دیالکتیک تاریخ و اندیشه‌ی سیاسی در سنت غربی

مالفرد سیبلی (1989-1912) نویسنده‌ی کتاب ایده‌ها و ایدئولوژ‌های سیاسی استاد فقید علوم سیاسی دانشگاه «مینه‌سوتا»ی ایالات متحده‌ی آمریکا بوده است. او را پیش‌تر به سبب حمایت از تنش‌زدایی و سوسیالیسم در دورانی می‌شناختند که
شنبه، 24 بهمن 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دیالکتیک تاریخ و اندیشه‌ی سیاسی در سنت غربی
دیالکتیک تاریخ و اندیشه‌ی سیاسی در سنت غربی

 

نویسنده: پوریا پرندوش (1)





 

ایده‌ها و ایدئولوژی‌های سیاسی، مالفرد سیبلی، ترجمه‌ی عبدالرحمن عالم، نی، 1070 ص

مالفرد سیبلی (1989-1912) نویسنده‌ی کتاب ایده‌ها و ایدئولوژ‌های سیاسی استاد فقید علوم سیاسی دانشگاه «مینه‌سوتا»ی ایالات متحده‌ی آمریکا بوده است. او را پیش‌تر به سبب حمایت از تنش‌زدایی و سوسیالیسم در دورانی می‌شناختند که اصولاً هر گونه ساز مخالف جریان هژمونیک سرمایه‌داری لیبرالی حکومتی / ساختاری در دوره‌ی مک‌کارتیسم- که برخورد با چپ‌ها شدت فراوانی یافته بود - می‌توانست وی را به خطر اندازد. بیشتر کارهای «سیبلی» حول محور یوتوپیانیسم (آرمان‌گرایی)، نافرمانی مدنی و ایده‌آلیسم سیاسی است. شیوه‌ی تاریخ‌نویسی کتاب «ایده‌ها و ایدئولوژی‌های سیاسی» هم از مکاتب چپ گرفته شده است؛ یعنی جایی که زمینه‌ها می‌توانند تعیین کننده و تأثیر‌گذار اصلی بر متن (2) باشند و در نتیجه اندیشه‌ها با زمینه (3) در یک دیالکتیک مدام به سر می‌برند. به این ترتیب هر گونه تغییر در زمینه می‌تواند منجر به تغییر در متن شود و بالعکس. برای این منظور سیبلی توجه خود را بر هر دو محور تاریخ و اندیشه می‌گذارد، اندیشه‌هایی که فرزند زمان خویش می‌باشند و علاوه بر پتانسیل بررسی در استقلال موضوع خود می‌توانند میراث جریانی از تاریخ اندیشه را با خود حمل کنند و با تزریق به روح زمان سبب تغییرات اساسی در زمینه شوند. در اینجا آنچه که سببِ نمود تفکر سیبلی است بحث ایده‌ها و ایدئولو‌ژی‌های سیاسی است؛ یعنی جایی که سیبلی اندیشه را دریچه‌‌ای به سوی قدرت عملی دانسته و به قول ارسطو خواهان استخراج علم معاش از آن‌هاست. اندیشه‌ها در تعریف سیبلی فرزند زمانه‌ی خود هستند؛ اگرچه نقش اندیشمندان، فیلسوفان، فرقه‌های سیاسی / اجتماعی و مذهبی، و سایر نهادهای دخیل را نمی‌توان در این بازتولید اندیشه‌گی برای بازتوزیع امر موجود به جهت توزیع دوباره‌ی قدرت / اقتدار و بازتولید آن در جهان واقع اجتماعی/ سیاسی نادیده گرفت. سیبلی در صدد این بوده که در کتاب حاضر که شامل یک مقدمه، پنج بخش و سی و یک فصل است به گونه‌ای جامع، عرصه‌ی ماهیت بحث سیاسی در سنت غربی در گستره‌ی زمانی بیش از 3000 سال، یعنی از تشکیل دولت یهود تا مسایل جدید در اندیشه‌ی سیاسی، را بررسی کند. اگر چه سیبلی برای این کار دست به گزینش می‌زند - برخی موضوعات را به طور گذرا مورد بررسی قرار می‌دهد و در برخی عمیق می‌شود- لکن ادعای خود کتاب هم بررسی تخصصی موضوع اندیشه یا مکتبی خاص نیست. گزینشی که توسط نویسنده‌ی کتاب صورت گرفته است ادعای وی بر شناخت جریانی است که روند تکوین اندیشه‌ی غربی در گذار از دولت یهود و عهد عتیق، یونان و روم، مباحث کلامی و سیاسی - اجتماعی قرون وسطا (که درخشان‌ترین بخش اثر است)، عصر اصلاحات (به قول مترجم دین‌پیرایی)، قرارداد اجتماعی (سقوط مشروعیت الهی دولت)، سقوط شرع و آغاز فردیت و اهمیت قانون موضوعه و مباحث و مکاتب عصر جدید را مورد بررسی قرار می‌دهد. تز اصلی وی این است که «اندیشه‌ها در خلأ پدید نمی‌آیند و با توجه به مبحثی که شرح داده شد - یعنی تاریخ‌نویسی چپ- که به دیالکتیک پایدار و در عین حال پویا با محیط بیرونی شکل گرفته و در نتیجه بررسی اندیشه در استقلال موضوع خود را نمی‌توان پذیرفت و اندیشه و ایده‌ها نیز نمی‌توانند قائم به ذات باشند. اندیشه‌ها زاده‌ی بحران‌ها برای پاسخ‌گویی به مقتضیات زمانه‌اند که با گذشته و آینده به دیالوگ می‌پردازند.»
طرح‌واره‌ای که سیبلی مد نظر دارد، به ساختار درسنامه‌ای شباهت دارد، اگرچه هر گونه گزینشی که صورت گرفته است را می‌توان جهت‌گیری خود نویسنده‌ی متن دانست لکن کتاب ایده‌ها و ایدئولو‌ژی‌های سیاسی سعی در بررسی عینی‌تر مسئله‌ی اندیشه‌ها داشته است و برای این منظور از تاریخ مارکسیستی اندیشه نیز کمک فراوانی گرفته است و برای این منظور از تاریخ مارکسیستی اندیشه نیز کمک فراوانی گرفته است. هدف از ارائه‌ی کتاب فراهم آوردن زمینه‌ای برای تفهیم جریان اندیشه برای تدقیق محققان در متون اصلی برای قدم‌های بعدی است. البته هدف کتاب فراهم‌ آوردن تاریخ فلسفه‌ی سیاسی نیست و نمی‌خواهد به طور کلی به فلسفه بپردازد و یا امر اندیشه‌ی سیاسی را در استقلال مفهومی خود به کار گیرد بلکه هدف فراهم آوردن زمینه‌ای برای بررسی اندیشه‌های سیاسی در بستر زمانی، مکانی و در پیوند با عوامل بیرونی است؛ یعنی به واقع هم شرایط امکان را تبیین کرده و هم نشان دهنده‌ی شرایط امتناع اندیشه‌ در دوره‌ی خاصی است. در واقع می‌توان ردپای سنت آمریکایی را هم در این تاریخ‌نویسی دید؛ یعنی عطف توجه به ارتباط نظریه با عمل، که شاید چرایی انتخاب عنوان «ایده‌ها و ایدئولو‌ژی‌های سیاسی» برای کتابی که در صدد تاریخ‌نگاری است را همین مکتب آمریکایی تاریخ‌نویسی اندیشه نشان دهد.
سیاست در این کتاب به معنای کوشش سنجیده‌ی انسان برای نظم دادن، اداره کردن و نظارت بر کارها و فعالیت‌های جمعی به منظور تعیین هدف‌های جامعه و برای اجرا و ارزیابی آن‌ها به کار برده شده است. (ص 18) سیاست زمانی به تولید مفهوم و چاره‌جویی می‌پردازد و به واقع زمانی متولد می‌شود که نظم و انتظام از راه عرف و عادات و آداب و رسوم فرو می‌ریزد. این زمانی است که انسان سیاسی مجبور به تعیین ضابطه‌های عمل و قاعده‌ها می‌شود تا بتواند خلأ الگوهای مرسوم انتظام‌بخشی که دیگر حاکم نیستند یا کم رنگ و ضعیف شده‌اند را پر کند. برای این منظور به تعبیر کوهن پارادایم‌ها از درون در مواجهه با تغییرات بیرون و ناتوانی به پاسخگویی به آن‌ها دچار بحران معنا و در نهایت بحران وجودی می‌شوند و زمینه را برای گذار به پارادایم‌های دیگر رقیب یا تولید پارادایمی جدید فراهم می‌کنند. بدین منظور هر نظام اندیشه سعی بر در بر گرفتن سطوح شناخت‌شناسی، منطقی، متافیزیکی، هنجاری و عملی دارد. (ص 19) هر کدام از این سطوح پنج‌گانه‌ی به هم پیوسته در صورتی که در پرداختن و تأمل به چرایی جریان اندیشه به کار رود می‌تواند نظامی منسجم از پرداخت اندیشه‌ای و فهم بنیادین از اندیشه‌ی سیاسی در استقلال موضوع خود به دست آورد. در این شیوه‌ی پرداخت اندیشه‌ی سیاسی در استقلال موضوع خود را به دست آورد. در این شیوه‌ی پرداخت اندیشه‌ها ماهیت واقعیت به چگونگی ارزیابی شیوه‌ی استدلال رهنمون می‌شود. بر مبنای آن، متفکری که به دنبال شناخت جریان اندیشه است سعی در کشف قاعده و نظمی در فراسوی حرکت‌های نامنظم اندیشه‌ها دارد که در سطوح هنجاری آن به عنوان نمونه می‌توان به این پرسش بنیادین پاسخ داد که آیا خیر و خوبی اجتماعی با جمع یکسان است؟ نسبت اندیشه‌ها با امر واقع چیست؟ در واقع سیبلی نظامی از اندیشه‌های سیاسی را نظریه‌ی سیاسی می‌نامد که در بر گیرنده‌ی تمامی عناصر نامبرده و تا حد امکان روشن و مستند است. (ص 22) در این راستا نویسنده‌ی کتاب با استفاده از نظامی از عوامل اقتصادی، سیاسی، دین و مذهب و نهادهای برساخته در دوران خاص تاریخی، سعی در پر رنگ کردن این ایده دارد که اندیشه‌ها را باید واکنشی به بحران‌ها و مسائل و مشکله‌هایی دید که در دوره‌ای وجود داشته و یا به دوره‌ی بعدی منتقل شده است. این زندگی نامه‌ها در واقع بخشی از تاریخ عمومی می‌شود که راه فهم اندیشمند را از جریان تکوین اندیشه در دیالکتیک مستمر با زمینه فراهم می‌سازد و در همین راستا تاریخ ایده‌های سیاسی، از لحاظ شرایط عینی به این پرسش پاسخ خواهد داد که چگونه نظامی در پاسخ به دیگری به وجود می‌آید و در جهت اصلاح و یا تقویت نظم موجود و یا برانداختن آن برای خروج از سلطه‌ی پارادایمی خاص بر می‌آید.
دیالکتیک تاریخ و اندیشه‌ی سیاسی در سنت غربی
پرسشی که ممکن است ذهن خواننده را به خود مشغول سازد، بحث بر سر عنوان کتاب است. چرا «ایده‌ها و ایدئولو‌ژی‌ها» به جای «اندیشه»؟ دلیل جایگزینی آن با اندیشه چیست؟ نویسنده بر این باور است که گریز به ایدئولوژی‌ها اجتناب‌ناپذیر است چرا که بسیاری از اندیشه‌ها و رویکردها، مبارزه‌ی در حال جریان بر سر قدرت سیاسی بوده است و با قدرت پیوند تنگاتنگ داشته است. ایدئولوژی‌ها را می‌توان عقلانی کردن منافع قدرت جناح‌های مردمی و غیرمردمی دانست. برای این منظور بایستی ساختار طبقاتی - تاریخی گروه‌های درگیر حفظ و یا گرفتن امتیازهای سیاسی در حال جدال با یکدیگر را مطمح نظر قرار داد. (صص 103-98) این مسئله سیبلی را به این بیان مارکسیست‌ها نزدیک می‌کند که: «هر نظام فکری، یک نظام ایدئولوژیک است»؛ یعنی خصلت دفاع از منافع طبقاتی و اقتصادی را دارد و به تقدس و عدم چون و چرا می‌رسد و یا سعی در قدرت‌گیری برای براندازی نظم مستقر را دارد و به هر صورت نمی‌توان تصلب ایدئولوژیک را از آن گرفت. در عین حال اعتبار سنجی اندیشه‌ها را بایستی با توجه به عوامل تاریخی - اقتصادی در نسبت با «امر سیاسی» (4) به طور موسع آن در نظر گرفت تا بتوان منطق توزیع قدرت، نیروهای سیاسی درگیر و نظم برساخته‌ی مستقر را در دوره‌های خاص تشخیص داد تا بتوان به چرایی اندیشه‌ها و چگونگی ارتباط آن‌ها با امر واقع دست یافت.
کتاب حاضر بر این مدعاست که ریشه‌ی جریان غربی اندیشه را باید در 3000 سال پیش و در الگوی تکوین دولت یهود پی گرفت؛ جایی که تکامل اندیشه‌ی دینی در یهودیت با تکامل آموزه‌های سیاسی پیوند مستقیم داشت. در این راستا زوال شیوه‌های زیست‌ سنتی، ظهور شهرنشینی، رسوخ عادات و باورهای بیگانه در دین و پیدایی علم و فلسفه، جریانی دترمنیستی و پیش رونده تلقی گردیده که مسائل پیش روی بشر را دستخوش تغییر و تحول کرده است. در واقع آرمان زیست هماهنگ با طبیعت تحت کشاکش اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بازنمایی شده در متون، رو به محاق رفته و این شکست تقدس سنت، ظهور نظم اجتماعی جدید و ضرورت بازاندیشی مفاهیم در پرسش از سنت برای پی‌ریزی نظامی نوآیین در اندیشه را سبب می‌شده است.
به طور خلاصه جریان‌شناسی اندیشه‌ی غربی که نویسنده‌ی کتاب «ایده‌ها و ایدئولوژی‌های سیاسی» به دنبال آن است. از تکامل اندیشه‌ی دینی یهود و نقش آن در تکامل آموزه‌ی سیاسی و تشکیل ایده‌ی دولت مبتنی بر شریعت یهود آغاز کرده و مانند بسیاری از کتاب‌های دیگر اندیشه به یونان باستان و تکامل دولت - شهری و ایده‌ی طبقه‌بندی نظام‌های سیاسی به طور ماهوی می‌رسد. اما آنچه که می‌توان نقطه‌ی قوت کتاب دانست ورود نظام‌مند و جدی به دوران اندیشه و بحث‌های کلامی اندیشه‌ی قرون وسطاست که اصلی‌ترین نقش را در پایه‌ریزی بنیادهای مفاهیم جدید در دستگاه اندیشه و باز تعریف آن‌ها برای گذار به دولت مدرن را داشته است. کتاب با دقت تمام سعی در استخراج و پی‌جویی مفاهیم تعیین یافته‌ی کنونی با عطف توجه به خاستگاه آن‌ها به گونه‌ای انضمامی - انتزاعی در گذر قرون میانه است. در واقع این دیالکتیک الهیات مسیحی با امر عرفی، منجر به ظهور اندیشه در منطقه‌الفراغ الهیاتی به نفع قدرت عرفی می‌گردد که با تحولاتی همچون اصلاحات کلیسایی، پروتستانتیسم، کالونیسم و در نهایت عصر جدید اندیشمندان قرارداد مرتبط است. جریان اندیشه در غرب را می‌توان جدالی مفهومی حول محور تعین بخشی به رابطه‌ی اقتدار دنیایی- معنوی، ریشه‌های اقتدار در امر سیاسی نسبتاً موجود، چگونگی کنش سوژه‌ها و نقش رابطه فرد- گروه - جماعت با دولت - کلیسا، شیوه تولید و مالکیت ابزار تولید با ماهیت دولت و نظم سیاسی - اجتماعی استقرار یافته و تنقیح و ایضاح مفهومی بر سر رسیدن به اجماع نظر اولیه برای بررسی‌ها و جدال‌های ثانویه در جهت گرداندن چرخه‌ی استقرار - اصلاح دانست. این واکنش فکری - سیاسی در نسبت با زمینه و زمانه‌ی تاریخی (شرایط موجود) و جدال میان نظام قدیم و جدید اندیشه، سبب به زمین آمدن دولت و تقدس‌زدایی از آن، کاهش تدریجی اقتدار کلیسا (نهاد دینی) و به حاشیه رانده شدن آن، ظهور اصحاب قرارداد (هابز، لاک و روسو) و اهمیت یافتن بحث رابطه‌ی نهادها و قانون - که منتسکیو طلایه‌دار آن بوده است - گردید. در این کشاکش قدیم و جدید، پرسش از درون سنت وجریان پیش‌رونده‌ی الهیات مسیحی متبلور در بحث‌های کلامی، اندیشه‌ی قدیم را به جهت پی‌ریزی نظمی نوآیین به چالش کشیده و سبب ظهور فردیت و اندیشه‌ی دولت ملی و نهادهای جدید با ساختاری متفاوت از تعادل قوا و توزیع رابطه‌ی نهادها با یکدیگر می‌گردد. آنچه که سیبلی نشان می‌دهد این است که سیر دترمینیستی نظام اندیشه به سوی ظهور فردیت، عقلانیت و اندیشه‌ی انتقادی و انقلابی رهمنون شده است که با توجه به این رویکرد داروینیستی - تکاملی، ثمره‌ی این جریان‌ها - به باور کتاب - ضرورتاً به حرکت پیش رونده‌ی نظام اندیشگی و ایدئولو‌ژی‌ها منجر می‌شود. در این کشاکش، نویسنده به دنبال افراد و جریان‌هایی در تاریخ اندیشه یا به قول او ایده‌ها و ایدئولوژ‌ی‌هایی می‌گردد که بتوان خصیصه و ماهیت پیش‌روندگی را در آن‌ها تعین بخشی کرد و با گزینشی هم سو با تز محوری خود یعنی منطق تکاملی و وجود «جریان» اندیشه سعی در بازشناسی این روند در پاسخ به پرسش‌های بنیادی مسئله‌ی قانون، مسئله‌ی آزادی، حق حکمرانی و حاکمیت، پاسخگویی و ماهیت نظام سیاسی و نظم مستقر، توزیع و بازتوزیع و تبیین روابط میان نیروهای سیاسی، مسئله‌ی خشونت، تعیین قلمرو مابین الهیات و امر عرفی دارد؛ که در عصر جدید با هگل می‌آغازد تا به جریان‌های واپسین و ایدئولوژی‌ها برسد. (صص 1006- 985).
در خصوص مسئله‌ی ترجمه اگرچه با متنی تا اندازه‌ای روان مواجه‌ایم لکن به نظر می‌رسد مترجم در ترجمه‌ی کتاب سعی در شکل دهی به آنچه خود می‌خواسته داشته و برخی لغات در بخشی از کتاب - به خصوص در بخشی که به هگل یا مارکس می‌رسد - ناروان بوده و در کتاب برگردان‌های ناقصی چون «پرولتری‌سازی» (ص 767) را مشاهده می‌کنیم. در فصل هفدهم در برگردانی عجیب، مترجم مفهوم Reformation را به «دین‌پیرایی» ترجمه کرده است. اگرچه دین‌پیرایی بخشی از جریان اندیشه‌ای بود که حول محور بحث‌های کلامی - عرفی و در دیالکتیک متن - زمینه شکل گرفته و توسط جریان‌های پروتستانتیسم، کالونیسم و طرفداران کلیسای شورایی در اندیشه‌ی افرادی همچون مارتین لوتر، جان کالون، جان ناکس و ملانشتون آغاز می‌گردد لکن هیچ کدام از این روندهای قرن شانزدهم و سپس هفدهمی خود به چیزی به نام دین‌پیرایی اعتقاد نداشته و بحث نه حول محور دین، بلکه حول محور کلیسا به عنوان نهاد و چگونگی توزیع روابط میان نیروهای سیاسی بوده است که در نهایت فضایی را برای ارائه‌ی حق‌الهی حکومت شاهان، ظهور دولت‌های مطلقه و همچنین مطرح شدن عرف در منطقه الفراغ الهیات و تأکید بر حقوق طبیعی و قوانین موضوعه فراهم می‌کرده است. ترجمه‌ی عصری خاص به دین‌پیرایی شاید کلیات مباحث کلامی قدیم را در یک طرف کفه‌ی ترازو بگذارد و باقی را به چاه غفلت اندازد که البته این امر در سایر مقالات مترجم هم پیش‌تر سابقه داشته است. اصولاً وفاداری مترجم به متن و خوانش صحیح از اندیشه‌ی نویسنده در ترجمه‌ی یک اثر مهم است. گاهی اوقات در ترجمه «عالم» واژه‌ها نامأنوس می‌شوند و به نظر ارتباط وثیقی با ساختار کلی متن ندارند. اما به طور کلی ترجمه‌ی آثاری از این دست به غنای آثار آموزنده و مهم - خصوصاً آن‌ها که با ساختاری درس نامه‌ای همچون کتاب «ایده‌ها و ایدئولوژی‌های سیاسی» پتانسیل تدریس در دانشگاه‌ها را نیز دارند - یاری می‌رساند ولیکن بایستی خاطر نشان کرد که کتاب مربوط به سال 1970 - چیزی بیش از 45 سال پیش - می‌باشد و این خود گویای غفلت از پرداختن به ترجمه‌ی آثار مهم از این دست و فقر منابع مفید برای تدریس در اندیشه‌ی سیاسی است که البته این مسئله در سایر حوزه‌های علوم اجتماعی نیز صدق می‌کند. اگرچه متن تا حدودی قدیمی محسوب می‌شود لکن ترجمه‌ی آن فارغ از برخی کاستی‌ها، روان به نسبت یکدست است. کتاب از ویژگی‌های خوبی مانند جامعیت، روان بودن نسبی و ارائه‌ی اندیشه با رویکردی متن - زمینه محور است که می‌تواند به فهم بیشتر چگونگی بر ساخته شدن نظامی فکری در پاسخ به بحران پارادایمی هر عصر کمک کند و فضای ملموس‌تر و جذاب‌تری را جهت پیگیری و شناخت روح جریان اندیشه‌ی غربی برای مخاطبان علاقه‌مند و غیره حرفه‌ای فراهم سازد. اگر چه کتاب‌هایی از این دست که توسط یک نفر نوشته می‌شوند نمی‌توانند به صورت عمیق به حوزه‌ی اندیشه ورود کنند. این مسئله حتی در بخشی از کتاب که به «تاریخ» نیز می‌پردازد صدق می‌کند و بسیار کلی و بدون جامعیت یا حتی در نظر گرفتن مسائل مهم هر عصر و عدم توازن پرداختن به تحولات هر دو حوزه‌ی اندیشه‌ای - تاریخی و تأثیرات آن‌ها بر یکدیگر، از کنار آن‌ها به سرعت رد می‌شود. این مسئله خود را در قلت شدید منابع کتاب و عدم بررسی متون دست اول در حد کافی - خصوصاً بررسی بسیار سطحی از اندیشمندانی چون هگل که خود دستگاهی نظام‌مند و جریان‌ساز بوده‌اند - بیشتر نشان داده می‌شود و لذا نمی‌تواند تعین مفهومی صحیحی برای بازخوانی درست از نظام‌های فکری هگلی و پساهگلی ارائه دهد؛ اگرچه به گزینشی برای بررسی روح جریان اندیشه در غرب دست می‌زند اما این گزینش‌گری را نمی‌توان توجیهی برای پرداخت سطحی به مسائل مهم تاریخ اندیشه دانست.

پی‌نوشت‌ها:

1. دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
2. Text.
3. Context.
4. The political.

منبع مقاله :
اسفار ضمیمه‌ی سوره شماره بیستم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط