَطمَح نظر شماست جندالشیطان، اگر حق تعالی مطمح نظر شماست جندالله.
(صحیفه امام، ج 6، ص 288)
27- جندالله هم، که شما برای خودتان انتخاب کردید و یا برای شما انتخاب شده است، همین است؛ به امر خدا: اگر گفت بنشین، بنشین؛ اگر گفت بایست، بایست. اگر این طور باشد جندالله است اما اگر خدا فرمود که فلان عمل را بکن و شما تخلف کردید، [این] تخلف از شیطان است.
(صحیفه امام، ج6، ص 288)
28- مردمی میتوانند کشور خودشان را حفظ کنند، مردمی میتوانند مملکت و ملت خودشان را نجات بدهند که معنویت داشته باشند.
(صحیفه امام، ج 7، ص 463)
29- مبدأ همه خیرات و مبدأ همه ترقیاتی که برای یک مملکت هست، چه در جهت مادّیت و چه در جهت معنویت این است که ایمان در کار باشد.
(صحیفه امام، ج 7، ص 473)
30- عالِم وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است که منشأ خیرات و برکات است.
(صحیفه امام، ج 7، ص 473)
31- از مهمات مسأله این است که اولاً اسلامی بشود همه چیز، و ظواهر اسلام باید در آن جا حکمفرما باشد.
(صحیفه امام، ج 13، ص 40)
32- گمان نشود که کسانی که ایمان ندارند اینها هم خدمت به کشور میکنند و فرقی مابین آنها و آن کسانی که ایمان دارند نیست.
(صحیفه امام، ج 7، ص 468)
33- همه اینهایی که این بساط را، این فضاحتها را، در ایران درست کردند و این گرفتاریها را برای ملت ما درست کردند برای این بود که ایمان در کار نبود.
(صحیفه امام، ج 7، ص472)
34- من گمان میکنم که آن چیزی که به اسلام بیشتر از همه چیز ضرر زده است عدم تربیت صحیح است، تحقق پیدا نکردن تهذیب و اخلاق اسلامی است.
(صحیفه امام، ج 15، ص 503)
35- وکیلی که تعیین میکنید آنی است که جمهوری اسلامی را عقیده داشته باشد؛ نه چهار روزی که حالا میخواهد وکالت بکند بگوید جمهوری اسلامی!
(صحیفه امام، ج 7، ص 465)
36- افرادی که متعهد هستند، متدین هستند، ملی هستند، چپ و راستی نیستند، اینها را تعیین کنید.
(صحیفه امام، ج 8، ص 149)
37- شما باید اشخاصی را تعیین کنید که علاقه مند به اسلام باشند.
(صحیفه امام، ج 9، ص 104)
38- اشخاصی را هم ملاحظه سوابقشان را بکنید که قبل از انقلاب چه بودهاند، در حال انقلاب چه بودهاند، و بعد از پیروزی نسبی چه کردند و چه بودند. و پس از این که همه اوصافش را به دست آوردید و او را شخصی دانستید که لیاقت دارد برای یک همچو مسندی و میتواند این مملکت را به طوری که خدا میخواهد اداره کند تا آن حدودی که در اختیار اوست.
(صحیفه امام، ج 11، ص 485)
39- تربیت کنید این بچهها را به تربیت انسانی، تربیت اسلامی که همان تربیت انسانی است. اگر این مملکت مسلمان بشود، تربیت تربیت اسلامی باشد، هیچ قدرتی نمیتواند مقابلش بایستد.
(صحیفه امام، ج 107، ص 6)
40- علم وقتی که در یک نفس غیرسالم واقع شد مثل بارانی میماند که ببارد در جایی که عفونت بار است، عفونتش را زیاد میکند.
همین باران رحمت که در یک جا بوی عطر را بلند میکند، در یک جا بوی کثافت را بلند میکند. آن عالِمی که تزکیه نشده است، خطرش از جاهلی بسیار زیادتر است.
(صحیفه امام، ج 12، صص 493 و 494)
41- آنهایی که الآن اعتقاد به اسلام ندارند باز کلمه اسلام را میگویند؛ برای این که میدانند که الآن اسلام خریدار دارد.
(صحیفه امام، ج 8، ص 265)
42- ملت ما مقدراتشان را دست این اشخاصی که به اصطلاح خودشان روشنفکرند [نسپرند] نه هر روشنفکری. روشنفکرها بسیاریشان خوبند. آنهایی که علاقهای به اسلام ندارند. اینها هم از گفتار و اعمال سابق و لاحقشان معلوم میشود که اینها چه هستند.
(صحیفه امام، ج 8، ص 338)
43- در بین این افراد خیلی هستند که بسیار اسم اسلام را میبرند و بسیار هم دلسوزی برای اسلام میکنند، اما اگر دلسوزی بکنند برای اسلام خودشان؛ نه برای آن اسلام ما.
(صحیفه امام، ج 10، ص 461)
44- اینها همه با اسم اسلام میخواهند بکلی اسلام را کنار بگذازند، و یک چیز مادی جای او بگذارند که همه چیزش مادی باشد. به اسم اسلام ترویج مادیت را میکنند اینها، بعضیشان.
(صحیفه امام، ج 10، صص 461 و 462)
45- پیغمبر فرموده است که: دو طایفه هستند که کمر مرا میشکنند: یکیشان عالِم متهتک است، یکیشان جاهل متنسک است. جاهل مقدس مآب کمر پیغمبر را میشکند. جاهلی که نداند قانون اسلام چیست و پیش خود به اسم اسلام برود به خیالی خودش خدمت میکند.
(صحیفه امام، ج 11، ص 314)
46- ما این مغزهایی را میخواهیم که در عین حالی که دکتر است، در عین حالی که مهندسی است، میرود در جهاد سازندگی و جهاد را راه میاندازد.
(صحیفه امام، ج 10، ص404)
47- مملکت ما آدم میخواهد حالا؛ نه مغزهایی که میروند در پناه انگلستان و در پناه امریکا.
(صحیفه امام، ج 40، ص 404)
48- امروز تضعیف ملت و پاسدار و این قشری که الآن مشغول خدمت هستند خیانت به این مملکت است.
(صحیفه امام، ج 10، ص 376)
49- با ارادهی مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید. و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیرخود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد.
(صحیفه امام، ج 21، ص 417)
50- بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 417)
51- از جوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمیکنند؛ و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 417)
52- رحمت سرشار خداوند متعال بر شهدای فضیلت؛ شهدایی که با نثار خون خود درخت بابرکت اسلام را آبیاری نمودند.
(صحیفه امام، ج 12، ص 144)
53- شهید نظر میکند به وجه الله.
(صحیفه امام، ج 12، ص 513)
54- اگر کسی فی سیبل الله و در راه خدا این حجاب را داد، این حجاب را شکست، و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدأ همه حجابها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینی و شخصیت خودش را شکسته است و تقدیم کرده است.
(صحیفه امام، ج 13، ص 514)
55- وقتی که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خدای تبارک و تعالی جلوه میکند به او و آن هم یَنظُرُ الی جلوه خدا، الی وَجهِ الله این آخر چیزی است که برای انسان، آخر کمالی است که برای انسان هست.
(صحیفه امام، ج 13، ص 515)
56- این شهدا زنده هستند و در پیش خدای تبارک و تعالی: عند ربِّهِم یَرزَقُونَ.
(صحیفه امام، ج 14، ص 258)
57- همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوی او برخواهد گشت. پس چه بهتر که برگشتن اختیاری باشد و انتخابی و انسان انتخاب کند شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را برای خدا و شهادت را برای اسلام.
(صحیفه امام، ج 14، ص 258)
58- بارالها، این چه سعادت عظیمی است که نصیب بندگان خاص خود فرمودی که ما از آن محرومیم؟
(صحیفه امام، ج 17، ص 135)
59- شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزه های عادی ارزیابی کرد.
(صحیفه امام، ج 18، ص 74)
60- بارالها، ما را به خدمتگزاری در راه آنان و برای هدف بزرگشان توفیق ده؛ و شهدای عزیزمان را در خوان ضیافت معنوی خود از جلوههای خاص خویش ارزانی بخشی.
(صحیفه امام، ج 18، ص 75)
61- بر دست اندرکاران نظام است که ذوق و استعداد و توان خود را در هرچه بهتر رسیدن به امور معنوی و مادّی و ارزشی و فرهنگی این یادگاران هدایت و نور به کار گیرند و از خدمت بیشائبه و بیمنت به آنان دریغ نکنند؛ هرچه انقلاب اسلامی ایران دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 157)
62- باید رسیدگی کامل به خاندان شهدا و آسیب دیدگان و معلولین در این راه، چه در حال انقلاب و چه قبل و بعد از آن به نحو احسن و با مراعات احترام آنان بشود.
(صحیفه امام، ج 12، ص 185)
63- بر همه ملت خصوصاً علمای اعلام لازم است از بازماندگان شهیدان اسلام دیدن نموده، و با عواطف اسلامی خود در خدمت آنان کوشا باشند و از کمکهای معنوی و عواطف روحی دریغ ننمایند.
(صحیفه امام، ج 13، ص 242)
64- عمده چیزی که هست این است که صادقانه خدمت کنید، خدمت بکنید، گمان نکنید که شما یک کاری که برای آنها انجام میدهید یک منّتی بر آنها دارید. منّت آنها را بکشید، خدمت بکنید، احترام بکنید از آنها. اینها خانواده شهدا هستند.
(صحیفه امام، ج 13، صص 516 و517)
65- من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمیگردد.
(صحیفه امام، ج 9، ص 314)
66- سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقه اسلامی ندارید.
(صحیفه امام، ج 9، ص 314)
67- شما این را بدانید که من به شماها علاقه دارم؛ به پاسدارها. پاسدارها بودند که مملکت ما را در یک زمانی که هیچ کسی نمیتوانست حفظ بکند، اینها حفظ کردند. الآن هم دارند حفظ میکنند.
(صحیفه امام، ج 11، ص 119)
68- شما بدانید که این خدمتی که شما امروز دارید میکنید، من میتوانم بگویم ارزندهتر از خدمتهایی است که در طول تاریخ برای اسلام شده. برای این که در سابق این طور دشمنهایی که ما الآن داریم نداشتهاند.
(صحیفه امام، ج 16، ص 229)
69- این محبوبیتی که شما الآن در بین مردم دارید این خیلی ارزش دارد؛ این را باید حفظ کنید.
(صحیفه امام، ج 16، ص 229)
70- شما تعهد خودتان را ثابت کردید. شما ثابت کردهاید و سند دارید به این که متعهد به اسلام و قرآن کریم و ملت اسلام هستید. شما رهبران این نهضت هستید و ما از قافله عقب ماندیم.
(صحیفه امام، ج 16، ص 14)
71- من الفاظ را و گفتار را ناقصتر از این میدانم که در ستایش از شما جوانان عزیز و همه ارگانهایی که در ایران خدمت میکنند، از ارتش و سپاهی و کمیته و بسیج و همه اینها، الفاظ کوتاه هستند که از شما برادران و از این چهرههای نورانی مستعد برای شهادت مدیحه بگویند. شما آبروی اسلام را و آبروی رسول خدا را در پیشگاه مقدس حق تعالی حفظ کردید.
(صحیفه امام، ج 17، ص 108)
72- من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.
نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 93)
73- پیروزی ملت مرهون اقدامات علما- اوّلاً- و سایر طبقات- ثانیاً- بوده است.
(صحیفه امام، ج 6، ص 40)
74- خداوند ان شاءالله روحانیت را که ذخیرهی ملت است، پشتوانه ملت است، حفظ کند و قوّت به او بدهد.
(صحیفه امام، ج 6، ص 40)
75- شما در این راه جدّیت کردید و روشنگری کردید و ملت را به قیام وادار کردید. شما هدایت کردید مردم را. روحانیت ایران هدایت کرد مردم را.
(صحیفه امام، ج 6، ص248)
76- روحانیت هستیم. ملت ما تَبَع روحانیت است و اگر روحانیت در کار نبود، این نهضت به ثمر نمیرسید... .
(صحیفه امام، ج 7، ص 85)
77- من به همهی کسانی که برای کشور خودشان کار میخواهند بکنند و علاقه به کشور خودشان دارند نصیحت میکنم که این صف الهی را نشکنید. شکستن این صف، شکستن قرآن است، شکستن این صف، شکستن اسلام است.
(صحیفه امام، ج 7، ص 85)
78- این دژ دژ الهی است؛ این سد سد خدایی است؛ پشتوانه این، امام زمان- سلام الله علیه- است.
(صحیفه امام، ج 7، ص 86)
79- من در خدمت شما هستم. روحانیت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. این سد را حفظ کنید تا کشور شما حفظ بشود.
(صحیفه امام، ج 7، ص 86)
80- آخوند یعنی اسلام. روحانیین با اسلام درهم مُدغَمند.
(صحیفه امام، ج 7، ص 461)
81- اگر این روحانیت را از این نهضت از اول برمیداشتیم، اصلاً نهضتی نمیشد مردم به کسی دیگر گوش نمیدادند. مردم به این روشنفکرها گوش نمیدهند.
(صحیفه امام، ج 11، ص460)
82- من همیشه از همهی قشرها میخواهم که شما ملی هم هستید، اینها را حفظشان کنید. الهی که حفظشان میکند. ملی هم هستید اینها را حفظ کنید. اینها را از دست ندهید.
(صحیفه امام، ج 11، ص 461)
83- فرزندان عزیز و انقلابیام! امروز توهین و تضعیف روحانیت ضربه به استقلال و آزادی و اسلام است.
(صحیفه امام، ج 12، ص 209)
84- ملت شریف ایران با پشتیبانی از روحانیت اصیل و متعهد ایران که همیشه حافظ و سنگربان این مرز و بوم بودهاند، دین خود را به اسلام ادا مینمایند و طمع ستمکاران تاریخ را از کشور قطع مینمایند.
(صحیفه امام، ج 12، ص 209)
85- اسلام به استثنای روحانیت مثل طب به استثنای طبیب است.
(صحیفه امام، ج 15، ص 21)
86- توصیهی این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هرچه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 414)
87- صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 275)
88- آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیهایی متحمل شدهاند و همراه با تحمل اسارتها و تبعیدها، زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها، شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نمودهاند.
(صحیفه امام، ج21، ص 275)
89- در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بودهاند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 275)
90- علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کردهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 276)
91- آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خواندهاند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوهی زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کردهاند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفتهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 276)
92- در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است، نه سرمایه پول پرستان و ثروتمندان، بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیدهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 276)
93- خصوصیات بزرگی چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگی به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسؤولیت در برابر تودهها، روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است.
(صحیفه امام، ج 21، ص 277)
94- نکتهی دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقهام به جوانان عرض میکنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید.
(صحیفه امام، ج 21، ص 97)
95- علما و روحانیون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامی ملت خیانت نکرده و نمیکنند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 97)
96- بسیج شجرهی طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
97- بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدستههای رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
98- بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
99- من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه میخورم و از خدا میخواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجیام.
(صحیفه امام، ج 21، ص 194)
100- اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.
(صحیفه امام، ج 21، ص 195)
101- بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.
(صحیفه امام، ج 21، ص 195)
102- اگر مسؤولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. (صحیفه امام، ج 21، ص 191)
103- غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت.
(صحیفه امام، ج 21، ص 196)
104- قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مینمایند سلب خواهد کرد.
(صحیفه امام، ج 20، صص 318 و 319)
105- بکوشید تا هرچه بیشتر نیرومند شوید در علم و عمل، و با اتّکال به خدای قادر، مجهّز شوید به سلاح و صلاح؛ که خدای بزرگ با شماست؛ و دست قدرتی که قدرتهای شیطانی را درهم شکست پشتیبان جامعهی الهی است.
(صحیفه امام، ج 12، ص 159)
106- من تا آخر پشتیبان ارتش و سپاه و بسیج خواهم بود و تضعیف آنان را حرام میدانم.
(صحیفه امام، ج 21، ص 357)
منبع مقاله:
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (13) دفاع از حزب الله، اصل خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/م