روستای شگفت انگیز ماخونیک
نويسنده:آمن خادمی
وجه اشتراک همه روستاهای با ویژگی مردم شناسی ، غنای فرهنگی آنهاست ولی تفاوت عمده ماخونیک با همه این روستاها از بعد دیگری است. اهالی ماخونیک به نسبت اهالی ابیانه، ماسوله و... در عین تنگدستی و شرایط سخت و طاقت فرسای زندگی به این همه دستاوردهای زندگی رسیده اند.
دشت بزرگ لوت و چشم اندازهای منحصر به فرد آن در کنار ییلاق های کوهستان های شمال خاوری خراسان جنوبی می تواند تنها مأمن امن آنهایی باشد که قصد دارند دمی به دور از قیل و قال زندگی سرسخت شهری در آن بیاسایند و چند صباحی به تماشای تاریخ و طبیعت این خطه بنشینند.
بافت قدیمی خوسف، بناهای تاریخی سربیشه، آسبادهای نهبندان و باغ های قدیمی بیرجند در انتظار گام های مسافران بهاری اند تا سکوت حاکم بر دل کویر را شکسته و پای نقل تاریخ این دیار بنشینند.
مقصد امروزمان روستای شگفت انگیز ماخونیک است که همه ساله محققان، پژوهشگران، مردم شناسان و باستان شناسان زیادی را به این روستا می کشاند. این روستا به دلیل داشتن مردمی با ویژگی های خاص، شیوه زندگی و آداب و رسوم در زمره روستاهای شگفت انگیز محسوب می شود.
ماخونیک در ۱۴۳ کیلومتری بیرجند (مرکز استان) و ۷۸ کیلومتری سربیشه میان کوه و تپه ها محصور شده است. این روستا در سرشماری آبان سال ۱۳۷۵ متشکل از ۱۰۶ خانوار و ۵۰۳ نفر جمعیت بود. عمده ترین کار و کسب مردم کشاورزی است؛ درحالی که تمامی زمین های کشاورزی آن به ۴ هکتار هم نمی رسد. تازه از این مقدار زمین، روستاهای دیگر نیز شریک هستند و این پایان ماجرا نیست، چراکه این ۴ هکتار در ۳ مزرعه پراکنده است و بیشتر اهالی روستا و روستاهای اطراف هر یک در تمامی این مزرعه ها شریک هستند. به طور مثال مزرعه ۱/۷ هکتاری ماخونیک که اصلی ترین و یکی از بزرگ ترین مزارع روستا به شمار می آید بیش از ۱۰۰ خانوار شریک دارد.
پس لابد در مزرعه ماخونیک زمین ۱۰۰ متر مربعی وجود دارد اما این هم پایان ماجرا نیست چون در مزرعه ماخونیک زمین ها عین (خوب) و دال (بد) هستند که به همین دلیل مزرعه را چند قسمت کرده اند و هر قسمتی را جداگانه بین تمامی مالکان تقسیم کرده اند و باز چون در موقع تقسیم زمین موروثی حقی از کسی ضایع نشود هر کرتی (Kart) را جداگانه میان وراث تقسیم می کنند و خلاصه کلام این که آنقدر کرت ها را به وسیله مرز خاکی و در دهه های اخیر با سنگ به چند قسمت تقسیم کرده اند که بسیاری از آنها از ۲ متر مربع بزرگ تر نیستند! البته زمین یک متر مربعی هم یافت می شود! همچنین کم نیست کرتی که به واسطه تعدد مالکان ۲ یا ۳ نوع محصول در آن کشت می شود!
همه اهالی به رعایت این مقررات بدون دشنه و پاسبان پایبند هستند. اختلاف های ملکی که عمده ترین مورد نزاع روستاییان است هم در ماخونیک به ندرت دیده می شود.
در سال های خشکسالی با تعاون و همکاری و باز هم با رعایت مقررات به اتفاق به کشت و کار اشتراکی در زمین یکی از مالکان می پردازند و در هر رشته ای و هر کاری یک سرپرست وجود دارد که قول او برای دیگران حجت است حتی برای کسانی که سرپرستی رشته دیگری را برعهده دارند.
مسکن روستای ماخونیک نیز از وجوه قابل تأمل و در برخی موارد اعجاب برانگیز است. خانه های روستای ماخونیک بعد خاصی نداشته و معمولاً چهارگوش نیستند.
برای ساخت خانه در این بخش چون زمین مسطح کمتر وجود داشته شیب تپه را کنده و زمین را مسطح می کرده اند. برخی جاها خانه ها همکف کوچه هاست و در بالاترین سطح، ارتفاع خانه ها از ۱/۵ متر فراتر نمی رود. در گذشته برای بستن در ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتری خانه ها از تعدادی بوته که با طناب به هم بسته شده استفاده می کرده اند و هنگامی که به داخل خانه می رفتند بوته ها را به دهانه در هدایت می کردند تا از سرمای زمستان در امان باشند.
عوامل مهم شکل گیری مسکن روستا عوامل طبیعی، اقتصادی و مذهبی است اگرچه نمی توان میان نشانه های فرهنگی یک روستا تفاوتی قائل شد ولی مسکن روستای ماخونیک از خوراک و پوشاک و حتی بسیاری از نشانه های فرهنگی دیگر روستا جالب توجه تر است و نیاز به تعمق بیشتری دارد.
در روستای ماخونیک هیچ معماری ویژه ای به چشم نمی خورد و در نگاه اول هیچ نکته جالب توجهی به نظر نمی رسد. با بررسی بیشتر تفاوت های چشمگیر بافت و بناهای دیگر روستا با روستاهای دیگر نمایان می شود.
روستای ماخونیک از نظر بافت کلی، روستایی مجتمع و توده ای است که در دامنه کوه ماخونیک شکل گرفته است. سنگلاخ بودن و ناهمواری زمین، مسائل امنیتی، رابطه خویشاوندی و شرایط اقلیمی از عواملی هستند که موجب کوچک و مجتمع شدن روستا شده است.
از نظر مسائل امنیتی با توجه به حمله ازبک ها در گذشته، ماخونیک در حصار تپه ها پنهان بوده است. بافت قدیم روستا در دامنه تپه و خانه ها به طور فشرده و در گودی زمین ساخته شده اند؛ به طوری که روستا از داخل رودخانه که در گذشته محل عبور و مرور بوده به هیچ وجه دیده نمی شده است .حتی جایگاه اولیه آنها که در نزدیکی چشمه و قنات بوده است به طور فشرده در لابه لای کوه و تپه ها پنهان شده که نقل می کنند در زمان ترکمن تازی، سگی پارس کرده و محل آنها را به دشمن نشان داده است وگرنه با وجود نزدیکی خانه ها به محل عبور و مرور باز هم روستا از دید آنها پنهان بوده است.
خویشاوندی نیز در بافت روستا تأثیرگذار بوده است. براساس قوانین اجتماعی روستا هر شخصی علاوه بر مالکیت خانه خود مالک محدوده جلوی خانه اش نیز هست و به غیر از خانواده و اقوام نزدیک کسی حق ندارد در جلوی خانه اش خانه ای بسازد که این کار موجب رابطه ای میان بافت روستا و خویشاوندی اهالی شده است.
از نظر شرایط اقلیمی نیز با توجه به سرمای سخت زمستان و کمبود مصالح، خانه ها در دل زمین و به طور فشرده در کنار یکدیگر ساخته شده اند تا بدین وسیله از شدت باد و در نتیجه سرمای زمستان کاسته شده و بر آن غلبه کنند.
روستا روی سه تپه و در کنار دو آبراه که از شمال به سمت جنوب امتداد و شیب دارد، بنا شده است. برج روستا در بافت قدیم روستا و برفراز تپه ای با سنگ و گل ساخته شده است که در مواقع ناامنی اهالی به آن پناه می برده اند.
هسته اولیه روستا در ضلع شمال تا غرب، جنوب غربی و شمال شرقی برج ساخته شده است و مسجد روستا در وسط این هسته قرار گرفته است. در بافت میانه پیشرفت روستا بیشتر به سمت شمال- شرق و غرب صورت گرفته است. در سال های اخیر نیز بیشتر پیشرفت روستا به سمت شرق و جنوب شرقی بوده است.
اینها تنها بیان گوشه ای از جاذبه های طبیعی و تاریخی این استان است؛ به طور یقین نه تنها در این استان بلکه در تمام استان های ایران می توان صدها جاذبه به این شکل و شمایل را تعریف کرد و مانند ماسوله و ابیانه راه گردشگران داخلی و خارجی را هموار کرد. اما آنچه مسلم است این که این گونه میراث داری بدون برنامه های هدفمند، دراز مدت و فکر پویا راه به جایی نخواهد برد.
دشت بزرگ لوت و چشم اندازهای منحصر به فرد آن در کنار ییلاق های کوهستان های شمال خاوری خراسان جنوبی می تواند تنها مأمن امن آنهایی باشد که قصد دارند دمی به دور از قیل و قال زندگی سرسخت شهری در آن بیاسایند و چند صباحی به تماشای تاریخ و طبیعت این خطه بنشینند.
بافت قدیمی خوسف، بناهای تاریخی سربیشه، آسبادهای نهبندان و باغ های قدیمی بیرجند در انتظار گام های مسافران بهاری اند تا سکوت حاکم بر دل کویر را شکسته و پای نقل تاریخ این دیار بنشینند.
مقصد امروزمان روستای شگفت انگیز ماخونیک است که همه ساله محققان، پژوهشگران، مردم شناسان و باستان شناسان زیادی را به این روستا می کشاند. این روستا به دلیل داشتن مردمی با ویژگی های خاص، شیوه زندگی و آداب و رسوم در زمره روستاهای شگفت انگیز محسوب می شود.
● غنای فرهنگی؛ وجه اشتراک روستاییان
ماخونیک در ۱۴۳ کیلومتری بیرجند (مرکز استان) و ۷۸ کیلومتری سربیشه میان کوه و تپه ها محصور شده است. این روستا در سرشماری آبان سال ۱۳۷۵ متشکل از ۱۰۶ خانوار و ۵۰۳ نفر جمعیت بود. عمده ترین کار و کسب مردم کشاورزی است؛ درحالی که تمامی زمین های کشاورزی آن به ۴ هکتار هم نمی رسد. تازه از این مقدار زمین، روستاهای دیگر نیز شریک هستند و این پایان ماجرا نیست، چراکه این ۴ هکتار در ۳ مزرعه پراکنده است و بیشتر اهالی روستا و روستاهای اطراف هر یک در تمامی این مزرعه ها شریک هستند. به طور مثال مزرعه ۱/۷ هکتاری ماخونیک که اصلی ترین و یکی از بزرگ ترین مزارع روستا به شمار می آید بیش از ۱۰۰ خانوار شریک دارد.
پس لابد در مزرعه ماخونیک زمین ۱۰۰ متر مربعی وجود دارد اما این هم پایان ماجرا نیست چون در مزرعه ماخونیک زمین ها عین (خوب) و دال (بد) هستند که به همین دلیل مزرعه را چند قسمت کرده اند و هر قسمتی را جداگانه بین تمامی مالکان تقسیم کرده اند و باز چون در موقع تقسیم زمین موروثی حقی از کسی ضایع نشود هر کرتی (Kart) را جداگانه میان وراث تقسیم می کنند و خلاصه کلام این که آنقدر کرت ها را به وسیله مرز خاکی و در دهه های اخیر با سنگ به چند قسمت تقسیم کرده اند که بسیاری از آنها از ۲ متر مربع بزرگ تر نیستند! البته زمین یک متر مربعی هم یافت می شود! همچنین کم نیست کرتی که به واسطه تعدد مالکان ۲ یا ۳ نوع محصول در آن کشت می شود!
● قوانین صد ساله
همه اهالی به رعایت این مقررات بدون دشنه و پاسبان پایبند هستند. اختلاف های ملکی که عمده ترین مورد نزاع روستاییان است هم در ماخونیک به ندرت دیده می شود.
در سال های خشکسالی با تعاون و همکاری و باز هم با رعایت مقررات به اتفاق به کشت و کار اشتراکی در زمین یکی از مالکان می پردازند و در هر رشته ای و هر کاری یک سرپرست وجود دارد که قول او برای دیگران حجت است حتی برای کسانی که سرپرستی رشته دیگری را برعهده دارند.
مسکن روستای ماخونیک نیز از وجوه قابل تأمل و در برخی موارد اعجاب برانگیز است. خانه های روستای ماخونیک بعد خاصی نداشته و معمولاً چهارگوش نیستند.
برای ساخت خانه در این بخش چون زمین مسطح کمتر وجود داشته شیب تپه را کنده و زمین را مسطح می کرده اند. برخی جاها خانه ها همکف کوچه هاست و در بالاترین سطح، ارتفاع خانه ها از ۱/۵ متر فراتر نمی رود. در گذشته برای بستن در ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتری خانه ها از تعدادی بوته که با طناب به هم بسته شده استفاده می کرده اند و هنگامی که به داخل خانه می رفتند بوته ها را به دهانه در هدایت می کردند تا از سرمای زمستان در امان باشند.
● خانه آدمی یا خانه نشست
عوامل مهم شکل گیری مسکن روستا عوامل طبیعی، اقتصادی و مذهبی است اگرچه نمی توان میان نشانه های فرهنگی یک روستا تفاوتی قائل شد ولی مسکن روستای ماخونیک از خوراک و پوشاک و حتی بسیاری از نشانه های فرهنگی دیگر روستا جالب توجه تر است و نیاز به تعمق بیشتری دارد.
در روستای ماخونیک هیچ معماری ویژه ای به چشم نمی خورد و در نگاه اول هیچ نکته جالب توجهی به نظر نمی رسد. با بررسی بیشتر تفاوت های چشمگیر بافت و بناهای دیگر روستا با روستاهای دیگر نمایان می شود.
روستای ماخونیک از نظر بافت کلی، روستایی مجتمع و توده ای است که در دامنه کوه ماخونیک شکل گرفته است. سنگلاخ بودن و ناهمواری زمین، مسائل امنیتی، رابطه خویشاوندی و شرایط اقلیمی از عواملی هستند که موجب کوچک و مجتمع شدن روستا شده است.
از نظر مسائل امنیتی با توجه به حمله ازبک ها در گذشته، ماخونیک در حصار تپه ها پنهان بوده است. بافت قدیم روستا در دامنه تپه و خانه ها به طور فشرده و در گودی زمین ساخته شده اند؛ به طوری که روستا از داخل رودخانه که در گذشته محل عبور و مرور بوده به هیچ وجه دیده نمی شده است .حتی جایگاه اولیه آنها که در نزدیکی چشمه و قنات بوده است به طور فشرده در لابه لای کوه و تپه ها پنهان شده که نقل می کنند در زمان ترکمن تازی، سگی پارس کرده و محل آنها را به دشمن نشان داده است وگرنه با وجود نزدیکی خانه ها به محل عبور و مرور باز هم روستا از دید آنها پنهان بوده است.
خویشاوندی نیز در بافت روستا تأثیرگذار بوده است. براساس قوانین اجتماعی روستا هر شخصی علاوه بر مالکیت خانه خود مالک محدوده جلوی خانه اش نیز هست و به غیر از خانواده و اقوام نزدیک کسی حق ندارد در جلوی خانه اش خانه ای بسازد که این کار موجب رابطه ای میان بافت روستا و خویشاوندی اهالی شده است.
از نظر شرایط اقلیمی نیز با توجه به سرمای سخت زمستان و کمبود مصالح، خانه ها در دل زمین و به طور فشرده در کنار یکدیگر ساخته شده اند تا بدین وسیله از شدت باد و در نتیجه سرمای زمستان کاسته شده و بر آن غلبه کنند.
روستا روی سه تپه و در کنار دو آبراه که از شمال به سمت جنوب امتداد و شیب دارد، بنا شده است. برج روستا در بافت قدیم روستا و برفراز تپه ای با سنگ و گل ساخته شده است که در مواقع ناامنی اهالی به آن پناه می برده اند.
هسته اولیه روستا در ضلع شمال تا غرب، جنوب غربی و شمال شرقی برج ساخته شده است و مسجد روستا در وسط این هسته قرار گرفته است. در بافت میانه پیشرفت روستا بیشتر به سمت شمال- شرق و غرب صورت گرفته است. در سال های اخیر نیز بیشتر پیشرفت روستا به سمت شرق و جنوب شرقی بوده است.
اینها تنها بیان گوشه ای از جاذبه های طبیعی و تاریخی این استان است؛ به طور یقین نه تنها در این استان بلکه در تمام استان های ایران می توان صدها جاذبه به این شکل و شمایل را تعریف کرد و مانند ماسوله و ابیانه راه گردشگران داخلی و خارجی را هموار کرد. اما آنچه مسلم است این که این گونه میراث داری بدون برنامه های هدفمند، دراز مدت و فکر پویا راه به جایی نخواهد برد.