جامعه شناسی انقلاب
از آنجا که انقلابها در تاریخ جهان طی دو قرن گذشته بسیار مهم بودهاند،شگفت انگیز نیست که نظریههای گوناگونی به منظور کوشش برای تبیین آنها بوجود آمده است.برخی از این نظریهها در اوایل عمر علوم اجتماعی تنظیم گردیدند؛مهمترین رویکرد در این زمینه نظریه کارل مارکس است.مارکس مدتها پیش از هر یک از انقلابهایی که به نام اندیشههای او رخ داده زندگی میکرد،اما بر آن بود که نظریاتش تنها به عنوان تحلیلی از شرایط دگرگونی انقلابی در نظر گرفته نشود،بلکه به عنوان وسیلهای برای پیشبرد این گونه دگرگونیها مورد استفاده قرار گیرد.
انقلاب چیست؟چه شرایط اجتماعی منجر به دگرگونی انقلابی می شود؟چگونه باید جنبشهای اعتراض یا شورش را تحلیل کنیم؟بدون شناخت شرایطی که در آن فرایندهای عمده دگرگونی رخ داده اند ممکن نیست بتوان انقلاب را بطور کلی درک کرد.
ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی (۱۹۷۸ میلادی) انقلاب عظیم مردمی را پشت سر گذاشت .جامعه شناسان و متفکران غربی بنا به چند دلیل از پرداختن به انقلاب ایران و نظریه پردازی در مورد آن پرهیز کردند:اول اینکه ماهیت جامعه شناسی بطور اخص آن در غرب یک ماهیت سرمایه داری و در خدمت دولتهای استعمارگر غربی می باشد و انقلاب ایران در نقطه مقابل این تفکر می باشد.ثانیاً انقلاب ایران تمام نظریه پردازی های جامعه شناسی که در مورد ماهیت انقلاب در سراسر جهان بوده است را بر هم زده است.زیرا انقلاب اسلامی ایران منطبق با هیچ کدام از نظریه های جامعه شناسی انقلاب نیست.برای همین بطور مثال گیدنز که یک جامعه شناس انگلیسی و مشاور تونی بلر نخست وزیر انگلیس می باشد در کتاب مبانی جامعه شناسی خود در بیان انقلابهایی که در قرن بیستم رخ داده است نامی از انقلاب مردمی ۱۹۷۸ ایران نبرده است.
نظریه های مهم دیگر بسیار دیرتر به وجود آمدند و اندیشمندان کوشش کرده اند هم انقلابهای اولیه (مانند انقلابهای آمریکا یا فرانسه)و هم انقلابهای بعدی را تبیین کنند.برخی دامنه تحلیل را حتی گسترده تر ساخته و کوشیده اند فعالیت انقلابی را در ارتباط با شکلهای دیگر شورش یا اعتراض تبیین کنند.
جنبش اجتماعی چیست؟
▪ مقدمه
انقلاب چیست؟چه شرایط اجتماعی منجر به دگرگونی انقلابی می شود؟چگونه باید جنبشهای اعتراض یا شورش را تحلیل کنیم؟بدون شناخت شرایطی که در آن فرایندهای عمده دگرگونی رخ داده اند ممکن نیست بتوان انقلاب را بطور کلی درک کرد.
● انقلاب
▪ انقلابها در قرن بیستم
تقریباً همه انقلابهای قرن بیستم در جوامع در حال توسعه رخ داده اند ،نه در کشورهای صنعتی.دو رویداد انقلابی که عمیق ترین نتایج را برای کل جهان داشته اند،انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و انقلاب ۱۹۴۹ چین بودند.هر دو انقلاب در جوامع عمدتاً روستایی و دهقانی رخ دادند،اگرچه شوروی از آن هنگام تاکنون به سطح بالایی از صنعتی شدن دست یافته است.بسیاری از کشورهای جهان سوم نیز انقلاب را در این قرن تجربه کرده اند برای مثال مکزیک ،ترکیه،مصر،ویتنام،کوبا و نیکاراگوئه. ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی (۱۹۷۸ میلادی) انقلاب عظیم مردمی را پشت سر گذاشت .جامعه شناسان و متفکران غربی بنا به چند دلیل از پرداختن به انقلاب ایران و نظریه پردازی در مورد آن پرهیز کردند:اول اینکه ماهیت جامعه شناسی بطور اخص آن در غرب یک ماهیت سرمایه داری و در خدمت دولتهای استعمارگر غربی می باشد و انقلاب ایران در نقطه مقابل این تفکر می باشد.ثانیاً انقلاب ایران تمام نظریه پردازی های جامعه شناسی که در مورد ماهیت انقلاب در سراسر جهان بوده است را بر هم زده است.زیرا انقلاب اسلامی ایران منطبق با هیچ کدام از نظریه های جامعه شناسی انقلاب نیست.برای همین بطور مثال گیدنز که یک جامعه شناس انگلیسی و مشاور تونی بلر نخست وزیر انگلیس می باشد در کتاب مبانی جامعه شناسی خود در بیان انقلابهایی که در قرن بیستم رخ داده است نامی از انقلاب مردمی ۱۹۷۸ ایران نبرده است.
▪ انقلاب روسیه
▪ انقلاب چین
▪ انقلاب کوبا
▪ انقلاب ایران
▪ انقلاب چین
▪ انقلاب کوبا
▪ انقلاب ایران
● نظریه های انقلاب
نظریه های مهم دیگر بسیار دیرتر به وجود آمدند و اندیشمندان کوشش کرده اند هم انقلابهای اولیه (مانند انقلابهای آمریکا یا فرانسه)و هم انقلابهای بعدی را تبیین کنند.برخی دامنه تحلیل را حتی گسترده تر ساخته و کوشیده اند فعالیت انقلابی را در ارتباط با شکلهای دیگر شورش یا اعتراض تبیین کنند.
▪ نظریه مارکس
▪ نظریه چالمرز جانسون
▪ نظریه جیمز دیویس
▪ نظریه چارلز تیلی
▪ نظریه چالمرز جانسون
▪ نظریه جیمز دیویس
▪ نظریه چارلز تیلی
● نتایج انقلاب
▪ نتایج کوتاه مدت
▪ نتایج دراز مدت
▪ نتایج دراز مدت
● جنبشهای اجتماعی
جنبش اجتماعی چیست؟
▪ طبقه بندی جنبشهای اجتماعی
▪ نظریه های جنبشهای اجتماعی
▪ نظریه های جنبشهای اجتماعی
● جنبشهای اجتماعی و جامعه شناسی