داروخانه‌ها در بیمارستان‌های دوره‌ی اولیه اسلامی

از صدر اسلام تا حمله‌ی مغول غیر از بخش‌های مختلف بیمارستان‌ها برای بیماران مختلف و رئیس بیمارستان و رؤسای قسمت‌ها و اطباء در اغلب بیمارستان‌ها داروخانه‌ای بوده به نام «شرابخاناه». این مكان به قول ابوالعباس قلقشندی
چهارشنبه، 19 اسفند 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
داروخانه‌ها در بیمارستان‌های دوره‌ی اولیه اسلامی
 داروخانه‌ها در بیمارستان‌های دوره‌ی اولیه اسلامی

 

نویسنده: حمید كاویانی پویا
نویسنده: حمید كاویانی پویا



 

از صدر اسلام تا حمله‌ی مغول غیر از بخش‌های مختلف بیمارستان‌ها برای بیماران مختلف و رئیس بیمارستان و رؤسای قسمت‌ها و اطباء در اغلب بیمارستان‌ها داروخانه‌ای بوده به نام «شرابخاناه». این مكان به قول ابوالعباس قلقشندی (صبح الاعشی؛ متوفی 821ق/ 1418م.) بوده كه آن را خانه (بست) می‌خواندند و چنین بودند كه شراب را به واژه‌ی خاناه (خانه) می‌افزودند، مانند شرابخاناه (شرابخانه). خاناه واژه‌ای است فارسی به معنی خانه‌ی عنی، خانه‌‌ی شرب (شرابخانه) و مانند آن كه آنان به شیوه‌ی پارسیان مضاف را پس از مضاف الیه آوردند. (1)
در این میان كلمه‌ی دارو در فارسی «Drogue» و در فرانسه «Dieroge» و در آلمانی و پهلوی با لفظ داروك از یك ریشه به نظر می‌رسند. (2) به عقیده‌ی برخی واژه‌ی دارو از واژه‌ی پهلوی «دار» به معنی درخت و گیاه می‌باشد، زیرا در ایران باستان داروها همگی گیاه بودند و منشأ گیاهی داشتند. (3)
لازم به توضیح است كه ایرانیان پس از رخنه به دنیای اعراب، آن چنان بنیادی برای علم داروسازی ریختند كه قرن‌ها پس از پاشیده شدن بساط خلافت و به هم خوردن یكپارچگی دنیای اسلام به حیات خود ادامه داد. درواقع علم داروسازی را اعراب به طور كامل از ایرانیان آموختند و همان طور كه می‌دانیم به علت وجود استادانی از تمامی نقاط جهان در دانشكده‌ی گندی شاپور علم مزبور در آن دانشكده در حد فوق العاده بالایی تدریس می‌گردید.
اعراب برای درمان از داروهای بسیط نظیر برخی گیاهان یا مواد حیوانی یا معدنی استفاده می‌نمودند. در حالی كه داروسازان تحصیل كرده‌ی ایرانی داروهای مركب می‌ساختند. داروها اكثراً مایع بودند و این امر موجب می‌شد كه بخش داروسازی بیمارستان‌ها «شرابخانه»، كه یك لغت فارسی است و به معنی محل نگهداری مایعات می‌باشد، نامیده شود. (4)
در شرابخانه‌ی بیمارستان‌های بزرگ نه تنها انواع داروهای ساده كه دارای منشأ حیوانی، گیاهی و یا معدنی بودند و داروهای مركب مثل مرهم‌ها و ضماد و غیره یافت می‌گردید، بلكه صورت آنها همیشه وجود داشت. (5)
علم داروسازی در جهان اسلام به مراتب بیش از علم طب عمومی، جراحی و ... عمر كرد. به طوری كه نوشته‌های ابن سرابیون، یوحنا بن ماسویه و دیگر پزشكان و داروسازان ایرانی تا اوایل قرن ششم مورد استفاده همه‌ی داروسازان بود. مرهم‌ها و اسامی بسیاری از اوزان و مقیاسات امروزی ما همان‌هایی است كه مسلمانان اولیه به تقلید از ایرانیان به كار می‌بردند. (6)
در حقیقت، بسیاری از نام‌های داروها در عالم اسلام همان نام‌هایی است كه ایرانیان به داروها داده بودند و همچنین در تركیب نام برخی داروهای اسلامی واژه‌هایی را می‌بینیم كه نشانگر نام سازندگان داروها و یا اماكنی است كه داروها در آنجا ساخته شده‌اند، و از روی برخی معجون‌ها كه به «الخوزی» نسبت داده شده، معلوم می‌شود كه داروهایی كه در گندی شاپور به وسیله‌ی پزشكان آنجا ساخته می‌شده، قرن‌ها مورد استعمال بوده و برخی از آنها به نام بعضی از پزشكان آنجا معروف بوده‌اند. (7)
البته با گذر ایام و تأثیر بسزایی كه ایرانیان و اطبای ایرانی بر علم داروشناسی و داروسازی و به طور كلی فن پزشكی اعراب گذاردند، استعمال دارو به نزد عربان پیشرفت بسیار نمود. اعراب رسائل داروسازی و داروشناسی را مكرر رونویسی و در بیمارستان‌ها توسط دانش پژوهان مورد مطالعه قرار دادند و تحت تعلیم و آموزش داروسازان در آموزش این فن پیشرفت شایسته‌ای كردند و در همین روزگار بود كه جابربن حیان (160ق./ 776م.) درباره‌ی داروها مطالبی نوشته و شهرتی جهانگیر كسب نمود. به طوری كه وی را «پدر كیمیای عرب!» لقب دادند. (8) درواقع نخستین كتاب «اقراباذین» یعنی شیوه تركیب داروها را به جابربن حیان نسبت می‌دهند. (9) در شرابخانه‌های اسلامی آموزش ادویه مركبه و شناخت مفردات طبی ضرورت داشت. كتاب‌های دارویی مانند «الصیدنه» ابوریحان بیرونی و «موجز» ابن تلمیذ (متولد 560ق) راهنمای داروسازی بود. در منابع طبی داروسازی با نام «صیدله» و مسئول امور دارایی بیمارستان «صیدلانی» نام داشت. (10)
با این حال مسئولین شرابخانه كه یكی از باحرمت‌ترین بخش‌های بیمارستان‌ها محسوب می‌گشت، از معروف‌ترین افراد اجتماع بودند. از آنجا كه علم داروسازی از ایران به دنیای اسلام وارد شده بود نه تنها بیشتر اسامی داروها ایرانی (و یا اسامی یونانی و هندی ایرانی شده) بود، بلكه سمت افرادی كه در شرابخانه كار می‌كردند نیز دارای اسامی ایرانی بود. به طور مثال مأمور تركیب مواد با یكدیگر و تهیه‌ی داروها را «مهتر» و آن كه داروها را می‌فروخت «شرابدار» می‌خواندند. (11)
رؤسای داروخانه‌ها مقامی بسیار محترم داشته و عده ای مستخدم (شاگرد) تحت نظر وی به نام «شرابدار» خدمت می‌كردند. این رئیس یا داروساز بزرگ را عموماً صیدلانی (شیخ صیدلی) و یا مهتاری می‌نامیدند كه برای بیماران دارو تهیه می‌كرد. (12) در داروخانه‌ی سلطنتی این مسئولیت بر عهده‌ی امیری از جمله دویست امیر بزرگ خاص و مورد اعتماد سلطان است كه رئیس آن نیز به مهتار شرابخاناه معروف است و انبارهای داروخانه را در اختیار دارد. وظیفه‌ی مسئول داروخانه‌های سلطانی، رسیدگی به كار شرابخانه‌ی سلطنتی و چیزهایی چون شكر و نوشیدنی و میوه‌ها و مانند آن بود كه در آنجا می‌ساختند و گاه «مقدم» سپاه كه از فرماندهان بلندپایه بود به این كار می‌پرداخت و گاه امیر طلبخانه (فرمانده‌ی میان پایه) مسئول آن می‌شد. (13)
علاوه بر این، داروخانه‌ها یك هنركده نیز محسوب می‌گشتند، چه رسم بر این بود كه داروها را در ظروف چینی، سفالین و یا شیشه‌ای بسیار زیبا نگاهداری می‌كردند و آنها را به شیوه‌ای بسیار جالب در قفسه‌ها می‌چیدند. (14) در داروخانه‌ها انواع شربت‌ها و معجون‌ها و عطرها و گردها و حبوبات و شیاف‌ها و امثال آنها را كه در ظروف چینی نگاه داشته می‌شد، می‌ساختند كه برخی از آنها بسیار قیمتی و نفیس بود. (15)
داروسازی و داروخانه‌ها بخش اصلی و مهم را در مراكز درمانی تشكیل می‌دادند و مهم‌ترین ركن كار یك پزشك ماهر نیز داروشناسی بود. همچنین به دلیل اهمیت این بخش، داروخانه‌ها رؤسایی مجزا از رؤسای بیمارستان‌ها داشتند و داروشناسان و گردآورندگان و ارائه كنندگان داروها از جمله افرادی بودند كه داروخانه‌ها را اداره و این مجموعه را تشكیل می‌دادند و به دلیل اهمیت كار آنها بود كه باعث گردید از دوران مأمون و معتصم به بعد داروگران نیز همچون دیگر پزشكان امتحانی بدهند (16) و در این راستا بود كه افشین یكی از سرداران سپاه معتصم (218-227دوران خلافت)‌ هنگامی كه برای جنگ بابك خرمدین در سال 221ق. اردو زده بود به پزشك معروف سپاه خود زكریا بن الطیفوری دستور داد كه به آزمون داروسازان بپردازد و داروسازان متقلب و كم تجربه و ناشی را از كار داروسازی و از خدمت در سپاه منع سازد. (17)
تشكیلات شرابخانه‌ها و انسجام آن‌ها به گونه‌ای مرتب و تكمیل بود كه این بخش از علم پزشكی و تأسیسات بیمارستانی تا به امروزه به حیات خود ادامه داده، تا جایی كه روش فعلی توزیع دارو و سیستم قرار دادن آن در دسترس بیماران همان روشی است كه ایرانیان قرن‌ها قبل ابداع كرده بودند. برای مثال هنوز هم داروخانه‌ها یكی از مهم‌ترین بخش‌های هر بیمارستان است و برخی از پزشكان كه تعدادشان روز به روز كمتر می‌شود، هنوز هم داروی لازم را در اختیار بیمار می‌گذارند. (18)
در سخن آخر باید بیفزاییم كه در برخی از بیمارستان‌های حوزه‌ی اسلامی در كنار بخش‌هایی همچون داروخانه‌ها، كتابخانه‌ای موجود بود و این مورد در بیمارستان‌هایی بیشتر مشهود بود كه در آنها علاوه بر درمانگری به آموزش پزشكی نیز پرداخته می‌شد.
در مراكز مذكور، دانشجویان و علاقه مندان آموزش طبابت حضور داشتند كه از كتابخانه‌های بیمارستان برای تعلیم بهره می‌بردند. درواقع پزشكان متبحر و معروفی كه دست به نگارش رسائل و كتاب‌هایی در زمینه‌ی پزشكی و داروشناسی می‌زدند، كتب خویش را به بخش كتابخانه‌ی بیمارستان می‌سپردند تا در دسترس اساتید و دانش پژوهان قرار گیرد. به طور نمونه سلطان نورالدین محمود بن زنگی مجموعه‌ی بزرگی از كتاب‌های طبی به بیمارستان نوری وقف كرده بود كه در دو گنجینه‌ی بالای ایوان نهاده شده بود. (19)
در برخی از بیمارستان‌ها به دلیل آنكه پزشكان این مراكز علاقه و پشتكار شایسه و قابل ملاحظه‌ای در تدوین كتب و یا گردآوری كتب پزشكی داشتند، كتابخانه‌های غنی‌ای نیز موجود بود و این امر تا دوران هجوم مغول چه در سرزمین خلفای عباسی و مركز خلافت و چه در ایران و در بین ممالك حكام نیمه متمركزی همچون آل بویه و سامانی و غزنوی و غیره دیده می‌شد و با نگرشی به آثار برخی پزشكان مشهور تعداد كتب نگاشته شده و گردآمده در زمینه‌ی پزشكی قابل ملاحظه می‌باشد. (20)
به عبارت كلی در عصر طلایی دوره‌ی اسلام كه در سرتاسر امپراتوری اسلام سی و چهار بیمارستان مجهز ایجاد شده بود و هركدام در یكی از شهرهای بزرگ قرار داشت، تأسیسات و تشكیلات مجهز و منسجمی وجود داشت و بخش‌های مهمی همچون داروخانه‌ها (شرابخانه)، كتابخانه‌ها، جراحی، چشم پزشكی، بخش زنان، و همچنین دیگر بخش‌های مربوط به امراض متفاوت موجود بود كه علاوه بر درمان، در این مراكز دانشكده‌هایی نیز بودند كه در آنها تعدادی دانشجو و دانش پژوه پزشكی نیز به مطالعه و آموزش می‌پرداختند و برخی از این بیمارستان‌های مجهز حیات خود را تا مدت‌ها ادامه دادند؛ از جمله بیمارستان قاهره كه در نیمه‌ی دوم قرن نهم تأسیس شد و حیاتش تا قرن پانزدهم به درازا كشید. (21)

پی‌نوشت‌ها:

1.عیسی بك، احمد، تاریخ بیمارستان‌ها در اسلام، ترجمه‌ی نورالله كسایی، علمی و فرهنگی، تهران، 1371، ص31-32.
2.نجم آبادی، محمود، تاریخ طب در ایران، ج1، چاپ هنربخش، تهران، 1341، ص 295.
3.خدابخشی، سهراب، پزشكی در ایران باستان، فروهر، تهران، 1376، ص58.
4.تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، 1364، ص227.
5.الگود، سیریل، تاریخ پزشكی ایران و سرزمین‌های خلافت شرقی، ترجمه‌ی باهر فرقانی، امیركبیر، تهران، 2536شاهنشاهی، 1352، ص262.لازم به ذكر است كه این قسمت كار مربوط به بیمارستان‌های ایرانی و بیمارستان‌هایی است كه توسط ایرانیان اداره می‌گردید؛ جالب توجه اینكه صورتی از داروها غذاهای بیمارستان عضدی در موزه‌ی بریتانیا تحت شماره‌ی Qr-8293 نگاهداری می‌شود.
6.الگود، طب در دوره‌ی صفوی، ترجمه‌ی جاویدان، دانشگاه تهران، تهران، 1357، ص170.
7.براون، ادوارد، تاریخ طب اسلامی، ترجمه‌ی مسعود رجب نیا، علمی و فرهنگی، تهران، 1371، ص55.
8.حتی، همان، ص 464-465.
9.عیون الانباء،‌1965، ص230؛ ابن خلكان، وفیات الاعیان، تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، مصر، 1367ق/ 1948م.، ج1، ص291.
10.زرین كوب، عبدالحسین، كارنامه اسلام، شركت سهامی انتشار، 1348، ص230.
11.الگود، همان، 1352، ص263.
12.عیسی بك، همان، ص31؛ نجم آبادی، همان، ج2، ص 790-791.
13.عیسی بك، همان، ص 32.
14.الگود، همان، 1352، ص263.
15.نجم آبادی، همان، ج2، ص 791.
16.حتی، همان، ص465.
17.در این باره رك به: ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، بیروت، مكتبه الحیاه، 1965م.، ج1، ص397-398.
18.محدثی، احمد، تاریخ طب در دوره‌ی آل بویه، احرار، تبریز، 1377، ص23.
19.رك به: عیسی بك، ص40.
20.قفطی كتاب‌هایی كه توسط حنین از ممالك مختلف گرد آمده بود و شامل كتب خطی و غیره می‌باشد را بسیار پر تعداد می‌داند كه توسط متوكل عباسی از وی ستانده شده و حنین در غم از دست دادن آنها بسیار مرارت كشید. قفطی، جمال الدین، تاریخ الحكماء، ترجمه‌‌ی فارسی از قرن یازدهم هجری، به كوشش بهمن دارایی، دانشگاه تهران، تهران، 1371، ص 235-237. نیز رك به: ابن جلجل، سلیمان بن حسان طبقات الاطباء و الحكماء، ترجمه‌ی سیدمحمد كاظم امام، دانشگاه تهران، تهران، 1319، 1349، ص143.
21.رك به: زیباكلام، ما چگونه ما شدیم؛ ریشه یابی علل عقب ماندگی در ایران، انتشارات روزنه، تهران، 1378، ص 227.

منبع مقاله :
كاویانی پویا، حمید، (1393)، بیمارستان‌ها و مراكز درمانی در ایران: با رویكردی به پزشكان و وضعیت پزشكی از آغاز تا دوران مشروطه، تهران: امیركبیر، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.