یکی از حقوق فرزندان بر والدین این است که آنها را با خدا و اهل بیت (علیهم السلام) و مسائل اعتقادی و عبادی آشنا سازند. کودک با فطرتی پاک متولد میشود و این پدر و مادر هستند که باید فطرت او را در مرحلهی عمل و رفتار نیز هدایت کنند و به فعلیت تبدیل نمایند.
حضرت سجاد (علیه السلام) درباره وظیفه پدر نسبت به تربیت دینی فرزند میفرماید:
«وإِنَّکَ مَسئُولٌ عَمّا ولیتَهُ بِهِ مِن حُسنِ الأدبِ والدلالة عَلی رَبِّهِ»؛
تو (پدر) نسبت به فرزند خود مسؤول هستی که او را نیکو تربیت نمایی و او را به سوی پروردگارش رهنمون شوی. (1)
تربیت دینی، سعادت فرزند را به دنبال دارد و ثواب آن برای والدین غیرقابل محاسبه است. روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از قبرستان بقیع میگذشت؛ به یاران خود فرمود: بشتابید! در برگشت نیز یاران خواستند در آن مکان شتاب کنند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آرام حرکت کنید؛ زیرا، در هنگام رفتن مردهای را عذاب میکردند؛ ولی، در وقت بازگشت عذاب را از او برداشته بودند؛ زیرا، او فرزندی به جای گذاشته بود که در همین فرصت نزد معلم رفت و «بسم الله الرحمن الرحیم» را آموخت؛ خداوند، به همین جهت، عذاب را از پدر او برداشت. (2)
تربیت دینی هم حق کودک است و وظیفه والدین، هم آیندهی سعادت او را فراهم میسازد و هم دارای ثوابی است که گاه نجات بخش والدین خواهد بود؛ بنابراین، سخن از اهمیت آن کافی است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به برخی از کودکان نظر افکند و فرمود: وای بر فرزند آخرالزمان، از روش ناپسند پدرانشان! عرض شد: ای رسول خدا! از پدران مشرک آنها؟ فرمود: نه! از پدران مسلمان آنها که هیچ یک از فرائض دینی را به آنها نمیآموزند و به ناچیزی از امور مادی دربارهی آنها بسنده میکنند. من از این مردم بیزارم و آنان نیز از من بیزارند. (3)
انتخاب بهترین زمان برای تربیت دینی
مناسبترین زمان برای آموزش آموزههای دینی و مذهبی، زمانی است که کودک شاداب و سرحال باشد؛ در غیر این صورت، ترک آموزش بهتر است!امام رضا (علیه السلام) میفرماید:
همانا برای دلها روی آوردن و پشت کردنی است؛ نشاط و فترتی است؛ پس زمانی که قلبها روی میآورند، بصیر هستند و میفهمند و زمانی که پشت میکنند، ملول و خسته میشوند؛ پس در هنگام نشاط و اقبال آنها را دریابید؛ درهنگام پشت کردن و فترت رها کنید. (4)
والدین، باید زمان شادابی کودک را تشخیص دهند. زمانهایی که کودک خوشحال است و حرف شنویِ بیشتری دارد و در هر فرصت متناسب با زمان و مکان، مسائل دینی مرتبط با آن را آموزش دهند. در زمانی که به دلیل رسیدن نعمت الاهی شاد است، شکرگزاری از خداوند و در زمان سیر و سفر و دیدن مناظر زیبای طبیعت، قدرت و عظمت خداوند و در مکانهای مقدس مثل حرم اهل بیت (علیهم السلام) دربارهی امامان (علیهم السلام) و در زمان موفقیتش دربارهی جوایز الاهی، صحبت شود و مطالبی متناسب با سن او گفته شود.
آغاز آموزههای دینی
به نظر میرسد، ایجاد زمینههای تربیت دینی، از همان ابتدای تولد بلکه، قبل از آن، آغاز میشود؛ زیرا، اذان گفتن در گوش راست کودک و اقامه گفتن در گوش چپ او، کام برداشتن با خاک کربلا یا آب فرات به صورت غیرمستقیم، آموزش توحید، نبوت، امامت و ولایت است، که در ضمیر ناخودآگاه او تأثیر فراوان دارد.دستور به پرهیز از همبستری در حضور نوزاد، از فهم و درک وی حکایت دارد و تجربهی بشری نیز فهم نوزاد را اثبات میکند.
زن فرانسوی تحت عمل جراحی مغز و اعصاب قرار گرفت؛ هنگامی که جرّاح تیغ را بر عصبی از اعصاب او گذاشت، در حالت بیهوشی مطلق، شروع به خواندن سرودی با زبان آلمانی کرد؛ تیم جراحی بسیار شگفت زده شدند و شگفتی آنان زمانی فزونی یافت که بعد از عمل جراحی فهمیدند که این خانم اصلاً زبان آلمانی را فرا نگرفته است؛ پس از تحقیق و پژوهش در این زمینه روشن شد هنگام نوزادی وی، که سربازان آلمانی به فرانسه حمله کرده بودند؛ در آن هنگام سربازان آلمانی آن سرود را میخواندند که در ضمیر ناخودآگاه وی نقش بسته و اکنون آشکار گشته است. (5)
از نگاه نویسنده، آموزشها و تربیت غیرمستقیم از قبل از تولد تا 2 سالگی شروع میشود و از 2 سالگی آموزشهای مستقیم آغاز میگردد که در هر مرحله باید بخشی از آموزههای دینی را به کودک آموزش داد.
امیر مؤمنان (علیه السلام) دربارهی آغاز تربیت به امام حسن (علیه السلام) میفرماید:
هنگامی که کودک و دارای نیت سالم و پاک بودی، بر ادب آموختن تو همّت گماشتم. (6)
باز در سخن دیگری میفرماید:
من قبل از آن که دلت سخت و فکرت مشغول شود به تربیت تو پرداختم. (7)
ایمان به آفریدگار
کودک، فطرت توحیدی و عواطف اخلاقی و برای پذیرش تربیت آمادگی دارد؛ بنابراین، از همان ابتدای کودکی باید فضای معنوی و توجه به پروردگار در اطراف کودک حاکم باشد تا این حسّ فطری شکوفا گردد.نخستین اصلی که والدین باید به کودک بیاموزند این است که خالق و رازقی چون خدای یکتا وجود دارد. تکرار نام خدا و این که او ما را آفریده است و او قدرت بیانتها دارد، اندک اندک در ذهن کودک جا میگیرد. این که اهل بیت (علیهم السلام) تأکید میکنند نخستین کلمهای که به کودک میآموزند، کلمه «توحید» باشد، از اهمیت و تقدم آموزش ایمان به خدا را نشان میدهد.
این کار تا آن جا ارزشمند است که عبدالرحمن سلمی به فرزند امام حسین (علیه السلام) سورهی حمد را آموخت؛ زمانی که کودک در حضور پدر سوره حمد را قرائت کرد؛ امام حسین (علیه السلام) علاوه بر پول نقد و پارچهای که به او دادند، دهان او را از دُرّ پر کردند؛ اطرافیان از این کار و این همه بخشش تعجب کردند و از آن حضرت پرسش نمودند؛ امام حسین (علیه السلام) در پاسخ فرمودند: کجا این مال با آنچه که آموزگار به فرزند من آموخته است برابری میکند. (8)
کودکانی که از همان اوان کودکی، با ایمان به خدا تربیت میشوند، ارادهای قوی و نیرومند دارند؛ رشید و با شهامت رشد میکنند و در مشکلات خود را نمیبازند و با نیروی ایمان تمام گردنههای جاده دنیا را به سلامت میپیمایند.
بهرهگیری از فرصت پرسش کودکان
زمانی که کودک بر اساس حسّ کنجکاوی، سؤالاتی را دربارهی خداوند و معارف دینی میپرسد، فرصتی فراهم میآید تا با استفاده از میل درونی او، مطالب ارزندهای در قالب و اندازههای درک وی به او آموخت، از آن جا که او آغازگر و پرسشگر بوده است، آمادگی بیشتری برای شنیدن دارد.نکاتی درباره پاسخ گفتن به پرسشهای کودکان
رعایت نکاتی چند میتواند پاسخگویی را کامل و درک و بهره کودکان را افزون نماید:1. گوش کردن کامل به پرسش کودک
هرگز از شنیدن پرسش فرزندتان دلگیر و درهم نشوید! گوش دادن به پرسشهای کودک، انس او را با شما بیشتر مینماید. بدین گونه، از افکار و آنچه در ذهن او میگذرد آگاه میشوید و با برنامه ریزی بهتر در تربیت او قدم برمیدارید.2. درک دقیق پرسش
با درک دقیق پرسش میتوانید، سؤال اصلی او را دریابید و پاسخ مناسبتری ارائه نمایید.3. پاسخ «نمیدانم»
امیرمؤمنان (علیه السلام) میفرماید:اگر از شما سؤالی شد که پاسخ آن را نمیدانید، از گفتن «نمیدانم» شرم و حیا نکنید. (9)
شما با این کار به کودک نیز میآموزید که تا هنگامی که از چیزی مطمئن نیست، پاسخ نگوید؛ همچنین بیجهت با پاسخهای اشتباه، او را در مسیر نادرست قرار نمیدهید.
4. پاسخگویی با زبانی ساده
باید به گونهای به پرسشهای اعتقادی کودک پاسخ گفت که با سن و سال او تناسب داشته و قابل فهم و درک او باشد؛ بنابراین، باید از به کارگیری کلماتی که خود سؤال برانگیز، دشوار و نامفهوم است، دوری جست.5. پاسخگویی صمیمانه
پاسخگویی صمیمانه والدین و مربیان با کودکان سبب میشود تا درک آنان و گوش فرا دادن آنها افزایش یابد. امیر مؤمنان (علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزند سی و چند ساله خود، از خطاب «یا بنیّ» استفاده میکند و میگوید: تو را دیدم که پارهای از هستی؛ من هستی؛ بلکه، جان و تن من هستی؛ هر آسیبی به تو؛ آسیب به من است ...6. پاسخهای عاطفی
با بهره گیری از عاطفه کودک، میتوان روح او را آرامش بخشید و او را در راه شنیدن و درک هر چه بهتر پاسخ دقیق یاری کرد. (10)7. بهره گیری از مشاور و راهنما
برای پاسخ دادن به پرسشهای کودکان درباره خدا از مشاور و راهنمایان دینی کمک بگیرید و اندک اندک کودکان خود را نیز با کارشناسان مذهبی و انس با آنان آشنا سازید.محبت و معرفت اهل بیت (علیهم السلام)
از آیات و روایات استفاده میشود، پس از معرفت الاهی که آن هم در سایه سخنان اهل بیت (علیهم السلام) امکان پذیر است، ولایت و معرفت اهل بیت (علیهم السلام) مهمترین اعتقاد هر انسان است و بدون محبت و معرفت ایشان فلاح و رستگاری رخ نمیدهد.مودت و دوستی اهل بیت (علیهم السلام) (11) و پیروی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) (12) اساسیترین پایهی دین است؛ از این رو، ضرور است که پدر، مادر و مربیان از همان کودکی و به تدریج بذر شیرین عشق به اهل بیت (علیهم السلام) را در دل پاک فرزندان بکارند و آنان را به گونهای پرورش دهند که اطاعت و پیروی از ایشان را پیروی خدا بدانند.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
فرزندان خود را با سه ویژگی و خصلت پرورش دهید:
1. دوستی پیامبرتان؛ 2. دوستی خاندان آن حضرت؛ 3. قرائت قرآن. (13)
در حدیث دیگری فرمود:
ای گروه انصار! فرزندان خود را بر دوستی علی (علیه السلام) پرورش دهید. (14)
در کتاب شریف «من لا یحضره الفقیه» آمده است: جابر بن عبدالله انصاری، که از اصحاب بزرگ و با فضیلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، در کوچههای مدینه راه میرفت و میگفت: امیر مؤمنان علی (علیه السلام) بهترین انسان است؛ کسی که این را نپذیرد کافر است؛ پس ای گروه انصار! فرزندان خود را بر دوستی آن حضرت پرورش دهید. (15)
برای پرورش معرفت و محبت اهل بیت (علیهم السلام) باید به تدریج و با توجه به سن کودک حرکت کرد. افزون بر رعایتها، یادها و ذکرها در زمانی که کودک در رحم مادر است، یا همزمان با شیر دادن و خواندن زیارت عاشورا و گریه بر امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت عصمت (علیهم السلام) در مراحل بعدی باید با برنامه عمل کرد.
از همان ابتدا که کودک به زمین میافتد و میخواهد بلند شود، به او میگویید: یا علی بگو؛ در آن زمان که آب مینوشید و با صدای بلند بر امام حسین (علیه السلام) سلام میدهید و دشمنانش را لعن میکنید، گامهایی را برای معرفت و محبت اهل بیت (علیهم السلام) برداشتهاید.
آن گاه که کودک را در مجالس و مراسم تولد و شادی یا عزای خاندان عصمت (علیهم السلام) میبرید، زمانی که در محرم لباس سیاه و یا پیشانی بند بر پیشانی او میبندید، گامهای دیگری را برداشتهاید.
زمانی که با قصههای ساده و کوتاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، امامان (علیهم السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به صورت غیرمستقیم به کودک معرفی میکنید، گامهای اساسیتری برداشتهاید.
همه این مراحل تا قبل از هفت سالگی رخ میدهند؛ در همین زمانها و با توجه به آنچه که کودک مشاهده میکند، سؤالاتی را میپرسد که باید به دقت و ظرافت به آنها پاسخ داد و این فرصت را برای آشنایی کودک با اهل بیت (علیهم السلام) غنیمت شمرد.
آموختن نخستین ذکرها
بسیاری از پدران و مادران میپرسند، نخستین ذکری که باید به فرزندان آموخت چیست؟ این پرسش را از امام باقر و صادق (علیهم السلام) میپرسیم؛ در پاسخ میفرمایند:در سه سالگی: وقتی کودک به سن سه سالگی رسید به او بیاموزید که هفت مرتبه بگوید: «لا اله الا الله» سپس او را آزاد بگذارید.
در سه سالگی و هفت ماه و بیست روز: به او بیاموزید که بگوید: «محمّد رسول الله» سپس او را آزاد بگذارید.
در سن چهار سالگی: هفت مرتبه بگوید: «صلّی الله علی محمّد و آله» سپس رها شود.
در سن پنج سالگی: دست چپ و راستش را به او یاد بدهید؛ اگر دست راست و چپ را تشخیص داد، صورتش را به طرف قبله برگردانید و به او بگویید تا سجده نماید؛ سپس آزاد باشد.
در سه شش سالگی: نماز خواندن و رکوع و سجده را به او بیاموزید؛ سپس رها شود.
در سن هفت سالگی: به او گفته شود: صورت و دو دستش را بشوید و نماز بخواند؛ سپس رها شود تا نُه سال او تمام شود ... (16)
عبادتهای کودکان
هرگز عبادتهای کودکان را اگرچه از روی تقلید باشد، بازی و سرگرمی تصوّر نکنید؛ بلکه همین عبادتها به ذهن و ارادهی کودک شکل میدهند و او را برای مراحل بعد آماده میسازند؛ بنابراین، متناسب با سن کودک باید او را با عبادتهای اصلی آشنا ساخت.آموزش نماز
روایات، از شش تا ده سال را برای نماز و آموزش آن برای کودکان معرفی میکنند و گاه نشانههای دیگری را مطرح کردهاند؛ رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی میفرماید:«إذا عَرَفَ الغلامُ یَمینَهُ مِن شمالِهِ، فَمُروهُ بِالصَّلاة»؛
اگر پسر دست راست و چپ خود را از هم شناخت، به او بگویید که نماز بخواند. (17)
و در حدیث دیگری میفرماید:
«مُرُوا صِبیانَکُم بِالصَّلاة إذا کانُوا أبناءَ ستّ سنینَ»؛
هنگامی که فرزندانتان، به سن شش سال رسیدند، آنان را به نماز خواندن فرمان دهید. (18)
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) هفت سالگی (19) و در حدیثی از علی (علیه السلام) هشت سالگی (20) و در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) ده سالگی (21) برای نماز خواندن کودکان تعیین شده است.
در این مسیر باید از روش ساده به سخت استفاده کرد و تا جایی که ممکن است، در سنین پایین باید سبک و راحت گرفت. امام سجاد (علیه السلام) کودکان را میفرمود تا نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا را با هم بخوانند؛ به آن حضرت اعتراض شد؛ امام (علیه السلام) فرمود: این عمل برای آنان سبکتر و بهتر است و باعث میشود تا به خواندن نماز پیشی بگیرند و برای خوابیدن یا سرگرمی به کار دیگری نماز را ضایع نسازند. (22)
آشنایی با روزه
والدین، هیچ گاه از عبادتها به عنوان امور سنگین و رنج آور یاد نکنند؛ بلکه، آنها را لذت بخش جلوه دهند و طعم و شیرینی عبادت را به فرزندان خود منتقل سازند.روزه گرفتن از دیگر عبادتهایی است که از همان کودکی باید کم کم کودک را با آن آشنا ساخت؛ اگرچه، به صورت کله گنجشکی باشد؛ حلبی از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود:
ما فرزندانمان را از هفت سالگی به اندازهی توانشان به روزه گرفتن تشویق میکنیم؛ گرچه تا وسط روز یا بیش از آن و یا کمتر از آن و هرگاه تشنگی وگرسنگی بر آنها غلبه کرد، افطار میکنند؛ برای این که با روزه گرفتن انس، عادت و توانایی پیدا کنند، سپس امام فرمود: پس شما در سن نُه سالگی کودکان خود را به روزه گرفتن وادارید تا به هر اندازه که توانستند روزه بگیرند و اگر تشنگی بر آنان غلبه کرد، افطار نمایند. (23)
روشی را که این حدیث، به ما میآموزد، این است که بر اساس سن کودک کم کم و با شیب ملایم و به بهترین صورت، با خاطرهای خوش اعمال عبادی را به کودکان بیاموزیم.
آموزش قرآن
یکی از حقوق فرزند بر والدین این است که به او قرآن بیاموزند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:«حَقُّ الوَلَدِ عَلی والِدِه أن ... یُعَلِّمَهُ کِتابَ الله»؛
حق فرزند بر پدر این است که به او قرآن بیاموزد. (24)
که اگر چنین کنند، پاداشی بس بلند خواهند داشت. معاذ میگوید: شنیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
هیچ مردی به فرزند خود قرآن نمیآموزد، مگر اینکه خداوند روز قیامت پدر ومادر کودک را تاج پادشاهی عنایت فرماید و دو لباس بهشتی بر آنان میپوشاند که هیچ کس مانند آن را ندیده است. (25)
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود:
هر کس به فرزند خود قرآن بیاموزد، روز قیامت پدر و مادرش را فرا میخوانند و دو لباس بهشتی به آنان میپوشانند که بهشتیان از نور آن نور میگیرند و درخشان میشوند. (26)
منظور ما این نیست که تا سن 7 سال و با سختی و فشار قرآن را به کودک بیاموزید؛ بلکه هدف از این تشویقها و بیان فضیلتها این است که از همان نوزادی آوای قرآن را در خانه خود طنین انداز نمایید تا روح قرآن با گوشت و پوست او آمیخته گردد و پس از این دوران بدون آن که فشاری بر کودک وارد شود، ابتدا سورههای کوچک را به او بیاموزید و او را تشویق نمایید، به سوی قرآن جذب شود و یادگیری قرآن را از مهمترین برنامههای زندگی خود بداند.
خانهای قرآنی
قرائت قرآن درخانه، آثار و برکات فراوانی دارد و سبب میشود کودکان نیز با قرآن انس بگیرند و آثار نیک آن همهی اهل خانه را در بر گیرند.پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
برای خانههای خودتان، سهمی از قرآن قرار دهید؛ زیرا، در خانهای که قرآن قرائت میشود، گشایش و وسعت داده میشوند و خیر و برکت آنان افزون میشود؛ افراد آن منزل فزونی مییابند. (27)
خانهای که در آن قرآن قرائت میشود فرشتگان در آن جا رفت و آمد میکنند و همانند ستارگان آسمان برای زمینیان، برای آسمانیان میدرخشد. (28)
وقتی خانهای قرآنی شود، کودکان آن خانه نیز به قرآن علاقه مند میشوند و کم کم در مسیر قرائت و حفظ قرآن قرار میگیرند و از بهرههای معنوی آن سود میبرند. اندک اندک، کودکان با مفاهیم آیات به صورت ساده و داستانی آشنا میشوند و زمینهای فراهم میشود تا مفاهیم بلند اقتصادی و اخلاقی در جان و دل آنان رشد نماید.
آشنایی با مجالس عزای امام حسین (علیه السلام)
یاد کربلا و زنده نگهداشتن یاد امام حسین (علیه السلام)، آثاری بیبدیل دارد. از همان ابتدا باید با کام گرفتن با تربت سید الشهداء (علیه السلام)، شیرینی عشقش را در دل او نشاند، امامان به پیروان خود آموختهاند که فرزندان را نیز به مجالس عزای سید الشهداء (علیه السلام) ببرند.راوی میگوید: امام صادق (علیه السلام) در منزل، مجلس عزا بر پا کرد و فرزندان و عیال خود را فرمان داد تا در آن، حاضر شوند. صدای گریه بانوان بلند شد و شیونی برپا شد؛ ناگهان امام صادق (علیه السلام) فرمود: مواظب درب خانه باشید؛ دیدم مردم جمع شدهاند تا ببینند چه خبر شده است؛ امام (علیه السلام) کسی را به سوی جمعیت فرستاد تا به آنان بگوید: یکی از کودکان، بیهوش شده است و زنان بدین جهت ضجّه و فریاد میکشند. (29)
آری! بیآن که کودکان سختی و دشواری ببینند و یا از مجالس دینی زده شوند، باید برای آنان خاطره خوش معنوی ایجاد کرد تا اندک اندک عشق اهل بیت (علیهم السلام) در جان ایشان عمیقتر گردد و سعادت دنیا و آخرتشان فراهم آید.
آموزش شعرهای مذهبی
از آن جایی که شعر دارای آهنگ است، کودکان علاقهی خاصی به آن دارند؛ بنابراین، در قاب شعرهای ساده و آهنگین میتوان بسیاری از معارف را به آنها منتقل کرد. اهل بیت (علیهم السلام) بر آموختن برخی اشعار به کودکان تأکید ویژه کردهاند.شخصی به نام عبدی، اشعار زیبا و بلیغی در رسای اهل بیت (علیهم السلام) سروده بود؛ از این رو، امام صادق (علیه السلام) به شیعیان دستور میدهد و میفرماید:
ای شیعیان! اشعار عبدی را به فرزندان خود بیاموزید؛ زیرا، او بر دین خدا بوده است. (30)
خوانندگان گرامی توجه نمایند که این گونه اشعار از باب نمونه است و شیعیان میتوانند، اشعار زیبا و پر معنا را که با زبان مادری گفته شده است، به کودکان خود بیاموزند تا همانند کلمات که در ذهن و حافظهی کودک جای میگیرند، روح و معنای اشعار نیز در روح آنان دلنشین گردد.
آموزش تسبیح حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
امام صادق (علیه السلام) به اباهارون مکفوف فرمود: ای اباهارون! ما به فرزندان خود دستور میدهیم تا تسبیحات فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را بگویند؛ همان گونه که آنان را به نماز خواندن سفارش میکنیم، پس بر گفتن این تسبیح مداومت کن؛ زیرا، هرگز بندهای که پیوسته این تسبیح را بگوید، گمراه و سیه رو نمیشود. (31)این شیوهی امام صادق (علیه السلام) نشان میدهد که باید کودکان را به تدریج با مستحبات نیز آشنا کرد، تا از آثار و برکات مادی و معنوی آنها بهره مند شوند.
بیدرای کودکان در شبهای قدر
زمینه سازی برای بیداری کودکان در برخی از شبهای مهم، روشی است که در کانون توجه و توصیه اهل بیت (علیهم السلام) قرار گرفته است، در احادیث آمده است، در شبهای قدر، حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمیگذاشت، کسی از اهل خانهی ایشان بخوابد و کودکان را از روز برای بیداری شب آماده میکرد؛ دستور میداد تا در روز استراحت کنند تا بتوانند شب را احیا بدارند و میفرمود: محروم کسی است که از خیر و برکت امشب محروم بماند و با دادن خوراکی در شب قدر، آنان را بیدار نگه میداشت. (32)این رفتار حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نشان میدهد که بیدار ماندن در شبهای قدر دارای آثار و برکاتی است که هر کسی را که احیا بدارد شامل میشود؛ از این رو، حتی اگر کودکان با سرگرمی در این شبها بیدار باشند، برکات آن شبها شامل آنان میشود و مقدّرات بهتر و زیباتری برای ایشان رقم خواهند خورد.
آموزش با معرفی ایام
ایامی در هفته، ماه و سال هستند که از اهمیتی ویژه برخوردارند که باید به کودکان نیز آموزش داده شوند! اهل بیت (علیهم السلام) برای درک و فهم بهتر کودکان از پدران میخواهند تا در این ایام با ایجاد تغییراتی، بزرگی و عظمت آن ایام را به کودکان خود تفهیم نمایند.رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به مسلمانان فرمان میدهد که در روز جمعه، برای فرزندان خود گوشت تهیه کنند و فضیلت آن را برای آنان بیان کنند. (33) زیرا روز جمعه عید مؤمنان است و روزی است که مسلمانان باید از این فرصت برای آموختن مسائل دینی و عقیدتی بهره گیرند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
وای بر مسلمانی که در ایام هفته، جمعه را به یاد گرفتن دستورات الاهی اختصاص ندهد. (34)
امیر مؤمنان (علیه السلام) به نکتهی روان شناسانهای در این زمینه اشاره میکند و میفرماید: هنگامی که شب جمعه فرا میرسد، برای خانوادهی خود میوه تهیه کنید تا از رسیدن جمعه شادی و خوشحالی نمایند؛ (35) در حقیقت، این کار سبب میشود تا خانواده و کودکان از رسیدن این روز شادمان شوند و تفاوت آن را با شبها و روزهای دیگر درک نمایند.
اهل بیت (علیهم السلام) همین روش را برای اعیاد دیگر هم پیشنهاد کردهاند؛ امم صادق (علیه السلام) فرمودند: عید غدیرخم از عید فطر و عید قربان و روز جمعه، با فضیلتتر است؛ سپس فرمود: کار نیک در آن روز، برابر هشت ماه عبادت وکار نیک در روزهای دیگر است؛ سزاوار است در این روز یاد خدا شود و بیشتر بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درود فرستاده شود و هر مردی در این روز، بر اهل و عیال خود راحتی و گشایش ایجاد نماید. (36)
به کارگیری این راه و روش، خاطرهای خوش برای کودکان بر جا میگذارد و زمینهی آشنایی و معرفت آنان را با این ایام و اتفاقات آنها فراهم میسازد.
آموزش ادب
از همان ابتدای تولد، بلکه قبل از آن، کودک صداهایی را که میشنود و آنچه را که میبیند در ذهن خود ضبط میکند؛ بنابراین، به والدین توصیه میشود، با او به زیبایی سخن بگویند و از به کارگیری الفاظ زشت بپرهیزند.خواندن قرآن و اشعار زیبا و یا پخش کردن آن توسط دستگاههای صوتی در روان کودک تأثیر مثبت دارد، در مقابل شنیدن کلمات زشت و رکیک و حضور در مکانهای آلوده به گناه برای او زیانبار است.
از 18 ماهگی که کودک کلمات را ادا میکند، میتوان سلام کردن، احترام گذاشتن، خداحافظی کردن، محبت کردن به دیگران، تشکر از دیگران، نظافت و شستن دستها و ... را به کودک آموزش داد. امیر مؤمنان (علیه السلام) در شعری که به ایشان منسوب است میفرماید:
حَرِّض بَنیکَ عَلَی الأدَبِ فی الصِّغَرِ *** کَیما قربهم عِیناکَ فی الکِبَر
و إِنَّما مَثَلَ الآدابِ تَجمعُها *** فی عنفوانِ الصَّبا کَالنَّقشِ فِی الحَجَر (37)
یعنی؛ فرزندانت را در کودکی به آموختن ادب تشویق کن تا در بزرگسالی، روشنی چشم تو باشند و به درستی که مَثَل آدابی که او در خردسالی میآموزد، همانند نقش بر سنگ، ماندگار خواهد بود.
کودک، در این سنین به آداب مذهبی و مراسم دینی علاقه مند است؛ با بهره گیری از این علاقه میتوان بسیاری از آداب اسلامی را در حد و اندازههای وی به او آموخت.
پینوشتها:
1. مکارم الاخلاق، ص 421.
2. الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان، ص 205 و 206.
3. مستدرک الوسائل، ج 15، ص 164.
4. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 55.
5. الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان، ص 40-41.
6. نهج البلاغة، نامه 31، ص 338، روضة المتقین، ج 13، ص 82.
7. همان.
8. مستدرک الوسائل، ج 15، ص 164.
9. نهج البلاغة، حکمت 82.
10. درباره پرسشهای اعتقادی و خداشناسی کودکان ر.ک. خداشناسی قرآنی کودکان، ص 20-31.
11. شوری / 23.
12. آل عمران / 31.
13. کنزالعمال، ج 16، ص 456 «علی حبّ نبیکم، و حبّ اهل بیته و قراءَة القرآن»
14. روضة المتقین، ج 8، ص 644.
15. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 493.
16. وسائل الشیعة، ج 15، ص 193.
17. کنزالعمال، ج 16، ص 440.
18. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 12.
19. همان، ج 15، ص 160، وسائل الشیعة، ج 13، ص 12.
20. تحف العقول، ص 110.
21. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 19.
22. همان، ج15، ص 160.
23. الکافی، ج 3، ص 409.
24. روضة المتقین، ج 8، ص 598.
25. وسائل الشیعة، ج 4، ص 825.
26. عدة الداعی، ص 79.
27. همان، ص 269.
28. وسائل الشیعة، ج 4، 850، بحارالانوار، ج 93، ص 161.
29. الکافی، ج 8، ص 215-216.
30. رجال الکشی، ص 401، بحارالانوار، ج 76، ص 293 «یا معشر الشیعة، علموا اولادکم شعر العبدی، فانه علی دین الله» .
31. امالی شیخ صدوق، ص 518.
32. دعائم الاسلام، ج 1، ص 282.
33. مستدرک الوسائل، ج 6، ص 99.
34. بحارالانوار، ج 59، ص 36.
35. عدة الداعی، ص 75.
36. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 75، وسائل الشیعة، ج 10، ص 443.
37. موسوعة احکام الاطفال و ادلتها، ج 3، ص 277، به نقل از دیوان امام علی (علیه السلام)، ص 84.
قاسمی، محمد علی، (1393) دوران طلایی تربیت، قم: نشر نورالزهرا (س)، چاپ پنجم