مترجم: ملیحه پیمانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
یکی از مهمترین اصول ثروتمند شدن خرج کردن کمتر از درآمد است یا همان خرج کمتر از دخل. در حرف کار بسیار سادهای بنظر میرسد، اما در عمل میتواند کار بسیار سختی باشد. این مقاله به چالشهایی نظر میکند که شما در کمتر هزینه کردن با آنها روبرو خواهید شد و در ادامه راهکارهایی برای مقابله با این چالشها ارائه میکند..
در ابتدا میخواهم نگاهی به شیوهی آنهایی بیندازیم که بیشتر از آنچه کسب میکنند هزینه میکنند. ناگفته پیداست کسی که بیشتر از درآمدش خرح میکند و خرجش بیشتر از دخلش است یا قرض میکند یا از پول دیگران استفاده میکند. در این عصر رشد و پویایی اقتصاد جهانی هیچوقت پول قرض گرفتن راه بهتر و آسانتری به حساب نمیآید. انسان از همه طرف وسوسه میشود که قرض کند، تا تلویزیون نو بخرد، یا ماشین جدید و یا خانهای تازه. گفتنی است که 40 درصد از خانوادههای آمریکایی بیشتر از درآمد خود هزینه میکنند..
مشکل بدهیهای شخصی این است که تبدیل به دامی برای چنگ زدن به درآمدهای آیندهی خانواده شده است.
افرادی هم هستند که مخارجشان درست برابر میشود با درآمد؛ به اصطلاح دخل و خرجشان با هم میخواند. اگر شخص تا ریال آخر پولی که درمیاورد را خرج کند، پس نه میتواند آن را پسانداز کند و نه از سود آن بهره ببرد. این عادت ثروتمند شدن را برای این دسته بسیار سخت میکند البته اگر ناممکن نکند. این مسئله همچنین به این معناست که چنین شخصی در آینده ناچار میشود قرض بگیرد تا از عهدهی مخارج سنگینتری که دارد یا مسافرتهایش بربیاید. و به همین ترتیب در تلهی بدهکاریها میافتد....
چگونه میتوانیم کمتر از آنچه کسب میکنیم خرج کنیم؟
روش اول: نظم و هوش اقتصادی پیدا کنید.
آیا همهی هزینههایتان ضروری هستند؟ اولین سوال این است که آیا وسیلهای که با دفترچهی بازپرداخت چندین ماهه میخرید لازم دارید؟ وسوسهها را شناسایی کنید و قبل از تسلیم شدن به ضرورت هزینهای که میپردازید بیندیشید. همچنین، سعی کنید هر ماه بدهکاریها را تا قران آخر بپردازید تا مجبور به پرداخت دیرکرد و قسطهای سنگینتر نشوید.روش دوم: مصرف را کاهش بدهید.
اینجا اولین قدم این است که مصارف چشمگیر و غیر ضروری را شناسایی و حذف کنید، که منظور از این گام عدم خریداری کالاها و خدماتی است که نیازی به آنها نداریم یا آنها را میخریم تا به بقیه نشان بدهیم و از قافلهسواران مصرف گرایی عقب نمانیم. و در ثانی بین خواستهها و نیازهایتان تمایز قائل شوید. همینطور که شروع میکنید چیزهای وسوسهانگیز را بعنوان "خواسته" دسته بندی کنید، رفته رفته در تصمیم گیری دربارهی اینکه میخواهید پولتان را برای آن خرج کنید یا نه تجدید نظر کنید. و در آخر، اهداف میان مدت و بلند مدت اقتصادی داشته باشید و از این اهداف به عنوان انگیزهای برای کنترل مصرف در همان لحظهی وسوسه انگیز استفاده کنید. بگذارید اینطور بگویم، بطور مثال، با خودتان تصمیم میگیرید برای تعطیلاتی به کشور دیگری بروید این تصمیم هدف میان مدت شما میشود. با این هدف صرف نظر از خرید فلان لباس مد جدیدی که پشت ویترین دیدهاید بسیار آسانتر میشود چون حالا دیگر فقط آن کشور و تعطیلات آنجا را از پشت ویترین میبینید.هر دو روش را به کار بگیرید
بهترین راه برای تلفیق این دو روش باهم_ نظم اقتصادی و کنترل مصرف- این است که بودجهی مشخصی برای زندگیتان در نظر بگیرید و طبق آن زندگی خود را بگذرانید. به بیان سادهتر بودجه برنامهای است که پولی که در آینده کسب میکنید را قبل از اینکه دریافت کنید به پرداخت مخارج، قسط وام و پسانداز اختصاص میدهد. به این ترتیب وقتی پول به دستتان رسید میدانید چه برنامهای برای آن دارید و کنترل مصرف کار بسیار راحتتری خواهد بود.اگر از این ایده خوشتان نمیآید و نمیخواهید بودجه در نظر بگیرید، راه هوشمندانهی دیگری که به شما کمک میکند کمتر از درآمدتان خرج کنید این است که اول پول خودتان را بدهید. اگر برنامهای داشته باشید که خودبهخود اول پول خودتان بپردازید و همچنین از خرج درآمدتان برای محصولات و خدماتی که نیاز ندارید خودداری کنید خیالتان راحت میشود که دارید کمتر از مخارجتان هزینه میکنید.
به آن دسته خوانندگانی که با سختی وامهایشان را بازپرداخت میکنند و از پس هزینههای سنگین زندگی برمیآیند باید خاطر نشان شوم که خرج کردن کمتر از درآمد مساوی خواهد بود با از خودگذشتگیهای کوتاه مدت و البته تغییراتی در شیوهی زندگی. بهرحال، این تغییرات مثبت هستند چرا که باعث میشوند بتدریج کنترل وضعیت مالی را بدست بگیرید و در جادهی پولدارتر شدن قدم بگذارید.
به همین سادگی میتوانید مدیریت اقتصادی بهتری بر مخارج خود داشته باشید.
/ج