نویسنده: پیتر هافپنی
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
مترجم:حسن چاوشیان
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
مترجم:حسن چاوشیان
Social Statistics
گردآوری اطلاعات کمّی دربارهی مردم، جمعیتها، داراییها و از این قبیل سابقهی دیرینهای دارد. شمردن و ثبت ویژگیهای دنیای اجتماعی از عصر باستان آغاز شد و نمونههای درخور توجهی از آن در طول تاریخ دیده میشود. در قرون وسطی فهرستی از مالکیت زمین در انگلستان وجود داشت که به دستور ویلیام فاتح در 1086 برای مقاصد مالیاتی تهیه شده بود. در قرن شانزدهم آمارهای حیاتی که تعمیدها و تدفینها را ثبت میکرد، در کلیساهای محلّی بریتانیا و فرانسه آغاز شد. در اوایل قرن هفدهم، توسعهی سرمایهداری تجاری زمینهی مساعدی برای تحقیق تجربی نظاممند فراهم کرد و مشوق جمعآوری اطلاعات جمعیتی و اقتصادی به منظور تدوین خطمشی حکومتی شد؛ برای مثال با تعیین منابع مادی و انسانی موجود برای استفادههای نظامی و تخمین هزینههای رسیدگی به فقرا. در اوایل قرن نوزدهم در بریتانیا و فرانسه، و اواخر قرن نوزدهم در آلمان و آمریکا، ظهور سرمایهداری صنعتی علاقه و توجه تازهای به جمعآوری منظم آمارهای اقتصادی و حیاتی برای هدایت خطمشی حکومت به وجود آورد. برای مثال، ادارهی کلّ ثبت احوال در سال 1836 برای ثبت آمارهای حیاتی در لندن تأسیس شد (Nissel, 1987) (این اداره اکنون به نام ادارهی سرشماری و پیمایشهای جمعیتی، OPCS، شناخته میشود). سایر کشورهای غربی نیز مؤسسههای مشابهی را در طول قرن نوزدهم ایجاد کردند و سرشماریهای ملّی دهساله در همین دوره آغاز شد.
آمارههای اجتماعی، علاوه بر اسناد دولتی، به وسیلهی پیمایش اجتماعی نیز جمعآوری میشود. پیمایشها غالباً ابزاری برای مصلحان اجتماعی بوده است. مثلاً بورژوازی قرن نوزدهم در چندین کشور که نگران سرنوشت طبقهی کارگر صنعتی به تازگی شهری شده و همچنین نگران موقعیت خویش در جامعه بود، مراکز آماری ایجاد کرد. هدف این مراکز سازماندهی پیمایشهای وسیع و انتشار نشریههای علمی برای حمایت از اصلاحاتی بود که از نظر آنها موجب ثبات جامعه میشد. موج دوم پیمایشهای اجتماعی مورد حمایت بخش خصوصی، در انگلستان و در دورهی رکود اقتصادی اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، با این هدف که سطوح فقر در میان ساکنان شهری به ثبت برسد. پیمایش چارلز بوث در مورد فقرا که در سالهای آخر قرن نوزدهم انجام شد، مشهورترین اینپیمایشهاست (Booth 1892-7). پس از آن پیمایشهای متعدد دیگری انجام گرفت که رفتهرفته به لحاظ فنی پیچیدهتر و کاملتر شد، چه به لحاظ فنون نمونهگیری و چه به لحاظ استفاده از آمارهای استنباطی برای تعمیم نتایج به جمعیت بزرگتری که نمونهها از آن گرفته شده بود و چه به لحاظ استفاده از فنون چندمتغیری برای تعیین اندازهی دقیق روابط میان عوامل مورد پژوهش، مانند تأثیر سن و جنس در رأی دادن. در بریتانیا دولت نیز شروع به اجرای پیمایشهای اجتماعی وسیعی کرد و شاخهی پیمایش اجتماعی OPCS در جریان جنگ جهانی دوم به وجود آمد.
دو نوع انتقاد از آمارههای اجتماعی مطرح میشود. نخست، انتقادهای فنی دربارهی کیفیت دادههای ثبت شده و شیوهی ارائهی آنها. برای مثال، آیا سنجههای مربوط به درآمدهای مردم باید براساس مالیاتهای آنها باشد، حتی اگر اقتصاد سیاه قابلتوجهی وجود داشته باشد که درآمدهای ناشی از آن نامعلوم باشد، و آیا مقدار متوسط درآمد را باید با میانگین نشان داد یا میانه؟
دوم، انتقاد منتقدانی که معتقدند شأن علمی یا عینی کاذبی که به آمارههای اجتماعی داده میشود فقط بهاین دلیل است که آنها به صورت عدد بیان میشوند (Irvin, Miles and Evans, 1979). این منتقدان مدعیاند که درست به همین دلیل که آمارههای اجتماعی کمّیاند، نباید فراموش کرد کهاین آمارهها محصولات اجتماعیاند که تحت تأثیر شیوههای تولید و منافع تولیدکنندگان آنها قرار میگیرند، مثل هر محصول اجتماعی دیگری. اطلاعات عددی در مقایسه با شرح و تغییرهای کیفیتر دربارهی دنیای اجتماعی، خنثیتر نیست و وابستگی آنها به عقاید سیاسی نیز کمتر نیست.
درسی که باید از این انتقادها آموخت این است که دروغ گفتن به کمک آمارههای اجتماعی بسیار آسان است (Huff, 1954)و از همینروی باید به دقت بررسی کرد که ویژگیهای اجتماعی مندرج در این آمارهها چگونه تعریف و اندازهگیری شده است.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام. باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول