تفسير سدي صغير
اثـر مـحـمـد سـدي صـغـيـر (م 186 ق) فـرزنـد مروان بن عبداللّه بن اسماعيل سدي كبير بن عبدالرحمن بن ابي كريمه قرشي سدي كوفي، فقيه مفسر محدث، وي از احفاد ابومحمد اسماعيل سدي كبير (م 27 ق) مي باشد. تـفـسير وي به زبان عربي به شيوه روائي طي تفسيرهاي شيعه و كتب حديث منقول است و شيخ آقابزرگ تهراني در الذريعة هنگام ذكر تفسير جدش اسماعيل بن عبدالرحمن سدي كبير به تفسير وي نـيـز اشـاره نـموده است و نيز قسمتي از اين تفسير را فرات كوفي در تفسير خود در بيش از هـفـده مـورد طي سـلسله اسناد خود از اين مفسر نقل نموده است و اكثر آنها در فضائل حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) و خاندان عصمت و نبوت مي باشد. در تـفسير آيه 248 سوره بقره : بقية مما ترك آل موسي و آل هارون به نقل از محمد بن مروان سدي از ابان بن عياش از سليم بن قيس مي گويد: پس از جنگ صفين و قبل از جنگ نهروان، ما در مـسـجـد نـشسته بوديم كه اميرالمؤمنين علي (ع) وارد گرديد و مسجد مملو از مردم بود و خطبه معروف را خواند كه در ضمن آن عبارت معروف سلوني قبل ان تفقدوني را بيان فرمود. و در تـفـسير آيه 274 سوره بقره الذين ينفقون اموالهم بالليل و النهار سرا و علائية...، از محمد بن مروان سدي به نقل از كلبي از ابي صالح مي نويسد در حق علي بن ابي طالب (ع) نازل گرديده است. شـيـخ طـوسي و برقي در كتب رجالي خود وي را از اصحاب امام محمد الباقر (ع) ياد مي كنند و حائري اردبيلي در جامع الرواة او را از اصحاب حضرت امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) ضبط كرده اند و نيز قسمت بسياري از روايات امامين را ذكر نموده است و نيز از وي به نام محمد بن مروان كلبي ياد مي كند. منابع : تفسير فرات الكوفي، 65 به بعد؛ الذريعة، 4/276؛ رجال، برقي، 10؛ رجال، كشي، 187؛ جامع الرواة، 2/190 - 192؛ معجم رجال الحديث، 17/221 - 222.
تفسير وهيب
اثر ابوعلي وهيب (م ب 188 ق) فرزند حفص جريري كوفي معروف به المنتوف، از مفسران شيعه و از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسي كاظم عليهما السلام. نـجـاشـي پـس از توثيق او را واقفي مي خواند و مي نويسد: وي داراي مصنفاتي است از جمله آنها كتابي در تفسير قرآن. صـدوق او را در مـشـيـخه خود ياد كرده و مي نويسد كوفي و معروف به المنتوف بوده او بيش از شـصـت و يـك روايـت از ابـي بـصـير نقل كرده و جمعي از بزرگان شيعه از وي روايت كرده اند؛ همچنين مفسران شيعه از جمله قمي در تفسير خود و سايرين و نيز روايات او در كافي و تهذيب و الاستبصار ذكر شده است. مـنـابـع : تاسيس الشيعة، 328؛ تفسير قمي، 2/451 به بعد؛ جامع الرواة، 2/303؛ الذريعة، 4/320؛ رجـال، ابـن داود، 363؛ رجال، نجاشي، 393؛ الكافي، 3/504؛ الاستبصار، 2/266؛ تهذيب الاحكام، 5/208؛ من لا يحضرة الفقيه، 2/294؛ الفهرست، شيخ طوسي، 351؛ معجم رجال الحديث، 19/ 215 - 217؛ مفسران شيعه، 69.
تفسير معاني القرآن
اثـر شـيـخ ابـوجعفر محمد (م ح 190 ق) فرزند حسن بن ابي ساره رواسي كوفي نيلي، از نحويين كوفه و مفسران شيعه. وي عـلوم عربي و نحو و لغت را ااز اعمش و ديگران اخذ كرد و تفسير و حديث را از محضر امامين ابي جعفر الباقر (ع) و ابي عبداللّه جعفر الصادق (ع). وي نخستين شخصي است كه از علماي كوفه كتابي را در نحو تاليف نمود و نيز وي استاد كسائي و فراء مي باشد. تـفـسـير موردد بحث در يك جلد به زبان عربي است و مفسر با مشرب ادبي و نحو خود به معاني كلمات و مشكل قرآن كريم پرداخت. نجاشي در رجال خود (2/200) نام اين تفسير را اعراب القرآن ذكر كرده است. (- آل ابي ساره). مـنـابـع : بـغـية الوعاة، 1/82؛ تاسيس الشيعة 67؛ الذريعة، 21/205؛ رجال، ابن داود، 303؛ رجال، نـجـاشـي، 2/200؛ طـبـقـات المفسرين، داودي، 2/134؛ الفهرست، ابن نديم، 37؛ معجم الادباء، 18/121؛ معجم رجال الحديث، 15/205؛ معجم المؤلفين، 9/191.
تفسير احمد بن صبيح (تفسير ابن صبيح)
اثر ابوعبداللّه احمد (م ح 190 ق) فرزند صبيح اسدي كوفي فقيه، مفسر و محدث شيعه. گـفته شده كه زيديه او را از خود مي دانند ولي اين موضوع صحيح نيست و زيدي بودن وي نفي شده است. تفسير وي به زبان عربي در يك جلد به شيوه روائي است. ابـوالعباس نجاشي (م 450 ق) در رجال خود پس از توثيق وي و نفي زيدي بودن او كتاب تفسير مذكور را ضبط كرده است. شـيـخ طـوسـي (م 460 ق) آن را در الـفهرست ضبط نموده است و سيد حسن صدر در تاسيس الـشـيـعـة وي را توثيق نموده سپس تفسير او را ذكر كرده و اين مفسر را در طبقه ابن عيسي كه عصر حضرت امام رضا (ع) را درك نمود مي شمارد. تفسير مذكور را مفسران شيعه طي كتب تفسيرهاي خويش نقل كرده اند. فرات كوفي در تفسير خود معروف به تفسير فرات كوفي در تفسير آيه 199 سوره بقره ثم افيضوا مـن حـيـث افـاض الـناس به نقل از استادش حسين بن علوان از حضرت صادق (ع) مي نويسد: سوگند به پروردگار و كعبه كه آنان را به علي بن ابي طالب (ع) هدايت كرده است، كه هركس به او راه يافت، ره يافته شد، و هركس نيافت، گمراه شد. مـنابع : الاستبصار، 2/127؛ تفسير فرات، كوفي 64؛ تهذيب الاحكام، 1/316 به بعد؛ تاسيس الشيعة 329؛ جامع الرواة، 1/51؛ رجال، ابن داود، 29؛ رجال، نجاشي، 1/208؛ الفهرست، شيخ طوسي، 46 - 47؛ الذريعة، 4/243؛ معالم العلماء، 13؛ قاموس الرجال، تستري، 1/479 - 480.
تفسير ابي روق
اثر ابي روق عطية (م 190 ق) فرزند حارث همداني كوفي، از مفسران و تابعين. فريقين عامه و خاصه او را توثيق نموده اند.
علامه حلي در رجال خود (131) از قول ابن عقده مي نويسد ابي روق به ولايت اهل بيت (ع) قائل بوده و اعتقاد جازم داشت. نجاشي در رجال خود (1/78) در شرح حال ابان بن تغلب مي گويد: محمد بن عبدالرحمن فتحي كوفي بين تفاسير ابان بن تغلب، ابي روق و محمد بن السائب جمع نموده و از آن سه تفسير، تفسير واحدي را تاليف نموده است داودي (م 945 ق) در طبقات المفسرين (1/380) خود پس از ذكر تفسير وي ابي روق را در طبقه پنجم مفسران ضبط كرده است. ابن تفسير نيز از جمله تفسيرهاي روائي بوده ولي از بين رفته است. مـنـابـع : الـذريـعة، 4/253؛ جامع الرواة، 1/538؛ رجال، ابن داوود، 234؛ خلاصة التذهيب، 126؛ معجم رجال الحديث، 11/147؛ مفسران شيعه، 78.
غريب القرآن
اثر شيخ ابوفيد مؤرج (م 195 ق) فرزند عمرو بن ثور سدوسي بصري از علماي نحو و لغت عربي و اديب و مفسر. وي از شاگردان مدرسه شيعي بصره است.
وي هـنـگـام اقامت در خراسان محضر حضرت رضا (ع) را درك كرده ولي در كتب حديث او هيچ گونه روايتي از امام (ع) نقل نشده است. تـفـسـيـر مـورد بحث در يك جلد به زبان عربي است كه مفسر با مشرب ادبي و نحو خود به آيات متشابه و كلمات غريب قرآن كريم پرداخته و تفسير كرده است. منابع : اعلام، 7/318؛ انباه الرواة، 3/327؛ بغية الوعاة، 2/305؛ التاريخ الكبير، 8/71؛ جمهرة انساب الـعـرب، 299؛ الـذريعة، 16949؛ سير اعلام النبلاء، 9/309؛ معجم الادباء، 19/196؛ وفيات الاعيان، 5/304.
تفسير الهلالي
(؛ تـفسير جوابات القرآن)، اثر مفسر ابومحمد سفيان (كوفه 107 - مكه 198 ق) فرزند عيينة بن ابـي عـمـران مـيـمـون هلالي، از مفسران شيعة و محدثين و متكلمين عصر خويش و از اصحاب حضرت صادق (ع). از محضر بسياري از محدثين فريقين سني و شيعة و زيدي بهره مند گشت. تـفـسـيـر مورد بحث به زبان عربي به شيوه روائي است و در دل تفسيرهاي سني و شيعه و زيديه منقول است. ابوالعباس نجاشي تفسير مذكور را از حضرت صادق (ع) دانسته است و آن را توسط استادش احمد بن علي بن العباس السيرافي با چهار واسطه نقل مي كند. اين تفسير در عصر ابن نديم از شهرت بسزائي برخوردار بوده است. ذهبي (م 748 ق) در سير اعلام النبلاء پس از ذكر مشايخ و جمع كثيري از شاگردان مفسر اقوال تمام فقهاء و محدثيني كه مفسر را ستوده اند نقل مي كند و در مورد تفسير مي نويسد عبداللّه بن و هب گفته است : در علم تفسير هيچ كس را داناتر از ابن عيينه نمي شناسم سپس اضافه نموده كه امام شافعي گفته است اگر مالك و سفيان بن عيينة نبودند علم حجاز از بين رفته بود. شـمـس الـدين محمد داودي (م 945 ق) در كتاب خود طبقات المفسرين پس از اينكه او را امام مجتهدين و شيخ الاسلام مي خواند به شرح حال وي پرداخته و تفسيري به نام جوابات القرآن به او نسبت داده است كه احتمالا با تفسير الهلالي متحد باشد. فرات كوفي در تفسير خود بخشي از تفسير سفيان را در تفسير آيه اول از سوره معارج سال سائل بعذاب واقع به نقل از حسين بن محمد الخارفي نقل كرده است.
و نـيـز عـلـي بن ابراهيم قمي در تفسير خود در تفسير آيه 200 سوره بقره فاذا قضيتم مناسككم فاذكرو اللّه فمن الناس من يقول ربنا آتنا في الدنيا و ماله في الخرة من خلاق به نقل از سفيان بن عيينة از حضرت صادق (ع) به تفسير آيه مي پردازد. همچنين احاديث وي در كتب اربعه.
سـي مـحسن امين عاملي در اعيان الشيعة به تشيع او تصريح دارد و نيز تمام مورخين تفسير او را جـزء مـؤلـفات وي ضبط كرده اند و بغدادي در ايضاح المكنون اين تفسير را ضبط كرده است و از معاصرين، خيرالدين زركلي و عمر رضا كحاله اين تفسير را ياد كرده اند.
مـنـابع : اعيان الشيعة، 7/266؛ الاعلام، 3/105؛ ايضاح المكنون، 1/303؛ الاستبصار، 2/131 به بعد؛ تـذكـرة الـحـفـاظ، 1/262؛ تاريخ بغداد، 9/174؛ تهذيب الاحكام، 4/294 به بعد؛ تهذيب التهذيب، 4/104؛ جـامـع الـرواة، 1/367؛ حـلية الاولياء، 7/270؛ رجال، ابن داود، 172؛ رجال، شيخ طوسي، 212؛ رجـال، كـشي، 334؛ سير اعلام النبلاء، 8/400؛ شذرات الذهب، 1/354؛ تفسيرالفرات كوفي، 505؛ تـفـسـيـر الـقـمي، 1/70 به بعد؛ رجال، نجاشي، 1/426؛ طبقات المفسرين، داودي، 1/196؛ الفهرست، ابن نديم، 226؛ معجم المؤلفين، 4/235؛ معجم رجال الحديث، 8/159؛ ميزان الاعتدال، 2/170.
www.andisheqom.com